جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۷ آذر ۱۸, یکشنبه

سینمای افغانستان

از: مهدیزاده کابلی

سینمای افغانستان


فهرست مندرجات

.



هنر هفتم در افغانستان

فقیرنبی، بازيگر خوش سيمای دهه‌‌های پنجاه و شصت خورشیدی افغانستان است، که نخستين نقش‌اش را در فيلم «سیاه‌مو و جلالی» به کارگردانی عباس شبان بازی کرد و فیلم «اختر مسخره» او، به کارگردانی انجنیر لطیف، که فیلم‌نامه‌ی آن کار نویسندگی رهنورد زریاب بود، جزو شاهکارهای تاريخ سینمای افغانستان به‌شمار می‌آید.

سینما که در جهان، در سال ۱۸۹۵ ظهور کرد و رفته رفته به هنر قرن بیستم تبدیل شد، در افغانستان با فراز و نشیب‌های فراوان روبه‌رو گردید. گفته می‌شود، نخستین پروژکتور توسط وایسرای هند بریتانیا به امیر حبیب‌الله‌خان، شاه افغانستان، در سال‌های ۱۹۱۴ یا ۱۹۱۵ میلادی، هدیه داده شد. در واقع، پیشینه‌ی سینما در افغانستان، به نمایش فیلم - به‌طور اختصاصی - به قصر او باز می‌گردد. اما نمایش عمومی فیلم به‌سال ۱۳۰۲ خورشیدی (۱۹٢٣ میلادی)، به‌همت شاه امان‌الله، پسر او میسر شد.

اسناد رسمی نشان می‌دهد که شاه امان‌الله، پروژکتور سینمایی را با خودش از سفر اروپا در سال ۱۹۲۸ وارد افغانستان کرد. در این سال، اولین فیلم در پغمان در میان عموم مردم برای نخستین‌بار اکران شد. سینما جادوی مرموز تصاویری زنده‌ای بود که روی پرده پدیدار می‌شد، و مردم را مسحور می‌کرد. هرچند مردم از این پدیده‌‌ی نو به‌خوبی استقبال کردند، اما تعصب و فشار ملایان سبب شد که درهای سینما سال‌ها بسته بماند تا این‌که در سال ۱۳۱۲ سینماها دوباره باز شد. اما این پایان کار نبود. با به‌قدرت رسیدن مجاهدین در کابل در سال ۱۳۷۱، نه‌تنها شهر کابل ویران شد و حدود ۶۵ هزار انسان به قتل رسید، بلکه سینماهای بازمانده از ویرانی به انبار کالاها تبدیل شدند و سرانجام مرگ آن‌ها در زمان حاکمیت طالبان فرا رسید.

سینما برای اولین‌بار در اوایل قرن بیستم به افغانستان وارد شد اما با مخالفت‌های ملایان و غفلت حاکمان سیاسی زمینه‌ی خوبی برای رشد آن فراهم نشد. فیلم‌سازی در افغانستان در قرن بیستم نوسانات زیادی داشت و در دهه‌های ۴۰ تا ۶۰ خورشیدی اوج گرفت اما فیلم‌های بسیار کمی با کیفیت بالا در این کشور ساخته شد. سینمای افغانستان در زمان حکومت‌های مجاهدین و طالبان افول کرد و پس از سقوط طالبان و آزاد شدن رسانه‌ها در افغانستان، سینمای افغانستان دوباره شروع به‌کار کرد؛ اما هنوز آن رشد مطلوب را به‌دست نیاورده است.


تاریخ سینما و فیلم‌سازی در افغانستان

داستان ورود نخستین پروژکتور سینما به افغانستان هنوز مشخص نیست؛ بنابر روایاتی نخستین پروژکتور توسط وایسرای هند بریتانیا به امیر حبیب‌الله‌خان در سال‌های ۱۹۱۴ یا ۱۹۱۵ هدیه داده شد.[۱] محمدناصر غرغښت، در کتاب «راهنمای کابل» می‌نویسد:

    اولین سینما در افغانستان به‌نام «میجک لانتین»، در اواخر سلطنت امیر حبیب‌الله‌خان شهید وارد کابل گردید که آن عبارت از نمایش عکس‌های متحرک ذریعه‌ی ماشین مختصر در پرده‌ی سفید بود.[٢]

در حالی که اسناد رسمی نشان می‌دهد که شاه امان‌الله برای اولین‌بار پروژکتور سینمایی را، که «فانوس جادویی» (Magic Lantern) یا «جعبه‌ی جادویی» (Magic box) هم نامیده می‌شد، با خودش از سفر اروپا در سال ۱۹۲۸ وارد افغانستان کرد. به‌هر حال، اگر هر دو روایت پذیرفته شود، نشان از آن است که در زمان امیر حبیب‌‌الله‌خان، نمایش فیلم فقط منحصر به قصر شاه بود؛ اما نمایش عمومی آن، به‌سال ۱۳۰۲ خورشیدی (۱۹٢٣ میلادی)، به‌همت شاه امان‌الله، پسر او میسر شد. در این سال، اولین فیلم در پغمان در میان عموم مردم برای نخستین‌بار اکران شد. اولین سینمای افغانستان «سینمای کابل» نام داشت. غرغښت می‌افزاید:

    سپس با ترقی سریع‌السیر و روزافزون سینما در دنیا غرب ماشین سینما و اولین فیلم صامت (بی‌صدا) یا صدادار در سال ١٣٠٠ وارد کابل گردیده و در سلامخانه‌ی خاص در معرض نمایش گذاشته شد. بعد سینمای کابل یعنی نخستین سینمای افغانستان تعمیر گردید و سلسله‌ی نمایشات در آن ادامه یافت.

    در پغمان سینمای بهار ساخته شد که در روزها و شب‌های جشن استقلال که در آن‌جا برگذار می‌گردید فیلم‌ها را به‌غرض تفریح مردم به نمایش می‌گذاشت.[٣]

اگرچه در سال ۱۹۲۹ میلادی، تولید نخستین فیلم ناطق در صنعت سینما تحول شگرف پدید آورد. اما هنوز بر روی پرده‌ی سینمای کابل، فیلم‌های صامت به‌نمایش گذاشته می‌شد. در کتاب «رهنمای کابل» آمده است:

    در سینمای کابل به‌طور عموم نمایش فیلم ادامه داشت، ولی چون قدم‌های اولی بود و ساینس و تخنیک (فن‌آوری) به‌سطح کنونی ارتقا و پیشرفت نکرده بود به این ملحوظ نقایض و کمبودی‌های فراوانی در فیلم‌ها و سینماهای آن‌زمان وجود داشت که از آن‌جمله یکی هم صامت یا بی‌صدا بودن فیلم‌ها بود. در سینمای کابل این خلا را به‌وسیله‌ی یک روند پُر نموده بودند. به این معنی که استاد غلام‌حسین [پدر استاد سرآهنگ] که یگانه پیانونواز آن‌وقت بود، در هنگام نمایش فیلم به‌عقب پیانو قرار می‌گرفت و شروع می‌کرد به نواختن و با این کارش فیلم‌ها را از حالت صامت بودن نجات می‌داد. این کار در ایجاد علاقه‌ی مردم و ازدیاد کیفیت هنری فیلم‌ها نقش مفید به‌جا گذاشته و آن‌ها را مؤثر، جالب و گیرنده (جذاب) می‌ساخت.[۴]

سینمای کابل در اواخر سلطنت شاه امان‌الله آتش گرفت و زیر فشار ملایان، این سینما، بین سال‌های ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ خورشیدی، کاملاً بسته شد و پس از کشته‌شدن امیر حبیب‌الله کلکانی، نادر شاه، هم‌چنان سیاست روحانیون را پیش گرفته و سینمای کابل تا پاپان حکومت وی بسته ماند. غرغښت می‌نویسد:

    این وضع هم‌چنان ادامه داشت تا تعمیر سینمای کابل طمعه‌ی حریق شد و این اتفاق ناگوار مقارن پیش از انقلاب بود که به‌سبب این حادثه، مدتی نمایش سینما با رکود مواجه شد. ولی نظر به احتیاج معنوی مردم به این دستگاه، بعد از مدت چند سال دوباره اعمار گردید و بار دیگر به فعالیت آغاز کرد. با صراحت میتوان گفت که این سینما تقریباَ مدت بیست سال در خدمت عرفانی و تفریحی مردم شهر کابل بوده و آغاز نمایش فیلم‌های غیرصامت و صدادار هم در پرده‌ی همین سینما برای مردم عرضه و پیشکش شده است.

    با توسعه‌یافتن شهر و پیشرفت و هم‌چنان میسر گردیدن وسایل مدنی در همه شئون اجتماعی مملکت، در تعداد سینماهای شهر کابل نیز افزوده شد و عمارات متعدد سینما ساخته شده و به نمایش فیلم‌های ناطق، رنگی و سینماسکوپ (پرده‌های پهن) پرداختند که بدین ‌ترتیب، زمینه‌ی تفریح و سرگرمی مردم کابل را فراهم نمودند.[۵]


سینماهای افغانستان



[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی به رشته‌ی تحریر درآمده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- سینمای افغانستان، ویکی‌پدیا فارسی، دانشنامه‌ی آزاد.
[٢]- غرغښت، محمدناصر، رهنمای کابل، ص ۱۶۵.
[٣]- همان، ص ۱۶۵.
[۴]- همان، ص ۱۶۵.
[۵]- همان، ص ۱۶۶.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

غرغښت، محمدناصر، رهنمای کابل، کابل: مطبعه‌ی دولتی، سنبله ۱۳۴۵.