[داستان آفرینش]
[↑] اسطورۀ آفرينش
افسانه آفرینش کائنات و خلقت انسان، از سه قرن پیش تا کنون مهمترین نقطه ضعف هر سه مذهب "توحیدی" جهان بوده است، زیرا در این مورد این هر سه مستقیماً رو در روی واقعیتهای جهان دانش قرار گرفتهاند. هر قدم تازهای که در طول این قرون در امر شناسایی واقعیتهای مربوط به زمین ما، و منظومه شمسی ما، و زمینها و خورشیدها و کهکشانهای دیگر کائنات برداشته شده، و هر کشف جدیدی که در باره پیدایش زندگی در روی زمین و سیر تکاملی آن از باکتریهای نخستین تا به انسان متفکر عصر ما صورت گرفته، افسانه هزاران ساله آفرینش شش روزه آسمان و زمین و موجودات این زمین را بیاعتبارتر ساخته است.
میلیونها نفر یهودی در طول بیش از سه هزار سال، و میلیاردها نفر مسیحی در طول نزدیک به دو هزار سال در عهد عتیق و عهد جدید خود در باره نحوه آفرینش کائنات و پیدائش نوع انسان در روی زمین، خواندهاند و امروز نیز میخوانند که:
"در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید، و زمین تهی و بایر بود و تاریکی برروی لجه بود، و روح خدا سطح آن را فرو گرفت. ... و خدا گفت آبهای زیر آسمان در یکجا جمع شود و خشکی ظاهر گردد، و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آبها را دریا نامید. ... و خدا گفت زمین نباتات برویاند. ... و گفت: آبها به انبوه ماهیان پر شود و پرندگان بر بالای زمین بر روی فلک آسمان پرواز کنند. ... و گفت زمین جانوران را به اجناس مختلف و حشرات و بهائم را به اجناس مختلف بیرون بیاورد. ... پس گفت که آدم را شبیه خودمان بسازیم تا برماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهائم و حشراتی که بر زمین میخزند حکومت نماید. پس آدم را آفرید و ایشان را نر و ماده آفرید. ... و آدم را از خاک بسرشت. ... و در بینی وی روح حیات دمید. ... و خداوند باغی درجهت مشرق غرس نمود و آن آدم را که سرشته بود در آنجا گذاشت ... و چهار نهر بیرون آمد تا آن باغ را سیراب کند. ... و خداوند همه اینها را در شش روز به پایان رسانید"[۱]
میلیاردها مسلمان جهان نیز، بنوبه خود، در طول هزار و چهارصد سال در همین باره در قرآن خواندهاند و امروز نیز میخوانند که: "آسمان و زمین را در شش روز آفریدیم[٢] و شب را تاریک و روز را روشن آفریدیم... پس زمین را بگسترانیدیم و کوهها را ستونهای آسمان ساختیم[٣]، و آبها را بهصورت دو دریا شور و شیرین آفریدیم و این دو دریا را با حائلی از یکدیگر جدا کردیم[۴]، و همه جانوران را از آب آفریدیم که برخی از آنان برشکم را روند و برخی بر دو پا و برخی نیز بر چهار پا[۵]، و آدم را از خاک آفریدیم [٦] و به کاملترین صورت آفریدیم[٧]، و روح خیش را بر او دمیدیم[٨]، و چراغهای ستارگان را برای راهنمایی او در تاریکیهای بیابان و دریا بر افروختیم[۹]".
