|
فرخنده
فهرست مندرجات
- زندگینامه
- شرح ماجرا
- اتهامهای بیاساس
- واکنش و پیامدها
- نگارخانه
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
زندگینامهها خشونت
فرخنده ملکزاده (زادۀ ۱٣٦٦ خ - درگذشتۀ ۱٣۹٣ خ)، دختر جوان ِ افغان بود که در ۲۸ حوت (اسفند) ۱۳۹۳ خورشیدی، به اتهام سوزاندن قرآن در زیارت شاه دو شمشیره، در پی حمله گروهی از مردان مسلمانان خشمگین کشته و سپس جسدش در بستر خشک دریای کابل سوزانده شد. اما با بررسیهای بعدی، کاملاً آشکار شد که فرخنده قرآن را نسوزانده بود.
به هر حال، انتشار فیلمهای کوتاهی از لحظات حمله به وی که بیشتر با تلفن همراه گرفته شده است، بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان بهدنبال داشت. اکنون این دختر ۲۷ سالۀ کابلی، به نمادی از مبارزه با خشونت در افغانستان تبدیل گردیده و بهعنوان نماد مظلومیت زنان افغانی شناخته شده و هشتگ (پیام کوتاه) «من فرخنده هستم» در فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی بهعنوان شعار اعتراضی مردم صدها بار به نشر رسیده است.
▲ | زندگینامه |
فرخنده، در سال ۱٣٦٦ خورشیدی، در یک خانوادهی اهل کاپیسا در شهر کابل زاده شد. او فرزند چهارم، از جمع ده فرزند - دو پسر و هشت دختر - محمدنادر و بانو گل مکی (بیبی هاجره) بود. آموزش ابتدایی و دبیرستان خود را در مکتب بیبی ساره به پایان برد و سپس، در رشتۀ ریاضیات در دانشکدۀ تعلیم و تربیت کابل تحصیلات عالی را آغاز کرد؛ اما پس از یکسال، بهدلیل اینکه نمیخواست با پسران یکجا درس بخواند، دانشگاه را ترک گفت و پس از آن، دو سال در رشتۀ علوم دینی در مدرسۀ بیبی عایشه صدیقه درس خواند و در سال ۱٣۹۱، از آن جا فارغالتحصیل شد. مدت یکسال بیکار بود، آرزو داشت آموزگار شود و تصمیم گرفته بود در دانشکدۀ شرعیات به تحصیل ادامه دهد.
در ضمن او در کلاس آموزش تجوید قرآن شرکت میکرد، قرائت و ترجمه قرآن را فراگرفته بود. باری وی، پس از گرفتن فرم دانشگاه، برای دعا با خواهرش به زیارت شاه دو شمشیره رفته بود، متوجه شد در آنجا خرافات زیادی وجود دارد که خلاف متون دینی هستند و بر اساس گفته مادرش، سعی کرد تا با این خرافات مبارزه کند. بار دوم که بدانجا رفت، با ملای دعانویس درگیری لفظی پیدا کرد و همه تعویذهای او را در جلو چشمانش میسوزاند. ملا فریاد میزند: «مردم بیاید که این زن قرآن را آتش زده و به دین اسلام توهین کرده است...»
جمعی از اوباشان و ولگردان خشمگین گرد میآیند و بدون اینکه از اصل ماجرا کوچکترین آگاهی داشته باشند، شروع میکنند به لتوکوب کردن فرخنده. در یک فیلم کوتاه، دو جوان او را متهم میکنند که مزدور آمریکاست، مسیحی شده و قرآن را آتش زده است. او خود میگوید: «من قرآن را نسوزاندهام.»
