|
احمدشاه دُرّانی
فهرست مندرجات
- زندگینامه
- شاهنشاهی احمدشاه درانی
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
پادشاهان افغانستان سلسلهی درانی
احمدشاه دُرّانی یا احمدشاه اَبدالی (به انگلیسی: Ahmad Shah Durrani) (زادهی ۱۷٢٢ م - درگذشتهی ۱۷۷٣ م)، بنیانگذار دودمان درانیها بود که در سدهی هجدهم میلادی، در سال ۱۷۴۷، دولت بزرگ و قدرتمند افغانها را در خراسان پدید آورد که بعدها قلمروی پادشاهی وی افغانستان نام گرفت. او از مشهورترین پادشاهان سلسلهی درانی است.
▲ | زندگینامه |
احمد شاه فرزند زمانخان پسر دولتخان پسر سرمستخان پسر شیرخان پسر خواجه خضرخان پسر سدو (= اسدالله)، از طایفهی سدوزایی از شاخهی پوپلزایی (یا فوفلزایی) از قبیلهی ابدالی قوم پشتون، در سال ۱۷٢٢ ميلادی (۱۱٣۴-۱۱٣۵ هجری قمری)، همزمان با مرگ پدر، در شهر هرات زاده شد. زمانیکه محمدخان ابدالی، رقيب پدرش، شهر هرات را بهتصرف خود در آورد و در آنجا حکومت میکرد، مادر احمدشاه که زرغونه نام داشت و از طایفهی الکوزایی (از طوایف ابدالی) و خواهر عبدالغنیخان الکوزایی، از سرکردگان نیرومند ابدالیان بود، همراه با کودک خود به شــهر فراه کوچ کرد. احمدشاه در همان شــهر به فراگيری دانش پرداخت و به هر دو زبان فارســی و پشــتو مســلط شــد. چنانکه بهگفتهی مير غلاممحمد غبار، حتی در زبان پشــتو شــعر میســرود.
با اين وصف، او تا زمان استيلای نادرشاه افشار بر افغانستان، در هيچگونه فعاليتهای سياسی و نظامی برادرش ذوالفقار خان ابدالی شرکت نداشت. در آن ايام او با برادر خود به دربار شاه حسين هوتکی، پادشاه غلجايی قندهار، پناهنده گرديد، اما در آنجا به زندان افکنده شد.
پس از آنکه نادرشاه افشار در سال ۱۷۳۶ میلادی، قندهار را تصرف کرد، احمدخان ابدالی بهخدمت نادرشاه درآمد و پس از مدتی فرماندهی یکی از لشکرهای نادرشاه را بهعهده گرفت. غبار در اين باره مینويسد:
- «وقتیکه نادرشاه در سال ۱۷۳٨ شهر قندهار را تصرف کرد، ذوالفقار خان را به مازندران تبعيد ساخت و او در آنجا مسموم شد. احمدشاه در مازندران اقامت گزيد و در اين زمان ٢٠ سال داشت که به دربار نادرشاه راه يافت. نادر او را در زمرهی افسران نظامی قشون افغانی خود پذيرفت و پس از آنکه اخلاق نيکو و کفايت او را ديد، فرماندهی لشکرهای ابدالی و ازبک را به او واگذار کرد.»
▲ | شاهنشاهی احمدشاه درانی |
احمدشاه ابدالی، در سال ۱۷۴۷ میلادی، دولتی در خراسان پدید آورد که پس از چندی، قلمروی که وی بر آن فرمان میراند، افغانستان نام گرفت.[مهديزاده کابلی، درآمدی بر تاريخ افغانستان، ص ۱]
دانشنامهی بریتانیکا، که یکی از معتبرترین منابع بهزبان انگلیسی بهشمار میرود، شاهنشاهی احمدشاه درانی را آخرین امپراتوری افغان خوانده است. این دانشنامه میافزاید که شاهنشاهی احمدشاه درانی پس از امپراتوری عثمانی، دومین امپراتوری جهان اسلام در نیمهی دوم قرن هجده بود که حدود قلمرو آن را از مشهد تا دهلی و از آمودریا تا دریای عرب دربر میگرفت.[مهدیزاده کابلی به نقل از: دانشنامهی بریتانیکا]
الفنستون، محقق نامور انگلیسی، که از احمدشاه درانی بهعنوان مؤسس افغانستان معاصر یاد کرده است، مینویسد: «احمدشاه خردمندانه، اساس یک امپراتوری بزرگ را نهاد. هنگام در گذشت او متصرفاتش از غرب خراسان تا سرهند و از آمو تا دریای هند گسترش داشت و اینهمه را یا با انعقاد پیمان بهدست آورده بود و یا عملاً (با زور شمشیر) تصرف کرده بود».[الفنستون، بیان سلطنت کابل (افغانان)، ص۴۹۶]
همو میافزاید: «بهراستی اگر شاهی در آسیا سزاوار احترام ملت خویش باشد، جز احمدشاه کس دیگری نیست».[همانجا، ص ۳۸۱]
بهنوشتهی احمدعلی کهزاد، با آنکه تعداد زوجات احمدشاه درانی و تعداد فرزندان او بهدرستی آشکار نیست، اما معمولاً شش پسر به او نسبت میدهند: شـهزاده تیمور، شـهزاده سـلیمان، شـهزاده سـکندر، شـهزاده شـهاب، شـهزاده داراب و شـهزاده پرویز[کهزاد، احمدعلی، رجال و رويدادهای تاريخی افغانستان، ص ؟]؛ که از این میان، پس از درگذشت او، بزرگترین پسرش، شـهزاده تیمور، در سال ۱۱۸٦ هجری قمری، به پادشاهی رسید.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
مهديزاده کابلی، درآمدی بر تاریخ افغانستان، ص ۱
غبار، مير غلاممحمد، افغانستان در مسير تاريخ، ج ۱، ص ٣۵۴؛ دربارهی زمان و جای زایش احمدخان روایات گوناگون و گاه متناقضی در دست است. بهروایتی، محمدزمانخان در اواخر حکومتش بر هرات، چون اوضاع آنجا را آشفته دید، همسر باردار خود را به مولتان نزد مادر و دایی خود فرستاد و احمدخان در آنجا بهدنیا آمد و هفت سال در مولتان بهسر برد و سپس به برادر بزرگ خود ذوالفقارخان، حاکم هرات پیوست. فیضمحمد کاتب هزاره مینویسد که «نیاکان احمدخان، متوطن و متمکن ملتان بوده و ولایت وی در آنجا رو نموده و از سبب بعضی حوادث، در کودکی با پدرش محمدزمان خان در قندهار و از آن جا وارد هرات گردیده، مسکن گزیده است.» (سراجالتواریخ، ج ۱، ص ۱۱). این روایت کاتب درست بهنظر نمیرسد؛ چونکه در تاریخ سلطانی آمده: ابدالیان در اصل در «محال ارغستان که در سمت شرقی قندهار است»، سکنی داشتند (رجوع شود به تاریخ سلطانی، ص ٦٠)، ولی بعدها، گویا در دورهی شاه عباس صفوی، گروه بزرگی از آنان ظاهراً بر اثر فشار غلزاییان، دیگر قبیلهی نیرومند پشتون در قندهار، به هرات و حوالی آن کوچیدند، یا شاه عباس که در پی تضعیف این قبیلهی نیرومند بود، آنان را به هرات کوچاند... در دورهی شاه سلیمان صفوی، سرکردگی ابدالیان با حیاتسلطان پسر خدادادسلطان (برادر شیرخان) بود که پس از برخوردی با یکی از محصلان (مأموران مالیاتی) و کشته شدن آن محصل، با خانوادهی خود و «پنج شش هزار خانوار ابدالی» از هرات به مولتان گریخت و در آنجا رحل اقامت افکند (مجمعالتواریخ، ص ۱۹). در پی آشفتگی اوضاع ایران کنونی، در اواخر پادشاهی شاه سلطانحسین صفوی، عبداللهخان (پسر حیاتسلطان) با پسر خود اسداللهخان از مولتان به هرات بازگشت و در حدود ۱۱٢۹ هجری قمری، گماشتگان صفوی را از آنجا بیرون راند و دولت مستقل ابدالی هرات را بنیاد نهاد...
همانجا
همانجا
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□ مهديزاده کابلی، درآمدی بر تاريخ افغانستان، قم: نشر صحافی احسانی، چاپ اول - زمستان ۱۳۷۶ خورشيدی
□ الفنستون، مونت استوارت، افغانان، جای، فرهنگ، نژاد، (گزارش سلطنت کابل)، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد: چاپ سال ۱۳٧۳،
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ تاریخ افغانستان │ پادشاهان افغانستان │ زندگینامهها