در طول قرنها، اسطوره توراتی آفرینش برای جهان مسیحیت واقعیت انکارناپذیری بود که انکار آن یا حتی تردید در قبول بیقید و شرط آن اتهام کفر و زندقه و کیفر شکنجه و مرگ را بهدنبال داشت. هر مسیحی مومن میبایست الزاماً پذیرفته باشد که دنیا در ۴٠٠۴ سال پیش از میلاد مسیح آفریده شده است. اسقف اعظم ایرلندی، جیمز آشر در آغاز قرن هفدهم مسیحی حتی اعلام کرد که بر اساس بررسیهای او از متون مذهبی این آفرینش دقیقا در ساعت نه صبح روز دوشنبه ٢٦ اکتبر صورت گرفته است. در تقویم رسمی یهود سال کنونی سال ۵٧۵٨ از خلقت دنیا است و روز ٧ اکتبر سالروز آفرینش جهان. از این ۵٧۵٨ سال، ١٠۵٦ سال مان آدم و نوح، ٨٩٢ سال فاصله میان نوح و ابراهیم، ١٨١٢ سال فاصله میان ابراهیم و عیسی است. طبق روایات مذهبی یهود، خاکی که آدم با آن سرشته شده از محل آینده معبد سلیمان در اورشلیم برداشته شده است.
در احادیث اسلامی بهنوبه خود آمده است که خداوند در شب معراج به پیامبرش محمد اطلاع داد که زمین را روز شنبه، کوهها را روز یکشنبه، گیاهان و درختان را روز دوشنبه، آفریدنیهای ناخوش آیند را روز سه شنبه، نور را روز چهارشنبه، و حیوانات را روز پنجشنبه و آدم را روز آدینهاندکی پس از پایان نماز جمعه آفریده است (مشکوالمصابح زمخشری). بیضاوی در تفسیر معروف خود از قرآن (النورالتنزیل و اسرارالتاویل) تصریح میکند که خداوند آسمانها را روز پنجشنبه آفرید و خورشید و ماه و ستارگان را روز جمعه در آنها جای داد.
به حکایت کتابهای "توحیدی" چگونگی این آفرینش کائنات و آدمیان از جانب خود خداوند در گفتگوی دو جانبه یهوه و موسی در کوه سینا و از طریق نزول وحی بهر محمد، به اطلاع موسی و عیسی و محمد رسیده است. با اینهمه، واقعیت موجود این است که همچنان بخش فیزیک سماوی (Astro-Physic) دانش عصر ما قوانین ریاضی و فیزیکی مربوط به کهکشانها و خورشیدها و پیدایش زندگی بر روی زمین را تا آن اندازه که پیشرفتهای علمی و فنی جهان کنونی اجازه میدهد دقیقا مشخص کرده است، بخش دیگری از همین دانش عصر ما، یعنی بخش کاوشهای باستانشناسی به نوبه خود اسناد و مدارک ناشناخته فراوانی را در اختیار پژوهشگران قرار داده است که نشان میدهد برداشتهای تورات و به دنبال آن دو کتاب توحیدی دیگر در زمینه آفرینش، بیشتر از آنکه از وحی آسمانی سرچشمه گرفته باشد از اسطورهها و افسانخهای ماقبل توراتی، بخصوص از معتقدات بابلی و اکدی و کلدانی و در بخش اساسی دیگر از آن یعنی در زمینه آفرینش شش روزه کائنات از معتقدات مزدایی سرچشمه گرفتهاند.
الواح و مدارک مشکوفه باستانشناسی در قرن گذشته و قرن حاضر بهمان اندازه در ابطال معتقدات سنتی گذشته نقش قاطع داشتهاند که اکتشافات ریاضی و نجومی و بررسیهای فضایی در ابطال این نظریات داشتهاند. بهطور نمونه مضمون یک لوح بابلی مکشوف در بایگانی کاخ سلطنتی Assurbanipal پادشاه آشور، که خود آن نیز اقتباس از اسطورههای قدیمیتری در بینالنهرین است چنین است که: خدایان عالم هستی را از آب آفرید، و در آن هنگام گردابی گرداگرد زمین را فراگرفته بود، و زمین سطحی دایرهای شکل بود که به دور آن کوهها افراشته بودند و سقف آسمان بر این کوهها تکیه داشت، و همه اینها در میان آب بود، و خدایان آبها را بهشکل شور و شیرین از هم جدا کردند. پس از آن چهار رودخانه بزرگ روئیدنیها و ماهیان را یکی پس از دیگری آفریدند، و در آخر الهه "آرزو" انشار اولین مرد و کیشار اولین زن را آفرید، که اولی نماینده آسمان و دومی نماینده زمین بودند، و روح زندگی توسط "دوماستگا" و "گاتو مادوک" دو خدای مرد و زن در بینی آنها دمیده شد، و از در آمیختن آن دو، نوع انسان بوجود آمد.
