جغرافیا
فهرست مندرجات
- واژهشناسی
- تعریف علم جغرافیا
- تاریخچهٔ جغرافیا
- فلسفه علم جغرافیا
- نظريات دانشمندان
- شاخههای دانش جغرافیا
- فنون و روشهای کاربردی
- جغرافیدانان سرشناس
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[علوم پایه] [جهان]
جُغرافیا، جُغرافی یا گیتاشِناسی (به انگلیسی: Geography؛ به آلمانی: Geographie) دانشی است که درباره سطح زمین و پدیدههای طبیعی، آب و هوا، روئیدنیها، خاک، فراوردهها و مانند آن و پراکندگی آنها بر روی زمین و روابط آنها با انسان گفتگو میکند. به بیانی دیگر، در حقیقت مطالعهٔ روابط بین جوامع متشکل انسانی و محیط زندگی آنهاست. هر یک از موارد مورد بررسی این دانش، رشتهٔ ویژهای را پدید میآورد مانند زمینشناسی، هواشناسی، ستارهشناسی، مردمشناسی، زیستشناسی و جز اینها.[۱]
▲ | واژهشناسی |
---|
«جغرافیا» واژۀ عربیشدهیی «ژئوگرافیا»، برگرفته از واژۀ یونانی «γεωγραφία» (geographia)، است که معنای واژهبهواژه آن «گیتینگاری» است[٢]. در فرهنگ فارسی معین آمده: «جغرافیا یا جغرافی علمی است که از احوال زمین و اوضاع طبیعی، سیاسی و اقتصادی آن بحث میکند و آن شامل اقسامی است.»[٣] و در فرهنگ فارسی عمید آمده است: «جغرافی (در فارسی برگرفته از واژۀ فرانسوی) یا جغرافیا علمی است که در خصوص احوال کرۀ زمین و اوضاع طبیعی و سیاسی کشورها و چگونگی زندگی اقوام و ملل و سایر موجودات روی زمین بحث میکند و بر چند قسم است: جغرافیای طبیعی، جغرافیای سیاسی، جغرافیای اقتصادی و جغرافیای انسانی.»[۴]
▲ | تعریف علم جغرافیا |
---|
هرچند تاکنون تعریف جامع و بدون نقصی در مورد علم جغرافيا ارائه نشده است و مكتبهای مختلف تعاريف متفاوتی از اين علم پيشنهاد كردهاند که هر تعريف بر مبنای يك استناد علمی استوار است. اما از مجموعۀ تعاريف چنين استنباط میشود:
- «جغرافيا آن بخش از دانش بشری است كه از مشخصات مناطق و نواحی مختلف زمين و پراكندگی پديدههای گوناگون سطح زمين اعم از طبيعی و انسـانی و بالاخره از روابط انسـان و محيط كه خود باعث بوجود آمدن پديدههای انسـانی اســت و نيـز از روابط متقابل اين پديـدهها گفتـگو میكند.»[٣]
جغرافیا در مفهوم علمی و امروزین خود، علم مکان و فضا است و موضوع آن پدیدههای طبیعی و انسانی است که جهان و مکانهای متنوع آن را بوجود میآورد.
مسئله محوری جغرافیا شناخت عوامل طبیعی، فرهنگی و فیزیکی موثر در مکانها و فضاهای زیست و زندگی بر روی کره زمین است و وظیفه جغرافیدان تشریح، تحلیل و تفسیر الگوهای متغیر مکانی فضایی است: بنابراین دانش جغرافیا از یکسو بهتوصیف، بررسی تجزیه و تحلیل پدیدههای مختلف محیط طبیعی در عرصههای گوناگون آب و خاک و اقلیم و محیط زیست و نیز نحوه پراکندگی سازمانبندیهای اجتماعی و فعالیتهای اقتصادی و پیامدهای حاصل از کنشهای متقابل جوامع انسانی با محیط زیست میپردازد و از سوی دیگر میکوشد تا با شناخت علمی که نسبت به قانونمندیهای محیط طبیعی و جریانهای اجتماعی پیدا میکند، نقشی فعال در کاهش و یا از میان بردن ناهماهنگیهای فضایی و آفرینش چشماندازهای فرهنگی بر عهده گیرد.[۴]
هدف:
با تکیه بر جنبههای علمی – کاربردی جغرافیا و اهمیتی که امروزه این علم در شناخت محیط زندگی انسان و راهگشایی و حل بسیاری از مسائل و مشکلات یافته است، هدف اصلی از آموزش جغرافیای طبیعی در گرایشهای اقلیم و ژئومورفولوژی، آموزش صحیح مبانی، روشها و تکنیکهای لازم برای شناخت محیط طبیعی، مدیریت و بهرهگیری عقلایی از توانهای طبیعی محیط است و هدف محوری از آموزش جغرافیای انسانی در گرایشهای لازم برای شناخت حوزههای زیست و معیشتهای انسانی اعم از کوچنشینی، روستانشینی و شهرنشینی و آشنایی با روشهای تحلیل و برنامهریزی بهمنظور همیاری در حل مشکلات این جوامع میباشد.[*] بنابراین، هدف اصلی آموزش جغرافیا بایستی شناخت جامع محیط و ارائه روشهای حفاظت و بهرهبرداری منطقی از آن باشد.
