جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۷ مهر ۱, یکشنبه

چطور جیمی کارتر و من مجاهدین را ساختیم

از: JEFFREY ST. CLAIR - ALEXANDER COCKBURN

برژینسکی پدر معنوی جهاد

چطور جیمی کارتر و من مجاهدین را ساختیم‬‎


فهرست مندرجات

.



زبیگنیف برژینسکی

زبیگنیو برژینسکی که در میان دوستان و همکارانش به «زیگ» معروف بود، در دهه‌ی ۸۰ میلادی، در کنار مجاهدین افغان قرار گرفت. تجهیز نیروهای افغان علیه شوروی سابق برای خارج کردن این کشور از افغانستان را می‌توان از جمله مهم‌ترین فعالیت‌های وی در این دوره‌ی ۴ ساله برشمرد.

زیبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی امریکا در ریاست‌جمهوری جیمی کارتر، در کنار چارلی ولسن (سناتور امریکایی) و چند تن دیگر از چهره‌های سیاسی این کشور، در دهه‌ی هشتاد از مدافعان آشکار کمک دولت امریکا به تنظیم‌های بنیادگرای اخوانی دست‌پروده‌ی سی‌آی‌ای و آی‌اس‌آی به‌شمار می‌رفت. در این مصاحبه، برای اولین‌بار یک مقام رسمی امریکا با صراحت اظهار می‌دارد که بنیادگرایان افغان را در برابر شوروی و رژیم دست‌نشانده‌ای آن‌ها در افغانستان (حاکمیت حزب دموکراتیک خلق) حمایت می‌نمودند و به‌طور عمدی خواهان کشانیدن پای نیروی‌های اشغالگر روسی به داخل افغانستان بودند تا انتقام شکست پرافتضاح خود در ویتنام را بگیرند. البته جان‌باختن یک‌ونیم میلیون افغان و فجایعی که تا امروز ادامه دارند، برای آنان ارزشی نداشت، چون هدف واژگونی رقیب و تثبیت موقعیت آمریکا به‌عنوان یگانه ابرقدرت جهان بود.

پیکار خودجوش مردم افغانستان علیه اشغالگران روسی و حکومت دست‌نشانده‌ای آن‌ها، یک جنگ عادلانه بود، اما آمریکا و غرب به‌کمک دولت‌های ارتجاعی پاکستان و ایران و عربستان، از همان ابتدا با حمایت بی‌دریغ خود از باندهای خودفروخته‌ی اخوانی و بنیادگرا که لگام آنان را به‌دست داشتند، این مبارزه را از هدف اصلی آن منحرف ساخته از پشت خنجر زدند. به‌همین دلیل، مردم افغانستان به‌رغم دادن قربانی‌های فراوان به‌جای رسیدن به آزادی و بهروزی و عدالت، به چنگال تروریسم و تحجر و جهالت افتاده و به‌جای اشغالگران روسی، کشور افغانستان در چنگال خونین آمریکا - تا زمان نامشخص - اسیر گردیده است.

آن‌چه در زیر می‌آید، گفت‌وگوی برژنسکی با «Bill Blum» در مجله‌ی فرانسوی «بیننده‌ی نوین» است، که زیر عنوان «چطور جیمی کارتر و من مجاهدین را ساختیم» (How Jimmy Carter and I Started the Mujahideen)، در نشریه‌ی انترنیتی «مشت متقابل» (CounterPunch)، ۱۵ جنوری ۱۹۹۸ باز نشر شده است و ترجمه‌ی دری آن توسط سمیر، در سایت حزب همبستگی افغانستان به چاپ رسیده است. در یادداشت سایت آمده است: «مجله‌ی مذکور در دو نسخه‌ی متفاوت چاپ شده است. نسخه‌ی ارسال‌شده به آمریکا کوتاه‌تر از نسخه‌ی فرانسوی آن است و این مصاحبه برژینسکی از آن حذف شده است».