جملههای آغازین سفر پیدایش تورات که: پی از آفرینش زمین تهی و بایر بود و تاریکی بر روی لجه بود و روح خدا سطح آبها را فرو گرفت ترجمه کلمه به کلمه حماسه بابلی Enuma Elish (حماسه آفرینش) است که متن کامل آنرا همراه با توضیحات تاریخی مربوط به دان در کتاب اسطورهها و سنتهای ژان بوترو آشورشناس برجسته قرن حاضر میتوان یافت، و بر اصل آمیزش دو دریای آب شیرین و آب شور که بخصوص در قرآن از آن سخن رفته است تکیه دارد. به حکایت این منظومه، در آغاز Apsou (آب شیرین) و Tiamat (آب شور) لجه (Chaos) را به وجود میآورند و بعد مردوخ خدای بزرگ جریان زمان را برقرار میکند و به فکر آفرینش کائنات و موجودات میافتد که میباید برای خدمت به خدایان ساخته شوند. اسطوره مربوط به آفرینش آدم از خاک و دمیده شدن روح زندگی در بینی او از منظومهای بابلی متعلق به چهار هزار سال پیش اقتباس شده است که در آن الهه "نین تو" خاک زمین را با خون یکی از خدایان عجین میکند و از این خمیر قالب نخستین انسان را میسازد. ترجمه کامل این منظومه در کتابی بهنام "وقتی که خدایان آدمها را میآفریدند" توسط ساموئل کرمر در مجموعه "میتولوژی بینالنهرین" بهچاپ رسیده است. در همین اساطیر بابلی از خلقت عالم در هفت روز نام برده شده است که شرح مربوط به هر روز آن بر روی لوحهای از الواح هفتگانه کاوشهای باستانشناسی کتابخانه آشور بنیبعل Assurbanipal در نینوا ثبت شده است:
به تذکر Bottero ،متفکران مذهبی یهود برای پیریزی اسطوره الهی آفرینش غالباً کاری جز این نداشتهاند که مجموعهای از معتقدات تمدنهای قبلی را درباره مسائل ماوراءالطبیعه در آمیزند و آنها را در مسیر ایدئولوژی مذهبی خواص خودشان دستکاری کنند، و درست بههمین ترتیب بود که متن رسمی کنونی کتاب مقدس از حماسه آفرینش بابلی مایه گرفت. همین محقق متذکر میشود که بر اساس متون اولیه تورات آفرینش زمین و آسمان در هشت روز انجام گرفته بود و نه در شش روز، منتها خاخامهای نویسنده تورات کنونی معروف به تورات کاهنان لازم دانستند خدا در روز هفتم آفرینش استراحت کند تا به تعطیل روز شنبه یهود بعدی ماوراءالطبیه و کائناتی داده شود.این اسطوره توراتی استراحت خدا در روز هفتم آفرینش، بهطور غیر مستقیم در قرآن مورد ریشخند قرار گرفته است. زیرا در آن خدا تصریح میکند که "آسمانها و زمین را که در میان آنها است در شش روز آفریدیم و خسته هم نشدیم"[۱٠]
دو محقق مهاصر V.G.Lambert و A.R.Miland در کتاب تحقیقی خود در باره خلقت، سهم مهمی در پی ریزی اسطوره آفرینش توراتی برای اسطوره آفرینش آشوری قائلند که خود ترکیبی از اسطورههای سومری و اکد و حمورابی است. لوحه مربوط به این اسطوره اکنون در موزه بریتانیا (بریتیش میوزیوم) در لندن نگاهداری میشود. حمچنین محقق آلمانی F.Helling تاثیرات آشکاری از استورههای مصر باستان را در افسانه آفرینش تورات یافته است که از آنجمله میتوان از آسمان و آبهای زمین، آفرینش حیوانات از خاک و آفرینش پرندگان و ماهیان از آب، و دمیدن دم زندگی در بینی انسان توسط خدایان نام برد.
