جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۷ مهر ۳, چهارشنبه

گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله "احمدعلی کهزاد"

درود. کاربران عزيز، به صفحه گفت و گو در بارهٔ مقالهٔ "احمدعلی کهزاد" خوش آمديد! لطفاً نظرات خود را با قيد عنوان مقاله به آدرس ايميل من ارسال فرماييد. نظرات شما در اين صفحه درج خواهد شد. سپاس - مهدی خراسانی.

جناب دکتر خراسانی عزيز، اگر مقاله را به شکل زير گسترش بدهيد، به نظر من بهتر خواهد بود:

احمدعلی کهزاد فرزند ميرزا محمدعلی که از تاریخنگاران و باستان‌شناسان برجسته افغانستان است، در ٨ ثور سال ۱٢٨٧ خورشيدی (٢٨ اپريل ۱۹۰۷ م) در شهر کابل زاده شد[۱]. او از مردم چنداول کابل بود[٢] آموزش دورهٔ کودکی را از مكتب خانه سيد عبدالحميد آغا شروع کرد. [در آن زمان، كودكان در مکتب خانه‌ها، ابتداء قواعد بغدادی و تلاوت كلام‌الله مجيد را می‌آموختند و بعد از آن سواد فارسی از پنج گنج آغاز می‌شد و به حافظ و گلستان سعدی، كليله و دمنه، انوار سهيلی و سرانجام، تحريری از كليله و دمنه از ملا ‌حسن واعظ كاشفی پايان می‌يافت.] و دورهٔ دبيرستان را در مکتب استقلال به پايان رسانيد.[٤]

استاد مير حسين‌شاه در مورد دورهٔ تحصيلات احمدعلی کهزاد می‌نويسد:

"احمدعلی كهزاد چنان كه بعدها از آثار او آشکار می‌شود، بطور حتم زبان عربی را در مدارس تعليم ديده و از ادبيات آن زبان بهره‌ی فراوان برده بود...

احمدعلی قسمتی از آموزش ابتدايی‌اش را در مکتب خافی‌ها و پس از آن در مکتب اتحاد گذرانيد و سپس در دوره‌ی‌ متوسطه حبيبيه يكی دو سال درس خواند. اما مهم‌ترين دوره‌ی تحصيل وی در دوره‌ی عالی (اعدادی) در ليسه استقلال بود."[۵]

آقای کهزاد، کار در دارالتحریر (دبیرخانه) شاهی را (در سال ۱۳۱۰ خورشيدی) آغاز کرد و از آن پس (در سال ۱۳۱٢ خورشيدی[۶])، به عنوان سکرتر به سفارت افغانستان در ایتالیا اعزام شد. استاد مير حسين شاه در دربارهٔ آغاز به کار او می‌نويسد:

"احمدعلی، در مکتب استقلال، با استادان فرانسوی و زبان فرانسه آشنا شد و اين زبان را به خوبی آموخت و از ادب آن بهره‌ی فراوان برد و بنا بر همين تسلط وی در زبان و ادبيات فرانسه بود كه بعد از فراغت از تحصيل، توجه دربار به سوی او جلب شد و در دارالتحرير شاهی، شغل مترجمی به او واگذار شد. علاوه بر اين، خصلت‌های پسنديده‌ای او، علت ديگر اين انتخاب بود. او در طول تحصيل از مكتب ابتدايی تا ليسه شاگرد ممتاز بود. زبان فرانسه را روان صحبت می‌كرد و به خوبی می‌نوشت. با زبان انگليسی نيز آشنايی داشت. حسن خلق، برخورد نيكو و آداب درباری را خانواده به او آموخته بود. شغل اداری در دربار، از طرفی او را با رجال سياسی داخلی و خارجی معاشر ساخت و به بصيرت او به آداب و فرهنگ غربی و سياست بين المللی افزود و از سوی ديگر، دربار را به استعداد فراوان و كم نظير او در درك مسايل علمی و فرهنگی و سياسی بيشتر متوجه ساخت. از همين جهت، پس از دو سال، او را برای انجام وظايف سياسی در خارج از كشور مناسب دانستند و به وظيفه سكرتری سفارت كبرای افغانستان در ايتاليا به رم فرستادند."[٧]

کهزاد در دوران اقامتش در ايتاليا، زبان ايتاليايی و مبانی دانش باستان‌شناسی را فراگرفت که در فعاليت بعدی خود از آن فراوان بهره جست. از طرفی هم، آثار بزرگ باستانی ايتاليا تاثير عميق بر وی نهاد و او را بسوی مطالعه و تحقيق در مسايل تاريخ باستانی کشانيد.[٨]

استاد مير حسين شاه می‌نويسد:

"سفارت افغانستان در ايتاليا، در دوره‌ی نه ماه امارت حبيب‌الله كلكانی، سخت صدمه ديده بود و به بازسازی جدی نياز داشت و كهزاد به انجام اين كار همت گماشت. از زبان خودش شنيدم كه سفارت، از دفتر تا بنا، از ته بازسازی شد و به صورت يكی از معتبرترين سفارت خانه‌های افغانستان در جهان درآمد. سكرتر سفارت، در اين وقت، سخنگوی سفير بود. باری، استاد کهزاد همراه با سفير، موسولينی (۱٨٨۳-۱٩٤۵ ميلادی / ۱٢۶٢-۱۳٢٤ خورشيدی)، صدراعظم و رهبر حزب فاشيست ايتاليا را ملاقات کرد و به قول خودش او را مرد بسيار باهوش و جدی يافته بود."[٩]

با آغاز جنگ جهانی دوم، مسئله اقامت شاه امان‌الله در کشور ايتاليا، سبب سردی روابط افغانستان و ايتاليا شد. از اين رو، اعضای سفارت افغانستان، بشمول کهزاد خاک آن کشور را ترک کردند و کهزاد تصميم گرفت تا از طريق ايران (بصورت زمينی) عازم وطن شود و هم دلچسبی داشت تا کتابهای مورد ضرورت و علاقه‌اش را از تهران خريداری کند.[۱۰]

در اين زمان، برادر شاه امان‌الله، سردار عنايت‌الله خان در تهران اقامت داشت. به اين دليل، بر کهزاد اتهام بستند که او رابطه‌ای بين شاه امان‌الله و برادرش برقرار کرده است. بنابراين، به مجردی که از سرحد ايران وارد افغانستان شد، او را بازداشت کردند و وی مدت يکسال را بدون پرسش و جو در زندان سپری کرد.[۱۱]

اما آنچه آقای مير حسين شاه درباره پايان کار استاد کهزاد در سفارت، می‌نويسد، روايت ديگر است که عليرغم شفاف بودن، در مورد اسم و رسم سفير و دليل خصومت شخصی او با استاد کهزاد، مورد تأييد دکتر فريار کهزاد هم است:

چنين به نظر می‌رسد که "سفير نتوانست لياقت، استعداد و كفايت اداری سكرتر را تحمل كند و دورشدن او را از سفارت بر ابقا و ادامه‌ی وظيفه او ترجيح داد. علت آن كاملاً شخصی بود و عودت به توصيه شخص سفير از راه ايران صورت گرفت و بالاخره آن خود دليل جرم شد. به مجرد ورود به سرحد اسلام قلعه، زير نظر بود و چون به گمرك رسيد مستقيما به زندان تحويل داده شد. پس از گذراندن يك سال در زندان آزاد گرديد. همچنان كه غالب آثار معتبر علمی و تاريخی در زندان‌ها نوشته شده است او نيز فرصت را مغتنم شمرده و به تاليف كتاب "تاريخ افغانستان قبل از اسلام" پرداخت[۱٢]."

کهزاد، پس از رهايی از زندان، از وزارت خارجه نيز اخراج گرديد. اما پس از آن، در انجمن ادبی کابل به کار پژوهش تاريخ اشتغال ورزيده و سپس به عنوان سرپرست ریاست موزیم (موزه) کابل، رئیس انجمن تاریخ، مدیر مسئول مجله آریانا و مشاور در وزارت معارف این کشور نيز خدمت کرده است.

احمدعلی کهزاد عضو هيأت باستان‌شناسی افغانی گرديد و با هيأت‌های باستان‌شناسی فرانسوی و ايتاليايی در حفريات باستان‌شناسی افغانستان شرکت فعال داشت.

افزون بر اين، استاد کهزاد، عضو انجمن دايرةالمعارف آريانا و نيز انجمن‌های متعدد علمی بين‌المللی بود كه از آن ميان می‌توان از انجمن جغرافيايی واشنگتن، انجمن شاهی بنگال، انجمن آسيايی فرانسوی شرق اقصی و انجمن روزنامه‌نگاران فرانسه نام برد. او با برخی از موسسات بين‌المللی چون کميسيون يونسکو در افغانستان، موسسه مطالعات اسلامی روم وغيره همکاری داشت و باری هم دانشگاه سوربن پاريس وی را به عنوان استاد بررسی رسالهٔ يکی از کانديدهای درجه دکترا که راجع به افغانستان تحقيق می‌کرد، برگزيد. البته اين انتخاب پس از آن صورت پذيرفت که مقامات فرانسه مدال شواليه را برايش اعطا کردند.[که از سوی دولت فرانسه در ؟؟؟؟ به دريافت نشان شواليه نايل آمد.][۱۳]- مهدیزاده کابلی

جناب استاد کابلی، با سپاس فروان از همکاری شما در مورد گسترش مقاله، آنچه مرقوم فرموديد، با مقاله اصلی ادغام خواهد شد. اما خواهيش است درباره اين مقاله نظرات استاد بزرگوار آقای نبی کهزاد و آقای دکتر فريار کهزاد را نيز جويا شود. - مهدی خراسانی

<برگشت به بالا><باز گشت به مقاله>