|
مونت استوارت الفنسنون
فهرست مندرجات
افغانستانشناسان کمپانی هند شرقی
مونت استوارت الفنسنون (به انگلیسی: Mountstuart Elphinstone) (زادهی ۱٧٧۹ م - درگذشتهی ۱٨۵۹ م)، نویسنده، تاریخنگار، و دولتمرد اسکاتلندی و از مقامات بریتانیایی بود که برای کمپانی هند شرقی خدمت میکرد. او بعدها فرماندار بمبئی شد و نیز همکار افتخاری انجمن سلطنتی ادینبورگ بود، که درباره هند و افغانستان کتاب نوشت.
▲ | زندگینامه |
مونت استوارت الفنسنون، در ٦ اکتبر ۱٧٧۹ میلادی، در دامبرتون (Dumbarton)، که شهرکی در منظقهی مسکونی دانبارتونشایر (Dunbartonshire) اسکاتلند بریتانیا است، زاده شد. او چهارمین فرزند از جمله یازده فرزند بارون الفنسنون (Baron Elphinstone) و اَنا الفنسنون (Anne Elphinstone) بود. پدرش فرماندار قلعه ادینبورگ و مادرش دختر لرد روفتن (Lord Ruthven) بود. از اینرو، او بهیک خانوادهی سرشناس و اشرافی اسکاتلندی تعلق داشت.
الفنسنون در دبیرستان سلطنتی (Royal High School)، ادینبورگ تحصیل کرد و سپس تحصیلات خود را در مدرسهی سر تومپسن لندن ادامه داد. از آنجایی که عموی او مدیر شرکت هند شرقی بود، او را در آنجا استخدام کرد، جاییکه برادرش جمیز نیر همانجا خدمت میکرد. او در ٢٦ فوریه ۱٧۹٦ به هند رفت، و زمانی که به کلکته رسید، به شهر بنارس (در حال حاضر وارانسی) فرستاده شد. او در این شهر که از مراکز دینی عمده هندوان است و در نزد بوداییان و پیروان آیین جین نیز مقدس میباشد، نخستینبار مشغول بهکار شد. در آنجا، ساموئل دیویس (Samuel Davis)، افسر مافوق او، این فرصت را برایش فراهم آورد تا ادبیات هند و فلسفه را بیاموزد. او بهزودی به مطالعهی فرهنگ، تاریخ و ادیان هند علاقهمند شد و زبان فارسی را نیز آموخت. بهعلاوه، وی در گردآوری اطلاعات برای دولت انگلیس نیز شرکت جست. اما در سال ۱٧۹۹، بهسبب قتل عامی که توسط پیروان وزیرعلیخان حکمران اود، در شهر بنارس انجام شد، الفنستون آنجا را ترک کرد. پس از آن، وی به کالج تازهتأسیس فورت ویلیام (Fort William College) در کلکته فرستاده شد؛ در آنجا شرکت هند شرقی، نیروهای تازهکار و افسران خود را آموزش میداد.
در سال ۱٨٠۱، مونت استوارت الفنسنون، به دفتر خدمات دیپلماتیک منتقل شد و بهعنوان دستیار نمایندهی سیاسی بریتانیا در پونه منصوب گردید و به دادگاه پیشوا (امپراتوری مرهته یا مراتا)، باجیرائوی دوم، فرستاده شد. در زمان خدمت در دادگاه پیشوا، برای او این فرصت پیش آمد که بهعنوان دیپلمات در هیأت سیاسی سر آرتور ولزلی، اعزامی به مراتا شرکت شرکت جوئید. این رویداد، تعیینکنندهای مراحل مهمتر خدمت او در شرکت هند شرقی بود.
هنگامی که مذاکرات شکست خورد، و در ٢٣ سپتامبر ۱٨٠٣ جنگ آسای (Battle of Assaye) آغاز شد، الفنسنون، با آنکه نظامی نبود، تاکتیکهای جنگی خوبی را به ولزلی پیشنهاد داد؛ از همین جهت، ولزلی دربارهاش گفت «او باید یک سرباز میشد». در سال ۱٨٠۴، زمانی که جنگ به پایان رسید، وی بهعنوان نمایندهی سیاسی بریتانیا در شهر ناگپور، در ایالت مهاراشترا اقامت گزید. در این ایام، اوقات فراغت خود را به مطالعه صرف کرد. بعدها، در سال ۱٨٠٧، این مطالعات را در شهر گوالیور - ایالت مادایا پرادش به پایان برد.
