جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۶ بهمن ۸, یکشنبه

هویت ملی در افغانستان

از: ایوب آروین (بی‌بی‌سی)

هویت ملی در افغانستان


فهرست مندرجات

.



ملیت و هویت ملی

اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان، با افزودن واژه‌ی «افغان» در هویت رسمی شهروندان، در حالی‌که شماری را خرسند کرد، نارضایتی شماری دیگر را برانگیخت. حالا کشمکش بین آن‌ها هم‌چنان ادامه دارد.

ملیت یا تابعیت (Nationality)، اصطلاح سیاسی است که برای اشاره به نوعی رابطه‌ی حقوقی بین یک شخص، و ملت یا دولتی معین استفاده می‌شود و به‌سخن دیگر، ملیت پیوندی است که شخصی را به ملت معینی مربوط می‌سازد و تعلق حقوقی او را با جمعیت تشکیل‌دهنده‌ی کشور-دولت مشخص می‌کند. چنین رابطه‌ای، شخص شهروند را مطمئن می‌سازد که در رفتار و دادوستدش با کشورهای خارجی و اتباع بیگانه، عندالاقتضا از حمایت سیاسی دولت متبوع خود، که به‌وسیله حقوق بین‌الملل شناخته شده، متمتع خواهد شد.

هویت ملی، در واقع بیان همین پیوند حقوقی-سیاسی است که از رابطه‌ی یک فرد با یک ملت و یک کشور-دولت شکل گرفته است و این پیوند با پیوند قومی متفاوت است. از این‌رو، هویت افغانی حسی جمعی از سوی مردم متعلق به سرزمین‌ یا کشور افغانستان است. کسانی که تردید در هویت ملی خود دارند، در واقع حس ملی و شعور ملی آن‌ها دچار ضعف است. این چنین افراد بیش‌تر به هویت قومی که زیرمجموعه‌ی هویت ملی است، اتکأ می‌کنند.

در بحث زیر، طرح گسترده مقوله‌ای «افغانستان کشور کثیرالملیت است»، در واقع خطای معرفتی طیف چپ ميهن ما است که به تقلید از آثار حزب توده ایران وارد ادبیات و فرهنگ سیاسی افغانستان شده است. حزب توده نیز خود این مقوله را به پیروی از ادبیات سیاسی کشور اتحاد جماهیر شوروی به عاریت گرفت، بدون آن‌که بداند بین کشورهای چندملیتی از جمله اتحاد جماهیر شوروری و ایران یا افغانستان تفاوت بسیار است. ایران و افغانستان را می‌توان کشورهای کثیرالاقوام یا چندقومی دانست، ولی این کشورها دارای یک ملت و یک دولت هستند. بنابراین نه ایران و نه افغانستان موزاییکی چندملتی است و نه می‌توان برای پاسخ به مشکلات واقعی اقوام ساکن آن‌ها بر پايه انطباق مکانیکی اصل حق ملل در تعیین سرنوشت خویش حرکت کرد.

جنجال‌ها بر سر این که هویت شهروندان افغانستان «افغان» باشد یا نه، سال‌ها است که ادامه دارد. در سال‌های اخیر طرح این موضوع در قانون ثبت احوال جنجال را بیش‌تر کرده است. مخالفان می‌گویند این هویت به غیر پشتون‌ها قابل تعمیم نیست، ولی طرف‌داران آن استدلال می‌کنند که با نام‌گذاری کشور به «افغانستان» و تصویب مواد قانونی در این مورد، زمینه پذیرش آن به‌عنوان «هویت ملی» فراهم شده است.


آیا افغان هویت ملی می‌شود؟

کشور افغانستان با مرزهای موجود آن در قرن نزدهم شکل گرفت. مرزهای کنونی افغانستان عمدتاً در زمان حکومت عبدالرحمن (۱۸۸۰ - ۱۹۰۱) تعیین شد. نام افغانستان پیش از آن‌هم در اسناد تاریخی وجود داشت، اما جغرافیای آن خیلی مشخص نبوده است.

