(گنجينهی دانش افغانستان)
معرفی اجمالی
"دانشنامهی آريانا"، نام دانشنامهی عمومی است که در بيستم سنبله (شهريور) ١٣٨٧ خورشيدی (يازدهم سپتامبر ٢٠٠٨ ميلادی) از شهر درسدن آلمان روی شبکهی اينترنتی منتشر شد. سردبیر اصلی آن آقای مهديزاده کابلی، استاد پيشين دانشگاه کابل است و چند تن از نخبگان علم و دانش معاصر افغانستان و جهان مانند دکتر مجاور احمد زيار، پروفسور عبدالرسول رهين، دکتر سيد حشمتالله حسينی، دکتر محمداکرم عثمان، دکتر اسدالله حبيب، دکتر رضا مرادی غياثآبادی، دکتر ماريا سانتوس، دکتر صبورالله سياهسنگ، آقای حيدر اختر، آقای نعمت حسينی و ساير شخصيتهای علمی و فرهنگی با آن همکاری دارند.
دانشنامهی آريانا، به عنوان مرجع معتبر علوم و فناوری، یکی از دانشنامههای مهم دوره معاصر افغانستان است که از سوی بنياد دانشنامهی آريانا در راستای طرح بسترسازی فرهنگی و با هدف ايجاد پايگاهی پشتو زبان و فارسیزبان به منظور استفاده پژوهشگران، دانشجويان، دانشآموزان و كليه علاقهمندان به مباحث علمی، تاريخی، جغرافيايی، زبان شناسی، زندگينامه شخصيتهای گوناگون ملی و بينالمللی و ساير علوم ديگر راهاندازی شده است.
سبب نامگذاری
آقای مهديزاده کابلی، مدير و بنيانگذار بنياد دانشنامهی آريانا، میگويد: "عنوان "دانشنامه آريانا" برای اين دائرةالمعارف به اين علت برگزيده شد که نخست بنیاد دانشنامه آريانا بهدلیل قدمت و اصالت واژهی دانشنامه و کاربرد آن برای کتابهای دایرةالمعارفگونه در آثار پیشینیان (مانند دانشنامه علائی پور سینای بلخی و دانشنامه شاهی محمدامین استرآبادی) این ترکیب فارســی دری رســا را بـر ترکيـب عربـی اصــطلاح "دایرةالمعـارف" که معـادل واژهٔ فرانســوی "آنســیکلوپدی" (encyclopédie) است که خود از عبارت یونانی "انکیکلیوس پایدیا" (ἐγκύκλιος παιδεία) گرفته شدهاست، ترجیح داد. دو ديگر آن که دليل نامگذاری اين دانشنامه با واژهی "آريانا" از اين سبب است که اين واژه کهنترين نام سرزمين افغانستان امروزی و هم نام نخستين دائرةالمعارف معاصر اين کشور بوده است."
موضوع
آقای دکتر حشمت حسينی، استاد دانشگاه هومبولت برلين و معاون و استاد پيشين دانشکده زبان و ادبيات دانشگاه کابل، در خصوص موضوع دانشنامه اظهار میدارد: "موضوع اين دانشنامه اطلاعرسانی پيرامون مطالب مربوط به دانش بشری، در حوزههای علوم و فناوری، تاريخ، ادبيات، هنر، زندگینامهها و ... میباشد که در قالب منطق علمی طبقهبندی میشوند."
در اين دانشنامه تلاش شده است تا نگارش مقالات به گونهای باشد تا امكان استفاده از مطالب دانشنامه برای نياز کليه مخاطبان متخصص و مخاطبان عمومی فراهم آيد.
ساختار
ساختار اين دانشنامه هم بر اساس ترکيبی از حروف الفبايی و هم به صورت نمودار درختی (در گروههای موضوعی گوناگون) دستهبندی شدهاند تا از طريق جستجوی مستقيم و يا تعيين شاخه موضوعی قابلدسترسی باشند. برای سهولت در مطالعه مقالات، مباحث نيازمند توضيح بيشتر در متن هر مقاله، به مقالات مربوطه ارجاع داده شده است.
گستره
آقای حيدر اختر، سردبير فصلنامه رنگین، در مورد گسترهی دانشنامه میگويد: "گسترهی اين دانشنامه از لحاظ علمی محدوديتی ندارد. اما در مرحلهی کنونی، از لحاط موضوعی گسترهی کار، بيشتر بر مطالب مربوط به افغانستان متمرکز شده است و از لحاظ حجمی محدود به مطالب موجود دانشنامه است که هم اکنون در حدود بيش از ۱٠٠٠ صفحهی اينترنتی منتشر شده است."