◼ پرسش: رابرت گیتس، رییس پیشین سی‌آی‌ای، در کتاب سرگذشت خود [«از میان سایه‌ها»] اظهار می‌دارد که سازمان‌های استخباراتی امریکا کمک‌های‌شان به مجاهدین افغانستان را شش‌ماه قبل از مداخله شوروی آغاز کردند. در این‌زمان، شما مشاور امنیت ملی رییس‌جمهور کارتر بودید. بنابر این، شما نقشی در این عرصه ایفا نمودید. آیا این درست است؟
□ برژینسکی: بلی. براساس نسخه‌ی رسمی تاریخ، کمک‌های سی‌آی‌ای به مجاهدین در ۱۹۸۰ شروع شد، یعنی پس از اشغال افغانستان توسط قشون شوروی در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹. ولی حقیقت که تا به‌حال مخفی نگه‌داشته شده، کاملاً چیز دیگری است: در واقع، در ۳ جولای ۱۹۷۹ رییس‌جمهور کارتر اولین رهنمود کمک پنهان به مخالفان رژیم کابل طرفدار شوروی را امضا کرد. درست در همان روز یادداشتی به رییس‌جمهور نوشتم و شرح دادم که به‌نظر من کمک مذکور، شوروی را به مداخله نظامی وا خواهد داشت.
◼ پرسش: باوجود خطر، شما مبلغ این اقدام سری بودید. گویا این که خود شما میل ورود شوروی به جنگ را داشتید و چنین به‌نظر می‌رسد که باعث برافروختن آن شدید؟
□ برژینسکی: به‌کلی این‌طور نیست. ما بر روس‌ها جهت مداخله فشار نیاوردیم، ولی به‌طور آگاهانه احتمال این کار را افزایش دادیم.
◼ پرسش: زمانی‌که شوروی‌ها مداخله‌شان را با این دفاعیه توجیه می‌کردند که قصدشان جنگیدن علیه دخالت مخفی امریکایی‌ها در افغانستان است، کسی حرف‌های آنان را باور نمی‌کرد. هرچند، مبنایی برای این واقعیت وجود داشته است. امروز، هیچ از این کار پشیمان نیستید؟
□ برژینسکی: پشیمان از چه؟ این که عملیات مخفی یک نظر عالی بود. تاثیرش این بود که روس‌ها را به تلک افغان کشاند و شما از من می‌خواهید که پشیمان باشم؟ روزی که شوروی‌ها رسماً از مرز عبور کردند، به رییس‌جمهور کارتر نوشتم: اکنون فرصت آن را داریم که به اتحاد جماهیر شوروی جواب جنگ ویتنام‌شان را بدهیم. در حقیقت، برای ۱۰ سال مسکو جنگی را پیش‌ برد که حمایت دولت را نداشت، نبردی که باعث تضعیف روحیه‌ی آنان شده و در فرجام منجر به شکست امپراتوری شوروی گردید.
◼ پرسش: و هیچ پشیمان از حمایت بنیادگرای اسلامی نیستید، شما اسلحه و اطلاعات را در خدمت تروریستان آتی گذاشتید؟
□ برژینسکی: برای تاریخ جهان چه چیز اهمیت دارد؟ طالبان یا سقوط امپراتوری شوروی؟ عده‌ای از مسلمانان تحریک‌شده یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟
◼ پرسش: یک عده مسلمانان تحریک‌شده؟ ولی گفته می‌شود و تکرار هم می‌گردد: امروز بنیادگرایی اسلامی تهدیدی برای جهان تلقی می‌گردد؟
□ برژینسکی: یک حرف پوچ! گفته می‌شود که غرب یک سیاست جهانی در برابر اسلام داشت. این احمقانه است. هیچ اسلام سرتاسری وجود ندارد. به‌سوی اسلام از دید منطق بنگرید، بدون عوامفریبی و احساسات. اسلام یک دین پیشتاز جهان است با یک‌ونیم میلیارد پیرو. لیکن چه‌چیز مشترک در میان بنیادگرایی عربستان سعودی، مراکش میانه‌رو، پاکستان نظامی‌گرا، مصر متمایل به غرب یا سیکولاریزم آسیای میانه وجود دارد. نه هیچ‌چیز بیش‌تر از نکته‌ای که کشورهای عیسوی را متحد می‌سازد.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- چطور جیمی کارتر و من مجاهدین را ساختیم، مصاحبه‌ی برژنسکی با مجله فرانسوی «بیننده‌ی نوین»، ترجمه‌ی سمیر، از نشریه انترنیتی «کاونتر پنچ – مشت متقابل»، ۱۵ جنوری ۱۹۹۸


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت حزب همبستگی افغانستان، برگرفته‌ از: نشریه‌ی انترنیتی «کاونتر پنچ – مشت متقابل» (CounterPunch)، ۱۵ جنوری ۱۹۹۸