گلبدین حکمتیار در میان چهرههای سیاسی افغانستان موقعیت ویژه خود را دارد. او به دلیل اتخاذ سیاستهای خود در دوران مبارزه افغانها با نیروهای شوروی، از تندروترین رهبران جهادی افغانستان به شمار میآید.
گلبدین حمکتیار در عقرب/آبان سال ۱۳۲۶ هجری خورشیدی در ولایت کندز در شمال افغانستان چشم به جهان گشود.
او برای دوره کوتاهی، دانشکده مهندسی دانشگاه کابل را خواند ولی بعد از ترم دوم از آن جا اخراج شد و به فعالیتهای سیاسی روی آورد – بعد هم در سال ۱۳۴۹، عضو "جوانان مسلمان" شد.
از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۲زندانی بود و پس از کودتای محمد داوود خان، به پاکستان فرار کرد. آقای حکمتیار پس از کودتای ثور ۱۳۵۷ خورشیدی، با کمک حکومت پاکستان حملات چریکی را علیه دولت به رهبری حزب دموکراتیک خلق آغاز کرد.
تشکیل حزب و حمایت پاکستان
گلبدین حکمتیار ابتدا عضو جمعیت اسلامی به رهبری برهان الدین ربانی بود ولی در سال ۱۳۵۸ از این حزب جدا شد و تشکل جدیدی را به نام حزب اسلامی تاسیس کرد و خود رهبری آن را به عهده گرفت.
حزبی را که حکمتیار اساس گذاشت، شباهتهای ساختاری با احزاب چپگرایی داشت که او عملا با آنها از در مخالفت عمل میکرد.
حزب اسلامی با داشتن نوعی مرکزیت گرایی مفرط و رهبری کارزماتیک در میان احزاب جهادی افغانستان طرفدران زیادی را به ویژه در مناطق پشتون نشین این کشور به دست آورد.
در داخل پاکستان هم به دلیل نزدیکی حکمتیار با دولت آن وقت به رهبری ژنرال ضیاءالحق از بیشترین امکانات مالی و نظامی برخوردار شد.حزب اسلامی در سالهای اول جهاد بیشترین مقدار کمکهایی را که برای جهاد افغانستان گسیل میشد، جذب جذب میکرد.
تلاش برای بدست آوردن قدرت
پس از خروج نیروی شوروی از افغانستان، حکمتیار عملیات بزرگی را در شهر جلال آباد، در شرق افغانستان راهاندازی کرد که هدف از آن سقوط دولت به رهبری دکتر نجیبالله بود. اما این عملیات که در آن زمان به – عملیات انتحاری – شهرت یافت، شکست خورد.
حکمتیار، احمدشاه مسعود، یکی از فرماندهان جهادی را در شکست این عملیات مقصر دانست.
در سال ۱۳۶۹ کودتایی را در همکاری با گروهی از ناراضیان نجیبالله به رهبری شهنواز تنی وزیر دفاع دکتر نجیبالله سازمان دهی کرد اما این کودتا هم با ناکامی روبرو شد.
پس از پیروزی مجاهدین در سال ۱۳۷۱ حکمتیار وارد کابل شد پس از آنکه بر اساس توافقات قبلی پیشاور برهان الدین ربانی حاضر نشد بعد از شش ماه از قدرت کناره گیری کند اختلاف برخی از احزاب جهادی از جمله حزب اسلامی با دولت به جنگ مسلحانه کشید و حکمتیار نیروهایش را در چهار آسیاب در جنوب کابل مستقر کرد و از آنجا به نبرد علیه دولت به رهبری برهان الدین ربانی ادامه داد.
در واپسین ماههای سال ۱۳۷۴ زمانی که گروه طالبان در افغانستان مناطق زیادی را به کنترل خود در آورد، حکمتیار حاضر شد که بهعنوان نخست وزیر در دولت به رهبری برهان الدین ربانی کار کند ولی این زمان طولانی نبود و چندی بعد کابل به تصرف نیروهای طالبان درآمد و حکمتیار به ایران پناه برد.
مخالفت مسلحانه
حکمتیار پس از یازده سپتامبر و سقوط رژیم طالبان، در کنار این گروه قرار گرفت و مبارزه مسلحانه علیه نیروهای خارجی و افغان را آغاز کرد.
حکمتیار همانگونه که در سالهای جهاد علیه نیروهای شوروی سابق بر خروج نیروهای خارجی از افغانستان تاکید داشت، حالا نیز خروج نیروهای خارجی و تشکیل یک "دولت اسلامی" براساس انتخابات را بهعنوان شعار اصلی خود مطرح میکند.
حکمتیار در حالی که مخالف گروه طالبان بود، اما در نخستین روزهایی که آمریکا اعلام کرد میخواهد به افغانستان حمله کند، حکمتیار این اقدام آمریکا را "تجاوز" خواند و گفت اگر نیروهای آمریکایی وارد افغانستان شوند او علیه آنها خواهد جنگید و در عمل نیز آقای حکمتیار علیه نیروهای خارجی میجنگد.
پس از سقوط طالبان تاکنون محل زندگی و کار حکمتیار مشخص نیست، آمریکا برای سر حکمتیار بیست و پنج میلیون دلار جایزه تعیین کرده است.
حزب اسلامی هرچند از ساختار سخت تشکیلاتی برخوردار بود ولی تا حال دچار چندین انشعاب نیز شده است.
هم اکنون بخشی از این حزب با گسستن از حکمتیار، به شکل علنی در کابل فعالیت میکند و در انتخابات سال ۱۳۸۸ نیز، این بخش از حزب اسلامی، حمایت خود را از نامزدی حامد کرزی اعلام کرده است.
این شاخه از حزب اسلامی میگوید به این دلیل از حامد کرزی حمایت میکنند که او طرفدار مذاکره با طالبان و گلبدین حکمتیار است. اما گلبدین حکمتیار خود انتخابات افغانستان را تحریم کرده است.[۱]
جُستارهای وابسته
منابع
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>