کاستیها
پژوهندهیِ ارجمند ايرانی، آقای دکتر رضا مُرادی غياثْآبادی، میگويد: "استاد مهدیزاده کابلی و هفده تن دیگر از همتباران افغانستان در حال پیاده کردن دانشنامهیِ آریانا بر روی اینترنت هستند. البته مقالات دوباره ویرایش میشوند و تعداد زیادی نیز به آنها اضافه میشود. اکنون هنوز آریانا خوب به سامان نیامدهاست. امّا در حال تنظیم و طبقهبندی و آرایش صفحهها و بخشهای آن هستند. ... خیلی زحمت کشیدهاند و میکشند. آن هم با دست خالی و دشواریهایی که میدانید و میدانیم."
استاد مهديزاده کابلی میافزايد: "بنياد دانشنامهی آريانا، به عنوان يک نهاد فرهنگی و پژوهشی رسماً ثبت نام نشده است. در قدم اول، بايستی اين بنياد راجستر و ثبت رسمی شود و در قدم دوم، رسيدگی به مشکلات مالی صورت گيرد. زيرا، اين دانشنامه دچار عسرت مالی است و از اين رو نتوانسته است که عده زيادی از دانشمندان و دانشپژوهان افغانستان در رشتههای مختلف را در خدمت خود به کار بگمارد و از مقالات آنها برخوردار شود. هم اکنون اعضای دانشنامه به صورت داوطلبانه فعاليت دارند که اين امر سبب کندی کار دانشنامه شده است.
مهمتر آن است که بنياد دانشنامهی آريانا بتواند وسائل پژوهش و تحقيق را در اختيار دانشمندان عضو قرار دهد. يکی از اين وسائل، تأسيس کتابخانهای است که از يک سو، پژوهشگران و دانشمندان را قادر به دسترسی به کتابها، روزنامهها، مجلات، ميکروفيلم از اسناد و نسخههای خطی و اسناد و فرامين و نامههای تاريخی مینمايد، و از سوی ديگر، زمينهی را طوری فراهم میآورد تا مقالات دانشنامه متّکی به تحقيقات پراکنده شخصی مؤلفان نبوده بلکه بيشتر نتيجه تحقيقاتی باشند که در مرکز بنياد دانشنامه يا با استفاده از منابع آن نوشته میشوند."
نکات مشترک و غيرمشترک با ساير دانشنامهها
دانشنامهها، بطور کلی مجموعهی نوشتاری جامعی هستند که شامل اطلاعاتی دربارهی همهی شاخهها يا شاخهی مشخصی از دانش میباشند. بنابر اين، از آنجايی که دانشنامهی آريانا يک دانشنامهی عمومی است، از اين جهت با تمام دانشنامههای عموی مشترک و از دانشنامههای تخصصی متفاوت میباشد. بطور نمونه با دائرةالمعارف آريانا مشترک و با داشنامهی ادب فارسی يا داشنامهی جهان اسلام متفاوت است. با اين حال، بازهم اين دانشنامه با ساير دانشنامهها اعم از عمومی يا تخصصی، در چند چيز مشترک است: اطلاع رسانی علمی، طبقه بندی اطلاعات، تعيين مدخل برای عرضه اطلاعات و جامعيت اطلاعات.
اما در بعضی موارد از دانشنامههای عمومی بويژه از دائرةالمعارف آريانا نيز متفاوت است. بر خلاف بسياری از دانشنامهها که ذيل هر مدخل تنها يک مطلب وجود دارد. در هر مدخل دانشنامهی آريانا افزون بر مقالهی اصلی چندين مطلب مرتبط نيز قابل دسترسی هستند. مدخلها علاوه بر ساختار حروف الفبايی در "جستارهای وابسته" به صورت درختواره طبقهبندی شدهاند، که اين طبقهبندی، هدف ياد شده را به خوبی برآورده میکند. در ضمن، "پيوستها" به کاربر اجازه میدهد تا هر مدخل را از ديدگاههای مختلف مطالعه کند. هرچند که مسئوليت مطالب پيوستها به عهده نويسنده يا نويسندگان مقالهها يا کتابها میباشد. اما ممکن است هر يک از مطالب پيوستها نظريهی غير از مطلب اصلی دانشنامه را مطرح کرده باشد.
