افغانستان و همسایگانش
(افغانستان و ازبکستان)
فهرست مندرجات
- روابط افغانستان و ایران زیر سایه آمریکا
- پاکستان و افغانستان؛ آینده نامعلوم
- نگاهی به گذشته روابط افغانستان و پاکستان
- افغانستان و ازبکستان همسایگی در سایه ترس و تردید
- افغانستان و ترکمنستان؛ همسایگی بیدرد سر
- افغانستان و تاجیکستان؛ دو همسایه با تجارب مشابه
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قبل] [بعد]
کابل روز پنج شنبه ۲۵ جوزا (خرداد) میزبان نشست موسوم به «کنفرانس کشورهای قلب آسیا» بود که وزرای خارجه ۱۵ کشورمنطقه در آن شرکت کردند.
جاوید لودین معاون سیاسی وزارت خارجه افغانستان میگوید در گذشته افغانستان موضوع کنفرانسهای زیادی بوده است اما اینبار افغانستان، نشست مهمی را میزبانی میکند. به گفته او افغانستان در پی تعریف تازهای از رابطه خود با کشورهای منطقه است.
سایت فارسی بیبیسی به این بهانه روابط افغانستان و کشورهای همسایهاش را مرور کرده است.[۱]
[↑] افغانستان و ازبکستان همسایگی در سایه ترس و تردید
ازبکستان همسایه شمالی افغانستان با داشتن نزدیک به ۳۰ میلیون جمعیت پر جمعیتترین کشور و همچنین مقتدرترین قدرت نظامی در آسیای میانه بهشمار میرود.
ازبکستان که در کنار جاده تاریخی ابریشم میان اروپا و آسیا موقعیت دارد، از لحاظ تاریخی و فرهنگی نیز حایز اهمیت است.
شهرهای باستانی مانند سمرقند و بخارا، یا خوارزم و وادی فرغانه که در ادبیات فارسی نامهای آشنایی هستند در این کشور اند.
هر کدام از این شهرها بهخاطر معماریهای باشکوه و جایگاه ویژهای که در رشد علم و فرهنگ در این منطقه داشتهاند از شهرت و اهمیت خاصی برخوردار هستند.
روابط ازبکستان با افغانستان امروزی به پیش از تشکیل این دو کشور بر میگردد. زمانی که هنوز مرزهای سیاسی میان این دو کشور مشخص نشده بود و هر دو یک منطقه واحد محسوب میشدند.
امروز دو کشور مستقل افغانستان و ازبکستان ۱۳۷ کیلومتر مرز مشترک دارند که رودخانه آمو این دو کشور را از هم جدا میکند.
ازبکستان بیش از یک قرن تحت سلطه روسها بود. این کشور در ابتدا بخشی از امپراتوری روسیه و سپس بهعنوان یکی از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی به کشور مستقلی تبدیل شد.
با ورود نیروهای شوروی تزاری به منطقه آسیای میانه و ازبکستان، افغانستان نیز دچار تحولات فراوانی شد.
انگلیسها از بیم آمدن روسها به شبه قاره هند در صدد تصرف افغانستان شدند و افغانستان تبدیل شد به منطقه حائل آسیای مرکزی تحت فرمان شوروی و شبه قاره هند که تحت تصرف انگلیسها بود.
در طول تاریخ روابط میان مردم این دو کشور حسنه بوده است.
در برخی موارد، مردم ازبکستان به افغانستان پناه میآوردند و گاهی هم کسانی از افغانستان امروزی در ازبکستان مسکن میگزیدند که این روند تا امروز نیز ادامه دارد.
تاش پولد یولداشوف از مقامات پیشین وزارت خارجه ازبکستان و پژوهشگر مقیم آمریکا به این باور است که افغانستان برای کشورهای ماورالنهر سابق و بهویژه ازبکستان امروزی پناهگاه خوبی در مقابل خطرات مختلف بوده است: «با آمدن نیروهای ارتش سرخ به آسیای میانه، نیروهای محلی که در مقابل نیروهای شوروی به مبارزه پرداختند و به «باسمه چیها» شهرت داشتند، میدان را برای خود تنگ دیده و به افغانستان پناه بردند.»
