فهرست مندرجات
گالیلئو گالیلئی (به ایتالیایی: Galileo Galilei) معروف به گالیله (زادۀ ۱۵۶۴ م - درگذشتۀ ۱۶۴۲ م)، دانشمند و مخترع سرشناس ایتالیايی در سدههای ۱۶ و ۱۷ میلادی بود که در فیزیک، نجوم، ریاضیات و فلسفه علم تبحر داشت و یکی از پایهگذاران تحول علمی و گذار به دوران دانش نوین محسوب میشود[۱]. او را که پدر علوم تجربی نيز مینامند، با استفاده از ابزار كار و نیز روش مناسب توانست بعضی از قانونهای طبیعت را از طريق آزمایش بهدست آورد و باطل بودن نظریات ارسطو را در مورد سقوط اجسام به كمك آزمایش مشخص كند.[٢]
گالیله با تلسکوپی که خود ساخته بود به رصد آسمانها پرداخت و توانست جزئیات سطح ماه را مشاهده کند. بخشی از شهرت وی به دلیل تایید نظریه کوپرنیک مبنی بر مرکزیت نداشتن زمین در جهان است که منجر به محاکمه وی در دادگاه تفتیش عقاید شد.[٣]
[↑] زندگینامه
گاليلئو گاليلئی (گالیله)، اولين فرزند از شـش فرزند خانوادهای نجيبزاده اما نه چندان ثروتمند ايتاليايی، در ۱۵ فوریه ۱۵۶۴ ميلادی، در شــهر پـيزا (Pisa بخشی از فلورانس)، ایتالیا به دنيا آمد.[۴] پدر گالیله، وینچنزو (Vincenzo Galilei) از موسیقیدانان بهنام بود.
ابتدا قرار بود، گالیله در کلیسا برای کشیش شدن مشغول شود، اما پدرش وی را برای تحصیل در رشته پزشکی به دانشــگاه پیزا فرســتاد.[۵] در ســال ۱۵٨۱ تحصيل در دانشــگاه پيزا را شــروع كرد[٦] و اگرچه طب را نیاموخت، اما بهجای آن به مطالعه ریاضیات پرداخت و به آن علاقهمند شد به گونهای که در سال ۱۵۸۹ توانست بهعنوان مدرس ریاضیات در همان دانشگاه بهکار مشغول شود.[٧]
در ســال ۱۵۹٢ كرســی اســتادی رياضيات در دانشــگاه پادا، در ونيز، را اشــغال كرد[٨] و به تدریس هندسه، مکانیک و نجوم نيز پرداخت. وی تا سال ۱۶۱۰ آموزش و پژوهش را در این دانشگاه ادامه داد و بیشترین دستاوردهای علمی و تحقیقاتی وی مربوط بههمین دوره است[۹]. از جمله، در همين دانشگاه او با فرضيه جديدی آشنا شد؛ فرضيه نيكولاس كوپرنيك، ستارهشناس مجاری، كه طبق آن زمين و ديگر سيارات به دور خورشيد میگردند.[۱٠]
او در سال ۱۶۰۴ مطالعات خود در ستارهشناسی را آغاز كرد تا بتواند راجع به اين فرضيه مهم و رو بهظهور سخنرانی كند.[۱۱]
گالیله، يک مسيحی و پیرو مذهب کاتولیک بود. وی با "مارینا گامبا" (Marina Gamba) ارتباط داشت و از وی دارای دو دختر و یک پسر شد؛ اما هرگز با او ازدواج نکرد. پسر گالیله که در اواخر عمر وی بههمراه او زندگی میکرد و یکی از زندگینامهنویسهای گالیه هم هست، همواره از این بابت که گالیله با مادرش ازدواج نکرده بود، وی را سرزنش میکرد. با وجود اين، گالیله وظایف یک همسر را در قبال مارینا گامبا و نیز وظایف یک پدر را در قبال فرزندانش بهنحو احسن انجام داد. او آنقدر متعهد بود که از برادر خود هم حمایت زیادی کرد.[۱٢]
در ژانويه سال ۱۶٣۸ گاليله كاملا نابينا شد و سرانجام، در ۸ ژانویه ۱۶۴۲ در سن هفتاد و هفت سالگی، در آستری در حومه فلورانس درگذشت.
