فهرست مندرجاتروابط پاکستان و افغانستان
بیانیهی رادیویی نجیبالله تورویانا
- بیانیهی رادیویی نجیبالله تورویانا
- ورود به پاکستان و آغاز مذاکرات
- گفتگویهای مطبوعاتی
- سرآغاز مذاکرات رسمی توضیحی
- اشتراک در ضیافتها
- متن مكتوب مذكور و ضمایم آن
- يادداشتمها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[روابط پاکستان و افغانستان] [خط دیورند]
آنچه در زیر آمده، بیانیهی رادیویی نجیبالله تورویانا، نخستین فرستادهی خاص اعلیحضرت محمدظاهر پادشاه افغانستان به دربار قاید اعظم محمدعلی جناح رییس «حکومت دومنیونی» پاکستان پس از تجزیهی شبه قاره به دو کشور هند و پاکستان در سال ١٩۴٧ میلادی، است. در آن زمان، نجیبالله تورویانا، مدیر عمومی سیاسی وزارت امور خارجه افغانستان بود.
این بیانیه، شب پانزدهم دلو ١٣٢٦ خورشیدی برابر با فوريه ١٩۴٨ میلادی از طریق «رادیو کابل» پخش گردید و بهدنبال آن روزنامهی اصلاح آن را بهمثابه یک سند مهم تاریخی که بیانگر نخستین گامهای برقراری روابط سیاسی افغانستان با کشور تازه تأسیس پاکستان بود، منتشر کرد و سپس، با قطع و صحافت کتاب جیبی، به چاپ رسید.
این کتاب، به موضوعات جالب و پراهمیت تاریخی پیرامون تضاد منافع و بحران روابط دوجانبه، بویژه حساسیت - تحسین برانگیز - جانب افغانستان روی مسأله خط مرزی دیورند، پرداخته، که نجیبالله تورویانا فرستاده خاص پادشاه افغانستان در مذاکرات ۴۵ روزهاش در کراچی با هیأت عالیرتبه پاکستانی مطرح بحث قرار داده است.
بیانیهی یادشده بنابر اهمیت موضوعی آن، بار دیگر به همت انستیتوی دیپلماسی وزارت امور خارجه در راستای خطوط اساسی سیاست خارجی افغانستان که از سوی دکتر رنگین دادفر سپنتا وزیر امور خارجه در ماه ثور ١٣٨٧ اعلام گردید و در آن از سیاست خارجی چند جانبهی افغانستان در حوزه گسترش و تحکیم روابط مناسبات، تشنجزدایی و همکاری متقابل با دول خارجی بویژه کشورهای همسایه و منطقه در قالب همکاریهای منطقهیی تأکید شد، بهصورت کتاب جیبی انتشار یافت. در ویرایش تازهی این کتاب سعی شده است در کنار روانسازی متن و عنوانبندی، سیاق گویشی و نوشتاری گذشته حفظ شود[۱].
[↑] بیانیهی رادیویی نجیبالله تورویانا
هموطنان عزیز!
مایه افتخار من است كه امشب از مركز رادیوی افغانستان روی موضوع سرنوشت برادران افغان ما كه در ماورای «خط دیورند» زندگانی دارند و آینده سرزمینشان كه از روزگاران باستان تا امروز آشیانه و كاشانهی پشتونهاست سخن میرانم.
میدانم كه خورد و بزرگ این كشور از كران تا كرانه افغانستان با اشتیاق و علاقه مخصوصی منتظر اند كه سیاستهای بیغرضانه و صلحخواهانه، اما در عین حال سیاست فطری و طبیعی حكومت متبوعهی ملیشان در مذاکرات ما با مقامات عالیه کشور همسایه، چه نتیجه داده و اقدامات خیرخواهانه حكومت اعلیحضرت با دول دوست و ذیعلاقه به كجا انجامیده، زیرا فرد فرد این مملكت را رشته محکم و ناگسستنیای با برادران آنها پیوسته است. علاقه ما و آنها از بدو تكوین این ملت بهمیان آمده که امریست كاملاً طبیعی و نبایستی آن را به بازیهای سیاسی و مداخله در امور دیگران تعبیر نمود و یا به آن جنبه مقاصد غرضآلود بخشید كه متاسفانه صفحات تاریخ بشر و منازعات سیاسیه ملل از آن مالامال است.
پیشآمدهای قرن گذشته و سیاستهای استعماری جهان این امر را بهمیان آورد و متاسفانه با انتزاع پارهی بزرگی از پیكر این كشور قضیه مشكل و دردناكی را برای افغانستان تولید نمود كه باعث سوءتفاهمات و شبهات و شكوك بیشماری در میان این مملكت و انگلستان گردید و اجازه نداد كه افغانستان و بریتانیای عظمی در محیط اعتماد و اطمینان و همکاری و دوستی که در خور منافع هر دو كشور همسایه بود، زندگانی نمایند.
واقعاتی پیش آمد كه به قربانیهای ما و ضایعات هنگفت همسایه شرقی ما تمام شد، سیاستهایی اتخاذ گردید كه بهجز تأثر و تألم و خاطرات ناگوار فایده مادی و معنوی را متوجه هیچ طرفی نساخت و هر دو جانب را وادار نمود كه به دو جنبه سیاسی معارض قرار گیرند.
درست است که افغانستان به اتلاف نفوس و محاصره و انزوا و قربانی و جراحات التیامناپذیری وادار گردید و رنج و محنت صد ساله را متحمل گشت ولی بریتانیا نیز تا جایی كه به این امر مربوط بود خساره كمتری نبرداشت.
واضحتر بگوییم در حالیكه همه سران و بزرگان امپراطوری انگلستان متوجه و منهمك بودند كه با سیاستهای (فوروارد پالیسی) و (یاپیس فلپنتریشن) سیستمهای دفاعی هند بریتانیایی را محكمتر بسازند و مستعمرۀ بزرگ خود را با بروج مشیده و سدود آهنین محفوظ نگهدارند، بزرگترین ضمانت دفاعی و امنیت حدودی هند را از دست دادند، آن ضمانت بزرگ اطمینان و اعتماد و همكاری ملتی بود كه با حریتخواهی و حریتطلبی افراد آن میتوانست ضم گشته محیطی را بهمیان آرد كه از نقطه نظر مادی و معنوی به فایدۀ مطلق طرفین تمام میشد.
در این راه حكومتهای افغانستان با وجود آنكه به سیاستها و دیپلوماسی جدید جهان در قرن گذشته آشنایی كافی نداشته كوتاهی نكردند و بدون آنكه مایوس شوند بهصورت لاینقطع و پیهم میكوشیدند كه دولت بریتانیای عظمی را وادار و متوجه گردانند كه خیر و صلاح طرفین در چیست.
مساعی قابل قدر امیر كبیر (امیردوست محمدخان) در مذاكراتشان با سر الكزاندر برنس، مذاكرات امیر شیرعلی خان مرحوم و سید نورمحمد شاه قندهاری با زمامداران برتانوی، مذاكرات و مكاتبات امیر عبدالرحمن خان مرحوم و زحمات امیر حبیبالله خان شهید و مفاوضاتی كه هنگام عقد پیمان مودت با انگلستان صورت گرفت و بالاخره تمام مجاهدات و كوششهای كه وزارت امورخارجه افغانستان در عصر اعلیحضرت محمدنادر شاه شهید و دورۀ فرمانروایی پادشاه محبوب ما اعلیحضرت المتوكل علیالله حفظالله تعالی بهعمل آورده است، دلیل و برهان گفتار من است و میتوان جریانات و ریكاردهای آن را نه تنها در منابع موخذ افغانی بل در اسناد و رسایل و نشریات رسمی دولت بریتانیای عظمی و حكومت هند برتانوی و آثار سیاسیون انگلیسی از قبیل دوك اف، ارژیل و غیره مطالعه نمود.
مراد از ذكر این مطالب این است كه مسئله افغانهای آنطرف دیورند از امروز یا بهعبارت دیگر از زمان تغییر ستاتوی (وضعیت) هندوستان نشیات نكرده بلكه سوابق امر در اعماق زندگانی صدساله این ملت ریشه دوانیده و امر فطری و طبیعی است.
در عصر اعلیحضرت نادرشاه شهید هنگامیكه آن شهریار مرحوم اساس سلطنت پارلمانی افغانستان و مشروطیت مملكت را میگذاشتند در خطبه افتتاحیه شورای ملی افغانستان علایق فطری افغانستان و افغانهای سرحد و سیاست افغانستان را در این امر توضیح و تصریح فرمودند و همچنین در كنفرانس نزع سلاح، هیأت افغانی در مورد بمباران در مناطق قبایل سرحد و رفع این امر اظهارات علنی كردند كه در داكومنتهای (اسناد) جامعه ملل مطالعه شده است.
باز قابل تذكر میدانم كه محرك همه این اقدامات ما از یكطرف علایق و رشتههای فطری ما با برادران آنطرف سرحد بوده است و از طرف دیگر آرزوی حكومت افغانستان جهت فراهم آوردن محیط مساعدی كه بیشتر متضمن علایق حسنه همجواری و سیاست صلحخواهانهی همكاری با انگلستان و هند برتانوی گردد كه مورد ضرورت و احتیاج طرفین بود.
بههر حال مقصود ما شكایت نیست، حكایت است شاید روزگاری بوده و از خود مقتضیاتی داشته، شاید مفكورهی كه امروز بر انگلستان و سایر دول بزرگ جهان حكمفرمایی دارد در آن روزگاران وجودی نداشته و قضا و قدر میخواسته است كه ما نیز یك سلسله تلخی و ناگواریها را بچشیم و متحمل مصایب گردیم.
اما از ده پانزده سال بدینسو تغییرات مخصوصی در سیاست بینالمللی رونما گردید و سیاست حكومت بریتانیای عظمی نسبت به هندوستان تغییر كرد، موضوع تغییر ستاتوی (وضعیت) هندوستان و آزادی هند بهروی كار آمد كنفرانسها و میزهای مدور دایر گشت و هیأتهایی بین لندن و دهلی رد و بدل شد جنبشهای ملی و آزادیخواهی در هند شدت گرفت و افغانهای آنطرف دیورند نیز در این جنبشها سهیم گردیدند.
