(فصل اول)
فهرست مندرجات
[↑] ناحيه چيست؟:
جغرافیدانان از ديرباز سطح زمين را به واحدهای جغرافيايی كه در آن پديدهها با هم تجانس و وحدت دارند تقسيم كرده و سپس آنها را مورد مطالعه قرار دادهاند.
عامل تمايز اين واحدهای جغرافيايی، تفاوت مكانها و پديدههای موجود در آنهاست. اين تقسيمبندیها بهمنظور شناخت بهتر و آسانتر و علمیتر كردن مطالعات و تحقيقات دربارهی مكانها صورت میگيرد تا برنامهريزی صحيحتری برای آنها انجام شود. ناحيه بخشی از سطح زمين است كه چهرههای ظاهری مشابه در سراسر آن ويژگی خاصی را بهوجود میآورند، بهطوری كه با بخشهای مجاور متفاوت است. ناحيه يك محدودهی جغرافيايی است كه در آن ميان خصوصيات طبيعي، انسانی، اجتماعی و فرهنگی تجانس يا هماهنگی و وحدت نسبی وجود دارد.
از اين تعاريف چنين برمیآيد كه:
- ١– عامل اصلی در يك ناحيه، وحدت و همگونی نسبی است.
٢– يك ناحيهی جغرافيايی با ناحيه مجاور آن متفاوت است.
جغرافی دانان بر اساس چه معيارهايی ناحيه بندی میكنند؟
وقتی كه يك فضای جغرافيايی را بر اساس ضوابط يا معيارهايی به واحدهای كوچكتر تقسيم میكنيم بهطوری كه هر واحد با واحد مجاور تفاوت داشته باشد، در واقع ناحيهبندی كردهايم. جغرافیدانان برای تعيين حدود يك ناحيه، يك يا چند معيار را بهكار میگيرند و سپس با توجه به اين معيارها، حدود يا مرزهای ناحيه را روی نقشه رسم میكنند. در واقع؛ اينگونه مرزها در سطح زمين وجود ندارند و پيدا كردن آنها روی نقشههای جغرافيای آسانتر از تشخيص آنها در سطح زمين است. اين معيارها ممكن است عوامل طبيعی باشند مثل توپوگرافی، آب و هوا، خاك و پوشش گياهي، ممكن است اين معيارها عوامل انسانی باشند مانند مذهب، زبان و نوع فعاليت اقتصادی ناحيهبندی كاری صرفاً جغرافيايی است و بر اساس طرز تفكر يك جغرافیدان و شيوهی كار او و بهطور اختياری صورت میپذيرد. انتخاب معيار و ملاك برای تعيين حدود يك ناحيه به زمين و فكر جغرافیدان بستگی دارد.
[↑] نواحی طبيعی:
جغرافیدانان برای تقسيمبندی نواحی طبيعی از چند عامل استفاده میكنند كه مهمترين آنها عبارت اند از: آب و هوا، پوشش گياهی و خاك.
الف – آب و هوا: دما و بارش مهمترين عناصر آب و هوايی به شمار میآيند.
دما: دما بر اثر تابش خورشيد بر سطح زمين پديد میآيند. اولين و مهمترين تأثيری كه خورشيد به جو "اتمسفر" میگذارد، گرم كردن هوای اطراف كرهی زمين به مقدار مختلف است.
چون ارتفاع خورشيد در طول روز، سال و مكانهای مختلف فرق میكند، مقدار انرژی دريافتی و در نتيجه دمای هوا در مناطق مختلف متفاوت است. در عرضهای جغرافيايی پايين و نواحی استوايی، نور خورشيد در تمام ايام سال تقريباً به حالت قائم میتابد اما هر قدر به عرضهای جغرافيايی بالاتر نزديكتر میشويم، زاويهی تابش مايلتر میشود.
اين امر موجب پديد آمدن سه ناحيه متفاوت از نظر دما میشود: ناحيه گرم (حارّه)، ناحيه معتدل و ناحيه سرد (قطبی)
بارش: بارش ديگر عنصر مهم آب و هوايی است كه در تقسيمبندی نواحی آب و هوايی از آن استفاده میكنند. در ايران ميزان بارش از مكانی به مكان ديگر، تفاوتهای چشمگيری دارد. علاوه بر آن توزيع فصلی بارندگی نيز در اين كشور يكنواخت نيست. همچنين مقدار بارش روزانه نيز كه شدت بارندگی را نشان میدهد از مكانی به مكان ديگر متفاوت است. مقدار بارش روزانه يا شدت بارندگی از نظر مسائل مربوط به فرسايش خاك و كشاورزی اهميت دارد. در ايران بر اساس ويژگیهای عمدهی بارش از قبيل بارندگی سالانه، توزيع فصلی بارش و بالاترين بارش روزانه در سواحل جنوب و شمال اتفاق میافتد. بر اساس ويژگیهای عمدهی بارش از قبيل بارندگی سالانه، توزيع فصلی بارش و بالاترين بارش روزانهی ايران به شش ناحيهی بارشی تقسيم شده است: ١– ناحيه خزر غربی، ٢– ناحيه خزر شرقی، ٣– ناحيه كردستان، ۴- ناحيه آذربايجان و زاگرس، ۵– ناحيه خراسان شمالی، و ٦– ناحيه داخلی.
[↑] تعيين نواحی آب و هوايی:
اقليمشناسان با استفاده از معيارهای مختلف، نواحی اقليمی جهان را بررسی و تقســيمبندی كـردهاند. يكـی از معروفتـرين اين تقســيمبنـدیها، طبقهبنـدی كوپن (١٩١٨ م) است. اين طبقهبندی بر اساس سه معيار بارش، دما و پوشش گياهی انجام شده است. در طبقهبندی كوپن ابتدا با توجه به عوامل ياد شده پنج گروه آب و هوايی از يك ديگر تفكيك میشوند.
ب – پوشش گياهی و زندگی جانوری: بخش زندهی محيط زمين همان زيست كره (بيوسفر) است كه همهی موجودات زنده – يعنی گياهان، جانوران و انسان را شامل میشود. بخشهای غيرزنده يعنی سنگ كره، آب كره و هوا كره بر يك ديگر تأثير میگذارند و در نتيجه، شرايط زندگی مطلوب را در زيست كره فراهم میآورند. زيست كره از عميقترين نقاط اقيانوسها تا لايههای زيرين جو گسترده شده است. در سطح زمين، زيست كره انواع موجودات را شامل میشود از جانوران ذرهبينی كه در خاك زندگی میكنند تا درختان چوب قرمز كاليفرنيا كه ١١٠ متر ارتفاع دارند. به مجموعهای از موجودات زنده و محيط فيزيكی غير زندهای كه اين موجودات با آن در ارتباط اند، اكوسيستم میگويند. گياهان و جانوران از طريق مبادله ماده و انرژی با هم ارتباط متقابل دارند البته همهی اين فرايندها انرژی مورد نياز خود را از خورشيد به دست میآورند. گياهان سبز توليدكنندگان اصلی و مهمترين بخش زنجيرهی غذايی بهشمار میروند زيرا از طريق عمل فتوسنتز را میسازند و گياهخواران و گوشتخواران بهطور مستقيم و غير مستقيم به آن وابستهاند.
[↑] تعيين نواحی گياهی و جانوری:
تعداد و انواع گونههای گياهی و جانوری از مكانی به مكان ديگر متفاوت است. با توجه به اهميت گياهان و جانوران، جغرافیدانان از ديرباز به تعيين محيطهای اكولوژيكی پرداختهاند. زيست كره (بيوسفر) را به بيومها تقسيم كردهاند. بين آب و هوا و گياهان و جانوران يك ناحيه ارتباطی قوی وجود دارد. مرز بين انواع بيومها تقريبی است برای مثال جنگلهای استوايی در نواحیای كه بارندگی ساليانه بين ٢۵٠٠ تا ۴۵٠٠ ميلی متر و دمای ميانگين بيش از ٢٠ درجه سانتی گراد است میرويند. با افزايش ميزان باران در نواحی استوايی تنوع درختان و ارتفاع آنها بيشتر میشود. هرچه به سمت عرضهای جغرافيايی بالاتر میرويم به موازات كاهش باران، قد درختان كوتاهتر میشود و در حواشی بيابانها به علفزارها و سپس بوتههای خاردار تبديل میشوند.
جانوران نمیتوانند غذا بسازند بههمين دليل به گياهان وابسته اند بنابراين نقاطی كه انبوهترين پوشش گياهی را دارند مانند نواحی استوايی – پرجمعيتترين و پرتنوعترين نواحی جانوری هستند. علاوه بر عامل آب و هوا نوع خاك و ارتفاع نيز در چگونگی پراكندگی گياهان و جانوران در نواحی خاص مؤثرند.
پ – خاك: گياهان علاوه بر آب و انرژی خورشيد به خاك نيازمندند. خاك محصول نهايی هوازدگی و نتيجهی تخريب فيزيكی و شيميايی سنگها و تجمع باقی ماندههای در حال فساد جانوران است. در تشكيل خاك عوامل مختلفی چون سنگ اوليه، اقليم، شيب زمين، زمان تشكيل و زندگی گياهی و جانوری موجود در خاك دخالت دارند. خاك علاوه بر مواد معدنی حاصل از هوازدگی سنگها، دارای مواد آلی است. باقی ماندهی گياهان و اجساد جانوران با گذشت زمان میپوسد و موجب افزايش هوموس خاك میشود. هوموس يا گياخاك به بخش آلی خاك گفته میشود.
[↑] تعيين نواحی خاك:
عوامل تشكيل دهندهی خاك در نواحی مختلف سطح زمين متفاوت اند. بنابراين در نواحی مختلف خاكهای گوناگونی از نظر تركيب، رنگ، چسبندگی و ساير موارد پديد آمده است. برای تعيين نواحی خاك، میتوان روشها و معيارهای مختلفی را به كار گرفت و مثلاً خاكها را بر حسب قابليت كشاورزی، محل تشكيل و تركيب شيميايی دستهبندی كرد.
[↑] خاكهای نواحی قطبی و نيمه سردسير:
در نواحی جنب قطبی شمال كانادا، اروپا و آسيا پوشش گياهی عمدتاً از نوع جنگلهای مخروطی است. در اين نواحی پوشش گياهی علف كمتر ديده میشود. بهعلت يخبندان شديد و كند شدن عمل تجزيه، خاك اين مناطق از نظر هوموس در تركيبات كربنی فقير است. معروفترين خاك اين ناحيه پودزول نام دارد.
[↑] خاكهای نواحی معتدل:
در اين نواحی به علت بارش نسبتاً كافی، گياهان زيادی رشد میكنند. خاك نواحی معتدل حاصلخيز است. از بهترين انواع خاك اين نواحی میتوان از چرنوزيوم نام دارد.
[↑] خاكهای نواحی مرطوب استوايی:
در اين ناحيه پوشش گياهی انبوه و متنوع است اما در اثر بارش فراوان باران كانیها و هوموس خاك شسته میشود و خاك فقير میگردد. خاك اين ناحيه لاتريك نام دارد و به رنگ زرد يا قرمز است.
[↑] خاكهای نواحی بيابانی:
اين خاكها در نواحی خشك كم گياه يا فاقد گياه تشكيل میشوند و هرچند كانیهای فراوان دارند اما از نظر مواد آلی فقير نه مانند سيروزوم.[۱]
[↑] جُستارهای وابسته
[↑] منابع
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>