تفاوت مهم ديگر دانشنامهی آريانا با ساير داشنامههای کتبی بويژه دايرةالمعارف آريانا و دانشنامه ادب فارسی (در افغانستان) در اين است که آنها شامل صوت و تصوير ويدئويی نمیشوند. در حالی که در دانشنامهی آريانا ممکن است صوت يا تصوير ويدئويی هم يک واحد اطلاعات باشد.
و همچنين تفاوت اساسی دانشنامهی آريانا در مقايسه با دو دانشنامه يادشده ديگر که اختصاص به افغانستان دارند، در گستردگی و اصلاح نواقص خواهد بود. آقای حيدر اختر میگويد:
“دایرةالمعارف آریانا، که از سال ۱۳۲۸ تا سال ۱۳۴۸ در کابل منتشر شد، به گفتۀ دکتر حسن انوشه، تنهاترين دانشنامه ۶ جلدی دوره معاصر تاريخ افغانستان است و بيش از ۵۰ سال قدمت دارد، با مشکلات بسياری روبه روست. او میگويد: "مثلا نصف اين کتاب يعنی ۳ جلد اول فقط به حرف الف اختصاص دارد و جلد ششم که کم حجمترين مجلد اين مجموعه محسوب میشود به حرف ص تا ی میپردازد."
از سوی ديگر، جلد سوم دانشنامه ادب فارسی که به سرپرستی آقای دکتر حسن انوشه در موسسه فرهنگی و انتشاراتی آن دانشنامه در سال ۱۳٧٨ در تهران به نشر رسيد، اختصاص به معرفی ادب فارسی در افغانستان دارد، نيز از نواقص زياد برخوردار است.
در نظر است تا اشتباهات و نواقصی که در اين دو دانشنامه موجود است، در دانشنامهی آريانا اصلاح شود."
در پايان
دانشنامهی آريانا به گونهای طراحی شده است تا مباحث مختلف به مرور و با همكاری دانشمندان کاربر، ويرايش، تكميل و به طور مناسب پوشش داده شود. به اين ترتيب كه علاقهمندان علاوه بر مطالعه مطالب دانشنامهی آريانا در وبگاه، میتوانند با ارسال مقاله، ويرايش مطالب موجود و يا تكميل آنها، دانستههای خود را در اختيار ديگران قرار دهند. از اين رو، بنياد دانشنامهی آريانا به منظور تکميل محتوای دانشنامه، از کليه محققان و پژوهشگران عرصه دانش و فناوری دعوت به همکاری مینمايد. علاقهمندان میتوانند با ارسال مقالات، نظرات، پيشنهادات و انتقادات خود دانشنامه را در جهت بهبود كيفيت مقالات ياری رسانند. مقالات پس از ارسال، با ارجاع به داوران مورد ارزيابی قرار میگيرند.
در پايان مهديزاده میگويد: هدف از راهاندازی اين دانشنامه ارائه اطلاعات دقيق و غيرجانبدارانه است و ما در اين راه دست همه ياری کنندگان را به گرمی میفشاريم و از پيشنهادات و انتقادات ايشان استقبال میکنيم. در ضمن، استفاده از مطالب وبگاه، با ذكر منبع و رعايت حقوق نويسندگان، برای همگان آزاد است.
پيام مهديزاده کابلی توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پير برنا بوداين نوزاد به همت پاسداران و مرزبانان فرهنگ سرزمين دانش و خرد افغانستان يک ساله شد و من به نمايندگی از تمامی اعضای دانشنامهی آريانا، اين سالروز را به همه جامعهی دانشپرور افغانستان از صميم قلب تبريک و ﺗﻬﻨﻴﺖ عرض میدارم. در اينجا میخواهم، يکبار ديگر تأکيد نمايم که هدف از راهاندازی اين دانشنامه ارائه اطلاعات دقيق و غيرجانبدارانه است و ما در اين راه دست همه ياریکنندگان را به گرمی میفشاريم و از پيشنهادات و انتقادات ايشان استقبال میکنيم. به اميد توفيق و سرافرازی شما.[مصاحبه مهديزاده کابلی با راديو بی بی سی]
به مناسبت نخستین سال نشراتی دانشنامهی آریانا نخستین سال نشراتی وب سایت "دانشنامهی آریانا" را به مسوول آن جناب مهدیزاده کابلی، یاران و همکارانشان، و سایر فرهنگیان تبریک و تهنیت میگویم.