اسطوره بهشت زمینی "باغ عدن" که در تورات آمده: "و خداوند باغی در عدن بهطرف مشرق بوجود آورد و همه درختان خوشنما و خوش خوراک را در آن زمین رویانید و نهری از عدن بیرون آمد تا باغ را سیراب کند و از آنجا به چهار شعبه تقسیم شد"[۱۱] بهنوبه خود از اساطیر بابلی گرفته شده که در آنها از آن باغ به صورت Edinu در زبان بابلی و آشوری و Edin در زبان سومری یاد شده است. تصویر ضریفی از این باغ و نهر چهار شاخه آن را در نقوش دیواری کاخ سلطنتی بابل متعلق به قرن هجدهم قبل از میلاد که در اواسط قرن حاظر توسط هیئت باستانشناسی فرانسه در کاوشهای باستانی ماری کشف شد، در موزه لوور پاریس میتوان یافت.[۱٢]
اسطوره خلق آدم به صورت خدا که درباره آن در تورات آمده است: "و خداوند گفت آدم را بهصورت خودمان و موافق خودمان بسازیم، پس خدا آدم را بهصورت خود آفرید و او را بهصورت خدا آفرید"[۱٣] اقتباس دیگری از اساطیر بابلی و سومری است که در آنها خدایان و آدمیان به یک صورت نوده شدهاند. اعتقاد به آفرینش یک زوج نخستین نیز عقیدهای است که تقریباً در همه مذاهب باستانی عمومیت دارد. در اساطیر سومری این زوج دوموسی و اینانا، در اساطیر اکدی و بابلی مردوخ و سرپینت، در اساطیر مصری اوزیس و ازیریس، در اساطیر هندی برهما و شاکتیس و در معتقدات اوستایی مشیا و مشیانگ نام دارند، که داستان اخیر تقریباً همان است که بهطور کامل در تورات منعکس شده است.
داستان آدم و حوای تورات (که بعدا بههمان صورت در قرآن نیز آمده است) اکنون نه تنها از جانب بیشتر پژوهشگران تاریخ مذاهب افسانهای بیش تلقی نمیشود، بلکه حتی دائرةالمعارف معتبر کاتولیکی Theo نیز اعتراف میکند که این داستان تنها یک افسانه اساطیری است، منتها اضافه میکند که از نوع "پرمحتوای" این افسانهها است و باید بین آن و داستانهایی از قبیل ترانه رلاند یا گربه چکمهپوش تفاوت گذاشت، زیرا که هرچند واقعیت ندارد ولی مفهوم معنوی عمیقی دارد. در حال حاضر آنچه صدها میلیون دانشآموز و دانشجوی یهودی و مسیحی و مسلمان در دبیرستان و دانشگاههای خود در زمینه همین آفرینش شش روزه میآموزند این است که از پیدایش کائنات تا به امروز در حدود ١٦ میلیارد سال، از پیدایش منظومه شمسی ما در حدود ٦ میلیارد سال و از پیدايش زندگی در روی زمین در حدود ٣ میلیارد سال میگذرد، و بههمراه آن میآموزند که کهکشان (Galaxy) ما که منظومه شمسی و زمین بدان تعلق دارد تنها یکی از ۵٠ میلیارد کهکشان جهان آفرینش است، و این کهکشان خودش بهتنهایی ٢٠٠ میلیارد خورشید دارد که خورشید ما تنها یکی از آنها و آنهم نه از بزرگترین آنهاست، و وسعت همین کهکشان ما در حدی است که اگر فاصله زمین از خورشید تنها یک میلیون متر فرض شود، قطر این کهکشان به ٦٣٠٠ کیلومتر بالغ میشود. و بازهم میآموزند که شمار کلی خورشیدهای کهکشانها یک هزار میلیارد میلیارد (رقم ١ با ٢١ صفر بهدنبال آن) است، و حدود گسترش این کائنات تا آنجا که محاسبه آن با وسائل و ضوابط علمی کنونی امکان دارد پانزده تا بیست میلیادر سال نوری است، یعنی سالی که هر ثانیه آن مفهوم سیصد هزار کیلومتر و هر ساعت آن مفهوم یک میلیارد کیلومتر را دارد.