[↑] فعالیتهای علمی
گالیله فیزیكدان و منجم بزرگ را پدر علوم تجربی مینامند.[۱٣] توجه به پدیدههای طبیعت و یافتن ارتباطی میان پدیدهها از مشخصات ذهنی او بود. گفته میشود روزی كه به كلیسا رفته بود، متوجه نوسانات منظم چراغهای كلیسا شد. از این مشاهده اتفاقی به سوی آزمایش علمی درباره آونگ كشانده شد و قانون همزمانی نوسانات كمدامنه آونگ را بهدست آورد. داشنامه رشد در اين باره مینويسد:
- "روزی در یکی از مراسم مذهبی کلیسا مشاهده چهل چراغی که در بالای سرش نوسان میکرد توجه او را جلب کرد او هنگام مشاهده توجه کرد که هر چند دامنه نوسان هر بار کوتاهتر میشود، لیکن زمان نوسان همواره ثابت باقی میماند. اغلب انسانها شاید در این مشاهده چیز خاصی را نمییافتند. ولی گالیله از روح کنجکاوی و پژوهشگر دانشمندان برخوردار بود. او از آن لحظه شروع بهاجرای یک رشته آزمایشهای عملی کرد؛ بهاین ترتیب که وزنههایی را به یک ریسمان بست و از محلی آویزان نمود و آنها را بهاین سو و آن سو بهنوسان درآورد. در آن دوران، هنوز ساعتهای دقیق با عقربه ثانیهشمار نبود و بنابراین گالیله برای اندازهگیری زمان حرکات وزنههای آویزان و در حال نوسان از ضربات نبض خود سود میجست. او دریافت که مشاهداتش در کلیسای جامع پیزا صحت دارد. اگرچه دامنه نوسان هربار کوتاهتر میشد اما هر نوسان زمان مشابه نوسانهای قبلی را در بر میگرفت. بهاین ترتیب، گالیله قانون آونگ را کشف کرده بود. قانون آونگ گالیله، امروزه همچنان در امور گوناگون بهکار میرود. مثلاٌ برای اندازهگیری حرکات ستارگان و یا مهار روند کار ساعتها، از این قانون استفاده میکنند. آزمایشهای او درباره آونگ آغاز فیزیک دینامیک جدید بود؛ واکنشی که قوانین حرکت و نیروهایی را که باعث حرکت میشوند در بر میگیرد"[۱۴]
گالیله در زمان استادی دانشگاه پیز (۱۵۹۲-۱۵۸۹) درباره سقوط اجسام مطالعه كرد و با آزمایش بر سطح شیبدار كه خود مبتكر آن بود نتیجه گرفت كه اگر فقط نیروی وزن بر اجسام مختلف اثر كند، شتاب سقوط برای همه آنها یكسان است و بهسخن دیگر: در جایی كه هوا نیست، همه اجسام با شتاب یكسان سقوط میكنند. دانشنامه رشد می نويسد:
- "او در ٢۵ سالگی دومین کشف بزرگ علمی خود را بهانجام رسانید؛ کشفی که باعث از بین رفتن یک نظریه بهجا مانده دوهزار ساله شد و دشمنان زیادی برایش آفرید. در دوران گالیله بخش بسیاری از علوم براساس فرضیههای فیلسوف بزرگ یونانی – ارسطو که در قرن ۴ پیش از میلاد میزیست بنا شده بود. اثر او بهعنوان مرجع و سرچشمه تمامی علوم بهشمار میآمد. هرکس که به یکی از قانونها و قواعد ارسطو شک میکرد، انسان کامل و عاقلی بهشمار نمیآمد. یکی از قواعدی که ارسطو بیان کرده بود، این ادعا بود که اجسام سنگین تندتر از اجسام سبک سقوط میکنند. اما گالیله مدعی شد که این قاعده اشتباه است. بهطوری که میگویند، او برای اثبات این خطا از استادان همدانشگاهی خود دعوت بهعمل آورد تا بههمراه او به بالاترین طبقه برج مایل پیزا بروند. گالیله دو گلوله توپ یکی به وزن ۵ کیلو و دیگری به وزن نیم کیلو با خود برداشت و از فراز برج پیزا هر دو گلوله را بهطور همزمان به پایین رها کرد. در کمال شگفتی تمام حاضران در صحنه مشاهده کردند که هر دو گلوله بهطور همزمان به زمین رسیدند. گالیله به این ترتیب یک قانون فیزیکی مهم را کشف کرد (سرعت سقوط اجسام به وزن آنها بستگی ندارد)."[۱۵]