نقش فزایندۀ وسایل ارتباط جمعی در جهان پیشروندۀ امروزی مانند گذشتهها نیست، که صرف با نشر چند مطلب و گزارش اکتفا نماید، بلکه با طرحهای جدید، واقعیتهای تاریخی و فرهنگی، راه و رسمهای بهبودگرایانهیی، جایش را در میان اندیشههای انسانی باز کند و جهت آگاهی بیشتر علاقمندان به نشر مطالبی بپردازد، که همه بتوانند در آینده، از آن منحیث موخذ استفاده نمایند.
خوشبختانه وب سایت "دانشنامهی آریانا" در طول یک سال نشرات خویش توانسته است تا بیشتر از یک هزار مطلب را در بخشهای مختلف ادبی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی منتشر نماید، و منحیث یک پل ارتباطی بین هموطنان ما در گوشههای این کرۀ کوچک خاکی خدمات ماندهگار و شایانی را انجام داده و رسالتاش را منحیث یک ارگان نشراتی آزاد ایفا نماید.
قسمی که دیده میشود "دانشنامهی آریانا" هدف والایی را برای خودش انتخاب نموده است تا بتواند به شکل دایرةالمعارف امروزی در خدمت پژوهشگران و محقیقین قرار بگیرد. این آرزو زمانی بر آورده میشود که، دانشمندان، قلمزنان، هنرمندان ما دست به دست هم داده با ارسال مطالب و فراوردههایشان "دانشنامهی آریانا" را یاری برسانند.
در اخیر برای گردانندۀ "دانشنامهی آریانا" دوستان و همکارانشان پیروزی و کامگاری آرزو نموده و امیدوارم سال دوم نشراتی سال پر از موفقیت، سال خوشبختی و شکوفایی باشد. با عرض حرمت
محمدحیدر اختر
شهرهامبورگ - آلمان
طفل یکساله راه صدساله را در یک شب رفت افغـان، خراســـان، ایـران تـو، روزی آریانـا بود
نه ســه نام و یـک نـام، به تمـام این دنیا بود
خـورشــید زمین و کهکشــان و عـالم بالا بود
در گيتی ما افتخار مردم، دانشمند و دانا بود
"عثمان هستی"محترم انجینر آقای مهدیزاده کابلی دانشمند دینی، ادیب، محقق و منتقد توانای سرزمین پرافتخار من افغانستان امروز، خراسان دیروز، آریانای کبیر.
شما و همبازوان توانای قلمی شما اجازه بدهد، که من و خانم روحافزا جان بمناسبت سپری شدن یکسال فعاليتهای تحقیقی و فرهنگی شما بهترين شادباشهای خودمان را خدمتتان تقديم کنیم.
ما و هر هموطن شما و پارسی زبانانی که سر بر دریچه دانشنامه آریانا میزند وقتی که پشت کار و حوصلهمندی و تلاش پيگير شما را در جمعآوری و تحقیق روشن، که با دانش سرشار خود سره را از ناسره جداکردهاید، اطلاعات سودمند علمی، تاريخی، سياسی، حقوقی و هنری جهت ارتقای آگاهی و شعور اجتماعی و بلند بردن سطح دانش پارسی زبان از هیچ نوع کوشش و زحمت و تلاش بخاطر جمعآوری حقیقتها دریغ نکردهاید انگشت بر دهن میگیرند.
بر شما و همکاران شما شادباش میگویند و بر زبان شرین پارسی که شما به اثر زحمات شبانه و روزانۀ خود زبان پارسیگویان تمام جهان را که شرین بود شیرینتر ساختید و سطح آگاهی زبان پارسی را از آنچه که بود کستردهتر ساختید، و توانستید. جلو اشتباهات دیروزی و امروزی محققین را بگیرد. بر شما شادباش میگویم و بر زبان پارسی خود میبالیم.
آغاز سال دوم کارهای تحقیقاتی شما را فال نیک میگیریم و بر شما و همکاران شما درودهای گرم میفرستیم و موفقیت آرزو میکنیم تا در جهت غنا بخشيدن و جالبتر کردن دانشنامه آریانا بيش از پيش سعی و تلاش نمايند.
هـزاران درود بر تو مرد دانـش آقای مهـدیزاده
که کوتلهای دانـش را طی کردی با پای پیاده
ســوار بر پشـت اسـپ دانش به میدان پیروزی
خود را بر جنگ قلم در صحنۀ پیکار کردی آماده
"روحافزا عثمان هستی"
پيام دکتر اسدالله حبيب عزیزدل آگاه جناب مهدیزاده کابلی، یک سالگی دانشنامۀ آریانا را مبارک میشمارم و به شما دوست روشننگر و دانشگرا شادباش میفرستم.