متأسفانه در طول این مدت زد و خوردهای قوای هند بریتانیایی با قبایل ادامه یافت و این پیش آمدها در افغانستان عكسالعملهایی تولید نمود که روابط دوستانه و عادی افغانستان و بریتانیای عظمی را گاهگاه تهدید میكرد.
از سال ١٩٣١ و ١٩٣٢ به این طرف وزارت امور خارجه افغانستان به وزیر مختار بریتانیای عظمی، اندیشه و آرزوی افغانستان را توضیح مینمود كه افغانستان منتظر است تا افغانهای آنطرف سرحد اعم از حصصی كه آزادی خود را حفظ نمودهاند و هم قسمتی كه در تحت اداره هند بریتانیایی قرار گرفتهاند از عین حقوقی كه به هندیها داده میشود بهحیث یك كتله مشخصی مستفید شوند و ضمیمه هندوستان محسوب نگردد. مخصوصاً این مراجعات ما هنگام ورود «فدسر یتافورد كرپس» بههند در دوران جنگ گذشته بهصورت جدی و واضحتر از طرف وزیر امور خارجه افغانستان به وزیر مختار بریتانیا تذكر داده شد و جواب گرفتیم كه در هنگام وقوع تغیر وضعیت هند میتوانیم اظهار مطلب نماییم.
باید گفت كه كامیابی سیاست دوستانه و بیطرفی صمیمانه افغانستان و اهتمام و توجه حكومت نسبت به این امر که از افغانستان و بیطرفی آن بر علیه دول دوست و همسایه ما كوچكترین استفاده گرفته نشود، همسایگان ما را قناعتنامه بخشید كه نیات افغانستان نسبت به آنها دوستانه و خیر خواهانه بوده و سیاست ملی این كشور بر حریتخواهی آن پایدار مانده که بهترین ضمانت حسن روابط ما و آنها خواهد بود. از طرف دیگر ما نیز معتمد گردیم كه همسایگان ما با وجود اضطراب و تشویشی كه پیشآمدهای جنگ جهان برای آنها تولید نموده بود بر سیاست افغانستان اعتماد نموده بیطرفی آن را احترام میكنند.
نمایندگان انگلستان در زمان جنگ و پس از ختم آن همواره بر سیاست گذشته و محافظهكاری آن دولت بهمقابل افغانستان اظهار تاسف نموده تنقید مینمودند كه چرا با عدم مساعدت و كمكهای خود در زمینههای عمرانی و اقتصادی افغانستان را محتاج به مراجعه به ممالك دوردست اروپای مركزی قرار داده بودند.
حكومت افغانستان نیز بنابر سیاست طبیعی و تاریخی و آرزوهای خود جداً حاضر بود كه روابط دوستانۀ خود را با بریتانیای عظمی و هند بریتانیای توسعه بخشیده در زمینههای مختلفه حیاتی سیاست همكاری را با آن دو حكومت پیش گیرد.
معلوم است كه برای بنیاد روابط خللناپذیر همكاری و صمیمیت بایست زمینههای سوءتفاهم برداشته میشد و خاطرههای ناگواری كه متأسفانه در نزد هر دو طرف تولید گردیده بود رفع میگردید و نقاطی كه ممكن بود در آن روز یا در آینده زمینه اختلاف قرار گیرد از بین برداشته میشد بنابران وزارت امور خارجه افغانستان با سفارت بریتانیا در مذاكرات رسمی و غیر رسمی خود بر تحلیل قضایا و مسایل پرداخته، علت سوءتفاهمات و وقایع پارینه را تصریح كرد و نقطه ضعف روابط افغانستان و بریتانیا را آشكارا گردانید كه حالت غیرطبیعی افغانهای آنطرف دیورند لاین (خط دیورند) و سیاست غیرطبیعی بریتانیا و هند بریتانیایی نسبت به قبایل آزاد بوده است.
خوشبختانه دولت بریتانیای عظمی و حكومت دهلی نیز به حقایق امر و نیات بیغرضانه و خیرخواهانه ما ملتفت گردیده مراجعات ما را با حرارت و حسننظر تلقی نمودند.
حكومت افغانستان از ١٩۴٣ تا ١٩۴٧ با حكومت بریتانیای عظمی نسبت به سرنوشت آینده و آن روز افغانهای میان دیورند و رودخانه سند داخل مذاكره بود و یاد داشتهایی چند نیز رد و بدل شد ما با صمیمیت و وضاحت تام به دولت بریتانیای عظمی تصریح نمودیم كه سیاستهای حربیشان بر علیه افغانها، این طرف سرحد را بههیجان میآورد و باعث خسارات و ضایعات خود آنها میگردد.
برعكس اگر دولت بریتانیای عظمی بهعوض آن، احترام آزادی قبایل سرحد آزاد را نموده در راه رفاه و ترقی مادی و معنوی آن اقدام و با این كشور سیاست همكاری و مشاورت را پیش گیرد، ممكن است حالت سرحد هم برای آنها و هم برای افغانستان و هم برای خود اهالی آزادی خواه سرحد اطمینانبخش و رضایتبخش گردد.
بر علاوه كار، از دولت بریتانیای عظمی تقاضا كردیم كه قبل از تغیر ستاتوی ( وضعیت) هندوستان و رفع سلطه بریتانیا و رویکار آمدن نظام جدید مقبوضات سابق بریتانیایی و از بین رفتن موضوع موافقات افغانستان و بریتانیا نسبت به حدود شرقی افغانستان موافقت نمایند كه به همه افغانهای میان دیورند و سند كه از پیكر این كشور جدا شدهاند اختیار كامل داده شود كه برای سرنوشت آینده خود با آزادی تام تصمیم بگیرند كه آیا میخواهند تشكیلات كاملاً مستقلی داشته باشند و یا با كدام دولت دیگر متحد میگردند.
نسبت به این امر مذاكرات و مراجعات مكرری در كابل، لندن و دهلی بهعمل آمد ولی بدون آنكه دامنه این مذاكرات قطع شده باشد و یا طرفین به فیصله قناعتبخشی رسیده باشند تغیر ستاتوی (وضعیت) هند و تشكیل دو دومنیون پاكستان و هندوستان صورت گرفت و برخلاف آرزوی ما این قضیه لاینحل و متنازع فیه با سایر امور به ممالك جدید تشكیل نیز احاله شد در حالی كه ما آزادی پاكستان و هند را قبلاً نیازمند و خواهان بوده نمیخواستیم كوچكترین اختلافی بین ما و آنها وجود داشته باشد حتی این مطلب را صریحاً به حكومت بریتانیای عظمی گوش زد كرده بودیم.
طبیعی است كه این پیش آمد منجر به احتجاج حكومت و ملت افغانستان گردید. احتجاج ما عبارت از این بود كه افغانها هندی نه بوده جزو لاینفك پاكستان و هند محسوب نمیگردند بایستی به آنها بدون قید و شرط اختیار كامل داده میشد كه سرنوشت خویش را معیین نمایند نه آن كه صوبه شمال غرب سابق هند یا شامل پاكستان گردد و یا شامل هندوستان – دیگر این كه به همه افغانهای آن طرف دیورند اختیار داده شود كه باهم متحد گردیده كشور مشخصی داشته باشند.
متأسفانه احتجاج و نقاط نظر ما با وجود مشروعیت آن و سوابق مذاكرات و اعتراف علاقه افغانستان با افغانهای آنطرف سرحد و بسا دلایل تردیدناپذیر دیگر مورد توجه قرار نگرفت و جوابی كه بجز تایید اوتونومی (خودمختاری) كامل صوبه شمال غرب قناعت بخش نبود، داده شد.
اگر چه نقاط نظردولت پادشاهی و احتجاج آن مكرراً به دولت بریتانیای عظمی تقدیم گردید بازهم حكومت افغانستان به مساعی خود جهت حل عادلانه و منصفانه قضیه برای مذاكرات دوستانه با حكومت بریتانیا ادامه داد و خواست كه هییتی جهت توضیح مرام افغانستان، بههند گسیل نماید تا با مقامات مسوول بریتانیایی و رؤسای پاكستان و هند قبل از آن كه رفراندم با شرایط محدود و غیرعادلانه آن صورتپذیرد و دو دومنیون تأسیس شود، صحبت نماید و بكوشد كه قضیه را براساس عدالت و انصاف و حسن تفاهم فیصله نماید زیرا حكومت ما غرض شخصی نداشت وآرزوهای توسعه ارضی و حصول حاكمیت محرك او نگردیده بود.
متأسفانه این پیشنهاد ما نیز حسن استقبال نیافت و رفراندوم موعود با شرایط محدود آن عملی گردید و بیشتر از ۴٨ فیصد اهالی از شمولیت به پاكستان امتناع نمودند.
علاوه بر آن قبایل سرحدی نیز آرزوی استقلال خود را در جرگههای اعلام نموده، نمایندگان خود را به كابل فرستادند و بهنام برادری و افغانیت كمكهای كه در مواقع مهمه حیاتی این مملكت از قبیل جهاد استقلال و فداكاریهای نجات وطن بهعمل آورده بودند از حكومت اعلیحضرت كمك و مساعدت خواستند و قصد خود را در حصول مقصد خویش با فداكاری و مقاومت مسلحانه ابلاغ داشتند.
حكومت اعلیحضرت كه از راه سیاسی به ادامۀ مذاكرات و مفاوضات خویش میپرداخت، كوشید آنان را از اقدامات مسلحانه منصرف كند و به انتظار نتایج مذاكرات دوستانه و اقدامات صلحجویانه وادار سازد. زیرا هیچگاه ما آرزو نداشتهایم و نداریم كه با برادران پاكستانی ما روابط ما كشیده گردد و باب منازعه دربین دو كتله همجوار و هم آیین باز شود.
