جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ خرداد ۲۴, یکشنبه

واپسین روزهای دکتور نجیب‌الله

واپسین روزهای محمد نجیب‌الله، رییس جمهور افغانستان بین سالهای ۱۹۸۶ – ۱۹۹۲، سبب برانگیختن سوالاتِ زیادی تاکنون می‌شود. همانطوری‌ که وسیعاً معلوم است، نجیب‌الله، بعد از گرفتن کابل توسط مجاهدین در سال ۱۹۹۲، به دفتر نماینده‌گی سازمان ملل متحد در کابل پناه برده بود و مدت چهار سال را الی سال ۱۹۹۶ در آنجا بسر برد. بعد از آنکه نیروهای حکومت برهان‌الدین ربانی شهر را رها کردند، طالبان به دفتر نماینده‌گیِ سازمان ملل متحد رخنه کردند، نجیب‌الله را دستگیر کردند و بزودی وی را به دار آویختند. نکتۀ مبهم و مورد بحث در این ماجرای تراژدی آن بود که، چرا نجیب‌الله ساختمان نماینده‌گی سازمان ملل متحد در کابل را ترک نکرد. روایات بسیارِ گوناگون پیش کشیده شده بود، در آنجمله از قبیل اینکه، رییس جمهور پیشین به مصؤنیت خود مطمین بود، و همچنان به مصؤنیت نماینده‌گی سازمان ملل متحد، و احتمالاً بر این عقیده بود که آنجا پناهگاه قابل اطمینان می‌باشد. همچنان اقدامات حکومت ربانی روشن نبودند. نماینده‌های ایشان در مورد اینکه، آنها اشخاص حاوی پیام را نزد نجیب‌الله فرستاده بودند، مثل اینکه حتی شخصاً وزیر امنیت دولتی، مارشال محمدفهیم نیز فرستاده شده بود، سخن می‌راندند، اما رییس جمهور پیشین از ترک کردن ساختمان سازمان ملل متحد خودداری کرد. در حال حاضر، روایت در مورد اینکه، نجیب‌الله فکر می‌کرد نماینده‌گی سازمان ملل متحد پناهگاه مطمیین می‌باشد، بمراتب متداول شده است.

ولی، اسحق توخی دستیارِ پیشیین نجیب‌الله که تمام مدت این چهار سال را در دفتر نماینده‌گی سازمان ملل متحد یکجا همرای نجیب‌الله بسر برد، و در حال حاضر در یکی از کشورهای غربی زنده‌گی می‌کند، چندی قبل به این ماجرا روشنی انداخت و در بارۀ جزئیات نامعلوم ملاقات نجیب‌الله با نماینده‌های حکومت ربانی در آستانۀ سقوط کابل در سال ۱۹۹۶ مطالب اظهار داشت.

توخی اشاره می‌کند که، گذاشتن کابل از طرف نیروهای حکومتی آنقدر یک اقدام یا عمل غیر مترقبه نبود. به اساس گفته‌ی وی، باشنده‌های کابل شاهد آن بودند که مدتها قبل از آمدنِ طالبان به کابل، بتدریج جنگ‌افزارها، تخنیک زرهی، مهمات، محصولات نفتی و غیره ذخایر از شهرِ کابل خارج شده و به پنجشیر انتقال داده می‌شد، و مقامات رهبری کشور، شامل ربانی و مسعود، در مقرِ خودشان در مرکز شهر بسر نبرده، بلکه در ناحیه‌ی خیرخانه در شمالِ کابل بسرمی‌بردند. بدین معنی که همه چیز بخاطرِ تحویل شهر کابل برای طالبان و بعقب انداختنِ جنگ در وضعیت بمراتب مناسب برای مدافعه آماده گردیده بود.