در این روزگارِ تداوم روزافزون شغادیت، فراخوانی برای همگرایی توانمندیهای دانشپژوهی آراستن نه کاریست برآورده از همه دستان لرزان که زیاد اند و هرجا سنگ فرهنگ را به سینه میکوبند.
زندگی اهل کتاب و قلم را نیز به هزار بهانه با لوث کینه آلودهاند و خودفروشی را سیاست نامیدهاند.
گاهگاهی از حاشیۀ دانشنامۀ شما گذشتهام و هنوز عرقآلود انفعالم که به هزار باب وامدار آنم، که نتوانستهام سرافرازی همکاریتان را داشته باشم. از چند سال است که پاهای جوانی بار گران غمهای غربت و پیری را نتوانستند بردارند و بهویژه در این چند ماه، که سرانجام سخن به عمل جراحی کشید. از آن روز بیاری چوب قدم مینهادم و فشارخون بلندپروازم از قلۀ همالیا فراتر رفت و شبی به دوصدوبیست رسید. با آن که در این روزها چوب را رها کردهام و فشارخون هم پایین آمده است، مگر دریغا که هیاهوی "انتخابات" در وطن و کشمکشهای جهانی در این هزارۀ سوم نیز بدان اشارهگر اند که زندگی بیفشار و بیچوب نمیشود!
دانشنامه به باور من از مقولۀ شدن آب میخورد و نخستین زنگ درای آن دعوت به خردگراییست. تا نویسایان دانشنامهیی بنویسند، راهیست دراز که با شکیبایی باید سپرد.
هر پژوهش علمی یا باید پرسشی تازه در فلان گسترۀ دانش در میان بگذارد یا پاسخی تازه به پرسشی ارائه کند. تجلی این نحوۀ بینش را در بخشی از مقالتهای دانشنامه میتوان سراغ کرد و آن خود مایۀ امید واریست. با کیسۀ تهی و تن تنها چی معجزهیی میتوان کرد؟! در جنب خامههای همکار، ایمان فرهنگی و سرشت نستوه تاکنون یاری ده شما بودهاند که همواره چنان باد!
پیشنهاد آنچی را که از من در روشنتری چراغ دانشنامه ساخته است، تحفۀ این سالگره بپذیرید. دست تانرا با گرمای دوستانه میفشارم
حبیب
پیام تبریکیه با عرض حرمت و ادای احترام به استاد مهدیزاده کابلی و همکاران محترم شما!
اجازه دهید تا بهترین تبریکات و تمنیات نیک و صمیمانۀ خویش را به مناسبت بزرگداشـت از اولین سالگرد پرسعادت دانشنامۀ آریانا خدمت شما فرهنگیان عزیز ابراز بدارم. خوشبختانه امروز باگذشت یک سال دانشنامه با سعی و تلاش پربار و خستگیناپذیر شما سروران علم و دانش، کارهای خطیری را در عرصههای گوناگون علمی و فرهنگی موفقانه به پیش میبرد؛ من این موفقیت بزرگ را به شما عزیزان و همه دانشپروران مبارکباد گفته و پیروزیهای مزیدتان را در راستـای شگوفایی دانش و فرهنگ آریانای کبیر، خراسان بزرگ و افغانستان عزیز از خداوند بینیاز آرزو میکنم.
دوست ارجمند جناب مهدیزاده، در صحبت که بوسیلۀ تیلفون هفته گذشته با شما داشتم، شما لطف نموده از من تقاضا نمودید که فکر و نظرم را در مورد فعالیتهای فرهنگی دانشنامه خدمت خوانندگان محترم ابراز بدارم، از حسننظر شما یک جهان ممنون و سپاسگذارم که مرا نیز در این نظرخواهی سهیم نمودید؛ گرچه من خویشتن را دارای چنین صلاحیتی نمیدانم که در مورد پیشبرد کارهای بزرگ علمی و پژوهشی بزرگان تشبث نمایم، اما فقط بهحیث یک پویندۀ دانش این حق را بخود روا میدانم تا نظر خویش را جهت بهبود کارهای فرهنگی کشورم خدمت شما استادان گرامی مطرح نمایم، امید تا نظرم مورد توجه دوستداران دانش قرار گیرد.