در این آوان بود كه والاحضرت سپهسالار غازی صدراعظم هنگام عبور از لندن با وزیر امورخارجه بریتانیا به یك سلسله مذاكرات پرداختند و همچنین در آن روزها بود كه حكومت بریتانیا مذاكرات مستقیم را بین پاكستان و افغانستان مفید شمرده دوستانه توصیه میكردند.
متعاقباً نماینده قاید اعظم و گورنر ژنرال پاكستان به كابل مواصلت نمود. متأسفانه نماینده قاید اعظم پاكستان عدم اطلاع و اختیار خود را در مذاكرهی افغانهای سرحد اعلام داشته و مذاكرات و مكاتبات آنها تاچندی متوجه تأسیس سفارت و ادامه معاهدات سابقه بود. به این مراجعات و مکاتبات از طرف وزارت امور خارجه ما از نقطۀ نظر حقوق بینالدول و سوابق امر جوابهای مدلل داده شده است.
بالآخره بین طرفین اتفاق نظر حاصل گردید و اعلام نمودند كه طرفین به تأسیس سفارت كبرای خود در كشورهای یكدیگر موافقت دارند ولی در عین زمان نماینده فوقالعاده افغانستان در كراچی با حكومت پاكستان نسبت به افغانهای آن طرف سرحد به مذاكره بپردازد تا ازراه مذاكرات دوستانه و صمیمانه قضیه به فیصلۀ مطلوبی برسد و جهت طرح و عقد معاهدات سیاسیه و تجارتی جدید با حكومت پاكستان اقدام بهعمل آید.
باید تذكر داد كه از سوم ماه جون تا اواسط نومبر امسال (١٩۴٧) جراید پاكستان و بعضی آژانسها و مطبوعات بریتانیایی به نظریات و اقدامات سیاسیه ما تعبیرات و تلقیات دور از حقیقت داده، برخی آن را به تحریكات همسایه و دوست شمالی ما (اتحاد شوروی) وعده آن را مولود همكاری پارتی كنگره سابق سرحد و حكومت هند با افغانستان و دستهی سیاست فطری و طبیعی و بیغرضانهی ما را به آرزوهای كشورستانی و توسعه مملكت نسبت دادند و بهحدی در این امر مبالغه كردند كه متأسفانه اذهان تودهها را در پاكستان و بعضی ممالك دیگر مسموم و متشبه و مشوش گردانیدند تأثیر سوء این نشریات به اندازهی بود كه بنده در اول ورود خود در پاكستان این افكار و عقاید را در نزد بعضی اشخاص و مقامات مهمهای یافتم كه مایهی شگفت و تعجب من گردید.
نمیدانم چرا اشخاص و مقامات مسئول كه از مرام حقیقی و مقاصد خیرخواهانه و منصفانهی ما اطلاع داشتند سعی نهنمودند كه اقلاً به اظهار حقایق پرداخته اجازه ندهند غلط فهمی بزرگی بین پاكستان و افغانستان تولید شود.
بههر حال، به امر و ارادهی حضور ملوكانه اینجانب مأمور گردیدم كه بهحیث نماینده فوقالعاده و ممثل مخصوص اعلیحضرت همایونی عازم پاكستان شوم، نماینده قاید اعظم در كابل دعوتنامه رسمی حكومت پاكستان را به اینجانب و وزارت خارجه فرستادند.
[↑] ورود به پاکستان و آغاز مذاکرات
بهتاریخ ١۴ نوامبر سرحد افغانی را عبور كردم و از راه كویته در همان روز ذریعه طیاره وارد كراچی گردیدم. مأمورین حكومت پاكستان چه هنگام ورود من در سرحد و كویته و كراچی و چه در تمام مدت اقامت من و زمان مراجعتم با نهایت حرارت و دوستی و مهماننوازی و احترام از من پذیرایی كردند كه ممثل احساسات دوستانه و احترام آنها نسبت به حكومت و ملت این كشور بود و موجب تقدیر و تشكر اینجانب و حكومت متبوعه من واقع شد.
خیلی متأسفم كه تفصیل مدت اقامت خود را در كراچی بهصورت مفصل مذاكرات و مكاتبات خود بنابر تطویل كلام بهعرض شنوندگان گرامی و هموطنان عزیز رسانیده نمیتوانم و با وجود آنكه میدانم شاید به دقایق امور علاقه دارند به ذكر رؤس مطالب قناعت میورزم اما خواهم كوشید كه روح مطالب از میان نرود و گزارشات مهم با امانت و صحت عرضه شود.
[↑] گفتگویهای مطبوعاتی
به مجرد ورودم به یك عده نمایندگان جراید برخوردم و مقصد مسافرت خود را تصریح كردم و به ایشان فهمانیدم كه حكومت و ملت افغانستان تأسیس پاكستان و آزادی برادران مسلمان همسایه را با مسرتنامه استقبال مینمایند و آرزومندند با مسلمانانی كه امروز كشور پاكستان را تشكیل مینمایند روابط نهایت صمیمی، برادری و همجواری را برقرار نمایند و علایق سیاسی و اقتصادی خود را استوار سازند و مسایل مهمی حیاتی بین دو كشور را ذریعه مذاكرات صمیمانه و برادرانه حل و فصل كنند تا محیط اطمینان بخشی كه شایسته دو كشور مسلمان و همسایه است به میان آید. مطبوعات كشور پاكستان اظهارات مرا نشر وبا احساسات متقابلهی دوستانه استقبال كردند.
[↑] سرآغاز مذاکرات رسمی توضیحی
مذاکره با سر محمدظفرالله خان وزیر خارجه: از هنگام ورودم به كراچی تماس مستقیمی بین من و مأمورین حكومت پاكستان قایم شد و قبل از آنكه اعتمادنامه را تقدیم شوکتمآب قاید اعظم نمایم ، مذاكرات رسمیه ما شروع شد و به تأسی از تمثیل حقیقی سیاست خیرخواهانه و راستی و صمیمیت افغانستان، توانستم رجال رسمی دولت و دوستان پاكستانی خود را از حقیقت و كنه مطالب آگاه گردانم و بهایشان تصریح و توضیح كنم كه:
- افغانستان ابداً نظر سوء و نیات غیردوستانه به مقابل پاكستان ندارد.
افغانستان خواهان توسعه اراضی كشور خویش نمیباشد.
افغانستان با هیچكدام احزب هندوستان سابق یا پاكستان امروز سیاست مخصوص و روابط پنهانی ندارد و مبارزه احزاب را كار داخلی هر كشور میداند.
افغانستان بهتحریك هیچ كشور دیگری عمل نمینماید.
افغانستان بهخوبی اهمیت و منافع روابط حسنه همجواری و همكاری با پاكستان و سایر همسایگان خود را میدانند و این را نیز بهخوبی درك مینماید كه پاكستان بهدوستی و حسن روابط ما احتیاج دارد.
افغانستان میداند كه داشتن روابط صحیح با پاكستان و تساند و تعاون هر دو كشور با یكدیگر بهكدام اندازه برای ترقیات آینده و مصالح عمومی ما و آنها مفید است و برعكس اختلافنظر و سوءتفاهم میان ما و آنها تا كدام اندازه بهخسارت طرفین تمام میشود.
با شرح این مطالب با صداقت و صفایی كه در خور یك همسایه مسلمان و افغان است بایستی كه سیاست صاف و روشن و بیغرضانه این كشور را تمثیل و بیان نماید.
به مقامات رسمی و رجال بزرگ پاكستان آشكارا گردانیدم كه سرنوشت آینده و ستاتویی (وضعیت) برادران افغان ما كه در میان خط دیورند و سند زندگانی مینمایند یك مسئلهای است که مورد علاقه و دلچسبی خورد و بزرگ افغانستان میباشد و افغانها این مسئله را مسئله حیات و ممات خود میدانند.
افغانهای افغانستان و افغانهای آنطرف سرحد افراد یك خانوادهاند رشتههای برادری و یك جهتی و یگانگی مادی و معنوی از هزاران سال این مردم را بههم پیوسته گردانیده است.
ما نمیتوانیم و ممكن نیست که نسبت به سرنوشت و آینده آنها بیعلاقه بمانیم تا یك فرد افغان زنده باشد دلش بهیاد برادران او میتپد و عزت و شرف پشتونهای آنطرف دیورند لاین سعادت، عزت و شرف ماست و خدای ناخواسته بدبختی و ذلت آنها را بدبختی و ذلت خود میدانیم ما روادار نیستیم و تحمل نموده نمیتوانیم كه در این عصر آزادی و حریت ملل، كتله افغان بدون هویت مشخص و شخصیت معین و آزادی مشروع و رفاه مطلوب زندگانی نمایند در حالیكه ملیونها هندی و پاكستانی خوشبختانه پس از سالهای دراز استعمار به حریت و آزادی خویش میرسند، بایستی افغانهای آنسوی دیورند نیز به حقوقی كه درخور آن اند، برسند.
ما نمیگوییم كه تأمین حقوق و حریت و هویت آنها به نقص پاكستان و رفقای مسلمان آنها تمام شود ما اصلاً با این پندار نیستیم كه تأمین حقوق آنها به نقص و خسارت پاكستان تمام میشود تنها چیزی را كه میخواهیم آن است كه افغانهای میانه دیورند و سند با اتونومی (خودمختاری) كامل كشور واحدی را تشكیل نمایند و موسوم بهنامی باشد كه از قومیت آنها نمایندگی كند. با این وسیله هویت آنها محو و شخصیت آنها تباه نشود.
ما میخواهیم آزادی مشروع و استقلال برادران سرحد آزاد ما محفوظ مانده در تحت فشار قوه نظامی در استعباد قرار نگیرند و روابط آنها با پاكستان براساس موافقات بوده دروازه وحدت و یگانگیشان با سایر برادران افغان یا پشتونشان كه شامل حكومت اتونوم (مستقل) پشتونها خواهند بود باز باشد و با آنها مساعدت بهعمل آید تا سویهی مادی و معنوی زندگانیشان بلند برود.