در سال ۱٨٠٨، که احتمال خطر حمله فرانسه به هند میرفت، شرکت هند شرقی، افنستون را به ریاست یک هیأت سیاسی بریتانیایی فراتر از مرزهای شمال غربی هند، به دربار شاه افغان فرستاد. در اینزمان، امپراتوری استعماری بریتانیا از نفوذ فرانسه در منطقه و روابط دوستانهی آن با ایران سخت در هراس بود و همچنین از احتمال پیشرویهای امپراتوری روس احساس خطر میکرد. از سوی دیگر، هنوز خاطرهای حملات مکرر افغانها بر هند و لشکرکشیهای شاهزمان درانی در یادها باقی بود. از اینروی، امپراتوری بریتانیا که از تصور کابوس ِ احتمال نیروگرفتن مجدد درانیان و ائتلاف آنان با دشمنان آن امپراتوری نگران بود، در مرحلهی نخست، بهظاهر در جستوجوی تأمین روابط دوستانه و اتحاد با امپراتوری درانی اقدام نمود.
هیأت سفارت بریتانیا به ریاست الفنستون، در ژوئیه سال ۱٨٠٨ مأموریت خود را آغاز کرد. محتوای این مأموریت زیاد شفاف نبود. در حالیکه الفنستون، افغانها را برای مقاومت در برابر فرانسویها ترغیب مینمود، اما چیزی بیشتر از پول و سلاح برای آنها پیشنهاد نداد. دلیل تردید دولت بریتانیا این بود که پیشنهادات به افغانستان بستگی به نتیجهی مذاکرات همزمان آنها با ایران داشت. تنها زمانیکه این مذاکرات شکست خورد، در دسامبر ۱٨٠٨، الفنستون مجاز بهبحث در مورد یک اتحاد کامل تهاجمی-دفاعی با افغانها شد. در مارس ۱٨٠۹، بهدلیل آنکه ترس از تهاجم فرانسویها کاهش یافت، از میزان پیشنهادات بریتانیا نیز بهشدت کاسته شد. از این سبب، زمانیکه شاهشجاعالملک، پادشاه افغانستان، خواستار کمک از بریتانیا علیه دشمنان داخلی خود بود، الفینستون نمیتوانست با این درخواست او موافقت کند. در واقع، الفنستون هرگز نخواست که چیزی بیش از یک یارانه (کمک مالی) به شاه افغان بدهد. در نهایت، ثمرهی این مأموریت، تنظیمکردن یک پیمان کوتاه بود که بهدوستی و عدم دخالت دائمی اشاره داشت. در این پیمان شاه افغان تعهد کرد که به نیروهای فرانسه و ایران اجازه ندهد که از طریق افغانستان وارد هند شوند، و در مقابل انگلیس موافقت کرد که اگر افغانستان مورد حمله فرانسه و ایران قرار گیرد، مبلغ ٣٠٠٠٠ پوند به افغانستان پرداخت نماید. این پیمان در ۱٧ ژوئن سال ۱٨٠۹، به تصویب فرماندار بریتانیا در هند رسید، اما در اینزمان، این پیمان یک عهدنامهی مرده بهشمار میرفت، زیرا که دولت شاهشجاع در افغانستان سقوط کرده بود.
الفنستون مینویسد: «شاه کابل را خودبزرگبین و جاهطلب میپنداشتیم و بههمین دلیل سعی کردیم هیأتی را که به سفارت دربار پادشاه افغانستان میفرستیم از شکوه و جلال خاصی برخوردار باشد.»
با این حال، الفنستون شکوه و دبدبهی دربار شاهشجاع را دیده، و پی به تزلزل و آسیبپذیری آن سلطنت نیز برده بود و چون بازگشت، حرم و خاندان شاه شکستخورده نیز بهدنبال او روان بودند. بههر صورت، حاصل اصلی این مأموریت جمعآوری اطلاعات مربوط به افغانستان بود. عمدتاً این اطلاعات از افغانهای آگاه بهدست الفنستون رسیده بود، زیرا او خود هرگز از پیشاور که بخشی از امپراتوری درانی بود، جلوتر نرفت.
پس از بازگشت به هند، الفنستون در سال ۱٨۱۱، به نمایندگی پونه منصوب شد. او با مقهورشدن مراتا در پی جنگ ۱٨۱٧، نمایندهی مقیم نواحی مراتا گردید، که در آنزمان بخشی از توابع بریتانیا شمرده میشد. از سال ۱٨۱۹ تا ۱٨٢٧، فرمانداری بمبئی را بهعهده داشت. او در سال ۱٨٢٧، بازنشسته شد. زمانیکه خدمت او به شرکت هند شرقی با یک دورهی مسالمتآمیز در تاریخ هند بریتانیایی همخوانی داشت، توجه او بیشتر به امور دولت و بهویژه اصلاحات قانون و آموزش معطوف شد. سنگنبشتهی مرمرین «دانشسرای الفنستون» (Elphinstone College)، هنوز گواه کوششهایی او، مخصوصاً در پیشبرد آموزش بومی است.