همانطوری که جناب مهدیزاده در بخش از مقالۀشان تذکر دادهاند: "دانشنامه بهعنوان یک نهاد فرهنگی و پژوهشی رسماً ثبت نام نشده است و از نظر مالی هم مشکل دارد. "بناًٌ بهنظر من دانشنامه باید در قدم نخست از آدرس یک مرجع باصلاحیت علمی راجستر و ثبت نام گردد و بعداً در قسمت مشکلات مالی آن تصامیم جدی و عملی اتخاذ گردد. البته بهخوانندگان محترم بهتر معلوم است که در اثر جنگهای تحمیلی سی ساله، تمام ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور (تا جای که موجود بود) از بنیاد فروریخته است و بدون شک دولت افغانستان در حال حاضر این توانای را ندارد تا از مؤسسات علمی و فرهنگی کشور بویژه نهادهای برونمرزی وارسی و پشتیبانی لازم نماید، چنان که دیده میشود نظر به عـدم تواناییهای مادی و معـنوی حکومتها در افغانستان امروز ما نه دانشگاه تاریخنگاری داریم، نه انستیـتوت شرقشناسی داریم، نه انستیتوت غربشناسی و نه کدام مؤسسه علمی و آکادیمیـک که برابر با استانداردها و معیارهای ملی و منطقهیی باشد. امروز اطفال ما حتا با وجود کمـکهای مالی بینالمللی در اکثر ولایات کشور به ابتداییترین وسایل و وسایط تعلیم و تربیه دسترسی نداشته و از کسب علم و دانش محروم ماندهاند.
خوشبختانه از چند سال به این طرف در اثر مساعی شبا روزی دانشمندان و فرهنگیان در خارج از کشور، مراکز متعددی علمی ایجاد گردیده است که کارهای بزرگی علمی و پژوهشی را موفقانه تا اکنون به پیش میبرند. اما قراری که قبلاً اشاره شد، متأسفانه مراکز علمی و فرهنگی برونمرزی به مشکلات و پرابلمهای زیادی اقتصـادی و تخنیکی مواجهاند و از جانب هیچ ارگان دولتی و غیردولتی تا هنوز پشتبانی و حمــایه نمیشوند. پس پیشنهاد من در این زمینه اینست که برای رفع این کمـبودیها کنفرانسی به ابتـکار مرکز فرهنگی "دانشنامۀ آریانا" و سایر مراکز علمی و فرهنگی افغانسـتان بهخاطر برگزاری سمینارهای علمی و پژوهشی به کمک سازمانهای معتبر بینالمللی بویژه سازمان فرهنگی یونیسکو بهمنظور جلب و جذب کمکهای مالی و تخنیکی تدارک دیده شود؛ و در ضمن چنین پیشنـهاد میگردد که از این طریق برای ایجاد یک کانون واحد علمی و آکادیمیک از مجموع مراکز فرهنگی برونمرزی در میان مهاجرین سعی و تلاش صورت گیرد.
با محبت
ضیا بهاری
١١/٠٩/٢٠٠٩
پیام پوهاند دکتور مجاوراحمد زياربه بهانۀ نخستين سالروز پايهګذاری بنياد دانشنامۀ افغانی نو واژۀ "دانشنامه" معادل بس مناسب و دلپذيری است، در برابر "انسايکلوپيديا" و برگردان تحتاللفظی آن "دايرةالمعارف" عربی که از دير باز همانند واژۀ مقدس دينی در ايران و افغانستان کاربردی داشته است. بهويژه در فارسی افغانی که آن را بنابر مصلحت سياسی در سال ١٣۴٣ خورشيدی با حذف موصوف بر "دری" تغيير نام کرده و تا امروز شکل رسمی - اداری را به خود گرفته است؛ تا حدی که مقامات ذيربط دولتی بنابر همين نام تحميلی، نگهداری و کاربرد نامواژههای پيشين عربی را، گويا به مثابۀ نمايانگر خط مرزی ميان دو زبان مختلف(!) تلقی کرده و بر آن پافشاری میکنند.
