|
سکسولوژی دینی
(از راهبه تا محجبه)
فهرست مندرجات
◉ ادیان عهد باستان
◉ تائوییسم
◉ کیش بودایی
◉ آیین یهود
◉ مسیحیت
◉ دین اسلام
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
سکس از ادیان ابتدایی تا اسلام
زمانی برتراند راسل نوشت: نویسندهای که به موضوع سکس میپردازد همیشه در معرض اتهام قرار دارد؛ آنهم توسط کسانی که همراه با وسواسی مفرط بر این باورند که چنین موضوعی نباید مطرح شود.
آنانیکه زنان را بهخاطر دامنهای کوتاه و رژ لب محکوم میکنند، و آنهایی که در جامعه تجسس میکنند تا پوشندگان لباسهای غیرمتعارف را بیابند و محکوم کنند، هیچکدام از این گروهها قربانی وسواس جنسی انگاشته نمیشوند. با اینهمه، در واقع، این افراد به احتمال قوی خیلی بیشتر از آن نویسندگانی که خواهان آزادی جنسی بیشتری میشوند، دچار وسواس جنسیاند. اخلاق جنسی دوآتشه عموماً واکنشی در برابر احساسات بالهوسانه است و کسانیکه اخلاقیات جنسی دوآتشه از خود بروز میدهند، خود معمولاً مملو از افکار قبیح و هرزه میباشند.[۱]
سکس یک پدیده طبیعی است. این پدیده نه مقدس است و نه تابو. اما برخی از اجتماعات آن را از گذشتههای بسیار دور، به دیدهی یک پدیدهای مقدس مینگریستهاند و بسیاری از ادیان آن را یک پدیدهای تابو مینمایند. آلتپرستی در بسیاری از اقوام کهن شرق و غرب دیده میشود. یکی از الهههای مهم یونان آلتتناسلی بسیار بزرگی داشته و خدای باروری بوده است. هنوز در ژاپن و هند فرقهای بهنام فالیک است، که مراسم آیینی آنها بر پرستش آلتتناسلی مرد یا زن استوار است. چنانکه در ژاپن هر ساله جشن بسیار بزرگ آلتپرستی برگزار میشود. افزون بر این نمادهای جنسی در معماریهای مذهبی تشخیص داده میشود. معابد لینگایی هندوستان و آثار باستانی فالیک موجود در موزهها و آیینهای پاگان و دینهای پلیتئیستی و چندخدایی همه گواه بر نوعی آلتپرستی و سکس مقدس از دورهای پیش از تاریخ تا امروز هستند. نمادهای جنسی نرینه و مادینه در معماری اماکن مقدس نظیر کنیسهها، کلیساها و مساجد مشاهده میگردد. در دو مورد اول غربیها بهوفور کار کرده و آنرا با جزییات بیشتر بررسی نمودهاند. در مورد این نمادها در معماریهای مساجد و اماکن مقدس مسلمانان نیز اشاره شده است. مثلاً سنگسیاه (حجرالاسود یا Black Stone) را نماد فرج زن دانستهاند. سهراب سپهری در کتاب اتاق آبیاش، گنبد را به پستان بزرگی تشبیه کرده است. همچنین منارهها نمادهای نرینهگی و محرابها نمادهای زهدان مادینه هستند.
البته این برداشت بههیچوجه ارتباطی با کارکرد این عناصر ندارد و صرفاً برداشتی ریشهشناسانه است. درست بههمانگونه که تقدس درخت سرو ریشهای در آیینهای نرینهپرستی دارد.[٢] اما پرسشی که بهمیان میآید، این است که چرا سکس و سکسوالیتی (میل جنسی) در ادیان مقدس یل تابو شده است. سکسشناسی دینی (Religious Sexology)، به مطالعه رفتار جنسی از نظر ادیان و اختلالات جنسی در ادیان میپردازد.
▲ | سکس مقدس در عهد باستان |
برای بسیاری از جوامع باستانی و سنتی، روابط جنسی دارای معانی برجستهی مذهبی بوده است. تمثیلی که عموماً برای این موضوع استفاده میشده، «حاصلخیزی» یا «باروری» بوده که در سطح انسانها یا در سطح کیهانی نمود مییافته است. این تمثیلها با مفاهیم خاص مذهبی مانند دوجنسیبودن خدایان یا استقرار مجدد نهادهای اجتماعی، نظم اخلاقی و وضعیت زیبایی که پیش از خلقت جهان وجود داشته پیوند میخورد.[٣] در اینکه آیا قدیمیترین جامعههای یکجانشین کشاورز، که حدود ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد در ناحیهی مدیترانه بهوجود آمدند، از ارتباط علت و معلولی بین «آمیزش جنسی» و «حاملهشدن» آگاه بودند، اختلافنظر وجود دارد، ولی تطبیق بین زن و «زمین مزرعه»، بین مرد و «شخم»، و بین آمیزش جنسی و «عمل شخمزدن» مکرراً دیده میشود؛ بنابراین به آمیزش جنسی بهعنوان بخشی از نظام باروری طبیعت نگریسته میشد.[۴]
فرهنگهای مختلف در مورد آمیزش جنسی اسطورههای مختلفی را تبیین کردهاند. در بیشتر فرهنگهای پیش از تاریخ و آغاز تاریخ بشر، به زمین نهتنها بهعنوان یک پدیدهی زنده بلکه بهعنوان یک موجود جنسی که با خودش از طریق اجزای مختلفش عشقبازی میکند، نگریسته میشد. برخی از فرهنگهای قدیمی جهت ترغیب زمین به باروری «الهه زمین» را میپرستیدند و عموماً در مراسم مربوطه آداب آمیزش جنسی نیز بهجا میآوردند.
ایشتار (Ishtar) نام یکی از الهههای میانرودان یا بینالنهرین است، که با جنگ، سکس و حاصلخیزی مرتبط بود. در اسطورهها این الهه را ایزدبانوی نشاط عشق میدانند. در واقع، ایشتار همان اینانا (Inanna)، ایزدبانوی سومری عشق، باروری و جنگاوری بود. اکدیها او را ایشتار مینامیدند. این الهه همچنین با عشتروت فنیقیها و افرودیته یونانیها نیز هویتیابی میشود. او نمادی از ستارهی درخشان صبحگاهی و شامگاهی ناهید (Venus) نیز بوده است. به واسطهی فعالیتها انهدوآنا (Enheduanna) (٢٢٨۵-٢٢۵٠ پیش از میلاد)، شاعر و کاهن اعظم شهر اور و دختر سارگن بزرگ اینانا از صورت یک الههی گیاهیِ محلیِ سومری به مقام ایشتار و ملکهی آسمان و نامدارترین الههی بینالنهرین ترفیع رتبه یافت.[۵]
اصطلاح «فاحشه مقدس» (Sacred prostitute) یا «پرستاران معبد» (Temple priestess)، با اصطلاح «الهههای مادربزرگ» (Great Mother goddess) در ادیان عهد باستان در ارتباط بود. این پرستاران معبد بدن فیزیکی الههها را نمایندگی میکردند که طی یک تشریفات خاص مذهبی برای باروری، با مردان زائر همخوابه میشدند و مقاربت جنسی مقدس را انجام میدادند.[٦]
هرودوت (حدود ۴۸۴-۴۲۵ پیش از میلاد)، تاریخنگار یونانیزبان مینویسد: زشتترین صحنهی سفر او به بابل آن بود، که در آنجا برای پرستش استر (ایشتار)، بر هر زن بابلی لازم بود که در مدت عمرش یکبار در معبد حاضر شود و با یک مرد بیگانه نزدیکی جنسی کند و مرد را بهرهمند نماید. زنان ثروتمند بابلی بهدلیل فخر و مقام بالاتر اجتماعی خود از این کار شرمگین بودند و بههمین جهت آنان را با عرابههایی سرپوشیده به معبد میبردند و پس از اجرای