چون در آن زمان، مرزهای سیاسی این کشورها به اندازه امروز از هم جدا نبوده و بهعنوان یک منطقه مشترک بهشمار میرفت و دیگر اینکه در هر دو سوی رود آمو، مردمانی با زبان، عرف و عادات و فرهنگ مشابه زندگی میکردند و از لحاظ دینی نیز مشترکاتی داشتند.
[↑] کشورهای کمونیستی دوست و برادر
در زمان اتحاد شوروی، از آنجایی که در هر دو کشور رژیم کمونیستی حاکم بود، افغانستان برای جمهوریهای آسیای میانه «کشور برادر و دوست» بهشمار میرفت.
دکتر سراجالدین رسولی استاد علوم سیاسی در دانشگاه ویانا، به این باور است که میزان داد و ستدهای سیاسی و فرهنگی در این دوره از هر زمان دیگر در تاریخ معاصر دو کشور بیشتر بوده است.
در این زمان متخصصان ازبک به افغانستان آمدند و در فارمهای زراعتی، تفحص نفت و گاز، تدریس در دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیق در مراکز پژوهشی افغانستان مشغول شدند.
همچنین شماری از ازبکها در وزارتخانهها و ادارات دولتی افغانستان بهعنوان مشاور بهکار گماشته شدند. علاوه بر این بیشتر اوقات دانشجویان و فرهنگیان افغان برای تحصیل، کار و یا سیاحت به ازبکستان سفر میکردند.
ازبکستان یکی از کشورهایی بود که تعداد زیادی از افغانها به آنجا سفر میکردند و شمار زیادی از دانشآموزان و دانشجویان افغان در آنجا تحصیل کردهاند و یا به سفرهای علمی رفتهاند.
[↑] پس از استقلال ازبکستان
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، افغانستان از نخستین کشورهایی بود که استقلال ازبکستان را بهرسمیت شناخت.
تنها یک سال پس از اعلام استقلال آن کشور، افغانستان در پائیز ۱۹۹۲ میلادی در زمان ریاست جمهوری برهانالدین ربانی روابط دیپلماتیک خود را بهسطح سفارتخانهها با جمهوری ازبکستان برقرار کرد و روابط میان دو کشور وارد مرحله جدیدی شد.
همزمان با آن که ازبکستان از اتحاد جماهیر شوروی مستقل شد، در افغانستان رژیم کمونیستی سقوط کرد و افغانستان درگیر جنگ داخلی شد.
در زمان جنگهای داخلی در افغانستان، ازبکستان ابتکار ایجاد گروه شش بهعلاوه دو را در دست داشت که سعی میکردند راهی برای پایان جنگ در افغانستان بیابند. این گروه تا حادثه یازدهم سپتمبر ۲۰۰۱ نیز وجود داشت.
این گروه شامل شش همسایه افغانستان بهعلاوه ایالات متحده آمریکا و و روسیه بود.
ازبکستان از سال ۲۰۰۸ میلادی بار دیگر پیشنهاد احیای این گروه را برای حل بحران افغانستان مطرح کرد و خواستار افزودن ناتو به این گروه شد، یعنی تشکیل گروه ۶ بهعلاوه ۳. ولی تشکیل چنین گروهی بنا بر دلایل مختلفی از حمایت گستردهای برخوردار نشد.
عدهای ازبکستان را متهم میکنند که در جنگهای داخلی از یکی از جناحهای درگیر بهرهبری ژنرال عبدالرشید دوستم که ازبکتبار و اهل شمال افغانستان است، حمایت میکرد. ژنرال دوستم در آن سالها کنترل ۹ ولایت در شمال افغانستان را در دست داشت.
اما جان مک کارتنی دیپلمات پیشین بریتانیایی و پژوهشگر مسائل آسیای میانه به این باور است که گرچه مشترکات نژادی و زبانی محور روابط ازبکستان با برخی از گروههای سیاسی در داخل افغانستان وجود داشت اما این روابط ناشی از هراسی بود که ازبکستان از نفوذ گروههای تندرو بهداخل خاک خود داشت و برای حفاظت از مرزهای جنوبی خود مجبور بهحمایت از برخی گروهها در داخل افغانستان شد.