زیرا تنها در اینصورت ممكن است كه هم حقوق افغانهای آنطرف سرحد تأمین گردد و هم دولت جدید تشكیل برادر و همسایه ما پاكستان بهخسارت متوجه نشود و هم بعد از صد سال جراحات قلوب هر فرد كشور افغانستان التیام پذیرد و محیط دوستی بهروی كار آید كه در پرتو آن با قناعت و آرامی ضمیر ملت افغانستان دولت پادشاهی بتواند با حكومت پاكستان سیاست تزلزلناپذیر دوستی و همكاری را پیش گیرد.
این نقطه را نیز به افراد حكومت پاكستان توضیح نمودم كه نبایست مراجعات و اظهارات من، نظریات و اقدامات حكومتم را مداخله در امور پاكستان محسوب دارند و یا مخالف پرستیژ خویش شمارند زیرا این امر قبل از تأسیس و به میان آمدن پاكستان موضوع بحث و مطرح مذاكره بوده و حتی در زمانی مورد مكاتبه و مراجعه ما با دولت بریتانیای عظمی قرار گرفته كه كسی حتی در خود پاكستان بهصورت یقین گفته نمیتوانست كه تغییر ستاتویی (وضعیتی) هندوستان به چهصورتی بهعمل خواهد آمد؟
آیا هند سابق به دو حصه تقسیم خواهد شد؟ یا به یك كشور آزاد تحول خواهد كرد؟ و باز باید رشته قومیت و روابط فعلی ما و افغانهای آنطرف سرحد را در نظر گرفت كه بهذات خود یك امر واقعی است و حتی با وجود اشغال قسمتی از سرزمین آنها از طرف دولت بریتانیای عظمی و تجدید حدود دیورند كه یك قسمت سرحد آزاد را نیز خارج از هند، مستقیماً مستملكه برتانیایی قرار داده بود، رشته آنها با ما قطع نشده و در این كشور فرقی در بین آنها و اتباع افغانستان بهعمل نمیآمد و اكنون نیز نمیآید و افراد آنها در حكومت و اردوی افغانی ماموریت داشته، مبالغی را قبایل آزاد بهحیث معاش از حكومت افغانستان اخذ نمودهاند و امروز اخذ میدارند و در ایام خوشبختی و بدبختی با ما سهیم بوده و سهیم میباشند و با اقوام داخلی ما تعلق و قرابت و یكجهتی دارند.
بر علاوه برای ازاله شك و شبهه پاكستانیها نسبت به اینكه مقصد مراجعات و اظهارات و اقدامات ما مداخله در امور كشور همسایه نمیباشد و آرزو نداریم که پرستیژ و شیونات آنها جریحهدار شود.
اطمینان داریم كه افغانستان استقلال و پرستیژ شیونات آنها را مانند استقلال و پرستیژ و شیونات خود محترم و مقدس میدانند و خواهند دانست. {اكنون نیز میتوانیم یكبار دیگر این مطلب را از كابل اعلام داریم} ولی از جهتی كه این مسئله بدون آنكه افغانستان مسئول تولید آن باشد و یا پاكستان بلکه از صد سال بدین طرف به میان آمده و در ظرف سالهای اخیر مطرح مذاكرات دیپلوماتیک بوده و قرار آرزوی پاكستان و ستاتوی (وضعیت) آن كشور و بیان انگلستان، قضیه به پاكستان انتقال یافته، بایست بهصورت دوستانه و عادلانه طوریكه در بالا تصریح یافت فیصله شود زیرا در غیر آنصورت خدای ناخواسته همان شك و شبهه سابق و عدم قناعت باقی خواهد ماند که بر مبنای بقایای همچو احساسات و شبهات، حكومت افغانستان كه نماینده ملت و پیرو مرام مقدس ملی است، طوریكه آرزو دارد نخواهد توانست با پاكستان همكاری نماید.
با شرح این دلایل و براهین روشن به مقامات رسمی و دوستان محترم پاكستانی خود عواقب مضره و بیمورد بودن زمینهی اختلافی را بین پاكستان و افغانستان نه تنها از نقطه نظر منافع افغانستان بلكه از حیث منافع پاكستان توضیح نمودم و توجهشان را با این امر مسلم معطوف كردم كه خدمت و سهم بارز افغانستان و افغانها در طرح و شالوده ثقافت و حیات مادی و معنوی مسلمانان هند كه اكنون مردم پاكستان را تشكیل میدهند در ایام و اعصار سلف چه بوده است و در ازای آن مستحق چه قدرشناسی میباشند.
به برادران پاكستانی خود توضیح نمودم كه تمام مساعیای كه در راه ایقان آن مصرف مینمایم برای آن است كه این قضیه به اساس عدالت و پرنسیپ آزادی اقوام و دلیل عملی و وقوعیای كه پیشتر توضیح داده شد، از زاویه نگاه منافع مشترك هر دو كشور فیصله شود. ورنه باید دانست كه علت مساعی حكومت من و مذاكرات اینجانب خوفی نیست كه به افغانستان متوجه شده باشد زیرا تاریخ و وقایع قرون گذشته تا امروز شاهد است كه ما به مقابل قوای بس نیرومندتر بهدفاع حقوق و آزادی خود پایدار بودیم و عدهای از برادران ما در آنطرف سرحد نیز با وجود آنكه وسایل مادی و ثروت و دولت و حكومتی در سرزمین خود نداشتند استقلال و حریت خود را با قربانی و بذل نفوس و ایمان قوی خویش محفوظ داشتهاند و در آینده نیز نگهداری خواهند كرد ولی جای افسوس خواهد بود كه میان دو توده و عنصر مسلمان مشترك منافع باب این داستانهای فجیع و دردناك باز گردد.
من به حكومت پاكستان و افراد خبیر آن به كرات خاطرنشان ساختم كه الی ماشألله شما در كشور خویش و ما در سرزمین خود به مجاورت هم زندگانی خواهیم كرد نه شما از آن دیار رفتنی هستید و نه ما از كوپایههای خود، بنابران بایست بكوشیم كه زمینه اختلافات و سوءتفاهم را بهكلی از بین ببریم و برادروار زندگانی نماییم.
این بود مطالبی كه در مذاكرات رسمیه خود با جناب سردار محمدظفرالله خان وزیر خارجه جدید پاکستان، توضیح نمودم.
در حاشیه: در مذاكرات خصوصی خود با جناب سردار عبدالرب خان نشتر وزیر مواصلات و جلالتمأب آقای عبدالقیوم خان صدراعظم ولایت سرحد و جناب غلاممحمد خان وزیر مالیۀ پاكستان و بعضی سران و زعمای حزبی و مأمورین پشتون سرحد و ولایات دیگر پاكستان بهمیان گذاشتم اجتماع كنفرانس اعضای مسلملیگ در كراچی از یك طرف و حسن استقبال و رویۀ یكجهتی و مهربانی برادران پاكستانی و حكومت پاكستان از طرف دیگر مفاهمۀ میان من و ذوات محترم آنكشور را بهخوبی فراهم نموده مانع و عایقی را در این راه از بین برداشته بود.
باید در اینجا تذكر بدهم كه من هیچگاه این رویه دوستانه و معتمدانه حكومت پاكستان را فراموش نخواهم كرد و به آنها اطمینان میدهم كه بر صفای باطن و راستكاری نماینده افغانستان و سیاست خیراندیشانۀ حكومت من اشتباه نكرده بودند.
در اینجا لازم میدانم بگویم تا زمانیكه مذاكرات رسمیه آغاز نیافته بود و پروژه معاهده پیشنهادی من به وزارت خارجه تقدیم نگردیده بود من نمیخواستم در بارۀ مطالب ما با برادران پشتون خود در پاكستان مذاكره نمایم و هیچ آرزو نداشتم به فرض محال این مفكوره در مركز پاكستان تولید شود كه افغانستان میخواهد به وسایل پنهانی با افغانهای ماورای سرحد راه داشته باشد حكومت افغانستان و نماینده او بر حقانیت مطالب و راستی و بیغرضی سیاست افغانستان همواره معتقد و متكی بوده، هیچ احتیاجی به این راهها نداشته و نخواهد داشت ما همواره از سیاستهای پنهانی احتراز نموده نفرت داشتهایم و بعد از این نیز این خط مشی ما خواهد بود هرچه داریم آفتابی و عیان است حقیقت را با جرأت و آواز بلند ابلاغ میداریم و برای دفاع حق و حقانیت از هیچ نیرویی هراس نداریم سیاست روشن و آشكارای ما در دوران جنگ جهانی كه دیری از آن نگذشته است بزرگترین برهان و مصداق گفتار من است.
دیدار با قاید اعظم محمدعلی جناح: هنگامی كه به كراچی مواصلت نمودم جناب قاید اعظم مریض بودند تلگرامی مبنی بر احوالپرسی و آرزوهای خود جهت صحت یابی شان به اوشان مخابره نمودم و به وصول جواب لطف كارانه شان كه حاضر بودن من را در لاهور به حضور بپذیرند، متشكر گردیدم. ولی نخواستم مزاحمشان گردم بنابر آن ورودشان را به كراچی انتظار كشیدم.
در ظرف این مدت زمینه مذاكرات قراریكه پیشتر گفتم با وزارت امور خارجه طرح میگردید و خطوط اساسی مطالب به مقامات مسوول پاكستان و وزارت امورخارجه تصریح میشد خوشبختانه وزارت امور خارجه پاكستان و اشخاص مسوول آن كشور نظریات مارا مغایر سیاست پاكستان نسبت افغانهای، نخوانده موافقت بین دو مملكت را بعید نمیپنداشتند بلكه پس از آن قناعت و اطمینانشان نسبت به صحت مطالب مورد بحث حاصل میشد، اتفاقنظر طرفین را حتمی میشمردند.