براساس منابعی مانند تواریخ خورشید جهان (۱۸۹۴)، تاج‌التواریخ ([۱۳۲۰ق] ۱۳۷۵خ) و سراج‌التواریخ (۱۳۳۱ ق)، در گذشته‌ «افغان» به‌قوم «پشتون» گفته می‌شد. به باور حسن کاکر (۱۳۵۷)، «از مدتی است که این نام به‌قدری عام گردیده است که نه تنها پشتون‌ها خود را افغان می‌گویند بلکه افراد منسوب به‌هر دسته دیگر عرقی بدون ملاحظه لسان، دین و مذهب افغان نامیده می‌شوند».

روند قانونی تعمیم واژه‌ی «افغان» به‌عنوان هویت همه‌ی مردم افغانستان از آغاز سده‌ی جاری خورشیدی آغاز شد. در این مطلب این روند با مرور احکام قانونی و تعامل نهادهای دولتی در این مورد به‌صورت فشرده بررسی می‌شود.

شناسنامه‌ی امان‌الله، پادشاه سابق افغانستان. هویت فردی، هویت قومی و تابعیت محورهای اصلی نخستین شناسنامه‌ی افغانستان بود و برای ده‌ها سال بدون تغییر بنیادی باقی ماند

در ۹۵ سال تاریخچه‌ی قانون‌گذاری افغانستان مرجع وضع قوانین اساسی، به‌جز «اصول اساسی جمهوری دموکراتیک»، که «شورای انقلابی» دولت وقت در ۱۳۵۹ تصویب کرد، مجمع بزرگان محلی موسوم به «لویه‌جرگه» و پادشاه یا رئیس‌جمهوری بوده‌اند. قوانین عادی در این مدت با فرمان تقنینی یا با تصویب پارلمان و امضای پادشاه یا رئیس‌جمهوری نافذ شده‌اند.

در تاریخچه‌ی قانون‌گذاری افغانستان چند نوع قانون درباره‌ی «تابعیت» و «هویت شهروندی» احکامی داشته که موضوع هویت رسمی شهروندان هم در آن‌ها مطرح شده است: قانون اساسی، قانون تابعیت، قانون تذکره تابعیت و قانون ثبت احوال نفوس. احکام این قوانین در دوره‌های مختلف درباره‌ی واژه «افغان» نسبتاً متفاوت بوده است.

«نظامنامه اساسی»، نخستین قانون اساسی افغانستان در ۱۳۰۱ همه افراد ساکن کشور را دارای «صفت تابعیت افغانیه» خواند. این عبارت در «اصول اساسی» ۱۳۱۰ تکرار شد. هنوز «تابعیت» شامل مفهوم «هویت» نبود. اما قانون اساسی ۱۳۴۳ تصریح کرد که «بر هر فرد» دارای تابعیت افغانستان «کلمه‌ی افغان اطلاق می‌شود». قوانین اساسی ۱۳۵۵ و ۱۳۸۲ هم آن را تکرار کردند.

برعلاوه محمدداوود، نخستین رئیس‌جمهوری افغانستان، در زمان حاکمیتش استفاده از نام قومیت و نام‌های خانوادگی را در اسناد رسمی ممنوع ساخت.

اما قوانین اساسی دوره‌ی حاکمیت حزب دموکراتیک خلق (۱۳۵۹، ۱۳۶۶ و ۱۳۶۹) در این مورد ساکت بودند. در این قوانین هیچ ذکری درباره‌ی هویت شهروندان نشد، اما در عوض بر مفاهیم «ملیت» و «کثیرالملیت»‌بودن جامعه و اقوام کشور تاکید شد. در این دوره واژه‌ی «ملیت» در مورد اقوام کشور به‌کار می‌رفت.