با این حال، در ظهر روز پنجشنبه ۲۸ حوت ۱٣۹٣ (نزدههم مارس ٢٠۱۵)، گروهی از مردان متعصب و خشمگین با سنگ، چوب و چماق فرخنده را زجرکش کردند و سپس بدن بیجانش را - در کنار رودخانهی خشک کابل - به آتش زدند. پیکر فرخنده، روز یکشنبه ۲ فروردین (۲۲ مارس)، به گورستانی در منطقه ۵۰۰ فامیلی در شمال کابل به خاک سپرده شد.[*]
▲ | آنچه در قتل فرخنده رخ داد |
روایتهای متفاوتی از ماجرا در شبکههای اجتماعی منتشر شده، ولی تا هنوز جزئیات دقیق حادثه روشن نیست. آنچه از شرح ماجرا گفته شده است؛ چنین است:
فرخنده، صبح روز ۲۸ اسفند، از منزل خود در کابل خارج شد و ساعاتی بعد، به زیارتگاه شاه دوشمشیره رفت. پدرش محمدنادر، که خود مهندس بهداشت است، به خبرنگاران گفت: «صبح همان روز دخترش مبلغ ۱۰۰ افغانی (معادل ۲ دلار) از او پول گرفته که دفترچه بخرد.»[*]
سكينه يكى از قابلههاى شهر كابل كه شاهد عينى رويداد قتل فرخنده بود، چشم ديدش را چنين بيان مىكند: «همان مجاوری که اول صدا زد که بزنیدش کافر است، قرآن را سوزانیده است، در حالی که او هم چنین چیزی را ندیده بود. من خودم یک ساعت با فرخنده صحبت کرده بودم، در کنارم نشسته بود و دیدم نماز خواند و حتا روی صحن زیارت را جاور کرد. او دختر با حجاب بود و از دارالمعلمین بیبی عایشه صدیقه فارغ شده بود. ساعت یازدهم و نیم پدرش برایش زنگ زد و پرسید که کجا است؛ گفت من در زیارت هستم منتظر من برای نهار نباشید. به هر حال، تا دیر وقت، در زیارت ماندیم. حدود ساعت سه از زیارت بیرون شدم، نزدیک بیرق نشسته بودم که یک زن چادری دار که بسیار کثیف و بینزاکت بود، گفت قرآن را سوزاند! رفتم دیدم که مجاورها بهطرفش هجوم بردند و حجابش را از سرش کشیدند. وقتی افتاد با مشت و لگد و هرچه دم دست داشتند بر سرش کوبیدند. من ترسیدم و فرار کردم.»
در ویدیوهایی که از این حادثه در شبکههای اجتماعی منتشر شده است شماری از افراد پلیس در محل واقعه دیده میشوند که یا بسیار ضعیف عملکردهاند، یا ناظر ماجرا هستند بیآنکه در آن دخالتی بکنند. «صالح محمد» یکی از فرماندهان امنیتی افغانستان گفت: «این حادثه زمانی روی داد که یک زن، نسخهای از قرآن را به آتش کشید و دهها تن از رهگذران با سنگ و چوب به او حمله کردند و او را کشتند. پلیس کابل که در محل حضور داشته نتوانسته از اقدام مردان خشمگین کابل جلوگیری کند و آنها کار خود را انجام دادند.»
ذبیحالله سالنگی در فیسبوک خود نوشته است: «برای اولینبار با موردی برخورد کردم که برایم فهماند که با احساسات مردم بازی کردن عاقبت ناگواری دارد و همچنان نمیتوان جلو خواست ملت را گرفت. این زن در زیارت شاه دوشمشیره قرآنکریم را طعمه حریق ساخته بود. قبل از اینکه زیارت را ترک کند، مردم خبر شدند. وقتیکه به زیارت رسیدم خود را در میان جمعیت کثیری از مردم دیدم؛ فوراً از همکارانم طالب پرسنل کمکی شدم و دروازه حیاط زیارت را بهروی مردم بستم؛ ولی همچنان شدت حمله مردم لحظه به لحظه بیشتر میشد در داخل زیارت رفتم و از آن زن پرسیدم که چرا کتاب خداوند را آتش زدی؟ گفت: من چند ورق بیکاره را آتش زدم نه قرآن را. خلاصه چند سوال ازش پرسیدم و تحت فشار قرار گرفت گفت: من مشکلات روانی دارم و شروع کرد به سروصدا که مرگ به آمریکا و مرگ به یهود و نصارا... من پرسیدم که جواب مردم را چی خواهی داد؟ گفت: هیچ کس بهمن چیزی نمیتواند بگوید. ناگهان مردم کتارههای حیاط را شکسته و بهداخل حیات رسیدند که در این هنگام از طرف پلیس فیرهای اخطاری شروع شد. برای اولینبار غرور این زن شکست و گفت اجازه ندهید که کسی داخل زیارت شود و فکر کردم که از ترس، از کار خود پشیمان شده و دوباره به خداوند رو آورده است. با صدای بلند به خواندن آیتالکرسی شریف شروع کرد. منم با یک جوان دیگر که اصلاً نمیشناختمش زن را در آخرین اتاق که خود زیارت است، پنهان کردیم و خودمان هر سه دروازه را بسته نمودیم؛ چون واقعاً میخواستم این زن نجات پیدا کند. اما مردم باعصبانیت تمام ما را از راه خود برداشتند و آن زن را از زیارت بیرون کردند و به ضرب مشت، لگد، چوب و پرتاب سنگ از بین بردند بعد جسدش را آتش زدند.»