بهتاریخ دوم دسامبر ١٩۴٧ قاید اعظم وارد كراچی گردیدند و دو روز بعد اعتمادنامه خود را تقدیم كردم بیانیهی را كه در جراید ما نشر شده است و نماینده آرزوهای صمیمی و سیاست دوستانه افغانستان بود ایراد نمودم. جناب قاید اعظم و گورنر ژنرال پاكستان در جوابیه خود آرزوهای حسنه پاكستان و آمادگی آن كشور را به حل مسایل حیاتی بین دو مملكت برادر اعلام داشتند و فرمایشاتشان موجب اطمینان بنده گردید و جراید افغانی نیز با حرارت و حسننظر استقبال نمودند بعد از مراسم مذاكره دوستانه و مختصری میان من و آنها واقع شد.
مذاکره با اکرمالله خان: فردای آن روز (۵ دسمبر) با آقای اكرامالله فارن سكرتر پاكستان مذاكره نمودم و سوابق امر را مفصلاً تفصیل و نقاط نظر دولت پادشاهی و آرزوهای دوستانه و صمیمانه افغانستان را قراری كه در این بیانیه شرح كردم توضیح دادم و پروژه معاهده را كه مطالب مهمی ذیل را احتوا میكرد تقدیم نمودم:
اعتراف استقلال، صلح دایمی – سرنوشت افغانها اوتونومی (استقلال) و هویت مشخص آنها با نام كشورشان و وحدت همه افغانها، شرح حدود بین مملكتین و روابط كلتوری با افغانها و پاكستان، تشریك مساعی در رفاه قبایل، تاسیس سفارات، جنرال قونسلگریها و قونسلگریها، وكلای تجار طرفین و معاهده تجارتی آینده، حقوق بندر آزاد و ترانزیتی، حل اختلافات با وسایل صلحجویانه، حفظ بیطرفی هنگامی كه یكی از طرفین مورد تجاوز قرار گیرد و جلو گیری از اقدامات مخالفانه در داخل حدود خود بر علیه یكدیگر.
پروژه معاهده، مورد بحث و مذاكره قرار گرفت و آقای فارنسكرتر آرزوی حكومت پاكستان را در تأسیس سفارت افغانی در كراچی اعلام داشت. من نسبت به اینكه حكومت من تردیدی ندارد ولی بایست مسایل مهم فیصله شود و معاهده امضا شود تأكید كردم که در آن روز وزارت امور خارجه پاكستان تخلیه قوای خود را از سرحد آزاد به من اعلام داشتند. من این اقدامشان را تقدیر و تمجید نموده یك قدم مهم و عملی در راه موافقت دولتین خواندم.
دور دوم مذاکره با فارن سکرتری: بهتاریخ ١٠ دسامبر ١٩۴٧ با آقای اكرامالله فارن سكرتر و آقای شاه معاون ایشان در وزارت امور خارجه مذاكره نمودم، موضوع مذاکره پروژه معاهده و مخصوصاً سرنوشت آینده افغانها بود. فارن سكرتر اتفاقنظر حكومت و سیاست آن مملكت را به پیشنهادات ما اعلام داشته روح مطلب را در معاهده مخالف پرستیژ و حقوق پاكستان خوانده و عملیشدن وحدت افغانها و اسم افغانی كشور آنها و اوتونومی (استقلال) كامل آنها را به اسامبله تشكیلاتی موكول نمودند.
من برای رفع شبهات و غلط فهمیها و وضاحت امر درج مطلب را در معاهده اعلام و اصرار داشتم و برای رفع شبهه آنها كه گمان میكردند درج این مطلب مخالف پرستیژ حكومت پاكستان است ،با توضیحات لازمه اطمینان دادم که چنین نیست.
فارن سكرتر پاكستان پیشنهاد نمود كه پروژه پیشنهادی آنها را ملاحظه نمایم. من به ملاحظه آن اظهار آمادگی نموده تقاضا كردم كه در پروژه معاهده مطلب مذكور شامل باشد بهطوری كه نقاط لازمه را كه قرار اظهارشان مورد موافقت طرفین است احتوا نماید.
در همان روز نسبت به اعطای حقوق زون آزاد حكومت پاكستان عدم امكان آن را در این آوان گوشزد نموده حاضر بودن حكومت خود را به اعطای حقوق ترانزیت آزاد و تسهیلات لازمه با واگذاری زمین و گدامهای لازمه در بندر كراچی و ستیشنها (ایستگاههای) راه آهن در چمن و پشاور اعلام داشتند.
من به آقای فارنسكرتر پاكستان توضیح دادم كه از پنجاه سال به این طرف افغانستان عدم اتصال كشور رابه بحر محسوس داشته در صدد بوده است كه با حكومت بریتانیا از راه مذاكرات و حسن تفاهم به حصول دهلیزی در بلوچستان غربی برسد از طرف دیگر مسأله اعطای حقوق زون آزاد به افغانستان در بندر كراچی مورد مذاكره هییت تجارتی افغانستان و حكومت هند در دسامبر ١٩٣٨ و جنوری ١٩٣٩ بوده است كه در آن وقت بهجایی نرسید ولی در اثر مذاكرات ١٩۴٣ حكومت بریتانیای عظمی به حكومت افغانستان اعلام داشته است كه حاضر است به افغانستان حقوق ترانزیتی را كه در سال ١٩٣٨ و ١٩٣٩ تقاضا شده بود، بدهند.
دیدار با صدراعظم نوابزاده لیاقتعلی خان: روز ١٢ دسامبر برای اولینبار نوابزاده لیاقتعلی خان را كه بعد از پنجاه روز به مركز پاكستان برگشته بود و هنوز علاوه بر مقام صدارت و وزارت دفاع، سمت وزارت امور خارجه را داشتند، ملاقات نمودم. از جریانات مذاكرات من با وزارت خارجه مسبوق بودند، اظهارات ایشان نیز پس از استماع توضیحات من مبنی بر اتفاق نظر پاكستان و سیاست آن حكومت به نظریات ما در مورد افغانها و لزوم روابط صمیمانه و نزدیك دو كشور بود. من لزوم فیصله سریع و دادن اطمینان به حكومت و ملت افغانستان را مخصوصاً تذكر دادم.
در این ملاقات حسب تقاضای وزارت امور خارجه پاكستان روز ١٣ دسامبر پروژهی مقدماتی حقوق زون آزاد را با نمونههای نظیر آن پروژه كه در میان دول اروپایی عقد گردیده و در دارالانشای جامعه ملل ثبت شده بود به فارن سكرتر پاكستان تسلیم نمودم.
دور سوم ملاقات با اکرمالله خان: در عصر همان روز (١٢ دسامبر) مذاكره دیگری بین من و وزارت امور خارجه پاكستان واقع شد. آقای اكرامالله خان از ارایه پروژهی پیشنهادی معاهده از طرف من به كابینه وزرا اطمینان داده از تدوین و ترتیب پروژهی پاكستان در آن باره اطلاع دادند و گفتند كه در آینده نزدیك به اینجانب ارایه خواهدشد.
آقای اكرامالله علاوه نمود كه حكومت و صدر اعظم پاكستان نمیخواهند ماده مربوط افغانها در متن معاهده ذكر شود.
در اثر اصرار و تأكید من كه لزوم این امر را خاطرنشان ساختم، آقای فارن سكرتر پاكستان اعلام داشتند كه مطلب مذكور را در سند رسمی دیگری كه مكتوب باشد، تحریر خواهند كرد. من مجدداً دلایل خود را توضیح دادم و توجهشان را به اهمیت موضوع معطوف نمودم.
[↑] اشتراک در ضیافتها
بهدعوت قاید اعظم: عصر روز ١۴ دسامبر در دعوتی كه از طرف جناب قاید اعظم پاكستان بهتقریب ورود نمایندگان حزب مسلملیك از همه ولایت پاكستان و هندوستان داده شده بود رفتم و در آنجا با رؤسای حكومات ایالات فدرالی پاكستان و با صدر اعظم صوبه سرحد شمال غرب جناب آقای عبدالقیوم خان و لیدران افغان صوبه سرحد و بلوچستان ملاقی گردیدم آقای عبدالقیوم خان مختصراً صحبت دوستانه نموده حسب خواهش آنها نقاط نظر افغانستان را توضیح كردم.
بهدعوت نوابزاده لیاقتعلی خان: فردای آن روز (١۵ دسامبر) بهدعوت نهاری كه جناب صدر اعظم پاكستان برای من داده بودند حاضر گشته با وزرای حكومت مركزی و صدر اعظمهای و ایالات برخوردم و با آقای عبداقیوم خان ملاقات نمودم آقای عبدالقیوم خان چون سایر زعما و بزرگان پاكستان نظریات ما را مغایر منافع و سیاست پاكستان تلقی ننموده عیناً مطابق مرام پشتونهای آنطرف سرحد خواندند و آرزوی مردم سرحد و خودشان را در تبدیل نام صوبه شمال غربی كه اسم جعلی آن یادگار دوره استعماری و منافی جنبه پشتونوال اهالی آن سرزمین است اظهار داشتند و علاوه نمودند كه مردم آرزو دارند اسم سرزمین خود را افغانیه بگذارند بعد از صرف نهار من و جناب صدر اعظم پاكستان بهمذاكره خیلی دوستانه و صمیمانهای پرداختیم موضوع مذاكره از طرف من عبارت از توضیحاتی بود كه نسبت به لزوم درج مسیله افغانها در معاهده مودت یا موافقه جداگانهای دادم و از طرف آنها اطمینانهایی بود كه جناب صدر اعظم پاكستان نسبت به توافق سیاست پاكستان با مطالب ما اظهار میفرمودند اینكه افغانهای آن طرف سرحد اوتونومی (استقلال) كاملی داشته، حكومت پاكستان نسبت به وحدت آنها و اختیار تامی برای دیار شان كه ممثل قومیت و نژادشان باشد، مساعد خواهد بود.