بههر رو، بههمانسان که در زبانهای اروپايی به مثابۀ وارثين بلامنازعۀ دانشـــواژههـای علمــی - فـرهنـگی زبـان لاتـين صــرفنـظر از معنــی جــزء اول "encyclicus" يا "cycle" انسايکلوپيديا "encyclopedia" را به معنی و مفهوم دانش همگانی (general knoledge) به کار میبرند، ما نيز مجبور و مکلف به کاربرد ترجمۀ کلمه به کلمۀ معادل عربی آن "دايرةالمعارف" و ياهم مترادفش "دايرةالعلوم" نبوده، همين نوواژۀ "دانشنامه" را ترجيح میدهيم. معادل "دانش جُنگ" که پيش ازين وضع کردهاند، نيز چندان پذيرشی نيافته و به فراموشی سپرده شده است. البته معادل پشتو "پوهنغونډ" که به پيروی از آن بازسازی گرديده، بهخاطر خوش آهنگیاش شانس پذيرش بيشتری را در ميان اهل دانش اين زبان داشته و دارد، تا حدی جاگزين "دايرةالمعارف" گردد. ولی بازهم اگر ترکيب شيواتری ازين به الگوی "دانشنامه" جستجو شود، امکان ترويج بيشتری خواهد داشت.
ايجاز، سلاست و خوشآهنگی از اصول نهادين واژهسازی، بويژه در زمينههای علمی و فرهنگی بهشمار میروند و "دانشنامۀ" ما بنابر همين ويژهگی ها شانس پذيرش در ايران و دست کم ميان اهل قلم و دانش فارسی زبان افغانی برونمرزی داشته است. با وجود اين که از صفت "همگانی" آن صرفنظر شده ولی از آنجا که برای مفهومی واحدی اختصاص يافته و رزرف شده است، همان معادلت عربی و غربي را میرساند، يک چنين مثالی هم "رسانهها" میباشد که دگر عملاٌ "گروهی، همگانی، جمعی" از آن حذف گرديده و اينهم بهنوبۀ خود "ميديا"ی انگليسی را تداعی میکند که بيشترينه"ماس-" را با آن بهکار نمیبرند.
به همه حال، در ارتباط ماهيت و اهميت يک انسايکلوپيديا و يا دانشنامه به مثابۀ مجموعهای از علوم و فنون بشری بايد خاطر نشان ساخت که تدوين و پخش آن کار يکی دو نفر نی، بل کار دستهجمعی چندين کارشناس و ويژه شناس گونه گون بوده و افزون برآن يک هزينۀ هنگفت مالی را نيز ايجاب میکند. ما مثالی را از "ايرانيکا"
میآوريم که منحيث يک دانشنامۀ ويژۀ آريانشناسی (ايرانشناسی) با ابتکار و سردبری استاد بزرگوار احسانيار شاطر و گروهی از همکاران ورزيدۀ مسلکی و تخنيکی و تا حدی داشتن مساعدت مالی ايرانيان فرهنگ دوست و احتمالاٌ سازمانهای هواخواه از سالها به اينسو در ايالات متحدۀ امريکا به نشر میرسد، قرار معلومات بازهم خالی از دشواريها نبوده، اغلباٌ دچار سکتگی میگردد.
و آنچه دانشمند جوان ما مهدیزادۀ کابلی زير نام "دانشنامۀ افغانی" از مدت يک سال به تنهايی و با دست خالی براه انداخته، واقعاٌ نمايانگر علاقمندی بیپايانش با رشد و نگهداری فرهنگ و هويت ملی کشور بهشمار میآيد. اگر قرار باشد، دستاورد يکسالۀ اين بنياد فرهنگی را در زمينه ارزيابی نماييم، از انصاف بدور خواهد بود که آن را در مقياس يک دانشنامۀ کامل عيار همچون "ايرانيکا" بسنجيم. اينجانب بهمنزلۀ يکی از همکاران قلمی و بينندهگان دانشنامه کوششهای اين دوست فرهنگی را در عرصۀ تهيه و پخش مطالب مغتنم ادبی به ديدۀ قدر نگريسته، با شور و احساس ملی و فرهنگی نخستين سالروز اين بنياد دانش و فرهنگ را به مهدیزادۀ عزيز تبريک میگويم و پيروزیهای هرچه بيشتریشان را در زمينه خواهانم.