او افزون بر سقوط آزاد حركت پرتابهها را نیز مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت كه مسیر پرتابهها سهمی است. در سال ۱۵۹۲ به تدریس در دانشگاه پادوا پرداخت و مدت ۱۸ سال در این سمت ماند. در ۱۶۰۹ یك دوربین نجومی ساخت (دوربین گالیله از یك عدسی محدب شیئی و یك عدسی مقعر چشمی تشكیل شده است) و با آن در هفتم ژانویه ۱۶۱۰ قمرهای سیاره مشتری را كشف كرد. كشف قمرهای مشتری و مشاهده حركت آنها و اظهار نظر درباره درستی نظر كپرنیك مربوط به حركت زمین و سیارات بهدور خورشید دشمنی كلیسا را بهدنیال داشت. در اين خصوص، بازهم در دانشنامۀ رشد چنين آمده است:
- "در همین موقع گالیله مشغول مطالعه بود که ناگهان شایع شد که در سوئیس عدسیها را با هم ترکیب کردهاند و توانستهاند اجسام را از مسافات دور مشاهده نمایند. از این موضوع اطلاع صحیحی در دست نیست، ولی اینطور مشهور است که "زاخاری یانسن" که در "میدلبورک" عینکساز بود، اولین دوربین نزدیک کننده اشیاء را بین سالهای ۱۵۹۰ و ۱۶۰۹ ساخته بود؛ ولی عینکساز دیگری بهنام "هانس یپرشی" اختراع او را با تردستی از او میرباید و در اکتبر ۱۶۰٨ امتیاز آن را بهنام خود ثبت مینماید. گالیله هم در این موقع موفق به ساختن دوربین مشابهی گردید؛ ولی این دستگاه قدرت زیادی نداشت. اما مطلب مهم این بود که اصل اختراع کشف شده بود و ساختن دوربین قویتر فقط کار فنی بود. این دوربین به رئیس حکومت ونیز تقدیم گشت و در کنار ناقوس سن مارک گذاشته شد. سناتورها و تجار ثروتمند در پشت دوربین قرار گرفتند و همگی دچار حیرت و تعجب شدند، چون آنها خروج مؤمنین را از کلیسای مجاور و کشتیهایی را که در دورترین نقاط افق در حرکت بودند، مشاهده نمودند؛ ولی گالیله فوراٌ دوربین را بهطرف آسمان متوجه ساخت، مشاهده مناظری که تا آن زمان هیچ چشمی قادر بهتماشای آن نبود، شور و شعفی فراوان در وی بهوجود آورد. گالیله مشاهده نمود که ماه بر خلاف گفته ارسطو که آن را کرهای صاف و صیقلی میدانست، پوشیده از کوهها و درههایی است که نور خورشید برجستگیهای آنها را مشخصتر میسازد. بهعلاوه ملاحظه نمود که چهار قمر کوچک بهدور سیاره مشتری در حرکت هستند و بالاخره لکههای خورشید را بهچشم دید. دانشمند بزرگ در سال ۱۶۱۰ تمام این نتایج را در جزوهای بهنام کتاب "قاصد آسمان" انتشار داد که موجب تحسین و تمجید بسیار گشت؛ ولی انتشار کتاب قاصد آسمان فقط تحسین و تمجید همراه نداشت، بلکه جمعی از مردم بر او اعتراض کردند و از او میپرسیدند، چرا تعداد سیارات را ٧ نمیداند و حال آنکه تعداد فلزات ٧ است و شمعدان معبد ٧ شاخه دارد و در کله آدمی ٧ سوراخ موجود است. گالیله در جواب تمام سؤالات فقط گفت با چشم خود در دوربین نگاه کنید تا از شما رفع اشتباه شود."[۱٦]
گالیله برای اثبات درستی نظریات و مشاهدات خود به سال ۱۶۱۱ به رم رفت تا اعضای كلیسا با مشاهده حركت سیارات از داخل دوربین دست از دشمنی بردارند. اما این عاشقان افكار کهنه، خود را مجاز به مشاهده آسمان با دوربین ندانستند و سرانجام به سال ۱۶۳۳ گالیله را به پای میز محاكمه كشاندند.[۱٧]
آخرین فعالیت علمی گالیله تالیف كتابی بهنام "گفتگويی درباره دو نظام اصلی جهان" بود كه فعالیتهای علمی خود را درباره فیزیك و ستارهشناسی در آن شرح داده است.
[↑] تلسکوپ گالیله
گالیله در سال ۱۶۰۹ اولین تلسکوپ خود را ساخت. اما بیشتر تاریخدانان گمان میکنند که نخستین تلسکوپ نوری را یک دانشمند هلندی ساخته است. گالیله با اینکه چیزهایی در باره اختراع این دانشمند هلندی شنیده بود اما خود تلسکوپی را ساخت.
تلسکوپ گالیله اشیاء را تا ٣٣ برابر بزرگ میکرد و فقط برای محدوده کوچکی توانایی کانونی کردن (Focus) داشت. او توانست با این تلسکوپ با چشم خود به ماه بنگرد و و بهدقت کوهها و تپههای ماه را بررسی کند، او نخستین کسی بود که توانست متوجه شود نور ماه از خودش نیست. وی راه شیری را نیز رصد کرد و متوجه شد که ستارههای راه شیری آنقدر زیاد است که تقریباً باور کردنی نیست.
گالیله در سال ۱۶٣٢ یافتههایش را در کتابی بهنام "گفت و گو درباره دو نظام بزرگ جهان" منتشر کرد. مشاهدات گالیله پشتیبان نظریات کپرنیک در باره جهان بود. در آن هنگام برخی از دانشمندان حامی نظران گالیله بودند و برخی دیگر فعالیتهای او را مسخره میکردند.
جالب اینجاست که کلیسای کاتولیک کارهای او را رد کرد. اما او به پشتیبانی از نظریه خود مبنی بر اینکه در منظومه شمسی سیارات به دور خورشید میگردند، پافشاری میکرد. مقامات کلیسا قبلاً آثار کوپرنیک را در فهرست کتابهای ممنوعه قرار داده بودند و همچنین با ارصال احضاریه گالیله را به دادگاه کشاندند. پس از محاکمه طولانی گالیله عملاً مجبور شد که برخلاف میل باطنی علناً از اعتقاداتش - مثل گردش زمین به دور خورشید - دست بردارد.
هرچند گالیله در دادگاه اعتراف کرد که خورشید به دور زمین میچرخد، اما هرگز در باطن به این موضوع معتقد نبود. دادگاه گالیله را به مدتی حبس محکوم کرد و بعدها مجبور شد تا همواره در خانهاش در فلورانس ایتالیا بماند. او در سال ۱۶۴٢ در همان خانه درگذشت.[۱٨]
[↑] محاکمه در کلیسا
مادامی که گاليله از تلسكوپ قوی خود استفاده كرد تا برآمدگیهای روی ماه، لكههای خورشيدی كه با حركت خورشيد میچرخيدند، چهارمين ماهواره ژوپيتر، حلقه ساتورن و هلالهای ناهيد را ببيند. او نتيجه گرفت كه راه شيری مجموعهای از ستارگان است. در اين ميان، ناهيد باعث شگفتی او شد. و وقتی متوجه شد كه اندازه اين سياره با هلالهای آن از هلالی بزرگ تا قرصی كوچك تغيير میكند، فهميد كه فرضيه كوپرنيك مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید درست است. پيش از فرضيه كوپرنيك، چنين میپنداشتند كه زمين مركز كائنات است، يعنی ستارگان و سيارات به دور زمين میچرخند.[۱۹]
در سال ۱۶۱۰ انتشار یافتههای علمی گاليله در درستی نظر کوپرنیک باعث اختلاف او با كليسای كاتوليك شد. زيرا که این نظریه مخالف نص کتاب مقدس بود و از سویی با نظریات ارسطو که کلیسا حامی آن بود همخوانی نداشت. بنابراين، گاليله از سوی کلیسا مورد بازجویی و تفتیش عقاید قرار گیرد.[٢٠] دانشنامۀ رشد مینويسد:
- "مشاهدات و پژوهشهای گالیله او را به این وادی رهنمون شدند که فرضیههای علمی را که براساس آنها زمین در مرکزیت عالم قرار داشت و خورشید و ستارگان بهدور آن میگشتند، مردود میشمرد. نزدیک به نیم قرن پیش از آن کوپرنیک اثر بزرگ خود را که طی آن ثابت کرد خورشید در مرکز دستگاه ستارهای ما واقع است و زمین و سیارهها به دور آن میگردند - در معرض اذهان عموم قرار داده بود. این فرضیه کوپرنیک مورد لعن و نفرین کلیسا قرار گرفته و بهدست فراموشی سپرده شده بود. زمانی که گالیله آشکارا اعلام داشت که این فرضیه صحت دارد و او با آن موافق است، اعلامیه گالیله اعتراضات شدید را برانگیخت. روحانیون عالی مقام کلیسای کاتولیک دوباره خشمگینانه فرضیه کوپرنیک را به شدت محکوم کرده و آن را مطرود شمردند."[٢۱]
روزی در سال ۱۶۱٣، هنگام صرف صبحانه با "گراند دوشس كريستينا"، که يكی از شاگردان گاليله بود، كريستينا از او در مورد اختلاف بين كليسا و فرضيه خورشيد محوری سئوال كرد. پاسخ به اين سئوال نامه معروف به "گرانددوشس كريستينا" است كه تقريباً همگان دستنوشته آن را خواندند. گاليله در اين نامه به وضوح شرح داده بود كه انجيل چگونه به بهشت رفتن را به انسان میآموزد نه چگونگی حركت افلاك را.[٢٢]