دور چهارم مذاکرات با اکرمالله خان فارن سکرتری: بتاریخ ٢٢ دسامبر فارن سكرتر پاكستان پروژه پیشنهادی معاهده را از طرف حكومت پاكستان به من ارایه نمودند چون پروژه مذكور مطالب افغانها را دربر نداشت و مواد چند نسبت به مسایل تجارتی و ترانزیتی دران شامل بود كه مبنی برسیستم قدیمه حكومت هند بود و مغایرتی به اصول بین المللی داشت مورد قبول من واقع نشد من به آقای اكرامالله و آقای شاه توضیح دادم كه اگر موافقت حكومت پاكستان راجع به افغانهای آن طرف دیورند در سند كتبی به من داده نشود من حاضر نخواهم بود كه نسبت به معاهده و سایر مطالب مذاكره نمایم نسبت به مواد تجارتی و ترانزیتی پروژه پیشنهادی شان خاطر نشان ساختم كه سیستم ترانزیت سابق مشكلات بی شماری راعاید افغانستان میساخته، از سالهاست كه مورد قبول واقع نگردیده و حتی تعدیلاتی به آن پس از مذاكرات ١٩٣٨-١٩٣٩ وارد گردیده. این راهم علاوه نمودم كه تنها من حاضرم در مسایل تجارتی طوری كه پیشنهاد نموده ام از نقطه نظر پرنسیپ مذاكره نمایم نه تفصیلات آن را. زیرا این امر متعلق به هییتی خواهد بود كه مركب از متخصصین اقتصاد و تجارت باشند .
در ختم بیانات خود اظهار تأسف نموده جواب قطعی حكومت پاكستان را تقاضا كردم كه آیا حاضر اند مطالب مورد موافقت را در معاهده یا سند دیگری به ما اطمینان بدهند یا خیر؟ آقای فارن سكرتر جواب را به ملاقات من و جناب صدر اعظم پاكستان موكول كردند.
دیدار مجدد با لیاقتعلی خان: بهتاریخ ٢۴ دسامبر با جناب نوابزاده لیاقتعلی خان مذاكره كردم و به تحلیل سوابق و لزوم تدوین درج مطالب مورد نظر در داكومنت (اسناد) تحریری كه برای اطمینان و رفع سوءتفاهم به افغانستان داده شود، پرداختم و عواقب وخیم سوءتفاهم و هیجانی را كه عدم اطمینان افغانها و قبایل را تولید نماید گوشزد كردم و ضمناً بهرفع شبهاتی كه برای حكومت پاكستان نسبت به این امر تولید شده بود كه دادن همچو سندی مغایر پرستیژ آنها است سعی كردم و وضعیت را با تمام وضاحت و صمیمت آشكارا ساختم كه اگر این امر صورت نمیگیرد مذاكرات مستقیم بیسود و بینتیجه مانده بر خلاف آرزوی طرفین مسئله را بهجایی دیگر میكشاند.
زیرا حكومت افغانستان مجبور است حقایق را به قبایل كه منتظر نتیجه مذاكرات ما هستند و عامه مملكت ابلاغ دارد جناب نوابزاده لیاقتعلی خان موافقت حكومت پاكستان را به نقاط نظر ما تذكر داده مرا اطمینان دادند كه تشكیلات پاكستان فدرالی بوده افغانهای صوبه سرحد اوتونومی (استقلال) كامل خواهند داشت و در اسامبله تشكیلاتی، اسمی بر صوبهی سرحد قرار رضایت مردم گذاشته خواهد شد و حكومت پاكستان به وحدت همه افغانها در یك واحد سیاسی و اداری موافق بوده در این راه خواهد كوشید.
در بارۀ قبایل آزاد سرحد اظهار نمودند كه استقلالشان را پاكستان احترام نموده هیچگاه آرزو ندارد بر آنها فشار نظامی یا غیر نظامی وارد آرد، بلكه با آنها به اساس موافقات، روابط خود را برقرار نموده برای رفاه و آسایش و ترقی مادی و معنویشان كمك خواهند كرد.
بر علاوه حكومت پاكستان بدون آنكه اجباری را بر قبایل مستقل وارد نماید موافق خواهد بود كه به رضایت آنها شمولیت آنها را در حیطه اداری افغانهای دیگر كه اوتونومی (استقلال) كامل خواهند داشت خیر مقدم بگوید بعد از دادن این اطمینان آنها علاوه نمودند كه به ما طی مكتوبی نسبت به مسایل مذكوره اطمینان و اطلاع میدهند.
جناب صدر اعظم تقاضا نمودند كه پروژ ه مكتوبی را كه قابل رضایت ما گردد به ایشان بفرستم من در شام همان روز سه صورت پروژه را از طرف شخص خود بهایشان فرستادم و موافقت حكومت را نسبت به درج مسئله در مكتوب بهاستشاره كابل موكول كردم.
دور سوم دیدار با لیاقتعلی خان: بهتاریخ ٢٩ دسامبر به ملاقات جناب صدر اعظم پاكستان مجدداً رسیده نسبت به تحریر مكتوب موعود یاددهانی كردم جناب صدراعظم نسبت به آنكه مكتوب بهزودی بهمن میرسد تذكر داده ملاقات مرا با وزیر امور خارجه جدید آقای محمدظفرالله خان توصیه نمودند كه من از آرزوی خود در ملاقات آنها كه قبلاً تقاضا كرده بودم سخن گفته اظهار امید نمودم كه جناب وزیر خارجه از سوابق مطلع خواهند بود. جناب صدر اعظم از اینكه كاملاً مسبوق اند اطمینان دادند.
ملاقات مجدد با سر ظفرالله خان وزیر خارجه: ٣١ دسامبر به ملاقات سر ظفرالله خان رسیدم و توضیحات لازمه را نسبت به سوابق و نشو نمای مسئله با ایشان خاطرنشان ساختم. جناب سر ظفرالله خان از اینكه نامه را دیده برای مطالعه صدر اعظم و وزرا فرستادهاند اطمینان دادند و علاوه داشتند كه بهزودی برای من خواهد رسید ضمناً از اینكه مسئله از نقطهنظر دوستانه قابل بحث طرفین است تذكر دادند و شام روز اول جنوری مكتوب سر محمدظفرالله خان را گرفتم.
[↑] متن مكتوب مذكور و ضمایم آن
وزارت امور خارجه و روابط كومنویلت «كراچی» اول جنوری ١٩۴٨:
جلالتمأب عزیزم!
از مذاكراتی كه بین جلالتمأب شما و وزارت امور خارجه صورت گرفته است چنین بر میآید كه جلالتمأب شما سیاست حكومت پاكستان را نسبت به قبایلی كه بهاین طرف خط دیورند جانب ما زندگانی مینمایند و هم راجع به موقعیت قانونی ولایات شامله پاكستان بهخوبی درك نفرمودهاند افتخار دارم تا وضعیت را قرار ذیل به اطلاع جلالتمأبی برسانم.
قبایل سرحد شمال غرب جهت حصول پاكستان به پیمانه بزرگی معاونت نموده و در موقعی كه این مملكت جدید اسلامی تأسیس گردید آنها تصمیم راسخ خویش را جهت شمول در آن اظهار نمودند. قاید اعظم استقلال قبایل را تسلیم نموده به آنها یقین داد كه حكومت پاكستان تمام معاهدات، قراردادها و معاشات را تا آن زمان دوام خواهد داد كه نمایندههای قبایل و حكومت پاكستان باهم یكجا شده و معاهدات جدیدی را فیصله بنمایند چنانچه در نتیجه این سیاست تا كنون معاهدات جدیدی با قبایل سرحد شمال غرب به امضأ رسیده است.
راجع به وضعیت قانونی ولایات باید گفتكه بعد از آنكه ریفرندم در ولایت سرحد شمال غرب به پایان رسید، قاید اعظم موقعیت این ولایت را در یك بیان خود بهصورت مخصوصی تشریح و روشن ساخته است نامبرده بیان نمود كه تا جایی كه موضوع به پتانهای ولایت سرحد مربوط است من هیچ تردیدی ندارم كه آنها در پاكستان برای ترقی موسسات اجتماعی و عرفانی و سیاسی خویش از آزادی كاملی بهرهمند خواهند بود و آنها همان حكومت خوداختیاری را دارا خواهند بود كه سایر ولایات پاكستان آن را دارا باشند حصول پاكستان مرهون زحمات مشترك تمام ولایات میباشد و از این رو سیاست حكومت پاكستان به نسبت هر یكی از این ولایات همانصورت واحدی خواهد داشت.
راجع به آینده طوریكه جلالتمأب شما مسبوق خواهید بود یك مجلس دستوری در پاكستان تأسیس شده است كه مركب از نمایندههای تمام حصص پاكستان میباشد و قانون اساسی حكومت مركزی و حكومت ولایات را همین مجلس عالیه تعین و تدوین خواهد نمود چنانچه هر ولایت آزاد خواهد بود تا راجع به دستور آینده خود هر موضوعی را كه لازم بداند در این مجلس دستوری پیشنهاد نماید.
در این ضمن مسرورم تا در قطعه سواد بیانات قاید اعظم را جهت مزید معلومات جلالتمأبی ضمناً تقدیم نمایم.
موقع را مغتنم شمرده به تقدیم احترامات فایقه میپردازم.
ظفرالله خان
وزیر امور خارجه پاكستان
به: ع، ج سردار نجیبالله خان نماینده فوقالعاده و مخصوص اعلیحضرت پادشاه افغانستان
بیانیه مطبوعاتی قاید اعظم (روزنامه دان ٣١ جولای ١٩۴٧ دهلی جدید):
آقای محمدعلی جناح، گورنر جنرال نامزد شده پاكستان، در یك بیانیه خویش از تمام عناصر مختلفه در ولایت سرحد و آنهاییكه در علاقههای قبایلی زیست مینمایند التماس نموده است تا تمام اختلافات و منازعات سابقه را فراموش نموده برای تأسیس یك مملكت حقیقی دموكراسی اسلامی با حكومت پاكستان دست اتحاد بدهند نامبرده به مردم قبایلی اطمینان داده است كه حكومت پاكستان آرزو دارد تا زمانیكه معاهدات و قراردادهای جدید تصویب شود همان معاهدات و قرار دادها و معاشات سابقه را دوام بدهد.
