- تاریخچه
- تعریف
- انواع انحرفات جنسی
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[...] [...]
انحراف جنسی، یا نابهنجاری جنسی و یا پارافیلیا (به انگلیسی: paraphilia یا parasexuality و یا sexual anomaly[۱]؛ به یونانی: παρά φιλία) یک واژه زیست پزشکی برای تعریف برانگیختگی جنسی توسط اشیا، اشخاص و موقعیتها بهصورت ناهنجار میباشد. یک پارافیلی دارای انحرافات جنسی همراه با حس لذت نسبت به موقعیتهای غیرمعمول و افراطی است. واژه پارافیلی برای اولین بار در سال ۱۹۲۰ و توسط ویلهم استکل روانشناس اتریشی به کار گرفته شد.[٢] اختلالات پارافیلی به وسیله تکانهها، خیالپردازیها یا اعمال جنسیای که غیرمعمول، انحرافی یا غریب هستند، مشخص میگردد. پارافیلی در مردان شایعتر از زنان است. علت پارافیلی تا کنون بهطور دقیق مشخص نگشتهاست. روشهای درمانی به کار گرفته شده برای درمان پارافیلی تنها به میزان متوسط موفقیتآمیز بودهاند، برخی از آنها عبارتند از: روان درمانی بینشمدار، رفتار درمانی و دارو درمانی.[٣]
[↑] تاریخچه
نخستین تحقیق عمده در مورد رفتار جنسی توسط آلفرت کینسی در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی، در آمریکا صورت گرفت. در این تحقیق کینسی و پژوهشگران همکارش با مخالفت از سوی بسیاری از سازمانهای مذهبی روبرو گردیدند. ولی وی همچنان بر مطالعات خود پافشاری نمود. عمل وی در روزنامهها و کنگرههای مختلف بهعنوان کاری غیراخلاقی محکوم گشت وی سرانجام توانست تاریخچه زندگی جنسی ۱۸۰۰۰ نفر را که نمونه نسبتاً گویایی از جمعیت سفیدپوستان آمریکا بود، بهدست آورد. نتایج مطالعات کینسی برای اکثر مردم شگفتآور و تکاندهنده بود؛ زیرا تفاوت زیادی را میان انتظارات عموم مردم در مورد رفتار جنسی رایج در آن زمان و رفتار جنسی واقعی آشکار ساخت[۴].
در واقع زمانی که مرحله آزادسازی روابط جنسی در دهه ۱۹۲۰ آغاز گردید و بسیاری از جوانان خود را از قوانین سخت اخلاقی که بر نسلهای پیشین حاکم بود، آزاد احساس کردند، بههمین دلیل رفتار جنسی تا حد زیادی تغییر کرد. اما مسائل مربوط به تمایلات بهگونهای که اکنون معمول گردیده است، علناً مورد بحث قرار نمیگرفت و افرادی که در فعالیتهای جنسی که هنوز، از نظر عموم بهشدت ناپسند شمرده میشدند شرکت داشتند، آنها را پنهان میکردند؛ بیآنکه کاملاً آگاه باشند دیگران تا چه اندازه به اعمال مشابهی مشغول هستند. اما در واقع میشود گفت که دوران آزادمنشانهتر دهه ۱۹۶۰، نگرشهای اعلام شده را با واقعیتهای رفتار جنسی نزدیکتر کرد. تحقیقات کنسی آخرین تحقیق گسترده در این زمینه است. اما آنگونه که پیداست و تحقیقات پراکنده دیگر نشان میدهند بیشتر جوامع غربی و بعضاً شرقی دیر یا زود به نقطهای خواهند رسید که سوئد در اوائل دهه ۱۹۷۰ به آن رسید. هنگامی که حدود ۹۵ درصد مردان و زنان در آن کشور دارای تجربه آمیزش جنسی قبل از ازدواج بودهاند[۵].
[↑] تعریف
برای درک بهتر مفهوم انحراف جنسی، لازم است به تفکیک انحراف جنسی از رابطه جنسی پرداخت.
بهطور کلی، روابط جنسی از لحاظ اخلاقی، علاقه دو جنس مخالف به یکدیگر بر طبق اصول و موازین صحیح اجتماعی – بر اساس سن، نژاد، طبقه اجتماعی، تحصیلات - از طریق ازدواج است[٦]. اما از لحاظ علمی، علاقه جنسی دو جنس مخالف به یکدیگر بدون اینکه این علاقه با هیچگونه خصوصایت غیرعادی و ناموزون همراه باشد، تعریف میشود[٧].
اما انحراف جنسی از دیدگاههای مختلف، تعارف گوناگون دارد. فروید انحراف جنسی را عملی میداند که بهمنظور ارضای میل جنسی انجام میگیرد؛ اما هدف از آن عمل تولید و تناسل نیست[٨]. ولی روانشناسان با انتقاد از این تعریف میگویند تعریف فروید بسیار وسیع بوده و بسیاری از افرادی را که منحرف نیستند، نیز در بر میگیرد[۹].
آنها اعتقاد دارند انحراف جنسی عبارت است از عملی که بهمنظور ارضای تمایلات جنسی انجام میگیرد، اما عمل مذکور برخلاف عرف معمول بوده و اکثریت مردم بهانجام آن عمل همگاهی ندارند و منحرف جنسی به عمل انحرافی اعتیاد پیدا میکند. در واقع میتوان گفت: منحرف جنسی شخصی است که تحت تاثیر بدآموزیهای محیط قرار گرفته، بدون اینکه هدف توالد و تناسل داشته باشند و بدون توجه به هنجارهای موجود به اعمالی دست میزند که یک نوع عمل جنسی است[۱٠]. پس بهطور مختصر میتوان گفت، هرگاه عمل جنسی از معیار و مقیاس عادی خارج شود اصطلاح انحراف جنسی مطرح است.
بهطور کلی، روانشناسان برای منحرفان جنسی ویژگی یکسانی را بر شمردهاند که عبارتند از:
- ۱- منحرفان جنسی اشخاصی هستند که هدف آنها از زندگی جنسی بهرهبرداری و احساس لذت مانند افراد عادی مردم نیست و عشق جنسی آنها از نوع (عشق هتروسکشول) نبوده و بهعبارت دیگر هدف از لذت جنسی آنها با اهداف سایر افراد عادی مردم در این خصوص اختلاف دارند.
۲- این اشخاص دارای اختلالات و ناراحتیهای عصبی هستند و این عوامل تا حدی در دگرگون کردن شخصیت آنها نیز تاثیر خواهد گذاشت.
۳- ارتکاب انحرافات و جرایم جنسی بهندرت تابع اراده بوده و زیادتر تابع فعل و انفعالات شدید روانی است.
۴- با این توصیف، کمتر دیده شده است که منحرفان جنسی مرتکب اعمال شدید و خطرناک جنسی شده باشند. با توجه به مطالب فوق باید گفت، مجرمان جنسی نمونهای از توده عظیمی از اشخاص هستند که دارای اعمال و رفتار و عادات ناموزون و غیرعادی و یا بهعبارت دیگر، انحرافات جنسی هستند و قسمت اعظم این توده عظیم در اجتماعات هیچگاه شناخته نمیشوند و اعمال آنها برای پلیس کشف نمیشود و علل انحراف عدهای از این اشخاص که شاید تعدادشان بسیار قلیل و یا شاید هم زیاد باشد بیماریهای عصبی و روانی است[۱۱].
