حيدرقلی سردار کابلی (زادۀ ۱۲۹۳ ه.ق - درگذشت ۱۳۷۲ ه.ق)، از علماى بزرگ شیعه (حکیم نامور و فقیه فرزانه) کابل در قرن چهاردهم قمرى بود.
زندگينامه
حیدرقلی فرزند سردار نورمحمد خان در هجدهم محرم ۱۲۹۳ ه.ق در محله شیعهنشین قزلباشهای چنداول کابل، به دنيا آمد. چهار ساله بود که امیر عبدالرحمن خان روی کار آمد و نورمحمد خان که از سرداران عالیرتبه ارتش محسوب میشد همراه با خانوادهاش به یکی از ایالات مستعمره بریتانیا (هند شهر تاریخی لاهور) تبعید شد. خانواده سردار مدت هفت سال (۱۲۹۷-۱۳۰۴ ه.ق) در لاهور مهاجر بودند.
در همان شهر، حیدر قلی (سردار کابلی) به تحصیلات ابتدایی پرداخت و علوم دینی و قرآن را در مکتب فرا گرفت. هنوز دوازده سال نداشت که شهرت علمی پیدا کرد و از بین دانشآموزان آن سرزمین بهعنوان دانشآموز ممتاز شناخته میشد.
در این ایام حیدرقلی فرزند ارشد سردار راهی مکتبخانه و مدارس دولتی گردید. وی در مدت هفت سال تمام پایههای علوم جدید را در لاهور فراگرفت و در مکتبخانه، علوم دینی و قرآن را آموخت. در حالی که هنوز دوازده سال از سن حیدرقلی سپری نشده بود از جمله دانشمندان جوان و ریاضیدان هوشمند لاهور به حساب میآمد. او در عنفوان جوانی در بیشتر علوم و فنون روز صاحبنظر و رای بود و در میان دانشآموزان شهر لاهور رتبه اول را از آن خود نموده بود، بهطوری که معلمان و اساتید کلاس حیدرقلی از فضل آن دانشآموز مهاجر بهره میبردند و نسبت به وی احترام خاصی به جا میآوردند. چندی نگذشت که آوازه علمی حیدرقلی شهره شهر گشت.
در سال ۱۳۰۴ ه.ق از مسیر اقیانوس هند خاندان کابلی راهی سرزمین عراق شدند و سردار مشغول تحصیل در حوزه علمیه نجف شد. سردار علاوه بر علوم معقول و منقول به زبانهای زنده دنیا (عربی، انگلیسی، عبری و اردو) آشنایی کامل داشت و با لهجه مخصوص هر زبان تکلم میکرد. ایشان کتاب انجیل برنابا را از عربی به فارسی ترجمه کرد و با نسخة انگلیسی تطبیق داد. در سال ۱۳۱۰ به قصد تبلیغ و ترویج احکام نورانی دین اسلام وارد شهر باختران شد و مورد استقبال قرار گرفت. سردار در هنر خطاطی نیز ماهر بود و در خط نستعلیق و شکسته قلمی توانا داشت و بالأخره در سحرگاه جمادی الاول ۱۳۷۲ ق در سر سجاده نماز در ۷۹ سالگی به دیار حق شتافت. روحش شاد باد.[۱][ر.ک کتاب گلشن ابرار ج ۲، از ص ۶۲۴ تا ص ۶۲۹.]
سپس به نجف رفت و فقه و اصول را در محضر علامه میرزا محمدعلى رشتى چهاردهى و شیخ علىاصغر تبریزى و دیگران فراگرفت و فلسفه را نزد استادان بزرگ آن آموخت. در ۱۳۱۰ ه.ق در خدمت پدر عازم ایران شد و در كرمانشاه با شیخ عبدالرحمان شافعى مكى ملاقات كرد و مجذوب كمالات وى گشت و در همان جا ماندگار شد. او از شیخ خود، چهاردهى، و سید حسن صدر و سید عباس لارى و محدث قمى و سید آقا یحى تهرانى و سید محسین امین و شیخ آقا بزرگ تهرانى داراى اجازه بود. شیخ مرتضى گیلانى نجفى از شاگردان وى مىباشد.[*]
سردار كابلى استاد ریاضى و هندسه آیتاللَّه حجت بود. پدرش قبل از مرگ سرپرستى خانوادهى خود را به وى سپرد و او را ملقب به سردار كرد. سردار كابلى در كرمانشاه به نشر احكام و تالیف و تصنیف مشغول شد. او به شهرهاى بسیارى سفر كرد و با علماى هر شهر مصاحبت نمود. سرانجام در كرمانشاه درگذشت و جنازهاش به نجف انتقال یافت و در كنار پدرش در وادىالسلام دفن شد.[*]
[1][2][3][4][1 2 3 4 5 6 5 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]