باعرض حرمت
م. ا. زيار
اکسفورد، ١٢/٠٩/٢٠٠٩
پیام دکتر احد وفأ معصومی"دانشنامۀ آریانا" بهعمر یکسال و چند روز رسید درخت گشن بیخ امروزی "دانشنامۀ آریانا" ثمرۀ کار و پیکار برومند و مستدام بالش و پرورشی است که، باغبانش از کودکی و از همان بدایت به آن ارزانی داشته است. دانشنامه خود درین راستا چنین اظهار میدارد:
من که بودم؟ و حالا در چه مقامی قرار دارم؟
هر آغاز و انجامی را سرگذشتی در پیش و هر امری را در فراز و نشیب زندگی، سرنوشت مستمری از دگرگونیها در پی، و هر آغاز نیکو را فرجام خوبی بهاستقبال میآید. او میگوید مرا هنوز از آن برهۀ زمانیای سرنوشتسازی که، هنوز بیشتر و مهتر از نهال ضعیفی در گوشهای از باغ خاطرات باغبانم نبودم بهدرستی یاد است. مرا بیمقداری و ناتوانی یأسانگیزی که از شش جهت در برگرفته بود هنوز از خاطر نرفته است. وقتی که دست باغبان دلسوزی بهسراغم رسید، مردی که چشم امید فراوان و تغییر دهندهای بهمن بسته بود. او از فراز و نشیب ایامی که زندگیاش مینامید، دیدهها و آموزههای زیادی داشت و چون من نونهالان زیادی را بارها، با احساسات نوازشگر و آغوش پر مهرش پرورده بود. او با دستان ورزیده و سرپنجههای شیرینکارش، شیرینیها و تلخیهای روزگاران را بار بار چشیده و آموزههای برگرفته از تجاربش را بهکرسی آزمون نشانده و ثمرهاش را مال خود، اندیشۀ خود و تجارب باورش کرده بود. او بهمن به منی که، بیبرگ و باری و تهی دستی نمایانم را کسی تردیدی نداشت ،چشم امید بخشایشگر و بالشگر فراوانی دوخته بود.
او که وجود عشق و امید در کار و تلاشش را، کمتر از اِعجاز آب در پرورش درختانش نمیدانست، با همه گرفتاریای که روزش را باید گام به گام در اجرای انجام کاری سپرده شده به او به پایان میرسانید، منی نونهال نحیف و مانند مرا به امید در آیندۀ درخت شدنمان، در آئینۀ تصمیم و خواست رسا و روشناش سراپا دیده بود، و دست و گریبان ِآوردن ِتغییری بالنده و پرورشگری بود که باید شامل حال و احوال ما گردد و از آن بههیچ دلیلی نمیگذشت. او با هر برگ شاخساران درختان باغش دلسوزانه سخن میگفت. شاید هم به خاطر نمیِ از باران و خورده آب امیدی که در ورق برگ و رمق ناتوان مان میدید. او آیندۀ پربار من و امثال مرا پیشاپیش و از همان بدایت، با بصیرت و تجربۀ کاملی که داشت بهخوبی درک و بار بار سنجیده بود. او مرا با تأمل و تحمل فراوان و با آرزوی فراوانی که برای بهبودیام لازم میدید، در گوشهای از زمین باغش قد و قامت بخشید و آب و خاکم داد. او با خواست و همت بلندی که فراخور حال و عادت پسندیدهاش بود، لحظهای دست از پرورشم برنداشت.
او، باغبانم! که درگیرودار مبارزه با ناهمواریها و قبول زحمات از اندوختۀ تجربی زیادی برخوردار بود، به من و به درخت ِ باورشدن من و مانند من که در مرور ایام و باعرقریزی فراوان دستگیرش میشد، باور کامل داشت. او گاهی در سرگرمیهای بِکن و بنشان متداوم نهالهای ثمربخش و جابجايی با نهالهای با ثمراش، از او میشنیدم که، با ایقان و ایمان کامل، پیهم ولی آهسته آهسته زمزمهکنان با خود میگفت:
"نهال نیک نروید مگر ز نیـک درخت درخت نیک نخیزد مگر ز نیک نهال" حال که هنوز بیشتر از یک سال و چند روزی از کار و پیکار و تکاپوی همیشگی باغبان زحمتکشم در راستای پرورش "دانشنامۀ آریانا" نگذشته است، نونهالان ناتوان روزهای اول سال تولدش، اکنون به درختان رسأ و ثمربخشی در باغستان پر ستارۀ "دانش نامۀ آریانا" لباس سبز پیروزی بهبر نموده و درختان پربار و پر طراوتش با میوههای دانش رنگارنگ در همه عرصهها بال و شاخ و پنجه و پر گشوده و حقیقت آن گفتۀ مشهوری را جامۀ عمل پوشانیده که باری گفته بودند:
"درخـت تـو چـون بـار دانـش بگیـرد بــه زیــر آورد چـــرخ نـیــلـوفـری را" پیروزباد باغبان خجسته پی و باتجربت "دانشنامۀ آریانا"
احد وفأ معصومی