توخی اظهار داشت، که بتاریخ ۲۶ سپتمبرِ ۱۹۹۶ در حدود ساعت دو بجه‌ی بعد از ظهر چند نفرِ مسلح به نماینده‌گی سازمان ملل متحد آمدند. آنها هیچگونه مکتوب و اسنادِ رسمیی را که هویت آنها را ثابت بسازد ارایه نکردند.

توخی می‌گوید: "من شخصاً همراه با نجیب‌اللهِ، امروز مرحوم، پیش آنها رفتیم. افرادِ مسلح گفتند، که جنرال فهیم ایشان را به دنبالِ نجیب‌الله فرستاده".

نجیب‌الله پاسخ داد، که "وی ایشان را نمی‌شناسد و نمی‌تواند اعتماد کند، هرگاه رهبریِ آنها بسیار زیاد نگران حال وی هستند، در آنصورت خودِ جنرال فهیم شخصاً می‌توانست بیاید و در موردِ این فیصله برایش اطلاع بدهد."

توخی معتقد است، هنگامی که یک هفته قبل از سقوطِ کابل، معاونِ نمایندۀ سازمان ملل متحد شخصاً به کابل آمده بود و از نزدِ آقای ربانی تقاضا نمود که اجازۀ خروج وی را بدهد، نجیب‌الله را می‌توانستند که در آنزمان رها کنند.

بگفته‌ی توخی، رییس جمهور پیشین، معذرت خواست، گفت، که پیشنهادِ آنهارا نمی‌تواند بپذیرد.

توخی معتقد است که در صورتِ پذیرشِ این پیشنهاد، ممکن بود نجیب‌الله در راهِ رفتن به پنجشیر به قتل برسد.

بنظرِ توخی، برهان‌الدین ربانی و احمدشاه مسعود در موردِ امنیت نجیب‌الله مواظبت زیاد نکردند. در طولِ مدت زمانِ پنجسال سازمان ملل متحد و حتی شخصاً سر منشی سازمانِ ملل متحد چندین بار به حکومت ربانی مراجعه کرد که، نجیب‌الله را بگذارند که از کشور خارج شود، اما جوابِ رد و منفی دریافت کردند.

علاوه بر آن، بعد از گرفتنِ کابل در سال ۱۹۹۲، به فرمانِ مسعود، ساختمانِ سازمانِ ملل متحد، جایی که نجیب‌الله، برادرش و توخی با اطفال خود بسر می‌بردند، چندین بار موردِ اصابتِ راکت قرار گرفت. در این رابطه نماینده‌گی سازمانِ ملل متحد کتباً به حکومت مراجعه نمود که از زیرِ آتش گرفتنِ ساختمانِ خودداری کنند.

ولی، توخی مدعی است که گلوله باران ادامه داشت و در آنوقت در عقبِ ساختمان برای پناهنده‌ها پناهگاه اعمار گردید، جایی که آنها الی سال ۱۹۹۶ بسر بردند.

توخی معتقد است، که مسبب اصلی در مرگِ نجیب‌الله احمدشاه مسعود بود. بر اساس این اظهارات مشاهده می‌گردد که، در آستانۀ سپردن کابل در سال ۱۹۹۶، مسعود کارها و وظایفِ زیادی داشت، و نجاتِ نجیب‌الله حتی با اهدافِ سیاسی وی، از قرار معلوم، شاملِ کارهای که از اولویت برخوردار بودند، نبود.

گمان نمی‌رود که مستقیماً با نظریاتِ اسحق توخی در موردِ مقصر بودنِ مسعود در مرگِ نجیب موافقت کرد، اما یک چیزی روشن است، آن اینکه برای مسعود بنزین و مهمات جنگی نسبت به زنده‌گی رییس جمهور پیشین افغانستان نجیب‌الله اهمیتِ زیادیِ داشت.


منبع: ویرخوتوروف، دمیتری، واپسین روزهای دکتور نجیب‌الله، برگردان: ع. ق. فضلی، سايت اينترنتی اصالت، ١۵/٠۵/٢٠٠٦