[۱] «سوگند به هستی خدایی که نفس من در حضورش میایستد، خدای وعده به گناهکار میدهد در حالتی که میگوید: به هستی خودم سوگند آن ساعتی که گناهکار در آن بر گناه خود ناله میکند، همان است که گناه او را در آن تا ابد فراموش میکنم.»
[٢] «پس چه چیز طعامهای بهشت را میخورد، اگر آن جا جسد نمیرود؟»
[۳] «آیا نَفْس میخورد.»
[۴] «البته نه؛ زیرا آن روح است.»
[۵] پطرس گفت: مگر در این صورت فرخندگان هم در بهشت میخورند؛ نیز چگونه طعام بیرون میشود بدون نجاست؟
[٦] یسوع در جواب فرمود: «چه برکتی بر جسم میرسد، در صورتی که نخورد و نیاشامد؟»
[٧] «پرواضح است که سزاوار این است که برکت به نسبت شئ برکت یافته باشد.»
[٨] «لیکن تو ای پطرس، خطا میکنی در گمان خود که طعامی مانند این بیرون میشود به نجاست.»
[۹] «زیرا این جسم، در وقت کنونی طعامهای فسادپذیر را میخورد و از این رو فساد حاصل میشود.»
[۱٠] «لیکن در بهشت جسم فساد نپذیرد و خلود دارد و خالی از هر بدبختی است.»
[۱۱] «در آنجا جسم، از طعامهایی که در آن هیچ عیبی نیست و فساد کمی هم احداث نمینماید، میخورد.»
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-