در روی زمین خود ما نیز، از پیدایش ماهیان در حدود ۴۵٠ میلیون سال، از پیدایش خزندگان در حدود ١٨٠ میلیون سال، از پیدایش پستانداران در حدود ١٦٠ میلیون سال، از پیدایش میمونهای آدمنما بین سه تا چهار و نیم میلیون سال، از پیدایش نخستین انسانها یک و نیم تا ٣ میلیون سال و از پیدایش انسان کنونی تقریباً ٧٠٠ هزار سال میگذرد. تا کنون در حدود ۵٠ میلیارد نوع موجد زنده بر روی زمین زندگی کردهاند که تا امروزه فقط ده تا پانزده میلیون از آنها باقی ماندهاند و از این رقم بیش از یک میلیون آنانرا حشرات تشکیل میدهند. به موازات آن در حدود ۴۵٠ هزار نوع گیاه وجود دارند کهاندکی بیش از نیم آنها درختان و گیاهان گل دار و میوهدار هستند.
قرنهای پیاپی مومنان مذاهب توحیدی بر مبنای متون مقدس بر این عقیده بودند که همه این اختران تنها بهخاطر روشن کردن روزها و شبهای آدمیان در آسمان جای داده شدهاند: "و خدا گفت نیرها در فلک آسمان باشند تا به زمین روشنايی دهند، و چنین شد، و خدا ستارگان را در فلک آسمان گذاشت تا زمین را روشن کنند"[۱۴]، "و چراغهای ستارگان را برای راهنمایی آدمیان در تاریکیهای بیابان و دریا بر افروختیم"[۱۵]. "و خداوند آدم را بهصورت خود آفرید و بدو گفت که بارور شود و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همه حیواناتی که بر زمین میخزند حکومت کند، و همه گیاهان تخمداری که بر روی تمام زمین است و همه درختهای میوهدار برای او خوراک باشد زیرا که برای او ساخته شده است"[۱٦] "... و همه موجودات زمین را برای بهره شما آدمیان خلق کردیم[۱٧]، و اسب و قاطر و الاغ را آفریدیم تا بر آنها سوار شوید، و چهار پایان را آفریدیم تا از مو و پشمشان بهره ببرید و گوشتشان را بخورید[۱٨]، برای شما نخلستانها و تاکستانها را آفریدیم تا میوههای فراوان از آنها بخورید[۱۹] و مقرر کردیم که یکجا باغ انگور باشد و جایی مزرعه غلات[٢٠]". ولی علیرغم همه این تاکیدها که خورشید و ماه و ستارگان و حیوانات و نباتات همه بخاطر نوع انسان، مخلوق سوگلی خدا، آفریده شدهاند، امروز دستاوردهای جهان دانش مشخص کردهاند که تمام این خورشیدها میلیاردها سال و این حیوانات و نباتات میلیونها سال پیش از پیدایش این مخلوق سوگلی وجود داشتهاند، و حیوان دو پا نه اولین بلکه دیر خاستهترین همه آنها است. بررسی جالبی که بیست سال پیش از این توسط Carl Sagan استاد سرشناس علوم فضایی دانشگاه کرنل آمریکا انتشار یافت، حاکی از این بود که اگر عمر کائنات را یکسال فرض کنیم، اولین انسانها در ساعت ٢٢ و سی دقیقه روز آخر ماه دوازدهم پیدا شدهاند، و اولین تمدنها در ساعت ٢٣ و ۵٩ دقیقه و ٢٠ تانیه، و آیینهای سهگانه یهودی و مسیحی و اسلام بترتیب در ساعتهای ٢٣ و ۵٩ دقیقه و ۵۴ و ۵۵ و ۵٦ ثانیه، و در حال حاضر ما در ثانیه پنجاه و نهم از ساعت بیست و چهار و آخر روز از ماه دوازدهم بسر میبریم.
