|
افشاگری دکتر نجیبالله
فهرست مندرجات
◉ خیانت بنیادگرایان اسلامی در زمان محمدداوودخان
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
خیانت بنیادگرایان اسلامی در زمان محمدداوودخان
دکتر محمدنجیبالله (زادهی ۱۳۲٦ خ – درگذشتهی ۱۳۷۵ خ)، پنجمین رئیسجمهور دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان بود، که جانشین ببرک کارمل شد. او از دانشگاه کابل با درجه دکترا در طبابت فارغالتحصیل شد و از اعضای جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود.
وی، بهخاطر در پیش گرفتن سیاستهای آشتیملی، پیشبینی جنگهای داخلی مجاهدین و حس میهنپرستیاش، از سوی مردم افغانستان ستوده میشود و از او با نامهای «شهید نجیبالله» یاد میکنند.
آنچه در زیر آمده، بخشی از سخنرانی اوست که با توجه به اطلاعات ژرف از اوضاع افغانستان و کشورهای همسایه به افشاگری ماهیت رهبران جهادی افغانستان پرداخته است.
در دورهی حکمروایی محمدداوود خان، که اولین رئیسجمهور افغانستان از ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۸ بود، گروهی از رهبران و فرماندهان جهادی، از جمله گلبدین حکمتیار، برهانالدین ربانی و احمدشاه مسعود که در آنزمان «اخوانی» نامیده میشدند، به پاکستان فرار کردند و بهتحریک سازمان آیاسآی (ISI)، به قصد براندازی دولت جمهوری افغانستان، در برخی از مناطق این کشور، مانند پنجشیر، لغمان و بدخشان به شورشگری پرداختند.
بخشی از سخنان دکتر نجیبالله: «ریشسفیدان و بزرگان بسیار محترم! این برای شما باید آشکار باشد، که در زمان اعلیحضرت محمدظاهر، در اینجا برخی از گروهها و احزاب سیاسی که این تنظیمهای جهادی هم در آنها شامل بودند ساخته شد.
در زمان ظاهرشاه و سپس در زمان داوود، اینها تلاش کردند که ابتدا کودتا بکنند، و پس از آنکه کودتای آنها ناکام شد، یا افشا شد، و برخی از آنها دستگیر شدند، و به زندان افتادند، هم در زمان ظاهرشاه و هم در اوایل جمهوریت محمدداوود، یک عدهای اینها به پاکستان فرار کردند. که در این میان گلبدین شامل بود، ربانی شامل بود و افراد دیگر...
در پاکستان از اینها سئوال شد، که شما به اینجا برای چه آمدهاید؟ [پاسخ گفتند:] صاحب، ما میخواهیم دولت اسلامی بسازیم. پاکستانیها برای آنها گفتتد که دولت اسلامی آنجا موجود است! نه صاحب. اگر شما به ما کمک کنید. پاکستانیها گفتند که اگر ما به شما کمک کنیم، در آخر منافع ما چیست؟ گفتند که صاحب، اگر ما به حمایت شما قدرت را در کابل بگیریم، در آنصورت افغانستان صوبهی پنجم پاکستان خواهد شد و با شما کنفدراسیون میسازیم؛ [که] ویزه نباشد، پاسپورت نباشد؛ در تجارت شریک باشیم. بعداً نیروهای مسلح خود را نیز در اختیار شما قرار میدهیم. بدینترتیب، استقلال افغانستان، و آزادی آن از بین خواهد رفت. اگر این موضوع را از ما بپذیرید؟ ما این کار را میکنیم.
در اختیار ما اطلاعات موثق وجود دارد که این خبر (تعهد) کتبی به سازمان استخبارتی پاکستان - آیاسآی - بهویژه توسط گلبدین حکمتیار و سپس سیاف و ربانی داده شده است که «اگر ما به اقتدار رسیدم، آنگهی، افغانستان را صوبهی پنجم پاکستان میسازیم».
ما تمام تلاش خود را خواهیم نمود، امیدواریم که این اسناد را بهدست بیاوریم. اما به شما میگویم، قبل از اینکه این اسناد را بهدست بیاوریم، آنها خود به دفعات بهطور شفاهی آن را اعلام کردهاند، که ما با پاکستان کنفدراسیون میسازیم و افغانستان صوبهی پنجم پاکستان خواهد شد.
این در سال ١٣۵٣، یعنی سال دوم جمهوریت محمدداوود خان بود. واقعیت این است که انقلاب ثور در سال ١٣۵٧ انجام شد. چهار سال قبل از آن، اینها به پاکستان رفتند. آنها در آنجا برای دو سال تربیت شدند به آنها سلاح داده شد و گروههای آنها ساخته شد و در سال ١٣۵۴، آنها آمدند به لغمان حمله کردند، به پنجشیر حمله کردند، به سرخرود حمله شد، و به اورگون حمله شد.
ریشسفیدان و بزرگان و عزیران! شما که در این سرزمین زندگی میکنید، که خطهی احمدشاه بابا است، همانگونه که من به شما گفتم او همان پادشاهی بود که برای اولینبار به ملوکالطوایفی پایان داد و حدود جغرافیایی کشور ما را تعیین کرد.
من از شما میپرسم که در سال ١٣۵۴، به اصطلاح آنها که پس از هفتم ثور کافران آمدند، کافران کجا بودند؟ آنها به تحریک چه کسانی آمدند و در افغانستان هرج و مرج درست کردند؟ ما در اقتدار نبودیم. داوود خان رویکار بود. چرا تاریخ را وارونه میکنند؟ چرا به چشم مردم خاک میریزند؟ و چرا حقیقت را نمیگویند؟
آنها میگویند، وقتی کافران اینجا آمدند، و بعد شورویها آمدند، بعد از آن در برابر آنها مقاومت و در برابر شورویها جهاد ما آغاز شد.
من از آنها این پرسش را میکنم که اگر این حوادث در نتیجهی تحریک پاکستان نبود، و تا کنون آنها متحدان پاکستان نیستند، و تعهد کتبی ندادهاند، زمانیکه شورویها از این خاک رفتند، باز در برابر مسلمانان و مسلمان برادر جهاد چه معنی دارد؟ که اگر بهانهی شما این بود که شورویها در افغانستان حضور دارند؟
بنابراین، سئوال این نیست. زیرا زمانی که شورویها از افغانستان خارج شدند، بهشدت جنگ افزوده شد. بهیادم است که قبل از خروج شورویها در همین تالار من با شما جرگه داشتم و مشورت خواستم که چه کنیم؟ یک ریشسفید با شجاعت تمام گفت: «نجیب، تو شوروی را از افغانستان خارج بساز، پس از آن در افغانستان آرامی میآید».
من گفتم که اینگونه خطرات از جانب پاکستان وجود دارد. اگر مردم افغانستان بصیر و خبیر هستند، چشم دارند، این عامل را برطرف کنید، مردم در کنار شما میایستند. من واقعاً از این مشاوره سپاسگزارم.
ما شورویها را از اینجا خارج کردیم. اما آنها ادعا دارند که ما آنها را از افغانستان بیرون کردیم. و ما یک ابرقدرت جهان را با شکست مواجه کردیم.
من به شما میگویم، باید برای شما تمام واقعیتها گفته شود، کسانی که این ابرقدرت جهان را میتوانند شکست بدهند، پس نجیب نباید دو ساعت در برابر آنها پایداری کند. در حالیکه دو سال میگذرد و من استوار در جای خود ایستادهام.»[۱]
اظهارات صبغتالله مجددی یکی از رهبران مجاهدین، هفتمین رئیسجمهور افغانستان، بر سخنان دکتر نجیبالله مهر تأیید میگذارد: «این موضوع را من برای شما عرض کنم که این حقیقت دارد که من و استاد ربانی و ... در زمان داوود خان [از افغانستان] برآمدیم. من به دنمارک رفتم؛ ولی استاد ربانی اعلام جهاد را علیه داوود خان دادند.»[٢]
احمدشاه مسعود بعدها که مناسباتش با پاکستان تیره شد، باری به اشتباهات خود اعتراف کرد. در یکی از مصاحبهها، وقتی از او پرسیده میشود که آجندای (دستورکار) پاکستان در مورد افغانستان چه بود؟ میگوید: «ما از ملت پاکستان که در طول دوران جهاد، مرذم ما را و جهاد ما را کمک و همکاری کردند، یک عالم سپاسگزار هستیم. مگر این نقطه (نکته) را هم فراموش نمیتوانیم بکنیم که بعضی از سازمانها در داخل پاکستان، مخصوصاً آیاسآی در داخل پاکستان پروگرام(برنامه)های بهخصوصی را در قسمت افغانستان طرح داشت و [آن را] تعقیب میکرد. آن پروگرامها قسمی که امروز میبینیم، نه به نفع اسلام بوده، نه به نفع ملت افغانستان بوده، و نه به نفع ملت پاکستان. و من یقین دارم پروگرامها و طرحهای را که آیاسآی تعقیب میکرد، اکثریت سیاستمدارهای پاکستان و ملت پاکستان با آن مخالف بوده و مخالف است.»[٣]
با این حال، حتی زمانیکه دولت دکتر نجیب سقوط کرد، این گروههای جهادی علیه همدیگر جنگیدند و افغانستان - بهویژه شهر کابل - را با خاک یکسان کردند. در جنگهای داخلی مجاهدین که به تحریک پاکستان، ایران و روسیه، بین گروههای احمدشاه مسعود - برهانالدین ربانی، عبدالرب رسول سیاف، محمدآصف محسنی و ... از یکسو، و گروههای گلبدین حکمتیار، عبدالعلی مزاری و عبدالرشید دوستم از سوی دیگر روی داد، ٦۵۰۰۰ کابلی جان باختند و شهر به حمام خون تبدیل شد. این پروژهی ویرانگری در افغانستان که به تراژدی ملت افغان بدل شده است، همچنان ادامه دارد.