گاللیه، هرچند با شخصیتهای بزرگی مانند کاردینال بلارین و کاردینال باربرینی سابقه دوستی داشت که از او حمایت میکردند؛ ولی این شخصیتهای بزرگ نتوانستند مانع محکوميت او شوند. چرا که روحانیون برای هر چیز غیر از کتاب مقدس و ارسطو ارزش قائل نبودند و کلیسا هرگز اجازه نمیداد که یک فرد غیر روحانی کتاب مقدس را به مطابق میل خود تغییر دهد. بنابراين، حمايت از او ممکن نبود طبعاٌٌ میبایست گاللیه محکوم شود و حتی اگر خود پاپ هم از صمیم قلب به عقاید کوپرنیک معتقد میبود، محاکمه گالیله و محکومیت او اجتناب ناپذیر بود.
در سال ۱۶۳٢ که دوست کاردینال باربرینی بهنام اوربن هفتم پاپ شده بود، گاليله از موقعیت استفاده کرد و ضربت بزرگی را وارد نمود. وی کتابی بهزبان ایتالیایی منتشر کرد که در آن سه نفر مشغول گفتگو هستند. یکی از آنها بطلمیوس و دو نفر دیگر از کوپرنیک دفاع میکنند. با انتشار این کتاب خشم و غضب روحانیون چند صد برابر گشت و بدتر از همه اینکه برای شخص پاپ این سوءتفاهم ایجاد شد که شخص ابله و احمقی که در مکالمات از بطلمیوس دفاع میکند، خود اوست. بنابر اين، گالیله را به رم احضار کردند و او را در منزل یکی از اعضای عالیرتبه دیوان تفتیش عقاید جای دادند. در همین اوقات دختر پدر مقدس مشغول تهیه ادعانامه او بود و در روز ٢٠ ماه ژوئن ۱۶۳۳ محکوم را بهآنجا احضار کردند و در ٢٢ ژوئن وادارش نمودند که توبهنامه زیر را امضاء کند.
- در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمدهام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس میکنم، توبه میکنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار میکنم و آنرا منفور و مطرود مینمایم.
وی مجبور به امضای اين توبهنامه شد. پس از آن، گالیله، در منزل دوستش پیکولومینی اسقف شهر سین محبوس گرديد؛ اما بعد از مدتی به او اجازه داده شد تا در خانه ییلاقی خود واقع در آرستری اقامت کند.[٢٣] او با مراقبتهای دخترش سلست روماتيزم را تحمل كرد و خود را با جهانی كه به توافق احمقانه بيشتر از ادراك علمی بها میداد، منطبق میكرد.[٢۴]
گالیله تا دم مرگ بر اعتقاد خویش پای برجا ماند. او بهطور پنهانی به آزمایشهای تجربی خود ادامه داد و پیش از آنکه در سال ۱۶۴٢ در آستری در حومه فلورانس دار فانی را وداع گوید، دو کتاب ارزشمند دیگر را نیز بهرشته تحریر درآورد. آثار او، نخست در سال ۱٨۳۵ از سوی کلیسای کاتولیک از لیست سیاه (لیست کتابهای ممنوعه)، خارج شد و اجازه انتشار یافت. امروزه، به گالیله بهعنوان یک پژوهشگر سختکوش که بشریت بسیار به او مدیون است احترام گذاشته میشود. او بهجهان نشان داد که یک دانشمند باید اين آزادی را داشته باشد تا نظریههایی را که اشتباه هستند نقد کند و نظریههای جدیدی را بنیانگذارد. او همچنین نشان داد که یک دانشمند نباید خود را گرفتار دستورها و یا روایات دینی تحریف شده کند.[٢۵]
در ۳۱ اكتبر سال ۱۹۹۱، ۳۵٠ سال پس از مرگ گاليله، پاپ ژان پل دوم از طرف كليسای كاتوليك اعلام كرد كه مشاوران كليسا در مورد گاليله اشتباه كردهاند. و پرونده گاليله را مختومه اعلام كرد.[٢٦]
[↑] اعتراف گالیله
من، گالیلئو گالیله، فرزند وینچنزو گالیله اهل فلورانس، در سن هفتادسالگی، در حضور دادگاه عادل، در برابر شما زانو زده و در برابر کتاب مقدس که در برابر من است سوگند یاد میکنم که همواره به جمله جمله این کتاب و آنچه پاپ مقدس و كشيشان كليسای كاتوليك میگويند اعتقاد داشته و به لطف خداوند متعال در آینده نیز اعتقاد خواهم داشت.