نگاه قانون‌گذاران به واژه‌ی افغان در قوانین عادی هم به‌همین صورت متفاوت بوده است. در «نظامنامه تذکره نفوس و اصول پاسپورت و قانون تابعیت» سال ۱۳۰۳، که در واقع یک قانون بود، اگرچه عبارت «تبعه افغانیه» ذکر شد، اما مفهوم آن را تعریف و تصریح نکرد و درباره محتوای «تذکره» (شناسنامه) هم توضیحی نداد.

اما ظاهراً این «اصول تابعیت» مصوب ۱۳۱۵ بود که برای نخستین‌بار تصریح کرد که «عموم افرادی که در افغانستان اقامت می‌کنند، افغان و تبعه افغان هستند». با وجود این، هنوز هویت رسمی اتباع در شناسنامه‌های آن‌ها مطابق «اصولنامه تذکره تابعیت» ۱۳۱۷ شامل «اسم، ولدیت، سکونت، عمر، محل ولادت، چهره، صنعت و خدمت» بود.

تعریف «هویت» در «قانون ثبت احوال نفوس و احصائیه حیاتی» ۱۳۵۶ مشخص شد که عبارت بود از «شهرت، خصوصیات جسمانی و اجتماعی، اقتصادی و محل سکونت شخص». مطابق این هویت شناسنامه‌ای شامل «اسم و اسم فامیلی یا تخلص، اسم پدر، اسم پدر کلان، محل تولد، تاریخ تولد و عمر، دین، شغل، جنس (مرد، زن)، حالت مدنی (مجرد، متأهل، بیوه، مطلقه)» می‌شد.

در «قانون تابعیت جمهوری دموکراتیک افغانستان» ۱۳۶۵ عبارت «تابعیت افغانی» با تعریف «ارتباط سیاسی و حقوقی شخص با دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان» آمد. در این قانون ذکری از واژه‌ی «افغان» به‌عنوان هویت رسمی شهروندان نشده است.

تذکره‌ی سال ۱۳۱۶، دوره‌ی سلطنت محمدنادر. هویت دارنده‌ی شناسنامه شامل هویت فردی و قومی او می‌شد

همان‌گونه که در قوانین اساسی دوره‌ی حاکمیت حزب دموکراتیک خلق بر مفهوم «ملیت» تأکید می‌شد و وزارتی هم به‌نام «امور ملیت‌ها» تأسیس شد، در شناسنامه هم در کنار سایر ویژگی‌های هویت رسمی شهروندان ذکر «ملیت» آن‌ها افزوده شد. در آن‌زمان در برابر واژه‌ی «ملیت» در شناسنامه نام قومیت صاحب شناسنامه ذکر می‌شد.

اگرچه ذکر «ملیت»، که اصطلاح جدیدی در برابر «قومیت» بود، در اسناد دولتی امر تازه‌ای نبود؛ چرا که از گذشته‌های دور در اسناد دادگاهی، مانند وثیقه‌ها و قباله‌ها، قومیت افراد ذکر می‌شد. آن‌چه که تازگی داشت، تعریف مفهوم جدیدی از قومیت و جایگاه آن در ساختار بزرگ‌تری به‌نام «ملت» به‌عنوان یک جامعه «کثیرالملیت» بود.

ذکر «ملیت» شهروندان در شناسنامه‌های آن‌ها پس از سرنگونی رژیم حزب دموکراتیک خلق در بهار ۱۳۷۱، در دوران حکومت مجاهدین و امارت گروه طالبان در دهه‌ی هفتاد هم ادامه یافت. اما در دوره‌ی پساطالبان، براساس دستور حامد کرزی، رئیس جمهوری وقت در ۱۳۸۲، «ملیت» به‌معنای وابستگی افراد به «ملت» افغانستان تعریف شد.

براساس این دستور، ذکر اقوام شهروندان در برابر واژه‌ی «ملیت» در شناسنامه‌های آن‌ها ممنوع و قید شد که به‌جای نام‌های اقوام واژه‌ی «افغان» درج شود تا بیانگر هویت ملی و نه قومی شهروندان باشد. پس از آن در اسناد دولتی مفهوم «ملیت» مطابق تعریف سابق آن ناپدید و استفاده از آن در برابر واژه انگلیسی «Nationality» معمول شد.

