فهرست مندرجاتبرنابا حواری گمشدۀ عیسی
بخش یازدهم
[↑] ترجمههای فارسی و عربی انجیل برنابا
در جهان اسلام بلافاصله پس از چاپ ترجمهی انگلیسی، سید محمدرشید رضا (۱۹٣۵-۱٨٦۵ م) صاحب چاپخانهی المنار و شاگرد شیخ محمد عبده (۱۹٠۵-۱٨۴۹ م)، بهصرافت نشر آن افتاد. لذا بهدوست پزشک خود، یعنی دکتر خلیل بک سعادت که یک مسیحی مارونی بود سفارش داد که آن را بهزبان عربی برگرداند. و این ترجمه یک سال بعد یعنی در سال ۱۹٠٨ میلادی (۱٣٢٦ هجری قمری) در قاهره بهچاپ رسید.
در ایران یکی از علمای متولد افغانستان که در نجف درس خوانده و بهدرجهی اجتهاد رسیده بود بهنام علامه حیدر قلیخان قزلباش[۱] (۱٣٣۱–۱٢۵۴ش) معروف بهسردار کابلی در سال ۱٣٠۱ شمسی (۱۹٢٢ میلادی) آنرا از دو نسخهی عربی و انگلیسی ترجمه کرد، آن را بهسال ۱٣۱۱ در کرمانشاه بهچاپ رساند. ترجمهی او تحتاللفظی، دقیق و بهلغت شیوای فارسی است، هرچند که ممکن است نثر آن برای برخی نوآموزان دشوار باشد.
برای راقم روشن نشد که چرا جناب سردار کابلی در انتشار ترجمهی خود ده سال تأخیر نموده است. یکی از مسائلی که محتمل بهنظر میرسد آن است که برخی متحجران یا بیخبران از انجیل برنابا بهانتشار آن خرده بگیرند و این شبهه را الغأ کنند که عقاید مغلوط مسیحیان در جامعهی مسلمان ایران تبلیغ شده است. برهان بنده در این خصوص درج تأییدات پنج تن از علمای آن عصر است در خصوص مفید بودن انجیل برنابا که در مقدمهی آن ترجمه آمده و تاریخ آنها مربوط بهچهار تا پنج سال پس از اتمام ترجمه است. نظرات این علما همچنین در چاپ دوم ترجمهی سردار کابلی که در سال ۱٣۴۵ در تهران منتشر شده نیز بهچشم میخورد. این برهان را نباید کوچک شمرد. زیرا اکنون پس از هشتاد سال که از چاپ ترجمهی سردار کابلی میگذرد، هنوز متحجرانی که برخی از ظواهر دین را آموخته و خود را بینیاز از عمق آن مییابند ما را از تبلیغ و نشر انجیل آسمانی برنابا باز میدارند و حتی شاید در قلب خویش ما را کافر میشمارند.
از جمله مسائلی که احتمالاً موجب تأخیر در انتشار ترجمه سردار کابلی گشته میتواند دشواریهای چاپ کتاب در کرمانشاه نیز باشد. زیرا سردار کابلی پس از بازگشت از عراق در سال ۱٢٧۱ شمسی، برای باقی عمرش در کرمانشاه مقیم شد و این کتاب را نیز در همان شهر بهچاپ رساند.
اما ترجمهی سردار کابلی بهسال ۱٣۴۵ توسط سید محمدعلی صفیر در چاپخانهی حیدری تهران در قطع وزیری بهچاپ رسید و در سال ۱٣٦٢ با تصویر برداری از همان نسخه توسط یک ناشر ناشناخته در قم بهنام دفتر نشر الکتاب در قطع جیبی تجدید چاپ شد. سپس در سال ۱٣٧۹ در نشر نیایش با ویرایش و مقدمهی تفصیلی آقای جمشید غلامینهاد بههمراه سایر مقدمههای چاپ قبلی و همچنین مقدمهی مرحوم طالقانی، بهقطع رقعی در ٧٢٠ صفحه منتشر شد که تاکنون بهچاپ چهارم رسیده است.