اعلام میکنم که نظر من در مورد اینکه خورشید ثابت است و زمین به دور آن میچرخد، یک تفکر باطل، الحادی و نادرست و گمراه کننده بود که نمیبایست در هیچ جا، تدریس شود، مورد بحث قرار گرفته یا مورد استناد قرار گیرد. واقعیت مشخص و روشن این است که زمین مسطح و ثابت است و همانگونه که هر کسی میداند و هرروز میبیند، این خورشید و تمام ستارگان هستند که به دور زمین میچرخند. اين اعتقاد من است و در آينده نيز از اين اعتقاد برنخواهم گشت. میخواهم در برابر شما اعلام کنم که در خلوت خود، نور حقیقت در دل من راه یافته و به خوبی درک کردم که آنچه قبلاً گفته بودم اشتباه بوده و از کرده خود پشیمانم و هر محکومیت و جزایی که برای من تعیین شود با خوشحالی پذیرا خواهم شد و امیدوارم به سزای خود در گمراهی بخش زیادی از جامعه برسم.
در صورتی که از هر یک از موارد فوق تخطی کرده و در آينده به تفکر نادرست خویش باز گردم، مسئولیت و تبعات این خطای نابخشودنی را به طور کامل میپذیرم. من برای اینکه از صحت و دقت اعترافات خود مطمئن باشم همه چیز را از قبل روی این برگه نوشته و برای شما خواندم و اعلام میکنم که این برگه، رسم الخط خود من و ذهنیات و اعتقادات شخصی من بوده و بدون هرگونه فشار و تأثیری از بیرون، نگاشته شده است...
[↑] دستاوردها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- گالیلئو گالیله، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد؛ همچنان رجوع شود به: [۲]- جعفریزاده، خسرو، گالیلئو گالیلئی معروف به گالیله، تارنمای آسمان شب ايران
[۳]- ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۴]- گاليله ۳۵٠ سال بعد از مرگش از اتهام ارتداد تبرئه شد، تهران: ميراث خبر، ۲۵ اسفند ۱۳۸۳، سايت خبرگزاری ميراث فرهنگی
[۵]- کليسا چهار قرن پس از محاکمه گاليله از او تجليل میکند، سايت دانشگاه اديان و مذاهب، برگرفته از: همشهری آنلاين. همچنان، گالیلئو گالیله، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۶]- گاليله ۳۵٠ سال بعد از مرگش از اتهام ارتداد تبرئه شد
[٧]- گالیلئو گالیله، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۸]- گاليله ۳۵٠ سال بعد از مرگش از اتهام ارتداد تبرئه شد
[۹]- گالیلئو گالیله، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۱٠]- گاليله ۳۵٠ سال بعد از مرگش از اتهام ارتداد تبرئه شد
[۱۱]- همانجا
[۱۲]- گالیلئو گالیله، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۱۳]- جعفریزاده، خسرو، گالیلئو گالیلئی معروف به گالیله؛ ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد به زبان انگليسی به نقل از Finocchiaro، گاليله را "پدر دانش نوين (the Father of Modern Science) خوانده است". رجوع شود به: Galileo Galilei
[۱۴]- گاليله، دانشنامۀ رشد
[۱۵]- همانجا
[۱۶]- همانجا
[۱٧]- جعفریزاده، خسرو، گالیلئو گالیلئی معروف به گالیله
[۱۸]- تلسکوپ گالیله، سايت سيمرغ، برگرفته از: کتاب تاریخ تمدن و فرهنگ جهان
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□□ Finocchiaro, Maurice A. (Fall 2007). «Book Review—The Person of the Millennium: The Unique Impact of Galileo on World History». The Historian 69 (3): 601–602. doi:10.1111/j.1540-6563.2007.00189_68.x□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□
□
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]