واقعیتهای ژئوفیزیکی مربوط به پیدایش کائنات حتی در قرون گذشته نیز چنان آشکار بود که برای قشریترین پیروان مکتب تورات و انجیل دفاع از اسطوره خلقت شش روزه آسمان و زمین و کلیه موجودات آن امکانپذیر نبود، به ناچار این راه حل مغلطهآمیز ارایه شد که روزهای بیبلیک (توراتی) را روزهای معمولی نمیباید تلقی کرد، بلکه هر کدام از آنها را معادل چند صد هزار سال میباید بهحساب آورد. ولی گذشته از این که خود کلیسا این تفسیر را رسماً رد کرد، چنین برداشتی مستلزم آن بود که فیالمثال طوفان نوح نیز بجای چهل روز چندین هزار سال ادامه یافته باشد و موسی بجای ١٢٠ سال چند ده میلیون عمر کرده باشد. بههمین ترتیب، برای پیروان مکتب قرآن نیز با همه تقدسی که این کتاب برای صدها میلیون پیروان خود داشته است و دارد، دفاع از برداشتهایی چون اینکه: "زمین را بهشکلی بستری مسطح آفریدیم[٢۱] و خورشید در چشمه آب تیرهای غروب میکند[٢٢]، و آسمان را نگاه میداریم تا روی زمین نیفتد، مگر اینکه خود ما چنین اراده کرده باشیم[٢٣] و کوهها را مانند میخ در زمین فرو کردیم که ستونهای آسمان باشند[٢۴]، و پروردگار دو مشرق و دو مغرب[٢۵] و پروردگار مشرقها[٢٦]" پذیرفتنی نیست. آنچه در قرآن درباره گردش ماه و تغییر شکل آن از هلال به بدر و از بدر به هلال آمده، نظیر آنچه در مورد سبقت روز بر شب و دوری خورشید از ماه آمده بههمین اندازه ناپذیرفتنی است: "و نه خورشید را اجازه دادیم که به ماه برسد و نه شب را که به روز سبقت گیرد[٢٧]، و سیر ماه را در منازل معین قرار دادیم تا بدین وســیله شــما حســاب ماهها و روزها را نگاه دارید[٢٨] و اگر پرســند که ســبب هـلال و بـدر مـاه چیســت، بدانـان پاســخده که منظـور از آن تعیین اوقـات حـج و معـاملات مـردم اســت[٢۹]". بررسیهای هجده ساله در روی ٣٨١ کیلوگرم سنگهایی که در سال ١٩٦٩ توسط سرنشینان فضاپیمای آپولو از کره ماه به زمین آورده شدند روشن کرده است که از عمر کره ماه در حدود چهار و نیم میلیارد سال میگذرد، و یکبار دیگر میتوان پرسید که چگونه چهار هزار و پانصد میلیون سال پیش کره ماه با این هدف به گردش در آمده است که آدمیان در چند میلیارد سال بعد از آن حساب سالها و روزهای خود را بر اساس هلال و بدر آن نگاه دارند؟ و چگونه است که تغییر شکل ماه از هلال به بدر تابع گردش این کره به دور زمین و خورشید نیست، بلکه برای تعیین دوران حج و معاملات مردم است؟
در قرآن آمده است که: "عدد ماههای سال را دوازده قرار دادیم که چهار ماه از آنها ماههای حرام است، و از روزی که آسمانها و زمین را آفریدیم چنین بوده است، زیرا این امری است که در لوح محفوظ ما ثبت شده است"[٣٠] ولی این تقسیم سال به دوازده ماه قمری مدتها پیش برای نخستین بار در بابل عمل شده بود، منتها در آنجا این امر به مردوخ خدای بزرگ بابل نسبت داده میشد.