تاش پولاد یولداشوف، پژوهشگر ازبکستانی مقیم آمریکا میگوید: پس از آنکه افغانستان وارد جنگهای داخلی شد، ازبکستان از طریق همکاری با برخی از طرفهای درگیر در افغانستان مانند جناح ژنرال عبدالرشید دوستم و برخی دیگر گروهها، باز هم روابط خود را بهنحوی با افغانستان ادامه داد.
در این مدت ازبکستان در برخی از پروژههای عمرانی در برخی نقاط افغانستان نیز سهم گرفت و روابط بازرگانی میان دو کشور ادامه داشت. علاوه بر این تجارت غیرقانونی مواد مخدر نیز در این زمان رونق داشت.
ازبکستان نیز اسلحه و تجهیزات نظامی که از گذشته برایش باقی مانده بود را باید جایی میفروخت و افغانستان بازار خوبی بود برای اسلحه ازبکستان.
در این دوره، ازبکستان از راههای غیر قانونی سلاح و تجهیزات نظامی به افغانستان فروخت.
[↑] سیاست بر مبنای بیم و هراس
با آنکه افغانستان و ازبکستان مشترکات تاریخی و فرهنگی زبانی زیادی دارند، روابط میان این دو کشور نتوانست به گونهای که انتظار میرفت گسترش یابد.
به باور سراجالدین رسولی، دولت ازبکستان که به رهبری اسلام کریموف یکی از دولتهای مستبد در آسیای میانه بهشمار میرود، سیاست خارجی خود را نیز بر اساس ترس از خارج پایهگذاری کرد و چنین سیاستی مانع از گسترش روابط فرهنگی میان دو کشور شد.
رسولی میگوید: «آمد و رفت مردم از طریق مسیر حیرتان به ازبکستان بهصورت خیلی محتاطانه صورت میگیرد، نظارت از مرز و برخورد پلیس و دولت ازبکستان از زمان شوروی تغییر چندانی نکرده است و از ازبکستان نیز مسافرت مردم به افغانستان خیلی اندک و انگشت شمار است. دولت بنا بر بیمی که دارد اجازه نمیدهد این روابط توسعه یابد.»
جان مک کارتنی نیز نظر مشابهی دارد. به باور او دلیل سیاست محافظهکارانه ازبکستان در قبال افغانستان ناشی از دیدگاه به ارث برده آن کشور از زمان اتحاد شوروی بوده و ازبکستان در روابطش با افغانستان پیوسته یک سیاست دفاعی مبتنی بر بیم و هراس را داشته است.
بهنظر جان مک کارتنی سیاست خارجی ازبکستان با افغانستان یک استثنا نیست. این کشور با تمامی همسایههایش رفتار مشابهی داشته است و هدف اساسی چنین سیاستی حفظ قدرت دولت مرکزی تحت امر اسلام کریموف بوده است.
[↑] روابط با دولت جدید افغانستان
در زمان حاکمیت طالبان بر بخشهای بزرگی از افغانستان، روابط دیپلماتیک میان افغانستان و ازبکستان خیلی کمرنگ بود. مرز رسمی میان دو کشور بسته شد و ازبکستان دولت طالبان را بهرسمیت نشناخت.
اما پس از سرنگونی رژیم طالبان و ایجاد دولت جدید با حمایت بینالمللی در افغانستان، ازبکستان روابط خود با افغانستان را از سر گرفت. سفارت ازبکستان در افغانستان دوباره گشایش یافت.
با آمدن نیروهای بینالمللی بهرهبری آمریکا در افغانستان، ازبکستان به یکی از مسیرهای عمده تدارکات نیروهای بینالمللی در افغانستان بدل و از اهمیت ویژهای برخوردار شد.
در حال حاضر نزدیک به ۷۰ درصد مواد سوختی افغانستان از طریق ازبکستان تامین میشود.
در سال ۲۰۱۱ واردات ازبکستان از افغانستان بیش از ۱۴۳ هزار تُن بوده است. در حالی که صادرات این کشور به افغانستان حدود ۶۲۵ هزار تُن بوده است و بیش از ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تُن ترانزیت از مسیر ازبکستان به افغانستان آمده است.
[↑] سایه قدرتهای بزرگ بر روابط دو کشور
سرکوب معترضان در شهر اندیجان ازبکستان از سوی نیروهای دولتی این کشور در سال ۲۰۰۵ که منجر به قتل صدها تن شد روابط میان ازبکستان و غرب را تیره کرد.
آمریکا و اتحادیه اروپا در پی انتقاد از دولت ازبکستان و متهم کردن حکومت آقای کریموف به نقض حقوق بشر بر آمدند. اتهاماتی که از سوی دولت ازبکستان همواره رد شده است.
همچنین ازبکستان با قاطعیت تمام به این اتهامات واکنش نشان داد، رسانههای غربی از ازبکستان اخراج شدند و ورود دیپلماتهای غربی در این کشور با محدودیتهایی مواجه شد. این تیرگی روابط محدودیتهایی را بر روند تامین نیازهای نیروهای ناتو مستقر در افغانستان در پی داشت.
جان مک کارتنی به این باور است که روابط ازبکستان با غرب مبتنی بر اقدامات مقطعی بوده و هر نوع تغییر در روابط ازبکستان با غرب، بر روابط این کشور با افغانستان نیز اثر گذاشته است.
اقتصاد بیشتر کشورهای آسیای میانه به روسیه وابسته است. سالانه تعداد زیادی افراد از کشورهای آسیای میانه بهویژه ازبکستان برای اشتغال به روسیه میروند. در برخی موارد، ازبکستان از روسیه بهعنوان مدافع خود در مقابل قدرتهای بزرگ غربی بهویژه آمریکا استفاده میکند.
اما تاش پولاد یولاداشوف با اذعان نقش روسیه در سیاستهای دولت ازبکستان به این باور است که بنا بر کیش شخصیت که اسلام کریموف رئیس جمهوری ازبکستان از خود ساخته است، روسیه مستقیماً در سیاست خارجی ازبکستان دخالت نمیتواند و دولت ازبکستان در حال حاضر بیشتر بهسوی غرب تمایل دارد.
[↑] ترس از شوریشان اسلامگرا
در سالهای اخیر یکی از موارد نگرانی ازبکستان فعالیت حرکت اسلامی ازبکستان در مرزهای شمالی افغانستان است.
حرکت اسلامی ازبکستان بهرهبری طاهر یولداش و جمعه نمنگانی، در زمان حاکمیت طالبان وارد افغانستان شد.
این گروه در گذشتهها نیز توانسته بود، چندینبار دولت اسلام کریموف را با چالشهایی مواجه سازد.
در زمان حاکمیت طالبان، افراد وابسته به حرکت اسلامی ازبکستان، در داخل افغانستان پناهگاه امنی یافته بودند.
پس از فروپاشی حکومت طالبان در سالهای اخیر، افراد متعلق به این گروه در مناطق مرزی میان افغانستان و پاکستان، پناه بردند و به فعالیت خود ادامه دادند.
پس از کشته شدن طاهر یولداش رهبر این گروه در وزیرستان پاکستان توسط جنگندههای بدون سرنشین آمریکایی، خبرهایی در مورد فعالیت این گروه در مرزهای شمالی افغانستان نیز منتشر شد.
شماری از افراد وابسته به حرکت اسلامی ازبکستان در شمال افغانستان کشته و یا دستگیر شدند. این موضوع بار دیگر نگرانیهای دولت ازبکستان را افزایش داد.
نظیف کارگر مسئول سیاسی سفارت افغانستان در تاشکند تاکید دارد که هر دو کشور در زمینه مبارزه با دهشتافکنی، سیاست مشترکی را دنبال میکنند و قرار است در آینده نزدیک برای گسترش همکاری ها میان دو کشور تفاهمنامههایی در زمینه مبارزه با دهشتافکنی، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر امضا شود.
[↑] روابط اقتصاد و بازرگانی
امروزه پل دوستی میان افغانستان و ازبکستان که بر فراز رود آمو اعمار شده، یکی از گذرگاههای عمده اتصال افغانستان به آسیای میانه بهویژه ازبکستان بهشمار میورد.
این پل در روابط این دو کشور نیز نقش بهسزایی داشته است. روابط میان این دو کشور را میشود از وضعیت پل نیز دریافت. در زمان رژیم طالبان، پل دوستی میان دو کشور مسدود بود. اما حالا، این پل یکی از گذرگاههای عمده برای تدارکات کالاهای بازرگانی شهروندان افغان و همچنین مسیر عمده برای انتقال مواد مورد نیاز نظامیان بینالمللی در داخل افغانستان است.
