فهرست مندرجاتخطاب به مردم افغانستان
(بیانیۀ رادیوی محمدداود)
- در ساحۀ اقتصادی
- در ساحۀ اجتماعی
- در ساحۀ سیاسی
- اصلاحات سیاسی
- اصلاحات اقتصادی
- اصلاحات اجتماعی
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[قبل] [بعد]
متن دری بیانیۀ رادیوی ښاغلی محمدداوود
رئیس دولت و صدراعظم
که شام روز اول سنبلۀ ۱٣۵٢ از رادیو افغانستان برودکاست شده است.
بسمالله الرحمن الرحیم
هموطنان عزیز، نجیب و قدرشناس افغانستان!
بهمناسبت این رستاخیز ملی و تحول شگفتانگیز سیاسی که در وطن عزیز ما افغانستان رخ داده است، بازهم مراتب تبریکات بینهایت صمیمانۀ خود و رفقای قهرمان خویش را که به تاسی از ارادۀ بالقوۀ ملت افغانستان جانبازانه به امر عظیم تاریخی ملی اقدام نمودند و سنگ تهداب اولین جمهوریت افغانستان را گذاشتند، به همه مردم نجیب و زحمتکش کشور و بهخصوص به اردوی فداکار و جوان افغانستان تقدیم میدارم.
همچنان از پشتیبانی پُرشور و شوق مردم افغانستان که از روز اول تأسیس رژیم جمهوری در وطن ابراز داشتهاند، اظهار سپاسگزاری و تشکر مینمایم.
هموطنان گرامی میدانند که تاریخ استرداد استقلال افغانستان در حقیقت 6 جوزا است، اما از سالیان دراز معمول بر این شد که یاد و بود آن روز مقدس ملی در اول سنبله تجلیل گردد. امسال هم به پیروزی از تعامل گذشته خود را وجداناً مکلف میدانم تا تبریکات خود و رفقای خود را بهمناسبت این روز فرخنده به همه هموطنان گرامی تقدیم کنم.
سه پیکار بزرگ ملت افغانستان در برابر تجاوز استعمار گواه بزرگ و انکارناپذیریست از فداکاری، وطندوستی و عزم شکستناپذیر مردم ما.
استرداد استقلال کشور که پنجاه و چهار سال قبل بههمت رهبران جلیلالقدر افغانستان و به نیروی اردو و لشکرهای ملی و فداکار ملت افغان صورت گرفت، بار دیگر، نمونۀ کاملی از همین مفهوم بود. ما خدمات فراموش ناشدنی اعلیحضرت غازی اماناللهخان و اعلیحضرت عازی محمدنادرشاه شهید و آن مردان بزرگ ررا که در صف اعلای مجادله با بیگانهگان قرار داشتند و قربانیهای فرزندان این سرزمین را که با رشادت فطری و آزادیخواهی در راه آزادی جان سپردند، بهنظر تقدیر و احترام نگریسته به ارواح تمام شهدای معرکۀ استقلال درود فراوان میفرستیم.
هموطنان گرامی، خواهران و برادران عزیز!
ما مطابق به شرایط و قانون تکامل جامعه علما و عملاً بر حسب پلان و به یاری خداوند بزرگ و همکاری مردم خویش قدم به قدم برای اجرای تحولات بنیادی در حیات اقتصادی - اجتماعی و سیاسی جامعه اقدام خواهیم کرد.
این وعدهای است که در روز اول اعلامیۀ جمهوریت برای مردم افغانستان داده شد. امیدوارم که بهیاری خدای توانا من و رفقایم تا آخرین رمق حیات به ایفای این وعده صادق و وفادار خواهیم بود - ولی حتماً این سئوال مهم در افکار عامۀ مردم ما و افکار جهان بهوجود خواهد آمد که ما چر منافع خانوادگی و طبقاتی خود را در راه منافع ملی و طبقات محروم کشور قربان کردهایم. جواب گویای این سئوال این است که، سیاست غیرعادلانه و ضدملی رژیم سلطنتی طی دهۀ اخیر، و عکسالعملهای مشهود تمام طبقات مردم افغانستان، خصوصاً منورین وطن علیۀ آن، و همچنان مشاهدۀ تحولات سریعی که در سیمای منطقه و جهان به منفعت آزادی و ترقی و به زیان استبداد - ارتجاع و استعمار بهوجود آمد، به وجدان هیچ فرد وطنپرست افغان اجازه نمیداد که در برابر همۀ این فجایع خاموش بنشیند - روی این احساس مسئولیت وطنپرستانه بود که ما طوریکه در بیانیۀ اول خود اعلام داشتیم، «برای سعادت آیندۀ وطن، بیرق جمهوریت و دموکراسی واقعی و معقول را که اساس آن بر خدمت به اکثریت مردم افغانستان برقرار باشد»، برافراشتیم. و در راه تأمین حقوق کامل مردم و اعتراف کامل به اصل حاکمیت ملی گام اول را به لطف خدا برداشتیم.
هموطنان عزیز آگاهند - آن امیدهای دیرینه و آن آروزهای نیکی که ده سال قبل با حسننیت ابراز شده بود، نهتنها در نظر گرفته نشد، بلکه رژیم سابق بر علیه مصالح و منافع طبقات محروم و ضددموکراسی واقعی و ترقی و پیشرفت کشور عملی کرد، وطن عزیز ما افغانستان سرزمین دارای منابع طبیعی نسبتاً فراوان، خاک حاصلخیز، نفوس با استعداد و زحمتکش - کلتور و تمدن کهن، ولی وضع کشور ما و روزگار مردمش علیالرغم همۀ این عوامل مساعد، در اثر سلطۀ رژیم منسوخ گذشته رقتانگیز است.
هموطنان عزیز!
در طی ده سال گذشته، سراپای جامعۀ ما را در ساحات مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، بحران عمیقی فرا گرفت که اینک به بررسی آن مختصراً پرداخته میشود:
[↑] در ساحۀ اقتصادی
اقتصاد کشور که با تطبیق دو پلان پنجسالۀ اول و دوم رشد نسبی مییافت، با رکود مواجه گردید و بهطرف ورشکستگی کامل سوق داده شد. پلانگذاری اقتصادی تابع امیال ذهنی اشخاص گردید، موثریت لازم خود را در امر رشد اقتصادی کشور از دست داد، آهنگ رشد اقتصادی کندتر گردید و تجمع سرمایه بهوجود نیامد، از حجم سرمایهگذاریهای دولتی برای انکشاف اقتصادی از یکسال تا سال دیگر کاسته شد. پساندازها و سرمایهگذاریهای خصوصی برای ایجاد صنایع جلب نگردید. بهطور مثال، مجموع سرمایهگذاریها در پلان پنجسالۀ دوم که ٢٦،٦٠ میلیارد افغانی بود، در پلان نامنهاد پنجسالۀ سوم به ۱۹،٣۵ میلیارد افغانی تقلیل یافت. هرگاه تطبیق چند پروژۀ محدود پیشبینیشده پلان دوم را که آنهم بهکمک کشورهای دوست صورت گرفت، استثنا قرار دهیم، اقتصاد کشور طی دهۀ اخیر، با ملاحظۀ رشد نفوس سالانه، صعود قیم و تناسب رشد کشورهای مشابه در حال رشد، عوض اینکه گامی به جلو بردارد، به عقب گام گذاشته است. در نتیجۀ این وضع، در عاید ملی کشور افزایش قابل ملاحظه بهوجود نیامد و از آنهم قسمت عمدۀ آن همه ساله بهعوض اینکه سرمایهگذاری گردد، بهراههای غلط و بوالهوسیها حیف و میل گردید. سرمایهگذاری خصوصی در پلان پنجسالۀ اول ۹،٦ فیصد مجموع سرمایهگذاریها را تشکیل میداد. در حالیکه در پلان نامنهاد پنجسالۀ سوم، به ٦،٧ فیصد تقلیل یافت. با وصف اینکه در اثر تطبیق دو پلان پنجسالۀ اول و دوم اقتصادی، زیربنا و تهداب اقتصادی کشور تا اندازۀ ریختهشده بود، ولی از آن زمینههای مساعد به منفعت تکامل اقتصادی و صنعتیکردن کشور بهرهبرداری لازم صورت نگرفت. در تولیدات صنعتی طی یک دهۀ اخیر افزایش قابل توجهی بهعمل نیامد. در ساحۀ زراعت نیز انکشاف قابل وصفی رونما نگردید.
در حال حاضر، اقتصاد کشور متکی به زراعت است و زراعت ۹٠ فیصد تولید مجموعی ملی را تشکیل میدهد. مناسبات کهنه زراعتی و شیوههای بسیار ابتدایی و عقبمانده زراعت که متاسفانه هنوز در جامعۀ ما مسلط است، باعث فقر دهقانان، تنگبودن بازار ملی، عدم قدرت خرید مردم و کمبود مواد خام زراعتی گردیده است. طی این ده سال برای بهبود سیستم مالیاتی افغانستان گام موثری برداشته نشد. مالیات هنوز در عواید دولت سهم نهایت ناچیز دارد. مالیات ارضی، مالیۀ مواشی و مالیات بر عایدات تاجران و شرکتهای تجارتی داخلی و خارجی بهسطح بسیار پایین سقوط کرد و بهجای آن برای تکافوی مصارف اضافی دستگاه دولت به حجم مالیات غیرمستقیم افزوده شد.