الفنستون، از سال ۱٨٢٧ تا ۱٨٢۹ به سفرهای اروپایی پرداخت و پس از بازگشت به انگلستان، دوبار از پذیرفتن مقام فرمانداری کل هند سرباز زد. او سرانجام، در ٢٠ نوامبر ۱٨۵۹، در ساری (Surrey)، شهرستان تشریفاتی در ناحیهی جنوب شرقی انگلستان، درگذشت.
▲ | آثار |
از مونت استوارت الفنسنون، آثاری چندی بهجا مانده که از این بین کتاب «گزارش سلطنت کابل» (An Account of the Kingdom of Caubul) (چاپ ۱٨۱۵) او بهفارسی و پشتو ترجمه شده است. این کتاب در زمینهی افغانشناسی، طی دو سده همچنان در صدر مراجع پژوهشهایی دائرةالمعارفی و مردمشناسی قرار دارد. ترجمهی فارسی این اثر، زیر عنوان «افغانان، جای، فرهنگ، نژاد» (گزارش سلطنت کابل) توسط محمدآصف فکرت، در سال ۱۳۷٦ خورشیدی، در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در مشهد انجام شد و ترجمهی پشتوی آن با عنوان «د کابل سلطنت بیان»، توسط پروفسور دکتر محمدحسن کاکړ و نیز نصرالله سوبمن صورت گرفته است. از برخی دیگر آثار او میتوان بهشرح زیر نام برد:
-
□ تاریخ هند (The History of India)، در دو جلد، چاپ نخست در سال ۱٨۴۱ و ۱٨۴٣ م.
□ اورنگزیب (Aurangzeb)، چاپ ۱۹٢۹ م.
□ گزارش از قلمروهایی که توسط پیشوا فتح شدهاند (Report on the Territories Conquered from the Paishwa)، چاپ کمبریج.
□ گزارش سلطنت کابل و ارتباط آن با ایران، ماوراءالنهر و هند (An Account of the Kingdom of Caubul and Its Dependencies in Persia, Tartary and India)، چاپ انتشارات Scholar's Choice - ٨ فوریه ٢٠۱۵.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
الفنسنون، مونت استوارت (ELPHINSTONE, MOUNTSTUART)، دانشنامهی ایرانیکا (Encyclopædia Iranica)؛ و نیز آلفرد جاناتا (Alfred Janata) دربارهی «سفارت الفنستون به دربار امیر» مینویسد: «هیأت در ۱٣ اکتبر ۱٨٠٨، دهلی را ترک گفت... و دو ماه در قلمرو افغانستان بهسوی پیشاور - محل دیدار امیر شاهشجاع (شجاعالملک) با الفنستون - راه پیمود. در بازگشت تنها دو هفته آنان توابع قلمرو امیر را پُشتسر نهادند. اقامت هیأت در قلمرو افغان، با مدت توقف در پیشاور (٢۵ فوریه - ۱۴ ژوئن ۱٨٠۹) از یک دورهی نُهماهه تجاوز نکرد.
هدف دیپلماتیک هیأت - اتحاد میان حکومت بریتانیا و امیر افغانستان - بهدست آمد. [اما] بیثمر ماندن پیمان تقصیر الفنستون نبود. امضأکنندهی افغان پیش از تصویب پیمان، توسط برادرش محمود، از تخت به زیر آورده شد. روابط دوستانه با شجاعالملک میتوانست در آینده برای بریتانیا سودمند ثابت شود. این فرمانروای نگونبخت در ۱٨٣٨ توسط بریتانیا به حکومت رسید. شجاعالملک با حمایت بریتانیا، در دورهی جنگ اول افغان [و انگلیس] وارد کابل شد و برادرش فرار کرد. قیام مهارنشدنی مردم کابل، مرگ نمایندگان سیاسی بریتانیا: برنس (Burnes)، مکناتن (Macnaghten) و در حدود ۱٦٠٠٠ بریتانیایی دیگر را در پی داشت، که در بازگشت از کابل در راه جلالآباد کشته شدند. شجاعالملک نیز پسانتر در کابل کشته شد. (افغانان، جای، فرهنگ، نژاد، ص ۱٨)
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ ...