|
سکسولوژی دینی
(از راهبه تا محجبه)
فهرست مندرجات
◉ مسائل جنسی در مسیحیت
◉ عشق در غرب باستان
◉ مسائل جنسی در اسلام
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
بررسی مسائل جنسی در مسیحیت و اسلام
در دین یهود، رفتار جنسی بیشتر بهمنظور تولیدمثل و داشتن وارث و جانشین است است. در مسیحیت، زنان را به رهبانیت دعوت میکند، چون آنها را واسطهی امکان برقراری روابط جنسی نامشروع با مردان دلفریب میداند و از سوی دیگر به مردان سفارش میکند که شهوت جنسی خود را سرکوب نمایند و به کلیسا روی آورند. اما در اسلام، ارضای تمایل جنسی، در چهارچوب نظام خانواده، مجاز شمرده شده و به مردان اجازه داده است که تمایل جنسی خود را از طریق آمیزش با همسر خویش ارضا کنند. همچنین علاوه بر ازدواج دائم، امکان ازدواج موقت نیز داده است. بهنظر میرسد دیدگاه اسلام در خصوص سکس (آمیزش جنسی) از تولیدمثل فراتر رفته و به نسبت ادیان ماقبل اندکی رنگ لذت بهخود گرفته است (تولیدمثل، لذت، آرامش). خدا در قرآن میگوید: «ما شما را از زن و مرد آفریدیم تا در کنار هم آرامش بگیرید».
▲ | مسائل جنسی در مسیحیت |
بر اساس مسیحیت، طبیعت انسان چون به گناه اولیه آلوده است، بهطرف غرایز شهوانیاش کشیده میشود و این چیزی است كه باعث میشود به ارتكاب گٌناه روی آورد.
در این مذهب كلاًّ از مسیح هیچ كلام مثبتی در زمینهی مسائل جنسی عـنوان نمیشود و بیشترین نقل قولهایی كه در این زمینه میشود از قول مقدسین آن است در این سخنان غرایز جنسی بیشتر بهعنوان پدیدهأی پست و گناهآلود مطرح شده است.
بهعنوان مثال سنت پل به مردان توصیه میكند كه سعی كنند حدالامكان از ازدواج پرهیز كنند ولی اگر نمیتوانند جلوی شهوات خود را بگیرند، ازدواج بهتر از سوختن در جهنم است.
در اخلاق مسیحیت بدبینی شدیدی به لذات جنسی وجود دارد زیرا بر طبق آن شهوات جنسی روح انسان را زندانی بدنش میكند و مانع این میشود كه او بهسوی خدا سوق پیدا كند. بههمین ترتیب اگر ما خودمان را مجبور میكنیم كه برای بقای نسل ازدواج كنیم، باید از وابستهكردن خود به لذات جنسی احتراز كنیم زیرا غریزه جنسی فقط برای تولیدمثل است كه درما بهعاریت گذاشته شده و اگر از آن برای اهدافی دیگر مثل لذتبردن استفاده كنیم سؤاستفاده بهشمار میرود. در نتیجه تمام فعالیتهای جنسی كه خارج از كادر ازدواج باشد بهعنوان گناهی بزرگ تلقی میشود [و] در حقیقت ازدواج راهی است برای گریز از گناه.
بیشتر الهیدانان و مقدسین معتقد بودند كه اگر یك زوج بهخاطر لذت با هم همآغوشی كنند گناهی فجیع مرتكب میشوند و آن به این علت است كه در یك همآغوشی لحظاتی هست كه لذت جنسی تمام حوضهی آگاهی انسان را فرا میگیرد و باعث دوری انسان از مذهب و خدا میشود. خیلی از این الهیدانان مثْل گرگوار (قرن ششم میلادی) اینگونه میاندیشند. او معتقد است تقریباّ غیرممكن است كه انسان از بستر همآغوشی زناشویی پاك بیرون بیاید. تنها در قرن ١٧ است كه سخنان جدیدی در این زمینه عنوان میشود.
«توماس سانشه» عنوان میكند كه زن و شوهری كه تنها با هدف همآغوشی با هم همبستر میشوند دچار گناه نمیشوند با این شرط كه هیچكاری برای جلوگیری از بهوجود آوردن بچه انجام ندهند. زیرا كه تولید مثل هدف اصلی روابط جنسی است.
در اینجا متوجه این تغییر میشویم كه: «جستجوی لذت» بهعنوان گناه تلقی نمیشود بلكه «جستجوی صرف لذت» گناه محسوب میشود.
در مسیحیت همآغوشی بایستی تنها در یك حالت انجام شود: «زن بر پشت دراز كشیده و مرد روی او قرار گیرد»؛ حالتهای دیگر غیرطبیعی و حیوانی تلقی میگردد.
ولی نكتهای كه روی آن تاكید میكردند این بود كه همآغوشی بایستی تنها در یك حالت (Position) انجام شود كه به آن حالت طبیعی میگفتند (یعنی زن بر پشت دراز كشیده و مرد روی او قرار گیرد).
بقیه حالتها بهنظر آنها ضد طبیعت بهشمار میرفت بهعنوان مثال: Reto Position حیوانی بهشمار میرفته و حالت غیرطبیعی (Mulier super virum position) ضد طبیعت زن و مرد، زیرا زن بهطور طبیعی منفعل و مرد فعال است.
یادآور میشویم كه رابطه مقعدی بهطور شدید ممنوع بود چه بین زن و شوهر و چه در بین هم جنسها، بههمین ترتیب بوسیدن و لمس آلاتتناسلی نیز ممنوع بود.
▲ | عشق در غرب باستان |
در مورد مسئـله عشق باید گفت بهغیر از تعداد انگشتشماری (سانشه و فرانسوآ) هیچ الهیدانی عشق را در رابطه زن و شوهر مهم و مثبت نمیدانست.
در حالیكه الهیدانان قرن بیستم مرتب به اهمیت عشق در روابط زناشویی اشاره میكنند در قرون قبل، در بین الهیدانان عشق باری منفی داشت.
«سنت ژروم» در ارتباط با عشق به همسر اینطور گفته است: «عشق بیش از حد یك مرد به زنش نیز زنا شمرده میشود... هیچ چیز پستتر از این نیست كه مردی همسرش را بسان معشوقه دوست بدارد، بههیچوجه درست نیست كه مردی خود را بهعنوان عاشق بزنش نشان دهد بلكه باید خود را بهعنوان شوهر نمایان كند.»
بههمین ترتیب «سنت هی اروسم» (St. Hierosme) عنوان میكند كه: «مردی كه بیش از حد عشق به زنش را به نمایش بگذارد زناكار است. زیرا كه مرد نباید از زنش مثل فاحشه استفاده برد و زن نیز نباید شوهرش را بهعنوان عاشق بنگرد چرا که پیوند مقدس ازدواج باید تقدس و پاكی خودش را حفظ كند.
چرا این دشمنی با عشق؟ در حقیقت عشق آتشین در رابطهی زناشوی به منزلهی تهدیدی برای روابط اجتماعی و رابطه با خدا بهحساب میآمد.
از رنسانس یا عصر روشنایی نیز در زمینه مسائـل جنسی همان واقعیت قرون وسطی را مشاهده میكنیم با توجه به اینكه كلیسا تنها هدف روابط جنسی را تولیدمثل میدانست، تمام رفتارهای جنسی كه به تولیدمثْل ختم نمیشوند بهشدت محكوم بودند. بهعنوان متْال: خود ارضایـی بهعنوان عملی شنیع تلقی میشد، با وجود این عدهأی از الهیدانان به زنی كه شوهرش در عمل جنسی عجول بوده بهطوری كه زن به لذت جنسی دست نیافته است این اجازه را میدادند كه با لمس خود حالت ارگاسم را در خود ایجاد كند.
علت این مسئـله نه ارضای جنسی زن بلكه این عقیده بود كه پزشكان آن زمان معتقد بودند كه ترشح واژنی زن در تشكیل جنین سالم اجتنابناپذیر است.
در مورد آموزش جنسی باید گفت تعداد كتابهایی كه در این زمینه سخن میگفتند بسیار نادر بود زیرا معتقد بودند بهتر است كه گناهكاران چیزهایی كه نمیدانند و ممكن است آگاهی آنها موجب گناهشان شود، آن چیزها را نیاموزند.
اخلاقگرایان قرن ششم میلادی اغلب به لاتین مینوشتند و وقتی به فرانسه مینوشتند اغلب از ذكر جزئـیات تكنیك پرهیز میكردند.
▲ | مسائل جنسی در اسلام |
مسائل جنسی در اسلام جایگاهی خاص دارد. در اسلام بر خلاف مسیحیت لذت جنسی بهصورت یكی از جنبههای مثبت زندگی و نعمات خدا تلقی شده است.
بدین ترتیب مشاهده میكنیم كه در اسلام ازدواج بهعنوان یك پدیده خوشایند و لذتبخش و بهعنوان یك وظیفه قلمداد شده و خصوصاّ بر جنبهی جنسی این رابطه تأكید فراوان شده است. بهحدی كه بههیچوجه بهدلایلی چون رسیدن به زهد و پارسایی نباید از رابطه جنسی در یك زوج خودداری كرد
حدیتْی از محمد كه میگوید: «وقتی مردی به همسرش مینـگرد و همسرش به او چشم میدوزد خدا نیز نگاهی از روی محبت به آنها میكند. زمانیكه دستان یكدیگر را میگیرند تمام گناهانشان از سر انگشتانشان خارج میشود و وقتی با هم میزیند فرشتگان آنها را احاطه میكنند... لذت و شهوت زیبای كوهها را دارند.»
در قرآن كسانی كه راه تجرد را بر میگزینند بهعنوان پستترین انسانها تلقی شدهاند و محمد ازدواج را با انجام نیمی فرایض مذهبی برابر میشمارد.
برای درك اهمیتی كه اسلام به مسائل جنسی داده كافی است تصویری كه این مذهب از بهشت داده را اندكی بررسی كنیم. نعماتی كه در بهشت به مسلمانان وعده داده شده نعمات جنسی را نیز شامل میشود، حوریهای بهشتی، زنان بسیار زیبایی هستند كه در بهشت به با ایمانان تعلق خواهد گٌرفت، به هر مسلمان هفتاد حوری تعلق خواهد گٌرفت به اضافه زنانی كه در روی كرهی زمین داشتند. تمام این حوریها باكره هستند و هر بار كه با حوری همخوابگی كنند دوباره باكره میشود. هر لذت جنسی به اندازه هشتاد سال بهطول میانجامد، در ضمن مسلمان در تحریك مدام جنسی بهسر میبرد.
عشقورزی و سکس مردان با حوریان در بهشت
باید یادآور شد كه تمام این مواهب به مردان مسلمان تعلق دارد و زنان مسلمان در بهشت به شوهر انشان خواهند پیوست.
در اینجا مشاهده میكنیم فرق زیادی بین بهشتی كه اسلام وعده میدهد و بهشتی كه مسیحیت وعده میدهد وجود دارد، در بهشت مسیحی فاقد احساس جنسی است در حالیكه مسلمان به ارگاسمی جاودانه میرسد.
تفاوت دیگری كه بین مسیحیت و اسلام میبینیم مسئـلهی «شان نزول آیات» است كه جنبه پراگماتیك اسلام را در بعضی موارد نشان میدهد، اینها بهشكل حدیثهایی است كه سعی در توضیح یك سری آیات دارد بررسی بعضی از این حدیثها كه در زمینه مسائـل جنسی است به روشنشدن یك سری مسائل برای ما كمك میكند.
حدیث زیر یك نمونه از این حدیثهاست: «محمد و یارانش روزی گردهم نشسته بودند، مردی یهودی نیز در نزدیكی آنها نشسته بود به یكی از یاران محمد گفت: من با زنم در حال ایستاده جماع میكنم، دیگری گفت من زمانی كه او بر پهلو دراز كشیده و یا زانو زده، یهودی گفت: این نشان میدهد كه شما به حیوانات شبیه هستید، ما تنها با یك روش با همسرانمان همخوابگی میكنیم، در این حال خدا این آیه را نازل كرد: «زنان شما كشتزارهای شما هستند هرگونه كه میخواهید بر آنها برآیید».
نباید فراموش كرد خود محمد بهطور خاص به روابط جنسی علاقمند بوده در وضعیتهای مختلف آیاتی نازل میكرده است كه دست و پای مسلمانان را در این مسائل تا حدود زیادی باز میگذاشته است.
این آیهها خصوصاّ در موقعیتهایی كه قوانین قبلی اسلام و قرآن با وضعیت واقعی كه در آن قرار میگرفتند در تناقض قرار میگرفته، در بسیاری مواقع سعی در تصحیح این تناقض داشتهاند.
بهعنوان متْال: «مسئلهی صیغه» یا متعه، هدف اصلی اینگونه پیوند رسیدن به لذت جنسی است. اجازه این نوع ازدواج را محمد زمانی صادر كرد كه در وضعیت جنگی خودش و سایر همراهانش به زنانشان دسترسی نداشتند، در اینجا یك عده از همراهانش به نزد او آمدند و این مسئله را مطرح كردند كه با نیازهای جنسیشان چه باید بكنند و محمد در آنجا اجازه ازدواج موقت را داد. در آنزمان مردان در هنگام مسافرت نیز از این نوع ازدواج برای ارضای جنسی خود استفاده میكردند (در مقابل پرداخت پول به زن) كه امروز در بین شیعیان هنوز مرسوم است.
نكته مهمی كه در ارتباط با اسلام باید یادآور شد این است كه درست است كه اسلام با لـذت جنسی مخالفتی ندارد ولی این ارضای غرایز جنسی باید در كــادر قوانین قــرآن وفقه انجام شود. باید گفت این كادر تفاوت زیادی بین زن و مرد قائـل میشود.
نباید فراموش كرد كه اگر این قوانین دستوپای مردان را تا حد زیادی باز میگذارد برای زنان بسیا ر سختگیر و محدودكننده است بدینترتیب زن تنها یك شوهر بیشتر نمیتواند داشته باشد در حالیكه همانطور كه میدانیم مردها میتوانند تا چهار زن و بینهایت صیغــه داشته باشند و رابطهی جنسی با كنیزان هم مجاز است.
برای اینكه این تفاوت را بهتر درک كنیم در اینجا به بررسی تصویری در اسلام از زن و میل جنسی یا سکسوالیتی (Sexualité) او وجود دارد میپردازیم:
زن و سکسوالیتی (میل جنسی) او در اسلام یكی از صفات اساسی كه اسلام برای زن قائـل میشود فتنه و فتنهگری است. در اسلام زن بهعنوان عاملی محسوب میشود كه میتواند باعث بههمریختگی و آشوب نظم اجتماعی شود. برای این مسئـله دو دلیل میتوان مطرح كرد:
اول بهخاطر تمایلی كه نسبت بهخود در مردها ایجاد میكند و این احتمال میرود كه باعثْ شود مسائـل جنسی از كادر اسلام خارج شود و مردان مسلمان را از پرستش خدا باز دارد.
این مسئله باعث شده كه در بعضی از منابع اسلامی زن را با شیطان مقایسه كنند در این راستا حدیثْی از محمد است كه نقل میكند: «محال است یك زن و مرد نامحرم با هم تنها باشند و شیطان در آنجا حضور بههم نرساند».
غیر از میلی كه زن در مرد ایجاد میكند، دومین عامل كه او را تبدیل به موجودی خطرناك میكند مسـئـلهی میل جنسی خود زن است، در بیشتر روایات اسلامی انرژی جنسی زیادی به زن نسبت داده میشود انرژی كه از مرد به مراتب بالاتر است.
حدیثی از علی است كه میگوید: «خداوند قادر مطلق زمانی كه میل جنسی را آفرید آنرا به ده قسمت تقسیم كرد نه قسمت از آنرا به زن و یك قسمتش را به مرد داد».
در فرهنگ اسلامی داستانهای زیادی است كه به این انرژی زن اشاره میكند.
یكی از دلایل اصلی قوانین مشكل و دستوپاگیری كه اسلام برای زنان قائـل شده است، در جهت كنترل تمایلات جنسی آنان و تاثیری است كه این تمایلات بر جامعه اسلامی میتواند بگذارد.
قرآن به مردان اینگونه توصیه میكند: «زنانتان را كه احتمال ارتكاب خیانت را در آنها میبینید، تنبیه كنید، آنها را در اتاقهای تنها طرد كنید، كتكشان بزنید ولی اگر از شما اطاعت میكنند با آنها دعوا مكنید.» (نسأ، آیهی ٣۴)
میل عشقورزی و سکس زنان با مردان، جهنمی در دنیا
ساعادویی (Saadaoui) نویسنده معاصر مصری سه دلیل برای حبسكردن زن در خانه عنوان میكند:
-
١- بدینترتیب وفاداری زن تضمین میشود زیرا مرد دیگری را ملاقات نمیكند.
٢- بدینگونه زن خود را تمام و كمال در اختیار شوهر و فرزندانش قرار میدهد.
٣- مرد از خطر وجود زن در اجتماع و عشوهگریهایش در امان میماند.
زن و ترس از قدرتی كه جذبهی جنسی او به او میدهد یكی از عواملی است كه بهما كمك میكند قوانین و چهارچوبی كه اسلام برای روابط خانوادگی و اجتماعی زن و مرد مطرح كرده بهتر درك كنیم، این قوانین در جهت خنثیكردن این قدرت كه میتواند مخرب جامعه اسلامی باشد، میباشد.
قدرتی كه میتواند ارادهی مرد را از او سلب كند و او را تبدیل بهموجودی منفعل و مطیع كند.
حدیثی از محمد است كه میگوید: «بعد از وفاتم دو خطر جامعه اسلامی را تهدید میكند، كفار از بیرون و زنان از درون».
حدیث دیگری از محمد كه باز ترس از این قدرت را به ما نشان میدهد: «روزی محمد در خیابان زنی دید، بنابراین بهخانهی زنش زینب آمد و با او جماع كرد سپس از خانه بیرون آمد و چنین گفت: وقتی زنی بهشما نزدیك میشود در حقیقت شیطان است كه بهشما نزدیك میشود. اگر یكی از شما زنی دید و از او خوشش آمد بهخانهاش بیاید و با همسرش جماع كند.»
خطرناكترین زن در اینجا زنی است كه تجربهی جنسی داشته است. اوست كه بیش از همه در مقابل محرومیتهای جنسی بیطاقت است بهعنوان مثال زنی كه شوهرش برای مدتی غایب است، بهعنوان خطری برای مردان بهحساب میآید.
«هیچگاه به ملاقات زنانی كه شوهرانشان را نمیبینند نروید زیرا شیطان بهشما غلبه میكند و در رگهای شما مثل خون جاری میشود.»
بهعقیده فاطمـه مرنیـسی جامعهشناس مراكشـی در جوامـع اسلامــی به دو تـئـوری در ارتباط با میل جنسی یا سکسوالیتی (Sexualité) بر میخوریم:
۱- تِئوری آشكار (Explicit Theory) :تئوری است كه طبق آن مرد دارای میل جنسی یا سکسوالیتی فعال و خشن است در حالیكه زن دارای سکسوالیتی منفعل و خودآزار میباشد.
این تئوری پایهاش تضاد دو جنس زن و مرد است و اینكه به آنها بهعنوان دو موجود مكمل نگاه میكند.
شخصیت اصلی مرد بهگونهای است كه به او نقش شكارچی میدهد و از او موجودی میسازد كه دوست دارد جنس مخالف را بهچنگ آورد و بر او برتری داشته باشد.
زن درست نقطهی مقابل است، موجودی است كه دوست دارد بدستش بیاورند، و مطیع و زیر سلطه باشد. در نتیجه تنها كاری كه برای بهدست آوردن جنس مخالف میتواند بكند بهمعرض در آوردن خود و انتظار كشیدن لحظهای است كه مردی كه خواهان اوست او را بهتصرف درآورد. طبق این ایده، زن تنها در این منفعلبودن و زیرسلطهبودن است كه احساس لذت میكند. همانطور كه گفتیم این تئـوری به مرد نقش شكارچی و به زن نقش طعمه را میدهد.
نمونه این طرز تلقی را در آثار مرتضی مطهری مشاهده میکنیم: «طبیعت مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا و زن را مظهر مطلوببودن آفریده است. زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است... مرد میخواهد شخص زن را تصاحب کند و در اختیار بگیرد و زن میخواهد دل مرد را مسخر کند... مرد میخواهد از بالای سر زن بر او مسلط شود، مرد میخواهد زن را بگیرد و زن میخواهد او را بگیرند» (نظام حقوق زن در اسلام)
٢- تئـوری نهان (نهفته) كه بیشتر در ناخودآگاه اسلامی بهمیزان زیادی سركوب شده سکسوالیتی (میل جنسی) زن را فعال تلقی میكند و اینطور عنوان میكند كه یكی از اهداف اصلی تمدن كنترل كردن این سکسوالیتی فعال است كه به زن قدرتی مخرب میدهد.
این تئوری در افكار و نوشتههای غزالی بهچشم میخورد، این نگرش به زن نقش شكارچی و به مرد نقش قربانی منفعل را میدهد، این دو تئـوری یك نقطه مشترك دارند و آن توافق هر دو روی قدرت زن در مغلوب كردن مرد است و آن نه از طریق زور بلكه از طریق نیرنگ.
برخلاف تئوری آشكار كه زن و مرد را نقطه متضاد میداند تئوری «نهان» معتقد است كه زن و مرد شباهتهای جنسی زیادی باهم دارند، از نظر غزالی زن و مرد دارای یك نوع سلول جنسی واحد هستند كه آن را «مـأ» مینامند و بچه را محصول هردو سلول جنسی میداند. غزالی انزال را نه تنها برای مرد بلكه برای زن هم قائل میشود. تفاوت زن و مرد از لحاظ جنسی برای او بیشتر در سطح ریتم و سرعت رسیدن به انزال است كه در زن بسیار آرامتر از مرد صورت میگیرد.
تفاوت فیزیكی بین دو جنس یكی از علتهایی است كه ممكن است باعث عدم هماهنگی آنها در روابط جنسی شود، بدینگونه كه ممكن است مرد سریعتر از زن به انزال رسد.
«در حقیقت خیلی اوقات انزال زن در روابط جنسی به تعویق میافتد و بهجای تسكین جنسی باعث تشدید تحریك جنسی او میشود، از طرفی أین مسئـله كه مرد خیلی زود به همآغوشی خاتمه دهد میتواند برای زن سرخوردگی به همراه آورد.»
بهعقیده غزالی خواستهها و امیال جنسی زن بسیار قابل ملاحظه است و لازم است كه مرد بتواند این احتیاجات را ارضأ كند، «زیرا وظیفه مرد است كه زن با تقوا باقی بماند در مجموع بهتر است كه مرد رابطه جنسی خود را با همسرش، بر اساس نیازهای او كاهش و یا افزایش دهد و این در جهت این است كه زن با تقوا باقی بماند».
تئوری غزالی ارتباط مستقیمی بین تقوای زن و نظم اجتماعی میبیند و بهخاطر همین است كه اینقدر بهروی ضرورت ارضای جنسی زن توسط شوهر تأكید میكند به نظر او اگر زن به شوهرش اكتفا كند و با جذب مردان دیگر فتنه بر پا نكند نظم اجتماعی بر قرار خواهد ماند.
تمایلات جنسی زن و ترسی كه این مسئله در غزالی ایجاد میكند او رابه این نتیجه میرساند كه اعتراف كند چقدر برای یك مرد ارضای جنسی یک زن كار مشكلی است.
«اگر علما هیچوقت احتیاجات زن را در زمینه همخوابگی مشخص نكردهاند بهخاطر این است كه اینكار بسیار مشكل است.»
در ادامه مطرح میكند كه یك مرد تا آنجا كه میتواند و برایش ممكن است باید با زنانش رابطه جنسی بر قرار كند چون تعداد زنهای مجاز در اسلام چهارتا است، او ناچار است حداقل را چهار روز یكبار برای هر زن حساب كند، در اینجا متوجه این تضاد در غزالی و در قوانین اسلام میشویم كه از یكطرف به مرد اجازه روابط جنسی متعدد با افراد متعدد را میدهد و از طرفی دیگر این را لازم میبیند كه برای اینكه جامعه اسلامی نظمش بههم نخورد غریزه جنسی زن را نیز ارضا كند، ولی چون عملاّ میداند كه این كار با توجه به قوانین نابرابر اسلام در قبال زن و مرد غیرممكن است در نتیجه قوانین سختی را برای زن و زندگی اجتماعی او و روش لباس پوشیدن و غیره تحمیل میكند تا بدینطریق نظم جامعه اسلامی تضمین شود.
یكی از چیزهایی كه غزالی بر آن تأكید میكند نوازش قبل از رابطه جنسی است، او به اهمیتی كه این مسـئله برای ارضا جنسی زن دارد اشاره میكند و آن را یكی از وظایف مرد مسلمان بهشمار میآورد و حدیث زیر را در این ارتباط نقل میكند:
«پیامبر گفت: هیچكدام از شما مثل حیوانات خودش را روی همسرش نیاندازد، بلكه پیش از آن پیامی بین آنها رد و بدل شود، از او پرسیدند: این پیام چیست؟ پاسخ داد: بوسه و كلام محبتآمیز.
حدیث دیگری كه در حین ارتباط از محمد نقل میكنند به شرح زیر است:
«مرد نباید پیش از اعمال زیر با زنش همخوابگی كند كلمات مهرآمیز، نوازش، در كنارش دراز كشیدن، بدینصورت او نیز نیازهایش را بر آورده خواهد كرد».
همانطور كه گفتیم تمام اینها برای كاستن خطری است كه زن برای جامعه اسلامی دارد.
حدیث زیر در این ارتباط از محمد نقل میكند: «بعد از مرگم هیچخطری را بیش از زنها برای مردها نمیبینم.»
اگر بخواهیم مقایسه كوتاهی بین اسلام و مسیحیت در این ارتباط كنیم نكتهی مهمی كه باید عنوان كنیم این است كه در مسیحیت غربی این خود غریزه جنسی است كه مورد حمله قرار میگیرد و غریزه جنسی بهصورت غریزهی حیوانی تبدیل میشود، اسلام راهی كاملاّ متفاوت را انتخاب كرده، این غریزه جنسی نیست كه مورد حمله قرار میگیرد بلكه این زن است كه عامل فتنه است و در نتیجه تجسمی از هرجومرج است و قدرتی مخرب در خود دارد.
مشاهده میكنیم كه در تئـوری اسلامی غریزه بهحالت خالصش انرژی است كه میتواند در جهت سازنده، در جهت الهی و جامعه اسلامی، استفاده شود اگر كه مطابق با قانون باشد.
خود غریزه جنسی نیست كه خطرناک است بر عكس این غریزه سه كاربرد مثبت و حیاتی دارد:
١- به مسلمان اجازه ادامه بقا میدهد.
٢- بهعنوان وسیلهای است كه مسلمان میتواند با آن از نعماتی كه در بهشت خدا وعده داده آشنا شود و این باعث میشود كه قوانین اسلام را اجرا كند.
٣- سومین كاربرد اینكه طبق آنچه غزالی میگوید ارضای غریزه جنسی برای اینكه انرژی انسان بهكارهای دیگر منعكس شود لازم است.
«روح و جان خیلی سریع از انجام وظیفه خسته میشود، زیرا كه این وظایـف ضد طبیعت او هستند ولی اگر گاهگٌداری بتواند با لذتی خستگی خود را بیرون آورد برای كار و انجام وظیفه نیرو پیدا میكند. همراهی و مقاربت با زنان حالت آرامش و بیرون كردن خستگی و استراحت قلبی را بههمراه دارد، مهم است كه جان انسان با روشهایی كه مذهب به او اجازه داده استراحت كند.»
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- کاهن، مژگان، بررسی مسائل جنسی در مسیحیت و اسلام، سایت رسمی مژگان کاهن، روانشناس
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ برگرفته از: سایت رسمی مژگان کاهن، روانشناس