(جنبش مشروطيت در افغانستان)
استاد محمدانور بسمل پسر ناظر صفر و از خانوادۀ منوران بوده و از جملۀ شاگردان ممتاز مدرسۀ حبيبيه، شخص عالم و اديب و شاعر خوشمشرب روشنفکر به شمار میرفت و از نظر سن هم با استادان جوان مشروطهخواه تفاوت چندانی نداشت، لذا هم از استادان خود درس میآموخت و هم با ايشان رفيق و همکار بود و تقريباً دو سال در مسألۀ مشروطيت اول در شيرپور محبوس ماند و به سبب نفوذ پدرش رها گرديد.
وی عملاً صوفیمشرب بود و در علوم ادبی و اسلامی دستی داشت و شعر ناب بر سبک هندی میسرود و دارای اشعار دلانگيز مخصوصاَ در غزل است. چون ناظر صفر پدرش در سنه ١٣٠٨ ش نائب الحکومۀ قطغن و بدخشان مقرر گرديد، بسمل معاون پدر[١] بود، در سنه ١٣١٠ ش مدير انجمن ادبی در کابل مقرر شد، که در حرکات فکری مخفی مقابل رژيم نادرشاهی دستی داشت و بنابراين به معيت برادر شاعرش محمدابراهيم صفا تا سنه ١٣٢۵ ش در کابل محبوس ماند، چون رها گرديد، مدتی رئيس مرستون (دارالعجزه) و بعد از آن رئيس اداری وزارت ماليه بود، تا که در روز ٣ جدی ١٣۴٠ ش در کابل از جهان رفت.
بسمل و صفا از سرآمدان شاعری سبک هندی در قرن اخير بوده و يک برادر ديگر ايشان اخترجان در دسيسه قرغه برای قتل امانالله خان دست داشت و در همان سال به معيت پنچ تن ديگر اعدام گرديد. مولوی محمدحسين مینويسد:
- "چون امانالله خان، جمعيت مشروطهخواهان را به نام اصلاحطلبان خطاب میکرد، بنابراين همۀ ما را رهايی داد، ولی محمدانور بسمل را با وجودی که دوست و همفکر خود میدانست، به سبب جرم برادرش اختر جان محبوس نگهداشت، تا که بالاخره به يادآوری مولوی محمدحسين رها شد."[٢]
يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برگرفته از کتاب جنبش مشروطيت در افغانستان است که پینوشتهای آن توسط مهدیزاده کابلی در بنياد دانشنامۀ آريانا نگاشته شده است.
پینوشتها
[٢]- همانجا، ص ٦٧؛ برگرفته از: محمدحسين، انقلاب افغانستان، ص ٢٢٩
جُستارهای وابسته
منابع