مراسم جنسی با مرد دوباره با همان حالت سرپوشیده به منزل بر میگشتند. گذرگاهی نیز در بابل وجود داشت که مردان آنجا مینشستند و زنانی که عبور میکردند را انتخاب نموده و سپس به معبد میبردند و به میل و رغبت زن با او سکس میکردند. مرد نیز سکهای نقرهای بهنام میلیتا در دامن زن میگذارد و زن حق رد کردن این درخواست مرد - چه شاه و چه گدا، چه پیر و چه جوان - را نداشت. این کار بهعنوان امری واجب و خداپسندانه برای زنان بهحساب میآمد و سکهای را که مقدس شمرده میشد، زنان پس از انجام سکس به معبد میبخشیدند. در این جریان، زنانی که از زیبایی برخوردار بودند، پس از اجرای مراسم جنسی فوراً معبد را ترک میکردند ولی آنان که چهرهای زشتتری داشتند، سالها همانجا میماندند تا با مردی همخوابه شوند. این کار که به فحشای مقدس مشهور بود تا سال سیصدوبیستوپنج میلادی ادامه داشت تا آنکه قسطنطین یا کنستانتین یکم، امپراتور مسیحی روم، آنرا ممنوع اعلام کرد.[٧]
بههر حال، هزاران سال تنفروشی مقدس، یک امر نیکو و خداپسندانه تلقی میشد. بهرغم این، در نگاههای مذهبی به آمیزش جنسی چندگونگی دیده میشود. یک نحوهی برخورد آنرا «مثبت» و «طبیعی» قلمداد کرده و مراسم مذهبی خاصی نیز برای آن پیشنهاد میدهد، و یک نحوهی برخورد دیگر نگاهی «منفی» نسبت به آمیزش جنسی دارد که خود را در زاهدان، مرتاضان یا تکنیکهای کنترل جنسیای که بهعنوان مثال در میان تائوییستهای چین باستان رایج بود، نشان میدهد. برخی مذاهب مانند هندوها و سنت الماسراه بوداییها به آمیزش جنسی بهعنوان راهی برای پیشرفتهای روحانی مینگرند.[٨]
▲ | آداب سکس در تائوییسم |
تائوییسم (Taoism)، یا فلسفه تائو، روش فکری منسوب به لائوتسه فیلسوف چینی که بر ادارهی کشور بدون وجود دولت و بدون اعمال فرمها و اشکال خاص حکومت مبتنی است و در قرن ٦ پیش از میلاد در چین با مجموعهای از معتقدات و مناسک و اعمال مذهبی پیدا شد و بعدها با مسایلی فلسفی و عرفانی نقش بست.
آداب جنسی تائوییسم (Taoist sexual practices)، هنرهای همخوابگی یا روشهایی هستند که تائوییستها در فعالیت جنسی خود تمرین میکنند و اعتقاد بر این است که انجام این آداب تأثیرات مثبت جسمی و روحی دارد. زیرا که با اجرای این هنر و تکنیکها در فعالیتهای جنسی، شخص میتواند بهسلامت خوب و طول عمر نایل شود.
دستورالعملهای چینی آمیزش جنسی مربوط به سلسله دودمان هان شرقی (از سال ۲۵ تا ۲۲۰ میلادی) به تکنیکهای کنترل جنسی تائوییستها اشاره میکنند. این تکنیکها روشهایی برای «تغذیه اصل حیات» در نظر گرفته میشد که بهوسیله آن تائوییست میتوانست به جاودانگی برسد. بهجز این تکنیک، دو دستورالعمل دیگر بهنامهای «تنفس جنینی» و دآاویین «ژیمناستیک» نیز انجام میشد که توصیف آن بر جا مانده است. اصولاً تکنیک فشار آوردن بر روی مجرای منی برای جلوگیری از خروج منی بوده است. اینگونه تصور میشد که اینکار باعث میشود بذر به محل اولش بازگشته، بهسمت مغز بالا رفته و نهایتاً بازیابی شود. همچنین تصور بر این بود که مایهی زنانه جذب مجدد میشود و بهطولانیشدن عمر زن کمک میکند.