از سوی دیگر، دکتر محمدفهیم پیمان، متخصص امراض عقلی و عصبی که دکتر معالج فرخنده هم بود، میگوید: «فرخنده بیماری افسردگی داشت و گاهی بیماری او شدید میشد؛ اما او دختر بسیار پُر معلومات، متدین و با حجاب بود و در بخش دینی هم درس میخواند.» شاید او، بههمین سبب، به زیارتگاه شاه دوشمشیره رفته بود تا بهوسیلهی تعویذ ملا شفا یابد.
سید طالب سادات، یکی از باشندگان کابل که شاهد ماجرا بوده است، میگوید: «فرخنده از یکی از ملایانی که در زیارتگاه بهکار دعانویسی میپرداخت، به ازای پول زیاد تعویذ گرفته بود. ملا به او گفته بود که تعویذش پس از دو روز نتیجه مثبت میدهد. اما وقتی بعد از دو روز تعویذ نتیجه نداد، او به زیارتگاه میآید و با ملا مشاجره لفظی میکند و تعویذ او را همانجا آتش میزند. ملا بهخاطر اینکه آبروی خود را حفظ کند، داد و فریاد میکند که این دختر قرآن را آتش زده است.»
به هر حال، ادامه قصه همان است، که رویداد وحشتناک در دل کابل شکل میگیرد. مردان خشن بانو فرخنده را بهشدت لتوکوب میکنند. ظاهراً پلیس فرخنده را نجات میدهد. اما مردانی که دادگاهی صحرایی تشکیل دادهاند، میگویند او را میکشند. پلیس تلاش مینماید او را دور از این مردم نگهدارد. ولی بعدتر دیده میشود که فرخنده به چنگ مردم خشمگین میافتد. کسی با سنگ میزند، کسی با لگد و چوب. هنوز فرخنده زنده است. زن جوان با صورتی خونین و پای برهنه رو به دوربین موبایلهای شهروندان کابل سعی میکند چیزهایی بگوید، اما صدای ظریف و لرزان او در همهمهای که ملایان متعصب و اوباشان جاهل به راه انداخته بودند شنیده نمیشود و فقط مشت و لگد بود که از هر طرف به سر و صورتش حواله میشد.
این جمعیت خشمگین متعصبان مذهبی، شنیده بودند که فرخنده قرآن را به آتش کشیده است. اما هیچکس بهچشم خود ندیده بود. سر انجام جسم نیمهجان او را با اتومبیل چندبار زیر گرفتند، بعد جسدش را به خودرویی بسته و چند صد متر در خیابان کشیدند و اینگونه او را کشتند. سپس، پیکر بیجان او را در رودخانهی کابل آتش زدند[*]. در این جریان، پلیس به تماشا نشسته و شاید سررشتهی کار از دست آنان در رفته بود.
▲ | اتهامهای بیاساس |
مردان خشمگینی که در روز ۲۸ حوت ۱٣۹٣، «فرخنده» را کشتند و بعد جسدش را سوزاندند، او را متهم کردند که قرآن را سوزانده است.
ظاهر ظاهر، رییس تحقیقات جرایم جنایی وزارت کشور افغانستان، میگوید: «تمام اسنادی را که من بررسی کردم، یک فیلم یا اظهاراتی را پیدا نکردم که فرخنده در این قضیه شامل باشد. به من ثابت شد که فرخنده کاملاً بیگناه است.»[*]
نورالحق علومی، وزیر کشور افغانستان نیز گفت که اسناد و شواهد نشان میدهد که اتهام وارده به این زن که سوزاندن قرآن باشد درست نبوده است.[*]
▲ | واکنش و پیامدها |
یک روز پس از حادثه، محمداشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان ضمن محکوم کردن حادثه قتل و سوزاندن فرخنده در شهر کابل، از وزارت کشور خواست این حادثه را پیگیری کند.[*] پیرو آن، «صدیق صدیقی» سخنگوی وزارت کشور افغانستان گفت: «وزیر امور کشور دستور داده تا در مورد حادثه دیروز بررسیهای همه جانبه صورت گرفته و عاملان آن بازداشت شوند.»
مقامهای امنیتی افغانستان اعلام کردند که تا کنون بیش از چهل نفر به اتهام دست داشتن در قتل و سوزاندن فرخنده در شهر کابل بازداشت شدهاند.
چند تن از قاتلان فرخنده
فردی بهنام، «شرف بغلانی» در صفحه فیسبوکش نوشت که او در قتل و سوزاندن فرخنده دست داشته است. سخنگوی وزارت کشور افغانستان گفت که شرف بغلانی، صبح روز جمعه بازداشت شده است.
با این حال، «حشمت استانکزی» که در روزهای گذشته بهعنوان سخنگوی پلیس کابل با رسانهها صحبت میکرد در واکنش به قتل و سوزانده شدن فرخنده در فیسبوکش نوشت: «این هم (فرخنده) فکر کرده بود مانند چند تن مرتد دیگر با این نوع عمل و توهین، تابعیت آمریکا و اروپا را بهدست میآورد اما قبل از رسیدن به هدف جان خود را از دست داد. به دوستدارانش تسلیت میگویم.»
صدیقی سخنگوی وزارت کشور افغانستان در ارتباط به واکنش استانکزی گفت: «پلیس کابل سخنگو ندارد و آقای استانکزی کارمند روابط عامه وزارت کشور هست. آنچه که به وزارت داخله مهم است، بررسی همهجانبه این قضیه است.»
صدیقی میگوید: «همه جوانب حادثه دیروز تحت بررسی است، از جمله عملکرد پلیس... ویدیوهایی که از این حادثه وجود دارد در شناسایی عاملان این حادثه و چگونگی عملکرد پلیس به ما کمک میکند.»
با وجود این، در آغاز شماری از افراد سرشناس، بیآنکه از این رویداد آگاهی درست داشته باشند؛ آن را ستایش یا توجیه کردند. در این میان، میتوان از دکتر محمدایاز نیازی، خطیب مسجد وزیر محمداکبر خان کابل، زلمی زابلی سناتور و سیمین حسنزاده معین وزارت اطلاعات و فرهنگ نام برد. محمدایاز نیازی در این باره گفت: «در آن زمان نیاز نیست که بر روی وی معاینه کنی که بیمار است یا خیر؟ فکرتان باشد این اشتباه بزرگی است که مردم را به زندان میفرستید. مردم در برابر این کار شما قیام خواهد کرد و در آن زمان ادارهی قیامکنندهگان بسیار دشوار خواهد بود».[*]
زلمی زابلی، رئیس کمیسیون شکایات مجلس سنای افغانستان، در صفحه فیسبوکش عکس چهره خونین فرخنده را گذاشت و نوشت: «این همان چهره وحشتناک کسی است که امروز هموطنان ما او را به سزای اعمالش رساندند و ثابت کردند که افغانها تنها خواهان کشور خود و اسلام هستند. استعمار، ارتداد و جاسوسان را نمیتوانند تحمل کنند».[*]
خانم حسنزاده در روز کشتهشدن فرخنده زیر یک پُست مرتبط فیسبوکی در مورد قتل فرخنده نوشته بود: «هیچ نیرویی در برابر ایمان راسخ مردممان تاب مقاومت ندارد. با جان و دل از باورهای دینیمان پاسداری خواهیم نمود.» او سپس آیهای از قرآن را نوشته که میگوید ما (خدا) خود قرآن را نازل کردیم و از آن حفاظت میکنیم.