آقای جناح میگوید كه نتییجه ریفرندم در ولایت سرحد شمالغربی بهخوبی ظاهر گردانید كه اكثریت كلی پتانها آرزوی شمولیت را در دومینون پاكستان دارند چنانچه این نتیجه را كه در آن هیچجای تردید نیست، ملت اسلام بااطمینان كاملی استقبال نمودهاند. اكنون كه ریفرندم به پایان رسیده است بر ما لازم است تا جهت تعمیر دومینون پاكستان داخل اقدامات شویم.
تا جاییكه موضوع به پتانهای ولایت سرحد مربوط است من هیچ تردیدی ندارم كه آنها در پاكستان برای ترقی موسسات اجتماعی عرفانی و سیاسی خویش از آزادی كاملی بهرهمند خواهند بود و آنها همان حكومت خوداختیاری را دارا خواهند بود كه سایر ولایات پاكستان آن را دارا باشند.
راجع به علاقههای قبایلی من مسرورم تا از آن معاونت بزرگ آنها اظهار تشكر نمایم كه آنها بهصور ت آزادی برای حصول مملكت مستقل برادرهای مسلمان خویش نمودهاند. من میخواهم تا به وكالت حكومت موقتی پاكستان به آنها اطمینان بدهم كه ما آرزو داریم بعد از پانزدهم اگست تمام معاهدات و قراردادها و معاشات را تا آن زمان دوام بدهیم كه نمایندههای قبایلی و حكومت پاكستان باهم معاهدات و قرار دادهای جدیدی را طرح نمایند.
حكومت پاكستان قطعاً اراده ندارند كه به استقلال باستانی علاقه آزاد قبایلی مداخلتی بنماید بلكه بر عكس ما بهحیث یك مملكت اسلامی همیشه تعاون و همدردی عملی قبایل را انتظار خواهیم داشت ما آرزو و امید قوی داریم كه با حكومت افغانستان بهترین روابط دوستانه را دارا باشیم كه قریبترین همسایه ما است و همچنان با سایر ممالك اسلامی و ما میخواهیم كه مبادله نمایندههای سیاسی و اقتصادی را با این ممالك هر چه زودتر مبادله نماییم.
در خاتمه از جمیع عناصر مختلفه ولایت سرحد و آنهاییكه در علاقههای قبایلی امرار حیات مینمایند التماس دارم تا تمام اختلافات و منازعات گذشته را فراموش نموده برای تأسیس یك مملكت حقیقی دیموكراسی اسلامی با حكومت پاكستان دست اتحاد بدهند.
متن بیانیه قاید اعظم (اگست ١٩۴٧ مطبوعات کراچی):
اكنون كه ما مقصد مقدس خویش را حاصل و به تعمیر دومینون پاكستان آغاز نمودهایم، میخواهم تا تبریكات خویش را به قبایل بلوچستان و علاقههایقبایلی دیره غازی خان اظهار نمایم، من میخواهم تا به وكالت حكومت پاكستان به آنهایقین بدهم كه بعد از تاریخ یازدهم ماه اگست ١٩۴٧ تمام قرار دادها و معاشات تا آنزمانی دوام خواهد كرد كه با اهالی قبایلی مشوره بهعمل آورده شود و تا آن زمان در قوانین حاكمه بلوچستان هیچیك تغیر و یا مداخلت بهعمل نخواهد آمد.
قبایل بلوچستان عزم راسخ خود را جهت شمولیت در دومینیون پاكستان اظهار نمودهاند و در این مملكت اسلامی آنها استقبال شده برای رفاه و سعادت خویش معاونتهای خواهند یافت.
پایان مذاکرات و توضیحات لازم: در این مكتوب استقلال قبایل و سلف گورنمنت صوبه سرحد با آزادی كامل آنها در نشو ونمای مؤسسات سیاسی اجتماعی و عرفانیشان اعتراف شده است ولی مسئله نام و وحدت همه افغانها واضحاً ذكر نیافته و قرار نظریه حكومت پاكستان در تحت جمله اینكه هر مسئله را كه نمایندگان افغانها در اسامبله تشكیلاتی بالانمایند، بالا نموده میتوانند مستتر است.
توضیحاتی كه فارن سكرتر و معین وزارت خارجه در این باره بهمن دادند این بود كه چون وحدت افغانها و گذاشتند نام حسب كونستیتیسیون (قانون اساسی) مربوط بهخود نمایندگان است که در آنجا صورت خواهد گرفت و نمایندهگان قوم این مطلب را اظهار نموده به تصویب خواهد رسید زیرا خود مردم و حكومت پاكستان خواهان این دو امر میباشند و بدان موافقت دارند.
اما من تصریح این امر را از نقطهنظر اطمینان ملت افغانستان در نامهای لازم شمرده دوم جنوری به ملاقات صدراعظم پاكستان رفتیم زیرا وزیر امور خارجه عازم برما گردیده بود.
تحریر دو مطلب تفصیلی و متباقی را با توضیح كتبی این امر كه مراد از سلف گورمنت صوبه سرحد و حقوق آزادی كامل آنها در نشو و نموی مؤسسات فرهنگی سیاسی اجتماعی و اوتونومی (خودمختاری) كامل میباشد تقاضا كردیم.
جناب صدراعظم پاكستان مكرراً تفصیل دادند كه حكومت صوبه سرحد اوتونومی كامل خواهد داشت و بدون اوتونومی سرحد و سایر قسمتهای پاكستان، امكان ندارد صورت دیگر به مملكت فدرالی پاكستان داده شود. سلف گورمنت با تفصیلی كه داده شد اوتونومی كامل میباشد. یعنی بهجز امور حربی و خارجه و مواصلات كه ربطی به حكومت مركزی پاكستان خواهد داشت حكومت خودمختار سرحد و تشكیلات دموكراتیك آن كاملاً متعلق بهخود مردم آن سامان خواهد بود همچنین توحید افغانها در صورتیكه قبایل و همه افغانها بخواهند صورت خواهد گرفت و نامی بر آنها گذاشته خواهد شد كه نماینده قومیت آنها باشد.
ضمناً از من خواهش كردند كه راجع به پروژه معاهده مذاكرات خود را تطبیق نمایم تا وقت تلف نشود من ملاحظه خود را راجع به پروژه معاهدهی پاكستان در همان روز به وزارت امور خارجه ابلاغ داشته تعدیلات مطلوبه را پیشنهاد نمودم.
صورت مقدماتی پروژه معاهدهی مؤدت بهتاریخ ٢ جنوری بین من و آقای اكرامالله فارن سكرتر پاكستان و كلونل شاه، معین وزارت خارجه ترتیب شده پرنسیپ ماده مربوط به ترانزیت آزاد به اساس مقررات ترانزیت بینالمللی تدوین شد قرار دادم كه در آن ماده از اعطای زمین و گدام در كراچی و پشاور و چمن و واگونهای لازمه ذكر شود تفصیلات به تصمیمات كنفرانس هوانا كه در جریان است و مباحثات هییتهای تجارتی و متخصصین موكول گردد.
بهتاریخ ٩ جنوری والاحضرت غازی سپهسالار صدراعظم افغانستان وارد کراچی گردیده ترتیبات پذیراییشان با تجلیل و احترامی كه درخور شخصیت بزرگ این سرباز نامی افغان و مجاهد ملی و شایسته روابط دوستانه دو مملكت همسایه است بهعمل آمد.
والاحضرت صدراعظم نیز با قاید اعظم مذاكرات غیررسمی و خصوصی نمودند و اطمینانهای شفاهی از طرف جناب محمدعلی جناح به ایشان داده شد.
روز ده جنوری در كاخ گورنر ژنرال مذاكره بین من و سر محمدظفرالله خان وزیر امور خارجه پاكستان صورت گرفت جناب وزیر امور خارجه پس از گرفتن نظریات من و استماع توضیحات لازمه به درج مطالب متباقی مشروط به اتفاقنظر قاید اعظم و حكومت پاكستان، موافقت كردند و در حضور من بر كاپی نامه اول جنوری ١٩۴٨ خود جملات چندی را كه عبارت از درج كلمه اتونومی (استقلال) و تذكر موافقت حكومت پاكستان بهنامی بر صوبه سرحد كه از قومیت و نژاد اهالی تمثیل نماید و از طرف اسامبله دستوری پذیرفته شود و وحدت افغانهای آنطرف دیورند، افزودند. ولی جناب قاید اعظم از درج آن علاوگیها بنابر اینكه علت آن موانع قانونی است معذرت خواستند.
در ظرف روز ١١ جنوری مذاكرات چندی راجع به رفع سوءتفاهمی كه بیموجب تولید شده بود صورت گرفت بهتاریخ ١٢ جنوری ١٩۴٨ قاید اعظم سه بار با من ملاقات كردند در ملاقات اخیریكه تقریباً دوساعت وقت گرفت مسایل مفصلاً مورد بحث و مذاكره من و جناب محمدعلی جناح قرار گرفت من سوابق امر را قراریكه در این بیانیه تصریح كردم با نشو و نمای مباحثات من و مقامات رسمی پاكستان توضیح دادم و ازجانب قاید اعظم خواهش كردم كه تفصیلات متباقی را راجع بهنام آینده سرزمین افغانها و وحدت همه افغانها و تصریح اتونومی كاملشان به من بنگارند.
قاید اعظم به شرح سیاست پاكستان نسبت به افغانها قرار ذیل پرداختند.
١- پاكستان استقلال قبایل آزاد را طوری كه در مكتوب وزیر خارجه پاكستان بهمن نگاشته است اعتراف مینماید و روابط قبایل با پاكستان به اساس موافقات خواهد بود. حكومت پاكستان میخواهد با تمام توانایی و دارایی خود برای ترقی زندگانی اقتصادی و فرهنگی ایشان كمك نماید حكومت پاكستان از وقایع گذشته صرفنظر نموده قوای خود را از سرحد كشیده است و این اقدام عملی است كه میتواند افغانستان را اطمینان بخشد.
٢- افغانهای قسمت تحت اداره حكومت،اتونوم (آزادی) دموكراتیك مطلق داشته؛ جز مسایل نظامی و خارجی و مواصلات در تمام كارهای خود، مستقل میباشند. گورنر جنرال و حكومت مركزی گورنر پاكستان هیچ چیزی رابر آنها تحمیل نموده نمیتواند. بلكه حكومتشان در دست هر حزب و یا پارتی خواهدبود كه بنابر تمایل عامه و انتخابات غالب گردد برعلاوه چنانچه در مكتوب اول جنوری تصریح گردیده است در نشو و نمای مؤسسات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خود كاملاً آزاد و مختار میباشد.
٣- راجع به مسئله نام و وحدت حكومت مركزی و گورنر جنرال این اختیار و اجازه را ندارند كه قبل از تصویب شورای تشكیلاتی تعهد كتبی بدهند و قانون مملكت این اختیار و اجازه را به آنها نداده است. اما شورای تشكیلاتی و نمایندگان ملت سرحد میتوانند هر نامی را كه بخواهند برای خوداختیار نمایند یا نسبت به شمول سایر افغانها تصمیم بگیرند این مطلب را نیز ضمناً اظهار داشتهاند كه اگر قبایل آزاد خودشان آرزو داشته باشند میتوانند با صوبه سرحد شامل و متحد گردند.
با شرح مطلب فوق قاید اعظم شفاهاً اطمینان دادند كه بایست به اظهارات و قول حكومت پاكستان اطمینان نمایم من از اینكه بر گفتارشان اعتماد دارم اشاره نموده برای اطمینان ملت، داشتن یك بیان تحریری را برای مسایل متباقی لازم شمرده جناب قاید اعظم نامهای سر ظفرالله خان را كه بهتاریخ اول جنوری به من فرستاده بود سراپا خوانده شرح و تفسیر نموده آن را حاوی همه مطالب خواندند و گفتند تفصیلات متباقی و اظهاراتشان را میتوانیم برای اطلاع حكومت و عموم اظهار دارم این را نیز بر گفتار خود افزودند كه قانون اساسی پاكستان را مطالعه نمایم اگر به اساس قانون مذكور امكان این امر را ملاحظه نماییم كه ایشان راجع به تفصیلات متباقی بیان تحریری داده میتوانند، میتوانم از ایشان همچو نامهای را تقاضا كنم. جناب قاید اعظم از من خواهش كردند كه سفارت افغانستان را افتتاح نمایم تا با حكومت پاكستان در تماس مستقیم بوده عملیشدن مطالب را ناظر و شاهد باشد و نیز كوشش نمایم كه هیأتهای فرهنگی در بین دو كشور رد و بدل شود تا حلقهی شناسایی و حسن تفاهم در میان دو مملكت توسعه یابد.
من نظریات ایشان را تحسین نموده اظهار كردم چون نگارش تفصیلات متباقی صورت نمیپذیرد من مجبورم قبل از آنكه در باره سفارت و سایر مطالب اقدامی نمایم به كابل رفته كیفیت را به حكومت خود توضیح و نظریات ایشان را به حكومت پاكستان ابلاغ دارم.
روز ١۴ جنوری مذاكره دیگری بین من و آقای اكرامالله فارنسكرتر پاكستان صورت گرفت آقای فارنسكرتر اصل مسئله را فیصله شده و مطالب افغانستان را حاصل شده محسوب داشتند و از من خواهش كردند كه بیانات و اظهارات قاید اعظم را تعهدی شمرده به حكومت و ملت افغانستان ابلاغ دارم در آن روز نیز سعی به عمل آمد كه قبل از حركت من اگر ممكن باشد مسایل متباقی در قید تحریر درآید.
من بهروز ١٦ و یا ١٧ جنوری آماده حرکت بودم آن دو روز را بهوداع و بازدید دوستان و همكاران و وزرا و آشنایان صرف نمودم و برای گورنر ژنرال و اعضای حكومت كارت گذاشتم متأسفانه روز ١۵جنوری اخبار دان و دیلی كرت كراچی به انگلیزی بیانیه جناب نوابزاده لیاقتعلی خان را نشر نموده بودند كه در پشاور ایراد كرده بودند. بیانیه مذكور جملاتی را دارا بودكه منافی تعهد پاكستان نسبت به استقلال سرحد آزاد شمرده میشد یعنی آنها را جزو لاینفك پاكستان و بدون هویت جداگانه قلمداد كرده بودند. من نسبت به این امر كتبا مراجعه به وزارت خارجه پاكستان نموده اصلاح و تردید جملات مذكوره را تقاضا كردم. آقای اكرامالله اطلاعی نداشتند و گمان میكردند در ترجمه انگلیزی اشتباهی به عمل آمده یا از طرف آژانس ایسوشیتد پرس تصرفی شده باشد بههر حال قراریكه شام آنروز متن اردویی بیانیه لیاقتعلی خان نشر شد بهمن اشخاصی كه شنیده بودند گفتند كه همچه مطلبی در آن نبود بلكه استقلال قبایل مكرراً تایید شده بود.
١٦ جنوری در بیانیه صدر اعظم پاكستان به مقام میرانشاه قبایل بهحیث رفیق و شریك مساوی خوانده شده بودند ولی نشرات و اظهارات رادیوها در این امر متباین و معلوم میشد. اخیراً خبری از طرف ایسوشیتد پرس و رادیوی پاكستان نشر گردید كه جناب صدراعظم پاكستان بار دیگر، موقع وردود خود به مركز احترام استقلال قبایل آزاد را اعلام كردند گویا آن خبری كه از طرف ایسوشیتد پرس نشر شده بود تردید گردیده است.
با در نظر گرفتن نشرات متعاقب میتوان پنداشت كه یا در ترجمه انگلیزی اشتباهی بهعمل آمده بود و یا آژانس ایسوشیتد پرس در بیانیه صدراعظم پاكستان تصرفی كرده بود.
ساعت ١ روز ١٧ جنوری از كراچی حركت نموده روز ١٨ جنوری به كویته رسیدم در كویته پذیرایی خیلی احترامكارانه و پر حرارتی از طرف حكومت محلی و حزب مسلملیگ و اهالی از اینجانب به عمل آوردند ١٩ جنوری سرحد را عبور و به وطن مواصلت نمودم.
این بود رؤس مطالب مذاكرات و جریانات و مسیون من كه جهت اطلاع عموم هموطنان عزیزم اعلام شد مختصراً عرض كرده میتوانم كه مذاكرات من با حكومت پاكستان بهمطالب آتی منتج گرید؛
١- حكومت پاكستان استقلال قبایل آزاد سرحد را میشناسد و روابط آن حكومت با پاكستان به اساس موافقات بوده در راه رفاه و ترقی مادی و معنوی قبایل آزاد پاكستان كمك مینماید.
٢- حكومت پاكستان خودمختاری صوبه سرحدشمال غرب را میشناسد و حكومت سرحد دموكراتیك بوده و مردم قادر خواهند بود كه مؤسسات سیاسی و اجتماعی و عرفانی خود را با آزادی تمام، ترقی و توسعه بخشند.
تبصره: این دو مطلب در نامه اول جنوری سر ظفرالله خان تحریر یافته و بهمن سپرده شده است.
٣- حكومت پاكستان قرار اظهارات جناب قاید اعظم صدراعظم پاكستان وزیر امور خارجه و فارنسكرتر و بعضی از وزرای آن مملكت به اختیار هر نامی كه برای صوبه سرحد شمال غرب كه تمثیل قومیت باشندگان آن را نماید و از طرف نمایندگان قوم در اسامبله تشكیلاتی انتخاب شود، هیچ مخالفتی نداشته مساعدت خواهند كرد . تعهد این امر را قبل از اسامبله بنابر موانع اصولی و قانونی حكومت مركزی بهصورت كتبی نموده نمیتواند.
۴- حكومت پاكستان بهتوحید همه افغانهای آنطرف دیورند موافقه نموده تصمیم این امر را مربوط به اسامبله تشكیلاتی و خود مردم میدانند.
۵- بر قبایل هیچ نوع فشاری تحمیل نگردیده در صورتیكه خود قبایل اراده و آرزو داشته باشند كه به تشكیلات اتونوم آینده، افغانها یكجا گردند حكومت پاكستان آرزوی آنها را خیر مقدم خواهد گفت، نسبت به دو مطلب اخیر نیز اطمینان شفاهی داده شده است.
علاوه بر این مطالب پروژه معاهده مودت افغانستان و پاكستان مطرح بحث من و وزارت امور خارجه پاكستان قرار گرفته تعدیلات لازمه قرار نظریه شخصی من و فارنسكرتر پاكستان در پروژه حكومت پاكستان وارد گردیده است این پروژه به كابل ارسال گردیده مورد مطالعه حكومت پادشاهی قرار خواهد گرفت و پس از آن در آن باره تصمیم گرفته خواهد شد.
جریانات و تفصیلات فوق را بهعرض حضور اعلیحضرت همایونی و حكومت متبوعه خود رساندم امیدوارم كه در آینده نزدیك تصمیم و تصویب حكومت پادشاهی كه پس از غور و دقت كامل مشوره با كمیسون شورای ملی و مقامات ذیصلاحیت دیگر اتخاذ خواهد شد به اطلاع كافه ملت افغان رسانیده میشود و به حكومت پاكستان ابلاغ میگردد.[٢]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدی خراسانی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- مشخص نیست که این مطلب تا چه حد با امانتداری ویرایش شده است، چیزی که توسط آقای عزیز آریانفر به روایت آقای توریالی غیاثی بیان شده است، نظر شخصی آنان است. از آنجایی که این آقایان از شمار موافقان خط دیورند بهعنوان خط مرزی میان افغانستان و پاکستان هستند، پیشنهاد میشود، خوانندگان ارجمند مطلب بالا را در صورت دسترسی با متن قدیمی مقایسه نمایند.
[٢]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□