واژهنامهی پزشکی، به بیان اصطلاحات و اختصارات رایج علم پزشکی میپردازد. بیتردید، این واژهنامه مورد نیاز تمامی مترجمان متون پزشکی و نیز دانشجویان و اساتید این رشته میباشد. در این واژهنامه، اصطلاحات و اختصارات علم پزشکی، بهترتیب حروف الفبای انگلیسی فهرست شده است. اما توضیحات آن به زبان فارسی است و این بخش، با هدف ارائه معادل فارسی واژههای تخصصی که با حرف «A» در زبان انگلیسی آغاز میشوند، راهاندازی گردیده است.
در واژهیاب، اگر با حروف کوچک انگلیسی، واژهی مورد نظر خود یا در صورت واژهی ترکیبی، فقط واژه آغازین را بنویسید، جستجو بهراحتی انجام خواهد شد.
آبسِه (به انگلیسی: Abcess)، یک محوطه پُر از چرک است. چرک مادهای است که از لاشه گلبولهای سفید کشته شده بهوجود میآید. یا به سخن دیگر، آبسه یک حفره است که اطراف آن بافت زنده بدن است. در درون این حفره باقیمانده اجساد گلبولهای سفید (عمدتاً نوتروفیل) که در مبارزه با میکروبها کشته شدهاند وجود دارد. آبسه میتواند در پوست، عضله یا در درون استخوان ایجاد شود.
بنابراین، آبسهها بر اثر فعالیت میکروبها در بافتهای بدن بهوجود میآیند و در حقیقت واکنش بدن برای محصور کردن و محدود کردن عفونت است. به این طریق بدن اجازه گسترش عفونت را نمیدهد. ادامه مطالب ...
شکم (به انگلیسی: Abdomen)، در آناتومی به قسمتی از تنه گفته میشود که مابین دیافراگم از بالا و سطح فوقانی لگن خاصره از پایین قرار دارد. شکم محل قرار گرفتن اندامهای متعددی مانند معده، روده، طحال، کبد، لوزالمعده، کیسه صفرا، صفاق، کلیه، حالب، مثانه، رحم، غدد فوق کلیوی، تخمدانها و آپاندیس است. در خلف (عقب) شکم ستون مهرهها قرار دارد.
عصب ابدوسنس (به انگلیسی: Abducens nerve)، زوج ششم اعصاب مغزی است که هستهای بهنام ابدوسنس در ناحیه پل مغزی دارد. این عصب از نوع سوماتیک وابران میباشد و عضله رکتوس خارجی از طریق آن عصب میگیرد. عمل عضله رکتوس خارجی، حرکت کره چشم به خارج است.
آبدکشن (به انگلیسی: Abduction)، اصطلاح لاتین است که در پزشکی، در بخش آناتومی (کالبدشناسی)، به دورشدن یک ساختار (انگشتان، دست و پا و ...) از مرکز بدن اشاره دارد.
آپلازی (به انگلیسی: Aplasia)، بهمعنای تشکیل نشدن یا فقدان یک اندام یا قسمتی از یک اندام یا یک بافت است. آپلازی معمولاً مادرزادی است یعنی فرد از بدو تولد دچار یک نقص مادرزادی در اندام است. بهطور مثال آپلازی شست بهمعنای این است که در دست، انگشت شست تشکیل نشده است.
سرخرگچه آوران یا شریانچه آوران (به انگلیسی: Afferent arterioles)، گروهی از رگهای درون کلیه هستند که خون را به نفرون در سیستم ادراری میرسانند. این رگها نقش مهمی را در تنظیم فشار خون بهعنوان بخشی از مکانیزم بازخورد توبولوگلومرولار بازی میکنند. آوران شاخهای از شریان کلیوی است که خون را به کلیه میرساند و سپس به مویرگهای گلومرول تقسیم شده و پس از انجام فیلتراسیون و خروج از گلومرول٬ دوباره بهیک شریانچه تبدیل شده و رگ وابران را میسازد.
فیبر عصبی آوران (به انگلیسی: Afferent nerve fiber)، در دستگاه عصبی بدن به آندسته از یاختهها که پیامهای عصبی حاوی اطلاعات را بهسوی مغز هدایت میکنند، سلولهای آوران میگویند. برعکس به یاختههایی که پیامها را از مغزبه بقیه نقاط میرسانند، سلولهای وابَران گفته میشود. برای نمونه هنگامی که یک محرک دردناک به بدن شما میخورد تنها پس از اینکه یاختههای آوران اطلاعات مربوط به آن درد را به مغز شما حمل کنند شما حس درد را در مغز خود متوجه میشوید.
سرخرگ یا شَریان (به انگلیسی: Artery)، سُرخرَگ یا شَریان به رگهایی که خون را از قلب به سایر اندامها منتقل میکنند، میگویند. سرخرگ ششی و سرخرگ آئورت دو سرخرگ اصلی متصل به قلب هستند. شریان از سه بخش اینتیما و مدیا و ادوانتیش تشکیل شده است. بخش اینتیما درونیترین که از بافت سنگفرشی تک لایه است و زیر آن بافت همبند پشتیبان و تیغهٔ الاستیک آنرا از مدیا جدا میکند. در مدیا عروق خونی و عضله صاف هستند.
آتروفی (به انگلیسی: Atrophy)، بهمعنای لاغر شدن یک عضو یا بافت است. آتروفی معمولاً بهعلت اختلال در خونرسانی بافت و یا کار نکشیدن از عضو بهوجود میآید. مثال معمول آن آتروفی عضله است.
آتروفی عضله بهمعنای لاغر شدن و ضعیفشدن عضله است. آتروفی عضله میتواند بهدنبال کاهش جریان خون عضله و یا فلجشدن اعصاب حرکتی عضله و یا عدم استفاده طولانی مدت از عضله ایجاد شود.