او بعد از اینکه پستش در برابر انبوهی از انتقادها قرار گرفت، معذرت خواست و در صفحه فیسبوک خود نوشت: «قلبن از آنچه اتفاق افتاد در صفحهای فیسبوکم عذرخواهی نمودم اما مورد پذیرش همگانی قرار نگرفت.»
خانم حسن زاده نوشته است که «با صراحت اما با کمال تاسف میگویم، بلی آن دو جمله را پای یکی از نوشتههای پست شده در مورد اینکه زنی به جرم آتش زدن قران کشته شده، نوشته بودم. اما بعدا متوجه شدم که چقدر احساسی عمل نموده بودم؛ [زیرا] همینکه به عمق فاجعه پی بردم همراه با همهای هموطنان داغدار، سوگمندانه از ستم جاهلانهای که بر معصومیت بانوی بیگناه هموطنم روا داشته شده بود، خون گریستم و متالم شدم.»
همو افزوده که «بعد از مواجه شدن با اماج خشم شما عزیزان و برای رهایی از هجوم فحشها و ناسزاهای وارد شده، ناگزیر خواستم بهگونهای این عمل را توجیه کنم و آنرا به سکرتر (منشی)ام نسبت دهم، حقیقت این است که بلی من خودم نگارنده این کامنت بودم اما احساسی عمل نموده بودم.»[*]
اما واکنش موافقان مورد خشم گروه مقابل قرار گرفت که باعث شد شمار زیادی از موافقان در روز جمعه، درست یک روز پس از حادثه، تغییر موضع دهند.
بهدنبال قتل فرخنده در کابل گردهماییهای اعتراضی مختلفی علیه «افراط گرایی» در نقاط مختلف جهان برگزار شده است. معترضان به سازمانهای حقوق بشری فعال در افغانستان انتقاد کردهاند. در این میان، هزاران تن از شهروندان کابل در برابر دادگاه عالی این شهر تجمع کرده و با فریاد عدالتخواهی برای فرخنده، خواستار محاکمه عاملان قتل این دختر بیگناه شده بودند. علاوه بر این تجمع اعتراضی افراد بسیاری در آمریکا، کانادا، استرالیا، آلمان، فنلاند، هند، ایران و پاکستان نیز تجمعاتی در دفاع از «فرخنده» برگزار کردند. معترضان در این تجمعات دستگیری و مجازات عاملان قتل «فرخنده» را از حکومت افغانستان درخواست کردند.
بازتاب اعتراضات پس از آنکه مشخص شد این دختر جوان بیگناه بوده و قربانی احساسات شماری از افراطیان شده است، تا به آنجا پیش رفت که سازمان ملل هم قتل او را شدیداً محکوم کرد و سازمانهای حقوق بشری دیگر هم خواهان رسیدگی جدی به این پرونده شدند.
همچنین، بهدنبال این رویداد هولناک، روند جمعآوری دعانویسان و جادوگران از شهر کابل نیز آغاز شده است. در همین رابطه، فیض محمد عثمانی، وزیر حج و اوقاف افغانستان گفته که مرگ فرخنده به بیداری حکومت و مردم منجر شده است. وی با اعلام اینکه دعانویسان از زیارتگاههای شاه دو شمشیره، مرادخانی، کارته سخی و شهدای صالحین جمعآوری شدهاند، افزود: «این یک فرصت مهم است تا مردم و خانوادهها را از چنگ این استثمارگران و سودجویان نجات دهیم. فرخنده در روزی که به قتل رسید، به مسجد شاه دوشمشیره رفته بود تا دعانویسان را از فعالیتهای خلاف اسلام منع کند اما با بیرحمانهترین شکل ممکن خودش به قتل رسید.»
▲ | نگارخانه |
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠ ٢۱ ٢٢]
ردهها: │ زندگینامهها │ اسلام و خشونت