اختلال | تعریف | ملاحظات عمومی | درمان |
---|---|---|---|
عورتنمائی (exhibitionism) | نشــان دادن آلــت تناسلی برابر عموم، در زنان نادر است. | افراد میخواهند که به جنس مؤنث شوک وارد کنند، واکنش او تصدیقی برای سالم بودن آلت تناسلی به بیمار است. | رواندرمانی بینشمدار، شرطیسازی انزجاری. زنان باید سعی کنند که به مرد عورتنما توجهی نکنند، چرا که او خطرناک نیست، اگرچه نفرتانگیز است، یا به پلیس خبر دهند. |
یادگارخواهی (fetishism) | انگیختگی جنسی با اجسام بیجان (مثلاً کفش، مو، لباس) | تقریباً همیشه در مردان دیده میشود، اغلب به دنبال آن احساس گناه اتفاق میافتد. | رواندرمانی بینشمدار، شرطیسازی انزجاری، غرقهسازی تجسمی (یعنی بیمار با یادگار، آنقدر خودارضائی میکند که اثر انگیختگی را از دست بدهد (اشباعسازی خودارضائی). |
مالش (frotteurism) | مالیدن آلت تناسلی به جنس مؤنث برای ایجاد انگیختگی و ارگاسم. | در مکانهای شلوغ اتفاق میافتد، مثلاً مترو، معمولاً مردان منفعل و فاقد اعتماد بهنفس آن را انجام میدهند. | رواندرمـانـی، بینشمـدار، شرطیسازی انزجاری، گروهدرمانی، داروهای ضدآندروژن. |
بچهبازی (castration anxiety) | فعالیت جنسی با کودکان کمتر از سیزده سال، شایعترین پارافیلیا است. | %۹۵ هتروسکسوال، ۵% هموسکسوال، خطر تکرار رفتار زیاد است. بیمار از برقراری روابط جنسی با بزرگسالان میترسد، اعتماد بهنفس پائین است. ۱۰ تا ۲۰% کودکان تا سن ۱۸ سالگی، مورد تعرض قرار میگیرند. | قرار دادن بیمار در واحد درمانی، گروهدرمانی، رواندرمانی، بینشمدار، داروهای ضدآندروژن برای کاهش میل جنسی. |
آزادخواهی (مازوخیسم) جنسی (pedophilia) | لذت جنسی، با سوءرفتار جنسی یا روانی قرار گرفتن، یا تحقیر شدن (آزادخواهی اخلاقی ـ sexual masochism) حاصل میشود. | دفاع در مقابل احساس گناه مربوط به ارتباط جنسی، مجازات و تنبیه را به خود برمیگرداند. | رواندرمانی بینشمدار، گروهدرمانی. |
زارگری(سادیسم) جنسی (transvestic fetishism) | برانگیختگی جنسی در اثر رنج دادن روانی یا جسمی شخص دیگر ایجاد میشود. | اغلب در مردان دیده میشود. از نام مارکی دوساد گرفته شده. در بعضی موارد منجر به تجاوز جنسی میگردد. | رواندرمانی بینشمدار، شرطیسازی انزجاری. |
یادگارخواهی همراه میدانپوشی (voyeurism) | میدانپوشی | اغلب برای انگیختگی دگرجنسخواه استفاده میشود. مبدلپوشی مرد به زن شایعتر است. نباید با ترانسسکسوالیسم که فرد خواهان تعلق به جنس مخالف است، اشتباه شود. | رواندرمانی بینشمدار. |
چشمچرانی (excretory paraphilias) | برانگیختگی جنسی با نگاه کردن به اعمال جنسی (مقاربت یا شخص برهنه) حاصل میشود. ممکن است در زنان هم اتفاق بیفتد، ولی در مردان شایعتر است. نوع دیگر آن گوش دادن به مکالمات اروتیک است (مثل ارتباط جنسی تلفنی) | معمولاً در مدت عمل چشمچرانی، خودارضائی اتفاق میافتد. معمولاً بهدلیل ولگردی یا چشمچرانی دستگیر میشوند. | رواندرمانی بینشمدار، شرطیسازی انزجاری. |
پارافیلیاهای دفعی (coprophilia) | مدفوع کردن (کوپروفیلیا ـ urophilia) یا ادرار کردن (اوروفیلیا ـ zoophilia) روی شریک جنسی یا برعکس | تثبیت در مرحله مقعدی رشد، Klismaphilia (تنقیه) | رواندرمانی بینشمدار. |
حیوانخواهی | ارتباط جنسی با حیوانات | در مناطق روستائی شایعتر است، ممکن است فرصتطلبانه باشد. | تغییر رفتار، رواندرمانی بینشمدار. |
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]