شناسنامه‌ی الکترونیکی؛ بالا: شناسنامه مصوب مجلس در ۱۳۹۲؛ پایین: شناسنامه مطابق فرمان رئیس جمهوری، ۱۳۹۵

به‌دنبال این راه طولانی، قانون‌گذاران در مجلس نمایندگان به‌دنبال حدود دو سال جدال‌های داغ، در بهار ۱۳۹۲ توافق کردند که در شناسنامه‌ی الکترونیکی بدون عنوان «ملیت» و «قومیت» باشد. مجلس سنا این مصوبه را رد کرد، اما کمیته مختلط هر دو مجلس در یازدهم جدی (دی) ۱۳۹۲ مصوبه مجلس نمایندگان را تأیید کرد.

مطابق قانون، مصوبه مجلس که به تأیید کمیته مشترک هر دو مجلس رسیده بود، نیاز به امضای رئیس‌جمهوری نداشت، اما حامد کرزی، رئیس‌جمهوری وقت، از ابلاغ این مصوبه به وزارت عدلیه (دادگستری) خودداری کرد و در نتیجه تا پایان کار او به‌عنوان رئیس‌جمهوری هرگز به اجرا درنیامد.

تا کم‌تر از یک‌سال پس از تصویب این قانون، اشرف غنی، رئیس‌جمهوری فعلی به‌عنوان یکی از وعده‌های انتخاباتی خود آن را در نخستین روز کاری خود در دهم قوس (آذر) ۱۳۹۳ به وزارت عدلیه ابلاغ ولی از اجرای آن خودداری کرد. این قانون حدود دو سال عملاً معلق بود.

اشرف غنی در ۱۲ حوت (اسفند) ۱۳۹۵ با صدور فرمان تقنینی دستور داد که با تغییر قانون ثبت احوال نفوس سه ردیف با عنوان‌های «دین»، «قوم» و «ملیت» در شناسنامه‌های جدید افزوده شود تا راه برای درج واژه‌ی «افغان» به‌عنوان هویت شناسنامه‌ای آن‌ها باز شود. این فرمان در سال ۱۳۹۶ به شورای ملی فرستاده شد تا به قانون تبدیل شود.

مجلس نمایندگان به‌دنبال بحث‌های داغی فرمان اشرف غنی را در ۸ عقرب (آبان) گذشته رد کرد، اما به‌دنبال رأی مثبت مجلس سنا در ۲۷ قوس (آذر)، فرصت تصمیم‌گیری نهایی در اختیار کمیته مشترک ۱۶ نفره هر دو مجلس قرار گرفت. این کمیته با آرأ ۸ عضو سنا و ۴ عضو مجلس نمایندگان فرمان اشرف غنی را تأیید کرد تا هویت رسمی شهروندان «افغان» شود.

حالا اگر شناسنامه‌های الکترونیکی براساس این قانون منتشر شود، واژه‌ی «افغان» به‌عنوان «ملیت» شهروندان به‌رسمیت شناخته خواهد شد که با هویت شناسنامه‌ای گذشته آن‌ها متفاوت خواهد بود. در گذشته عمدتاً هویت فردی شهروندان در چهارچوب مفهوم «تابعیت» مورد توجه بود که بیش‌تر جنبه حقوقی داشت. اما با به‌رسمیت شناختن واژه‌ی افغان به‌عنوان هویت شناسنامه‌ای شهروندان، هویت آن‌ها بار فرهنگی و سیاسی پیدا خواهد کرد.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- ایوب آروین، بحث هویت در افغانستان؛ افغان هویت ملی می‌شود؟، وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی: چهارشنبه ۳ ژانویه ٢٠۱۸ - ۱۳ دی ۱٣۹٦


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

وب‌‌سایت بی‌بی‌سی