در تجارت خارجی کشور در ده سال گذشته سیاست درهای باز تعقیب گردید. میان تورید اموال ضروری و غیرضروری از لحاظ منافع ملی تفکیک بهعمل نیامد؛ در صدور اجناس عمده صادراتی کشور بهبود به ملاحظه نرسید. هیچگونه کنترولی بر اسعار خارجی در کشور قایم نشد. نرخهای اسعاری سابق بر اقلام عمدۀ صادراتی برداشته شد. سیاست پولی دولت در ساحۀ اسعار خارجی تابع نوسانات و دستبازیهای بازار سیاه گردید. نهتنها با نمایندگیهای خارجی و تاجران خارجی طبق قانون معامله نگردید، بلکه برای انها همه امتیازات خلاف مقررات داده شده و بدینوسیله اقتصاد کشور را تضعیف و ورشکست نمودند.
خلاصه اینکه طی ده سال اخیر، نابسامانیها و بیبندباریهای عام و تام از لحاظ اقتصادی در جامعۀ ما حکمفرما بود و این امر اقتصاد کشور را در استانۀ ورشکست قرار داد و موجب کندی کامل رشد صنعتی و ترقی اقتصادی و اجتماعی مملکت گردید.
[↑] در ساحۀ اجتماعی
سطح زندگی، فرهنگ و صحت در وطن ما متاسفانه در نازلترین سطح جهانی قرار دارد. طی دهۀ اخیر سطح زندگی مردم افغانستان مرتباً پایین آمد و مخارج زندگی بالا رفت که بار سنگین و تحملناپذیر آن هر سال کمرشکنتر میشد قیمت بهطور سرسامآوری بالا رفت ولی معاش مأمورین پایینرتبه و مستخدمین دولت اجرت کارگران از حد بخور و نمیر تجاوز نکرد. فقر و بیکاری در جامعه، سیاهروزی و آوارهگی مردم شدت یافت. بیماری در میان مردم بیش از پیش شیوع پیدا کرد. معارف و فرهنگ ملی به انحطاط گرایید. عدم مصئونیت و عدم تطبیق قانون در جامعه حکمفرما گردید. مطلقالعنانی، ظلم و ستم مستبدین و متنفذین و مأمورین عالیرتبه بیرحم شدت یافت. فساد در دستگاه دولت بالا گرفت و به رسوایی کشید. دستبرد از بیتالمال از ثروت ملی مملکت و از کیسۀ مردم رایج گردید. اختلاس، ارتشأ، احتکار، قاچاقبری، تقلب و سودخواری، بهطور روزافزون شیوع یافت. از اینرو، عرصۀ زندگی که به اکثریت مردم ما محدود بود، تنگتر گردید.
[↑] در ساحۀ سیاسی
سیاست داخلی دولت در ده سال گذشته، بر پایۀ فریب و تقلب سیاسی، خدعه و عوامفریبی استوار بود. دستزدن به انواع تهدید و تحریک، اعمال سیاست زور و ایجاد وحشت و سیاست تبعیض و امتیاز در برابر گروههای مختلف مردم، سیاست تفرقه و تفتین میان اقوام افغانستان شرط استقرار و بقای رژیم سلطنتی پنداشته میشد.
سیاست اختناق و فشار به مردم تحمیل میشد. از ظلم و ستمگری و بیعدالتی زورآوران دفاع گردیده و داد مظلومان خواسته نمیشد. فساد در میان مردم و بهخصوص در میان نسل جوان عمداً ترویج داده میشد. دسیسه و تفرقههای ضدملی صورت میگرفت. از دموکراسی قلابی سوءاستفادههای سیاسی بهعمل میآمد و پارلمان بهیک ماشین رأیدهی و صحهگذاری بر اعمال ضدملی رژیم و بهیک دستگاه چپاول و غارتگری از خزانۀ بیتالمال و جیب مردم مبدل گردیده بود. حقوق و آزادیهای حقیقی مردم روز به روز سلب میشد و عملاً پایمال میگردید. قانون جنگل و زورگویی و خودسری بر کشور حاکم بود.
[۱]- اصلاحات سیاسی:
[٢]- اصلاحات اقتصادی:
[٣]- اصلاحات اجتماعی:
هموطنان عزیز!
[۱]
[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی بازنویسی شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]-
[۴]-
[۵]-
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□