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- افشاگری دکتر نجیبالله علیه رهبران جهادی، یوتیوب مهدیزاده کابلی (برگردان فارسی از مهدیزاده کابلی).
احمدضیا مسعود، ”در خاطرهای از آمر صاحب (احمدشاه مسعود)“ مینویسد: «آمر صاحب، در زمان حاکمیت داوود خان از بیم دستگیری أعضای نهضت جوانان مسلمان توسط رژیم داوود، به پاكستان رفت، گاهگاهی غرض تنظیمكارها بهكابل میآمد تا در بین جوانان و اقشار مختلف مردم كار سیاسی كند. بعد از اینكه حمله برای تصرف پنجشیر با شكست روبهرو شد و شماری از جوانان نهضت به شهادت رسیدند. رابط میان آمر صاحب و حكمتیار بهسردی گرایید. این موضوع سبب شد تا در بین جوانان نهضت نیز انشعاب بهوجود آید . حكمتیار برای احمدشاه مسعود وعده سپرده بود كه همزمان با حملهی آمر صاحب بر پنجشیر، یك كودتای نظامی بهرهبری جنرال مستغنی در كابل صورت میگیرد، حکومت داود سقوط میكند و قدرت سیاسی بهدست افسران طرفدار نهضت جوانان مسلمان میافتد؛ اما كودتا بهوقوع نپیوست و وعده کودتا از سوی حکمتیار به آمر صاحب، یك وعده كاملاً میانتهی بود که سبب شد، بسیاری از أعضای جوان نهضت در عملیات پنجشیر و لغمان بهرهبری مولوی حبیبالرحمن به شهادت رسیدند. وقتی آمر صاحب بعد از عملیات بر پنجشیر دو باره به پا كستان رفت، در یك مجلس مشترك با جوانان نهضت، موضوع اینكه چرا كودتا صورت نگرفت از حكمتیار خواهان توضیح شد. حكمتیار با عصبانیت میخواهد تا مسعود را خاموش سازد و مجال طرح پرسشهای بیشتر را برای وی ندهد، پس از مشاجرهی زیاد حكمتیار عصبانی میشود و برای مسعود میگوید كه «تو هنوز بسیار جوان هستی و حق نداری همچو توضیحات را از من بخواهی». مسعود وی را در قبال شهادت جوانان و از این كه برای وی در مورد وقوع كودتا دروغ گفته بود، متهم به خیانت میکند. حكمتیار برای اینكه سایر جوانان جرئت سؤال كردن و توضیح خواستن را پیدا نكنند، میخواهد با پرتابکردن پیاله چای بهسوی مسعود، او را خاموش سازد؛ اما مسعود نهتنها که خاموش نمیشود بلکه با پرتاب چاینک چای بهسوی حکمتیار او را خاین به آرمان جوانان میخواند.» (ارسالی آقای عظیم صدیقی، از صفحهی فیسبوک احمدضیا مسعود: ٨ سپتامبر ٢٠۱٧).[٢]- همانجا
[٣]- احمدشاه مسعود دربارهی آیاسآی، یوتیوب مهدیزاده کابلی
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ برگرفته از یوتیوب مهدیزاده کابلی (YouTube of Mehdizadeh Kabuli)