بسیاری از تمرینگران تائوییسم از دسترفتن انرژی و نیروی حیاتی را با از دستدادن مایعات انزالی در فعالیت جنسی مرتبط میدانند. مایع جنسی در یک فعالیت معمولی جنسی بهشکل افراطی از دست میرود و همین امر زمینهساز ظهور بیماری، پیری زودرس و خستگی عمومی میشود. برخی از تائوییستها ادعا میکنند که شخص اصلاً هیچگاه نباید انزال شود. مابقی آنها برای حفظ سلامتی فرمول ویژهای را تبیین کردهاند که در آن میزان حداکثر انزالهای قاعدهمند تعیین شده است با این وجود، «حبس منی» یکی از اصول پایه در تمرین جنسی تائوییستها بهشمار میرود.[۹]
شیوههای مختلف و متفاوتی برای کنترل انزال توسط تائوییستها شرح شده است. مرد برای اجتناب از انزال میتواند به انجام یکی از چند تکنیک ویژه بپردازد. او میتواند قبل از ارگاسم فوراً بیرون بکشد... دومین روش شامل بهکارگیری فشار مرد بر ناحیهی عجان (میاندوراه یا پرینیوم = Perineum) است. روشیکه اسپرم را محفوظ نگه میدارد. این روش در صورتیکه بهدرستی انجام نگیرد باعث یک انزال معکوس شده و اسپرم به مثانه و مجاری ادراری سرازیر میشود. تائوییستها معتقدند که از طریق کنترل و انسداد انزال، جینگ بهسمت بالا و سر سفر کرده و «تغذیهی مغز» را بهعهده میگیرد.[۱٠]
▲ | آمیزش جنسی در کیش بودایی |
متون مقدس بودایی هنگام بحث در مورد آمیزش جنسی عموماً تمرکز اصلی خود را بر مفاهیم «میل» و «قدرت» قرار میدهند. بوداییان امور شهوانی را جزوی از امیال طبقهبندی کرده و معتقدند که امیال (بههمراه تنفر و جهالت) وجود انسان را آلوده کرده و این آلودگی از طریق باززایی (یا تناسخ) ادامه مییابد. متون بودایی با این استدلال که جهت کاهش آرزوها، امیال باید تحت کنترل شخصی در آیند، بر لزوم پاکدامنی تأکید میکنند و این را در خروج از چرخهی تولد مجدد مؤثر میدانند. بهعلاوه اعتقاد بوداییان هندی بر این بوده یک راهب با اجتناب از آمیزش جنسی قدرتی روحانی بهدست میآورد (در هند این دیدگاه رایج بوده که خروج منی باعث ضعیفشدن مرد میشود). بوداییها از دستدادن انرژی هنگام آمیزش را «مرگ کوچک» نامگذاری کرده و رابطهی جنسی یک راهب با یک زن را غیراخلاقی و نقض هنجار صومعه میدانستند. البته اجتناب از آمیزش از بوداییان معمولی غیرراهب انتظار نمیرفت. برخی از راهبهها حتی تا آن حد پیش میرفتند که خود را اخته میکردند. صومعه در واکنش اختهکردن را محکوم کرد. آمیزش با حیوانات نیز برای راهبان ممنوع بود، اگر چه حساسیت روی آن کمتر از حساسیت آمیزش با زن بود. خودارضایی نیز گناه بزرگی محسوب میشد که میتوانست مجازات تبعید موقتی را به همراه داشته باشد. خودارضایی در نگاه بوداییان شکست معنوی، اسراف انرژی و نیروی حیاتی بهحساب میآمد.[۱۱] موضوع دیگری که نگاه بوداییان به آمیزش جنسی را تحت تأثیر قرار میداد نگاه آنها به بدن انسان بود. در قرون اولیه، تا پیش از تأثیر تانترا در قرن چهارم میلادی، بوداییان بدن انسان را ناپاک میدانستند. خصوصاً بدن زن به دلیل جذبه شدید آن برای راهبها و «آلودهشدن» آن با حیض بیش از بدن مرد مورد نکوهش قرار میگرفت.[۱٢]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی نگاشته شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]-
[٢]-
[٣]- Mircea Eliade, «Sexuality» in The Gale Encyclopedia of Religion, Vol 12, 2nd Ed. Macmillan Reference، 2004. Pp. 389-390.[۴]- همانجا
[۵]- Joshua J. Mark, Inanna, Ancient History Encyclopedia, 15 October 2010.[٧]-
[٦]- Lerner, G. The Origin of Prostitution in Ancient Mesopotamia. The University of Chicago Press. Signs Vol. 11, No. 2 (Winter, 1986), pp. 236-254.
[٨]- Mircea Eliade, «Sexuality» ...
[۹]- Wile, Douglas, The Art of the Bedchamber: The Chinese Sexual Yoga Classics including Women's Solo Meditation Texts, Albany: State University of New York, 1992, P. 92.[۱٠]- همانجا، ص ۴٦.[۱۱]- Carl Olson, The different paths of Buddhism: a narrative-historical introduction, New Jersey: Rutgers University Press، 2005, Pp. 84-86.[۱٢]- همانجا
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□