ترجمهی سردار کابلی را ناشران دیگری از جمله نشر اَلمَعی، بدون رفع اغلاط قبلی بهچاپ رسانده و اغلاط مطبعی چندی نیز بدان افزودهاند. نخستین چاپ در انتشارات المعی بهسال ۱٣٧۹ در ٣٨٢ صفحه رخ نمود که چاپ هشتم آن در تابستان ۱٣۹٠ بوده است. این چاپ، فاقد مقدمهی مفید مرحوم آیتالله طالقانی است. با اینکه انجیل برنابا مخالف با صلیب است در کمال تعجب نقش چهار صلیب در چهار گوشهی جلد گالینگور آن بهچشم میخورد. از مذاکرات نگارنده با خانم زهرا المعی مدیر این انتشارات (که همه نوع کتاب را بدون هیچ سلیقهی هنری بهچاپ میرساند) دانسته شد که او بهمحتوای این کتاب واقف نیست.
مرحوم آیتالله سید محمود طالقانی که از کودکی در خانهی پدرش سید ابوالحسن، با این انجیل انس داشت، در جهت ترویج آن بسیار کوشید. بههمین جهت در سال ۱٣۴۴ بهیکی از دوستان خود بهنام مرتضی فهیم کرمانی توصیه کرد تا ترجمهای روان از این انجیل بهدست دهد. این ترجمه بههمراه مقدمهای خواندنی از آیتالله طالقانی بهسال ۱٣۴٦ در مدرسهی کرمانیها در قم بهچاپ رسید و در سال ۱٣۵٦ نیز تجدید چاپ شد و در نهایت بهسال ۱٣٨٦ با رفع اغلاط زیر نظر مترجم محترم، در شهر قم بهتوسط نشر صحیفهی خرد در ۴٨٨ صفحهی قطع رقعی در ۱۵٠٠ نسخه منطبع گشت.
در سال ۱٣٨٦ ترجمهی جدیدی از این انجیل در مشهد توسط «گروه پژوهش و تحقیقات خاتم» بهقطع جیبی در ٦٦۴ صفحه بهطبع رسید که نه تنها دقت دو ترجمهی پیشین را ندارد بلکه مشحون از اغلاط چاپی است. این ترجمهی جدید، در واقع بازنویسیِ دو ترجمهی پیشین فارسی است. در صفحهی آخر کتاب از یکی از منابع کتاب اینچنین یاد شده است: «انجیل برنابا ـ ترجمهی فهیم کرمانی، که بخش مهمی از این ترجمه را تشکیل میدهد». تنها مزیت این چاپ، سخنانی است که در مقدمه بهنقل از کتاب گوهرهای حکیمانه از آیتالله بهجت آورده شده است که در آن، حضرت آیتالله(ره) انجیل برنابا را تأیید کرده بر مطالب آن صحه گذاشتهاند، مضافاً بر خبر مسرتبخش رؤیت نسخهی خطی انجیل برنابا بهزبان گرجی که آیتالله بهجت(ره) آن را بیش از پنجاه سال قبل در نزد مرحوم مرعشی نجفی دیده است (در ادامه بههر دو مورد خواهیم پرداخت).
این چاپ که در مؤسسهی فرهنگی انتشاراتی خاتم بهانجام رسیده، شامل سه مقدمه است. مقدمهی نخست از سوی ناشر است که در ادامه بهآن خواهیم پرداخت. مقدمهی دوم بخشی از کتاب گوهرهای حکیمانه، حاوی سخنان آیتالله بهجت(ره) در خصوص انجیل برنابا است. مقدمهی سوم نیز همان مقالهی آیتالله طالقانی است. این چاپ فاقد مقدمههای خلیل سعادت، رشیدرضا، سردار کابلی یا فهیم کرمانی است.
مقدمهی نخست کتاب، بدون نام نویسنده با عنوان «زندگانی و ویژگیهای عیسی(ع) در ٣٦ صفحه چاپ شده است تا بلکه با استفادهی از منابع گوناگون در خصوص حضرت عیسی(ع)، خانواده، دوران حیات و انجیل او اطلاعاتی بهدست دهد. لکن وجود چند خطای فاحش آن را بالکل بیاعتبار کرده است. ذیلاً بهچند مورد از این خطاها اشاره میکنیم:
۱- متن دارای اغلاط مطبعی بسیاری است که برای خوانندهی ناآشنا بهموضوع، گمراه کننده است و لذا اصلاً قابل اعتماد نیست. فهرست اعلام کتاب، غلط اندر غلط است؛ هم بهجهت خطاهای مکرر در ضبط اسامی و هم بهسبب ارجاع نادرست شمارهی صفحات. ادبیات مقدمهی کتاب در سطح سواد یک دانشآموز پنجم ابتدایی است، خصوصاً در صفحات ۵۴ و ۵۵ وقتی که نویسنده اغراض خود را از چاپ و ترجمهی این انجیل بیان کرده، متن سراسر مغلوط و نارسا شده است.
٢- نویسندهی مقدمه از موضوع این کتاب و خصوصیات آن و شخص برنابا، تماماً غافل بوده و بهآن نپرداخته است. خلاصه اینکه بهنظر نمیرسد که نویسنده یا نویسندگان این مقدمه، حتی یک نوبت انجیل برنابا را خوانده باشند.
٣- نویسنده روش خود را در مقدمه مشخص نکرده است. یعنی در وقتی که این متن را بهعنوان مقدمه و معرفی انجیل برنابا نوشته است بهمطالب معارض با آن از اناجیل مسیحیان استناد کرده است. مانند صفحهی ٢۱ که نام حواریون را با استناد بهانجیل متی آورده و آن را جزو مسلّمات تلقی نموده است. در حالیکه در باب چهاردهم انجیل برنابا بهجای نام شمعون غیور و توما، اسامی یهودای دیگر و برنابا آمده است (البته اناجیل لوقا و یوحنا نیز نام «یهودای دیگر» را که غیر از یهودای اسخریوطی است در شمار حواریون ذکر کردهاند).
۴- متأسفانه نویسنده اهل تحقیق و مطالعه نبوده و مثلاً در پاورقی صفحهی ٢۱ مأخذ خود را در ذکر نام حواریون بهاین صورت ذکر کرده است: «انجیل عیسی مسیح، چاپ ۱٣۵٧، انجیل متّا، ص ۱٠»! در خصوص کتب دیگر، اوضاع بهمراتب بدتر است؛ زیرا نه تاریخ چاپ کتاب درج شده و نه صفحهی مورد نظر. مطالب زیادی نیز بدون ذکر منبع همچون مسلّمات و قطعیات بیان شده، و چه بسا که تفسیر بهرأی نویسنده بهوقت شرح واقعه، آن سخن را بیاعتبار نموده است. فقط در انتهای کتاب نام چهارده عنوان کتاب بدون ذکر نام ناشر یا سال نشر، ذیل عنوان «منابع» آمده است.
۵- نویسنده در موارد بسیار از احادیث و تفاسیر نه چنان معتبر (خصوصاً در جریان نزول مائده)، بهره برده و حتی در مواردی بهتضاد رسیده است. مثلاً در صفحهی ٣۹ ذکری رفته است از نوحهی حضرت عیسی(ع) در فراق مادر، در حالی که ماجرا در انجیل برنابا و اناجیل دیگر بالعکس است و حضرت مریم(س) بهوقت تصلیب حضور یافته، نوحه و افغان نموده است (با این تفاوت که در انجیل برنابا حضرت مریم(س) کمی بعد، از شبهه درآمده، دانست که آن مصلوب حضرت عیسی نبوده است). مورد دیگر در خصوص حضرت یحیی(ع) است که در صفحهی ٢٢ رسالت آن حضرت را بعد از حضرت عیسی(ع) و شمعون (پطرس) ذکر نموده ولی در صفحهی ٣٨ از رحلت وی پیش از حضرت عیسی(ع) خبر داده است، در حالی که نویسنده ماجرای او را با حکایت زنده شدن سام بن نوح بهدست حضرت عیسی(ع) و بازگشت مجدد او بهقبر که در برخی روایات اسلامی آمده، خلط کرده است[٢]. همچنین در صفحات ٢٧ تا ٢۹ این کتاب ماجرای بارگرفتن حضرت مریم(س) بهعیسی(ع) را با جزئیات از دو سورهی آلعمران و مریم نقل نموده در نوبت اول فرشتگان و در نوبت دوم جبرائیل را پیامآور خداوند معرفی نموده بدون اینکه متوجه باشد که این دو نقل قرآن کریم، مربوط بهیک واقعه است.
٦- نویسنده در خاتمه خبر داده است که کار این کتاب را از سال ۱٣٧۹ بهاتفاق تعدادی از دوستان آغاز نموده و این ترجمه را با استفاده از دو انجیل مترجَم سردار کابلی و فهیم کرمانی، با نگاهی بهترجمهی عربی چاپ قاهره بهانجام رساندهاند. نویسنده یکی از فواید این چاپ را همین مقدمه ذکر کرده که آن را از منابع معتبر تحقیق نموده است (!) در انتها نیز نام سه خانم و سه آقا را که در این کار وی را یاری نمودهاند ذکر نموده بدون اینکه نام خود را ذکر کرده باشد.
بنده برای تحقیق بیشتر در این خصوص، بهکمک سایت خانهی کتاب، اطلاعات ناشر را بهدست آورده، با محمد نجاری مدیر نشر خاتم در مشهد صحبت کوتاهی کردم. او در خصوص اغلاط راهیافته بهکتاب گفت: «ما اشتباهاً نسخهی غلطگیری نشده را برای چاپ فرستادیم (!) و اکنون نیز در حال کار برای چاپ دوم کتاب هستیم که آن را بهآقای فلانی که استاد دانشگاه است دادهایم تا تصحیح کند.» وقتی پرسیدم که این مقدمهی مغلوط را چه کسی نوشته چون بهنظر میرسد که او اصلاً انجیل برنابا را مطالعه نکرده است در جواب گفت: «این مقدمه را چند نفر از دوستان بهنامهای آقایان موسوی و باباپور و خانم موسویمهر نوشتهاند و من فقط نظارت کردهام (!)»
برای مظلومیت انجیل برنابا همین بس که دوستان و دشمنانی که در این باب سخن میگویند در واقع آن را نخوانده و نمیشناسند.[٣]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- حیدرقلی معروف بهسردار کابلی در هجدهم محرم الحرام ۱٢۹٣ هجری قمری در کابل متولد شد. او برای تحصیل بهعراق رفت و پس از دریافت رتبهی اجتهاد در کرمانشاه مقیم شد. کتب دیگری نیز از وی باقی است، مانند: الاربعون، تحفة الاجلّة فی معرفة القبله، تحفة الاحباب فی بیان آیات الکتاب، و نیز ترجمهی المراجعات سید شرف الدین عاملی که با عنوان مناظرات در سال ۱٣٢۴ شمسی بهچاپ رسید. سردار کابلی بهزبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، عبری و افغانی تسلط داشته و با زبان فرانسه نیز آشنا بوده است. او در چهارم جمادی الاولی سال ۱٣٧٢ هجری قمری در کرمانشاه وفات یافت و پیکرش بهنجف اشرف حمل گردید و در وادی السلام در جوار پدرش نورمحمد مدفون گشت. تاریخ وفات او با روز سهشنبه ٣٠ دی ۱٣٣۱ هجری شمسی مطابق است.
[٢]- علامه مجلسی در بحار الانوار هر دو دسته روایات را از منابع پیش از خود نقل نموده و در انتها افزوده است که جمع کردن میان اخباری که دلالت دارند وفات یحیی(ع) مقدم بر صعود عیسی(ع) بهآسمان بوده و آنهایی که بر تأخیر آن دلالت دارند سخت است مگر اینکه بعضی از اینها را بر تقیه گویندگان حمل کنیم یا قائل شویم که خداوند حضرت یحیی(ع) را بعد از رحلتش بهدنیا بازگردانده است. نگا. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار؛ ۱۱٠ ج، مؤسسه الوفأ، بیروت؛ ج ۱۴، ص ۱۹٠؛ باب قصص زکریا و یحیی، ح ۴٢
[٣]- امیر اهوارکی، برنابا حواری گمشدۀ عیسی (۱۱)، تنظیم و ویرایش از: سایت حرف آخر
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ سایت حرف آخر