حمل و نقل کالاهای بازرگانی و تدارکات نیروهای بینالمللی از مسیر بندر حیرتان برخلاف دیگر بندرهای افغانستان بهوسیله کشتی از طریق رود آمو، توسط کامیونها و قطار و خط آهن صورت میگیرد و این مساله بندر حیرتان را نسبت به بنادر دیگر افغانستان متمایز میسازد.
اما با همه این مزایا روابط بازرگانی و تجاری میان این دو کشور ناهمگون و نامتناسب بوده است. سالانه بالغ به نزدیک به پانزده میلیون دلار کالاهای بازرگانی افغانستان وارد ازبکستان میشود. اما این مقدار در مقایسه با واردات افغانستان از ازبکستان بسیار ناچیز است. میزان صادرات ازبکستان به افغانستان، سالانه به بیش از دو صد میلیون دلار میرسد.
دولت افغانستان در سالهای گذشته، قراردادهایی را برای گسترش روابط اقتصادی و بازرگانی میان دو کشور امضا کرده است. بر بنیاد این قراردادها که در سال ۲۰۰۷ نیز به امضا رسید، دولت ازبکستان موافقت کرد تا به افغانستان در بخشهای ترانزیت و ترابری، انتقال مقدار بیشتر انرژی برق، جادهسازی، زراعت و آبیاری و گردشگری کمک کند. همچینین دولت ازبکستان وعده داد تا واردات خود از افغانستان را نیز افزایش دهد.
همایون احسان، استاد اقتصاد دانشگاه بلخ میگوید که بنا بر سیاستهای حاکم در هر دو کشور، افغانستان و ازبکستان نتوانستهاند از مزایای اقتصادی همدیگر بهرهمند شوند: «دولت ازبکستان سیاست اقتصادی بستهای دارد و خواهان گسترش روابط اقتصادی با کشورهای همسایه نیست. دولت افغانستان نیز با آنکه ظاهراً تلاش میکند تا روابط خوب اقتصادی با ازبکستان داشته باشد اما تلاشهای لازم را برای گسترش این روابط به خرج نداده است.»
اتصال شبکهی برق ازبکستان به کابل پایتخت افغانستان نیز یکی از بزرگترین پروژههای تامین انرژی در افغانستان است و حالا اولین راه آهن افغانستان نیز در این مسیر احداث شده است.
این راه آهن شهر ترمذ ازبکستان را به بندر حیرتان و شهر شمالی مزارشریف وصل میکند. این راه آهن که نخستین راه آهن افغانستان است، ۷۵ کیلومتر است و به هزینه ۱۷۰ میلیون دلار از کمکهای بانک آسیایی احداث شده است.
[↑] آینده روابط دو کشور
جان مک کارتنی کارشناس مسائل آسیای میانه به این باور است که دولت ازبکستان از وضعیت در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ میلادی سخت نگران است و از این رو احتمال آن میرود که دولت ازبکستان به سیاستهای محافظهکارانه پیشین خود یعنی به سیاستهای پیش از سال ۲۰۰۱ بازگردد: «تصور میکنم که دولت ازبکستان از آنچه که در افغانستان خواهد گذشت سخت نگران است. ازبکستان هیچگاه به توانایی دولت افغانستان برای کنترل بخشهای وسیع کشور بهشمول مرزهای شکنندهاش باور ندارد.»
با توجه به مشکلات و مشترکاتی که میان افغانستان و ازبکستان وجود دارد، روابط این دو کشور مانند موج آبهای رود آمو در نوسان بوده است. گاه خروشان و گاه هم ملایم و نرم.
ولی به دور از روابط سیاسی و سیاستمداران آنچه ماندگار بهنظر میرسد، روابط مردمان دو سوی این مرزی سیاسی است.[٢]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- کنفرانس قلب آسیا؛ افغانستان و همسایگانش، بخش فارسی بی بی سی: پنج شنبه ۱۴ ژوئن ٢٠۱٢ - ٢۵ خرداد ۱٣۹۱
[٢]- محب مدثر، افغانستان و ازبکستان همسایگی در سایه ترس و تردید، بخش فارسی بی بی سی: چهارشنبه ۱٣ ژوئن ٢٠۱٢ - ٢۴ خرداد ۱٣۹۱
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ بخش فارسی بی بی سی