▲ | تاریخچهٔ جغرافیا |
---|
اولين مطالعات حقيقی جغرافيايی بيش از چهار هزار سال پيش انجام گرفتهاند. هدف اصلی اين بررسیهای اوليه نقشهبرداری از سيماهای سطح زمين و مکانهای مشاهده شده به عنوان سفرهای اکتشافی به سرزمينهای جديد بود. در اين زمان چينیها، مصریها و تمدن فينيقيه آغازگرهای کشف سرزمينها و فضاهای درون و بيرون سرزمين خودشان بودند. اولين مدارک چنين اکتشافاتی از اکتشافات باستانشناسی نقشههای تابلويی رسی Babylonian به دست آمد که به تاريخ ٢٣٠٠ قبل از ميلاد باز میگردد (Physical geography,2004).
در طول قرن دوم ميلادی ،Potolemy (تقريباً ١٠٠ تا ١٧٨ سال بعد از ميلاد مسيح)، تعدادی از بخشهای مهم در ارتباط با جغرافی را تهيه کرد. انتشاراتPotolemy، تحت عنوان "Geographike hyphegesis" يا "راهنمايی برای جغرافی"، تاليف و خلاصهای از بيشتر اطلاعات مهم يونانی شامل ايجاد سه روش مختلف برای تصويرسازی سطح زمين بر روی نقشه، محاسبهی مکانهای هماهنگ برای تعدادی هشت هزار مکان روی زمين، و تکامل مفهوم طول و عرض جغرافيايی میباشد (شکل ١).[*]
در دورهی رنسانس (۱۴٠٠ تا ۱٦٠٠ سال بعد از ميلاد مسيح) تعدادی از سياحان توسط ايالات ملی مختلفی در اروپا برای اکتشافات جغرافيايی ماموريت يافتند. هدف بيشتر اين سفرهای دريايی پول بود زيرا پتانسيل تجاری به منابع کشف شده باز میگشت. همچنين سفرهای دريايی مجالی برای تحقيقات و اکتشافات علمی ايجاد میکرد. اين سفرهای دريايی همچنين اطلاعات زيادی را به آگاهیهای جغرافيايی اضافه میکردند (شکل ٢). کاشفان مهم اين دوره عبارتند از: کريستف کلمب، وسکو د گاما، فردينال ماژلان، جاکوئيز کارتير، سر مارتين فروبيشر، سر فرانسيس دارک، جان و سباستين کابوت، و جان ديويس (Physical geography,2004).
امروزه دانش جغرافی به پيشرفتهای زيادی دست يافته است و خود بهشاخههای متعدد تقسيم میگردد.
▲ | فلسفه علم جغرافیا |
---|
▲ | نظريات دانشمندان |
---|
▲ | شاخههای دانش جغرافیا |
---|
▲ | جغرافيای طبيعی (Natural geography) |
جغرافیای طبیعی عبارت است از مطالعهٔ جغرافیایی از چهرههای طبیعی سیارهٔ زمین. این رشته از جغرافیا به تجزیه و تحلیل و سنجش پراکندگی اشکال زمین، آب و هوا، خاکها، گیاهان، حیوانات و سایر پدیدههای طبیعی میپردازد.
جغرافیای طبیعی علمی است که محیط طبیعی و تأثیر عوامل و عناصر محیطی بر زندگی و فعالیت انسان را مطالعه میکند، این علم در مقطع کارشناسی دارای دو گرایش ژئومورفولوژی و اقلیم (آب و هواشناسی) است.
در گرایش ژئومورفولوژی بهبررسی و شناسایی اشکال ناهمواریهای پوستهی زمین، تحلیل عوامل درونی و بیرونی بوجود آورندهی این اشکال، نحوهی تحول و تکامل آنها در طول زمان و ارزیابی نقش آن در زندگی و فعالیتهای انسان میپردازد.
ژئومورفولوژی بیشتر به پدیدههای سطح زمین توجه دارد و ریخت یا چهره زمین را مطالعه میکند. بههمین دلیل این علم ارتباط نزدیکی با زمینشناسی دارد و تحت تاثیر یافتههای علم زمینشناسی است. چرا که ریخت یا شکل ظاهری زمین، تبلور اتفاقات درون زمین میباشد. البته زمینشناسی بیشتر به اعماق و لایههای درونی زمین میپردازد اما ژئومورفولوژی فرآیندهای بیرونی یا سطحی زمین را مطالعه میکند.
در گرایش اقلیم (آب و هواشناسی) به شناسایی فرآیندهای حاکم بر نحوهی فعالیت عناصر سازندهی آب و هوای محیط اطراف و همچنین فرآیندهای حاکم در داخل جو از جمله انرژی و توزیع آن در سطح سیارهی زمین، حرکات جو و قانونمندیهای حاکم بر این حرکات و تأثیر این فعالیتها بر روی زیست و فعالیت انسانها، جانداران و محیط بیجان میپردازند.
این گرایش بیشتر مسائل آب و هوا و تاثیر عناصر و عوالم اقلیمی در فعالیت انسان و مسائل بهرهبرداری از زمین مثل کشاورزی مطرح میشود.
▲ | جغرافيای انسانی (Human geography) |
جغرافیای انسانی رابطه متقابل انسان و عوامل جغرافیایی را مورد بررسی قرار میدهد. به سخن ديگر، در این رشته، اثراتی که محیط بر جامعه انسانی و انسان برجای میگذارد و نیز متقابلاً اثراتی که انسان بهکمک تکنیک (فنآوری) بر محیط زندگی خود وارد میکند، مورد مطالعه و تحقیق قرار میگیرد.[*]
▲ | جغرافيای تاريخی (Historical Geography) |
يكی از بنيادهای دانش تاريخ، مكان است. هيچ رويداد تاريخی را نمیتوان يافت كه خالی از زمان و مكان باشد. جغرافيای تاريخی، شرح تغييرات عوامل جغرافيايی در طول زمان است كه در آن، تأثير گذشت زمان و مداخله بشر در طبيعت و تأثير محيطهای جغرافيايی در پديدههای تاريخی بررسی میشود.
جامعه انسانی و طبيعت:
هرچه دانش بشر در استفاده بهتر از محيط طبيعی برای بهبود زندگی اجتماعی بيشتر گشته، نقش عوامل محيطی در زندگی او نيز كمرنگتر شده است. گرچه انسان تنها تحت تأثير عوامل طبيعی پيرامون خود نيست. اما انسان از روزگار بسيار دور تحت تأثير محيط طبيعی پيرامون خود بوده و ميان محيط طبيعی و زندگی او همواره تقابل تنگاتنگ وجود داشته است. جوامع كهن بيشتر كوچنشين و برای تهيه منابع غذايی خود و دامهايشان همواره در حال كوچ بودند. اين شكل زندگی ساده، زمينه را برای زندگی خويشاوندی آماده ساخت و در سراسر تاريخ تأثيری بس مهم در تحولات تاريخی گذاشت. با گذشت زمان بهدليل رويارويی با شرايط متفاوت و محيطهای مختلف و منابع جديد، تنوعی در شيوه زندگی انسانها پديد آمد و آن گرايش بهيكجانشينی بود. در طول تاريخ تا روزگار ما جوامع انسانی چندين بار ناگريزی برای رويارويی با دگرگونيهای زيستی طبيعت پيرامون خود، دست به نوآوری زدهاند. بنابراين عوامل طبيعی تأثيری بس مهم در نوآوريهای صنعتی بشر داشتهاند. جوامع واقع در مناطق بيابانی نتوانستهاند فنون كشاورزی گسترده را در سرزمين محل سكونت خود توسعه دهند يا حتی آنان را از ديگران فراگيرند. چگونگی شكلگيری يك سرزمين نيز نقش مؤثری در رابطه با جامعه با ديگران داشته است. در اين زمينه پيوند ميان تاريخ و جغرافيا بيشتر بهچشم میخورد زيرا اين عامل در طور تاريخ مناسبات سياسی ميان حكومتها را شكلی ويژه بخشيده است.
پيوند جغرافيا و تاريخ:
يكی از ابزارهای مورخان برای بازسازی كامل گذشته، بررسی موقعيت و مكان وقوع رويدادها است. بررسی راههای ارتباطی نيز اهميت عمدهای دارند. مورخ با مطالعه راههای ارتباطی گذشته، دلايل شكوه و انحطاط يك مكان يا وقوع يك رويداد را بيان میكند. در گذشته، راه ابريشم يكی از برجستهترين عوامل دگرگونيهای سياسی در بسياری از سلسلههای فرمانروايی بود كه اين راه از قلمرو آنها میگذشت. در دورههای گوناگون، نقش عوامل محيطی و نيز اهميت آن در سرنوشت ملتها بسته بهگستردگی قلمرو يا شكوفايی فرهنگی و تمدنی آنها، متفاوت بوده است.
جغرافيای تاريخی:
جغرافيا دانش روابط و وابستگی بين عوامل محيطی و شكلهای گوناگون زندگی بشر است. عوامل جغرافيايی مانند آب و هوا، وضع زمين يا منطقه سكونت هر قوم يا ملت، نوع راههای يك كشور، مرزهای آن، موقعيت جغرافيايی آن از لحاظ بر سر راههای پررفت و آمد بودن يا در انزوا قرارداشتن، همه و همه بر زندگی ساكنان آن تأثير میگذارند. اين عوامل به تازگی به وجود نيامدهاند، بلكه قدمتی به درازای تاريخ انسان دارند. در بررسی تاريخ همه ملتها میتوان ديد كه چگونه پارهای از سرزمينها به دليل وضع ويژه جغرافيايی خويش، از جنبه نظامی، اقتصادی، مذهبی و همانند آن اهميت يافتهاند. اين پيوند زمينه مشتركی برای دو دانش تاريخ و جغرافيا فراهم میآورد كه در تقسيم بندیهای امروزی بدان جغرافيای تاريخی نام دادهاند. جغرافيای تاريخی، شرح تغييرات عوامل جغرافيايی در طول زمان است كه در آن، تأثير گذشت زمان و مداخله بشر در طبيعت و تأثير محيطهای جغرافيايی در پديدههای تاريخی بررسی میشود. توجه به جغرافيای تاريخی و نقش آن در بررسيهای تاريخی از آنجا ناشی میشود كه دولتهای بزرگ و تمدنهای با شكوه در پی همكاری عواملی عمده پديد آمدهاند. بخشی از اين عوامل موقعيت و فضای آن دولت يا تمدن بودند. فضا عبارت از سرزمينی است كه در حد فاصل ميان مرزها قرار دارد مانند آريانا كه در ميانه رود سند در خاور و دشت لوت در باختر و رود آمو در شمال و دريای عمان در جنوب قرار میگرفت.
مرزها:
مرز در مفهوم تاريخی آن يك پديده زنده بهشمار میرود كه دليل وقوع بسياری از رويدادها بهويژه جنگ ميان دولتها را مشخص میكند. از گذشته بسيار دور، حتی از هنگام پديد آمدن نخستين گروههای جمعيتی دارای احساس مالكيت، عوامل طبيعی مانند دريا، رود، جنگل، بيابان و كوهستان ميان آنان جدايی میانداختند يعنی مرز ايجاد میكردند. اين دسته از عوامل، مهمترين عواملی هستند كه در روابط ميان دولتها تأثيری فراوان داشتهاند. در گذشته نيز مانند امروز، قلمرو يك دولت با مرزی محدود مشخص میشد، اين مرزها را انسانها بهوجود میآوردند. [اما با اين تفاوت که در گذشته مرزها ثابت وجود نداشته و نظر به قدرت دولتها همواره اين مرزها در حال تغيير بودهاند و گذشته از اين خطوط مرزی يک پديده دنيای مدرن است و در گذشته بهجای خطوط مرزی، مناطق مرزی وجود داشتهاند] مرزهای كه امروزه در جهان وجود دارد، دستاورد ستيزههای دور و درازی در طول تاريخ است كه شكل آنها را معاهدات سياسی و اهداف ملی يا بينالمللی تعيين و ترسيم كرده است. در درون همين مرزها، از گذشته تاكنون، دولتهای محلی، ملی، تمركزگرا و ملوكالطوايفی وجود داشتهاند. گذشته از دولتها، فرهنگها و مذاهب نيز هر چند گونهای از خاستگاه جغرافيايی خود تأثير پذيرفتهاند؛ اما خود مرز جديدی ايجاد كردهاند. عوامل طبيعی حتی در زمان ما نيز بهعنوان مهمترين نشانههای تعيين حدود يك كشور بهشمار میروند. گرچه دانش جديد، امكانهای تازهای در اختيار انسان گذارده است، با اين همه اين عوامل همچنان در روابط ميان دولتها و ستيزهها و پيمانها اهميت دارند. برای نمونه میتوان از تعيين مرز افغانستان با ايران و هند بريتانيايی در قرن نوزدهم ياد كرد. در فتوحات مسلمانان ثقه يا سرحه، مرز دارالاسلام و دارالكفر بهشمار میرفت و قوانين فقهی برای هر يك از اين دو مكان بنا بر شريعت اسلامي، متفاوت بود. مرزها تنها جنبه سياسی و نظامی برای جداسازی يك دولت از ديگری ندارند. در خود يك كشور نيز مرزهايی وجود دارد كه بيشتر اداری و بيانگر تقسيمات كشوری هستند، يك نمونه ديگر مرزها كه توجه بدان اهميت دارد، مرزهای فرهنگی است. اين مرزها، چندان تابع عوامل جغرافيايی نيستند و در آنها عواملی چون دين، زبان، سنتها و خواستههای مشترك اهميت دارند.
نقشههای تاريخی:
از ديگر زمينههای پيوند تاريخ و جغرافيا ترسيم و توليد نقشههای تاريخی است. نقشه تاريخی، زمينه را برای ايجاد دركی بصری درباره يك رويداد تاريخ يعنی آماده میكند. يعنی بهياری آن، مرز دولتها و بخشبندهای سياسی گذشته، جای نبردهای مهم و حتی حوزههای اقتصادی و دينی و زبانی و راههای عمده بارزگانی و مسير مهاجرتها و لشكركشیهای بزرگ را میتوان ديد. نقشههای تاريخی ابزاری سودمند برای روشن كردن رويدادهای تاريخی به شمار میروند. اين كار با ثبت آن پديدهها به كمك ابزارهای جغرافيايی صورت میگيرد. نقشههای تاريخی بهمورخ كمك میكنند تا تفسيری همه جانبهتر و گوياتر درباره گذشته ارائه دهد. از آن گذشته نقشههای تاريخی كه درباره يك موضوع يا دوره معين آماده میگردد، امكان مقايسه ميان آن با ديگر زمانها را فراهم میآورد. بازشناسی شبكه راههای گذشته، انواع محل سكونت مانند قلعهها، روستاها، شهرها، بررسی عوامل محيطی مؤثر در تشكيل سكونتگاههای انسانی و ارتباط اين دو با يكديگر و سير تحول روستا به شهر نيز بهياری نقشههای تاريخی بررسی میگردند.
يكی از دشواريهای كاربرد نقشههای تاريخ ناقص بودن اطلاعات آنها است. بسته به اينكه يك نقشه با استفاده از چه منابعی ساخته شده باشد، اطلاعات موجود در آن نيز كافی، نارسا و يا ناقص خواهند بود و چه بسا نظرات شخصی توليدكننده نقشه در آن دخالت كند. نكته ديگر اين است كه هر نقشهای را نمیتوان تاريخی ناميد. توليد نقشههای تاريخی سبب فراهم شدن اطلسهای گوناگون تاريخی شده است. بيشتر اطلسهای تاريخی كه درگذشته در خارج از افغانستان نشر يافتهاند، تابع انديشههای ناشران آن سرزمين بودهاند. مثلاً نقشههايی كه در اروپا كشيده شدهاند، مبتنی بر انديشه اروپا مركزی بودهاند. اطلسهای تاريخی فراوانی به زبانهای بيگانه نشر يافتهاند. اما در افغانستان و ايران توليد آنها پيشينه چندانی ندارد و شمار آنها چشمگير نيست. اين اطلسهای تاريخی به انواعی چون اطلس تاريخ جهان، افغانستان، ايران، اسلام و همانند آنها تقسيم میگردند. در اطلسهای تاريخ جهان، بيشتر روندهای همگانی جهانی و مسائل كلان آن مطرح میشود و آگاهيهای آن ناظر بر يك كشور معين نيست. اطلسهای تاريخی بهطور سنتی بيشتر به رويدادهای سياسی و جغرافيايی سياسی پرداختهاند، اما امروزه با ديدگاههای نو در تاريخ نويسی، تاريخنگاران به مسائل مانند تاريخ اجتماعی، تاريخ دستاوردهای فرهنگی و تمدنی، تاريخ انديشه و اقتصاد روی آوردهاند و حتی بدانها بيشتر از تاريخ سياسی و نظامی اهميت میدهند.[*]
▲ | جغرافيای سياسی (Political geography) |
▲ | جغرافیای اقتصادی (Economic geography) |
▲ | جغرافیای زیستمحیطی |
---|
▲ | فنون و روشهای کاربردی |
---|
▲ | جغرافیدانان سرشناس |
---|
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: گردآورنده محمد محمدی (سياوش آريا)، جغرافيا (٢)
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- مدخل «جغرافيا»، دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
[٢]-
[٣]-
[۴]- تصورات بسیار گوناگون و گاه غلطی از جغرافیا وجود دارد. جغرافیا فقط حفظ کردن نام مکانها و نقشهبرداری نیست هر چند که هر دوی آنها بسیار مهم هستند.
جغرافیا علم مطالعه و توصیف چشماندازهای طبیعی، کوهها، آب و هوا، رودخانهها و انسانها در ارتباط با یکدیگر است. علم جغرافیا یکی از بهترین راهها برای مطالعه جهان است.تعاریف زیر گزیدهای از تعاریفی است که برای علم جغرافیا مطرح شده است:- علم جغرافیا از علوم اجتماعی است که تمرکز اصلی آن بر روی پراکندگی مکانی انسانها و پدیدههای فیزیکی زمین است.
- مطالعه جهان فیزیکی (رفتارها، عمل و عکسالعملهای متقابل و الگوها و سیستمهای درگیر در آن).
- مطالعه جهان و هر آنچه در آن است.
- مطالعه الگوها و فرآیندهایی که همراه زمین هستند.
- مطالعه ارتباط بین انسانها و محیط زیست آنها با تاکید بر روی پراکندگی مکانی و محیط زیست در مقیاسهای گوناگون.وظیفه اصلی علم جغرافیا توجه به تاثیرات متقابل انسان و طبیعت یا عمل و عکسالعمل است. بدین طریق که هر جزء از حیات انسانی و هر پدیده طبیعی و انسان و کیفیت ناحیهای و عوامل بوم و بومی در داخل یک یا چند شاخه از علم جغرافیا قرار میگیرد و یک نظم ویژه در همه پدیدههایی که در داخل یک سرزمین و یا یک مکان جغرافیایی بهظهور میرسد، بوجود میآید.در حقیقت فکر جغرافیایی، توانایی شناخت علل این نظم و وابستگی چهرههای طبیعی و انسانی به یکدیگر و دریافت نتایج حاصل از آن است.مسائل کشاورزی، معدنی، نژادی، مذهبی و سیاسی ممکن است از طرف متخصصین و کارشناسان کشاورزی، زمینشناسی و صاحبنظران علوم اجتماعی مورد مطالعه و بررسی واقع شود ولی وظیفه اصلی جغرافیدان و ارزش کار او در این است که با توجه به همه عوامل و با در نظر گرفتن رابطه و وابستگی بین انسان و محیط طبیعی در واحدهای مکانی، نسبت به پدیدههای مختلف قضاوت و داوری نماید.پس میتوان گفت که علم جغرافیا، از طریق تفکر و کاربرد، جهان ما را شکل میدهد و جغرافیدانان بهمنزله متخصصین محیط جغرافیایی، راهگشا، برنامهریز، هدایتگر، کشتیبان، مشاهدهگر، آموزشدهنده، منتقد و بالاخره زندگی بخش به مکانهای شناخته میشوند. نتیجه آنکه، با تغییر شرایط اجتماعی، محتوای تعاریف جغرافیا نیز تغییر مییابد.[۵]- دانسفهانی، زهرا، تعریف علم جغرافیا از دیدگاه پروفسور محمدحسن گنجی، سايت اينترنتی پرشين ژئو، نشريۀ الکترونيکی جغرافيای ايران
[٦]-
[٧]-
[٨]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□ مقالههای ردهٔ «جغرافیا» (جغرافیا مقالهٔ اصلی این رده است.)
□
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ ۱ ٢ ۳ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ۹ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠ ٢۱ ٢٢ ٢۳ ٢۴
ردهها: | │ | علوم پایه | │ |