ژانگ پنگجون: زندگی نامۀ مختصر
مهارتهای دیپلماتیک ژانگ پنگجون در نیل به توافقهای لازم در جریان تهیۀ اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، به نحوی که برای کشورهای متعدد جهان قابل پذیرش باشد، ضروری بود. ژانگ بعدها اظهار داشت، علی رغم اختلافهای فلسفی و ایدئولوژیک، امکان دستیابی به توافق زیادی موجود بود.
ژانگ پنگجون استاد سازش و توافق بود. این دیپلمات چینی، با اتکا به دانش وسیع خود درمورد فلسفۀ کنفسیوس، در هنگام پیش نویس اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، موفق به برقراری توافق در بحرانی ترین لحظات میشد. بارها توصیههای او بود که ادامۀ پیش نویس این سند را ممکن نمود.
ژانگ در سال ١٨٩٢ در چین متولد شد و از تربیت غربی و چینی برخوردار گردید. او دورۀ تحصیلات راهنمایی و دبیرستان خود را در چین گذراند و در سال ١٩١٠ به ایالات متحده سفر کرد و به دانشگاه کلارک در ورچستر، واقع در ماساچوست وارد شد. او تحصیلات خود را در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک ادامه داد و موفق به کسب دو مدرک کارشناسی ارشد در سال ١٩١٥ گردید – یکی در رشتۀ تحصیلات تکمیلی، و دیگری در آموزش و پرورش. در بازگشت خود به چین، در مدرسۀ راهنمایی نانکای به تدریس پرداخت و در عین حال ریاست مدرسه را نیز به عهده گرفت. ژانگ در راه اندازی دانشگاه نانکای که یک مؤسسۀ آموزشی خصوصی بود به برادرش کمک کرد.
ژانگ برای دریافت مدرک دکترای خود از دانشگاه کلمبیا، سفر کوتاهی به ایالات متحده کرد، و بعد دوباره به چین بازگشت وبه کار خود به عنوان مدیرو مدرس ادامه داد. او استاد فلسفه بود، مدیر موقت دانشگاه نانکای، و نیز استاد مدعو در دانشگاه شیکاگو، مؤسسۀ هنر شیکاگو، دانشگاههاوایی، دانشگاه کیمبریج، و کلمبیا.
ژانگ نویسنده ونمایشنامه نویس فعالی نیز بود. دو نمایشنامۀ او در شهر نیویورک به روی صحنه رفته است، و علاوه بر کارگردانی نمایشنامههایی در چین و خارج از چین، در طول عمر خود به ترجمۀ نمایشنامههایی از زبان انگلیسی به زبان چینی نیز پرداخته است.
ژانگ که ذاتا یک مربی بود، وارد امور مربوط به روابط خارجی گشت. فعالیت دیپلماتیک او، قبل از این که موجب سفرش به ایالات متحده شود، او را به ترکیه، شیلی، و انگلستان برده بود. در آمریکا سرپرستی هیئت نمایندگی چین در شورای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل به او سپرده شد.
او بعدا معاون کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل شد. ژانگ عقیده داشت که همۀ کشورها باید با کنار گذاشتن تفاوتهای میان خود، در مورد مسئلۀ حقوق بشر متحد شده و هدف یکسانی را دنبال کنند. ژانک طی یک سخنرانی در یونسکو اظهار داشت، "این که حقوق بشر در قوانین اساسی ٣٥ تا ٤٠ کشور مطرح گردیده، نشانگر اتفاق نظر موجود میان این کشورها علی رغم اختلافات فلسفی و فکری آنها است."
ژانگ بارها و با موفقیت در هنگام بروز اختلاف نظر در جریان پیش نویس اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، میانجیگری کرده بود. او بارها کمیسیون را از بن بست نجات داده بود. جانهامفری، اولین مدیر بخش حقوق بشر سازمان ملل گفته بود، او در هنر برقرای سازش استاد بود، و با نقل قول از کنفسیوس، کاری میکرد که کمیسیون در موقعیت پیچیده، از بن بست بیرون آید.
یکی از نمونههای آن، مسئلۀ به اجرا درآوردن اعلامیۀ جهانی حقوق بشر بود. آیا این اعلامیه موجب اصلاح منشور سازمان ملل میشد و یا این که آن را ابطال میکرد؟ یا، تصویب اعلامیه از سوی کشورهای عضو، موجب تبدیل آن به قوانین الزامیبین المللی خواهد شد؟ ژانگ پیشنهاد یک مصالحه را داد: کشورهای عضو، در یک فرصت بعدی و به طور جداگانه به تصویب این اعلامیه (که بعدها به عنوان پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی تصویب شد) با جنبههای قانونی الزام آور و روش مناسب اِعمال آن (پروتکل اختیاری پیمان حقوق مدنی و سیاسی) خواهند پرداخت. راه حل پیشنهادی او نه تنها انسجام اعلامیه را حفظ کرد، بلکه استقلال کشورهای عضو را نیز تایید نمود.
ژانگ میگفت، در زمینۀ حقوق بشر، اکثریت مردم را نباید از یاد ببریم. او مایل بود این اعلامیۀ جهانی بازتاب فرهنگهای متعدد و غنی کشورهایی باشد که نمایندگی آنان را به عهده داشت. و معتقد بود که اعلامیه باید در دسترس عموم مردم قرار گیرد. او میگفت، این سندی متعلق به همۀ انسانهااست، نه فقط وکلای حقوقی و دانشمندان.
ژانگ با این افکار و عقاید، نیرویی برای رهبری مباحثات پیرامون اعلامیۀ جهانی حقوق بشر بود. جانهامفری در خاطرات خود نوشته است، او از لحاظ فکری از همۀ اعضای کمیته برتر بود. ژانگ مدیون دانش خود در فلسفۀ کنفسیوس بود. او پیشنهاد کرد رن، "دلسوزی متقابل انسانها نسبت به یک دیگر"، یا رحم وشفقت، در سند گنجانده شود. ژانگ میگفت، باید بر جنبۀ انسانی حقوق بشر تأکید شود. انسان باید به طور دائم از وجود انسانهای دیگری که در جامعه زندگی میکنند، آگاه باشد.
بعد از تصویب اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، مجمع عمومیسازمان ملل رای به توزیع فوری این اعلامیه را داد، به طوری که با استفاده از هر وسیلۀ ممکن، در اختیار همۀ افراد جامعۀ بشری در هر کجا که هستند، قرار بگیرد. اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، متعاقب تصویب شدن، یکی از تنها اسناد تاریخی بود که در سطح وسیعی ترجمه شد. نظر ژانگ در قابلیت دسترسی همگانی به آن، تحقق یافت.
ژانگ در سال ١٩٥٧ دیده از جهان فروبست. او نتوانست شاهد تصویب پیمانهای بعدی حقوق بشر باشد که موجب التزامیشدن اعلامیۀ جهانی میشد، و بخشی از راه حل پیشنهادی او برای به اجرا درآوردن حقوق بشر در سراسر جهان بود.[*]