این تصریح دیگر که حرام بودن چهار ماه از دوازده ماه سال، یعنی ضرورت اجتناب از هرگونه جنگ و قتال در این چهار ماه قانونی است که از هنگام خلق آسمان و زمین بر قرار بوده و در لوح محفوظ ثبت شده است، این پرسش را برای پژوهشگران مطرح کرده است که در اینصورت چرا در هیچیک از دو مذهب توحیدی پیش از اسلام این موضوع توسط خداوند به پیروان این مذاهب اعلام نشده بوده است؟
و از آنجا که به آفرینش آدم از خاک و دمیدن زندگی در بینی او و بیرون آمدن حوا از دنده او مربوط میشود، از پیش از یکصد سال پیش که تئوری تکامل داروین بر اساس شواهد و مدارک انکارناپذیر پا به جهان زیستشناسی نهاده علیرغم صفآرائیهای پر سر و صدای کنیسهها و کلیساها و مسجد و جنجالهای خشمآگین مخالفانی که حاضر به فرود آمدن از صدرنشینی هزاران ساله آدمی بهعنوان گل سر سبد جهان آفرینش نیستند جای استوار خویش را در دنیای دانش و برنامههای آموزشی میلیونها دبیرستان و دانشگاه سراسر جهان باز کرده است،
و از وقتی که هزاران فسیل اجداد دو پای ما از بیش از یک میلیون سال پیش تا به دوران حاضر در آزمایشگاهها و موزههای جهان جای گرفتهاند و سیر تکامل فیزیکی و فکری نوع بشر را بهصورتی آشکار به ارائه گذاشتهاند، دیگر برای آدم و حوای آشنای ما جز در تورات و در قصههای مادر بزرگها جایی نمانده است. بهقول یک صاحبنظر معاصر اشکال اساسی در این است که نویسندگان تورات منابعی جز متون اساطیری تمدنهای ماقبل خود یا همزمان با خود در اختیار نداشتهاند، و اگر این اسطوره آفرینش امروز نوشته میشد، بهاحتمال زیاد صحبت از کهکشانها و از "Big Bang" (انفجار بزرگ) میشد و حوا بجای اینکه از دنده آدم بیرون آید از درون صفحات "اصل انواع" چالز داروین بیرون میآمد.
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برگرفته از: کتاب تولد ديگر نوشتۀ دکتر شجاعالدين شفا است.
[↑] پینوشتها
[۱]- خلاصه شده از سفر پیدایش، باب اول
[۲]- بقره، ١١٧
[۳]- نازعات، ٢٧-٣٣
[۴]- فرقان، ۵٣
[۵]- نور، ۴۵
[۶]- آلعمران، ۵٩
[٧]- مومن، ٦۴
[۸]- حجران، ٢٩
[۹]- انعام، ٩٧
[۱٠]- ق، ٣٧
[۱۱]- سفر پیدایش، باب دوم، ٨-١٠
[۱۲]- این بهشت زمینی در قرآن نیز به همین صورت و با همین اسم نام برده شده است (بقره، ٣۵؛ اعراف، ١٩-٢٧؛ طه، ١١٧-١٢٦) همچنین از رودخانههای چهارگانه آب و شیرو شراب طهور و عسل که در بهشت از آنها یاد شده است (محمد، ١۵)
[۱۳]- سفر آفرینش، باب اول، ٢٦
[۱۴]- تورات، سفر آفرینش، باب اول، ١۵ و ١٦
[۱۵]- قرآن: سورۀ انعام، ٩٧؛ یونس، ۵؛ انبیاء، ٣٣؛ فصلت، ٣٧؛ ملک، ۵
[۱۶]- تورات سفر پیدایش، باب اول، ٢٧-٣١
[۱٧]- بقره، ٢٩
[۱۸]- نحل، ٧-٨
[۱۹]- مومنون، ١٨
[٢٠]- رعد، ٣
[٢۱]- نباء، ٦
[٢۲]- کهف، ٨٦
[٢۳]- حج، ٦۵
[٢۴]- نباء، ٧
[٢۵]- الرحمن، ١٧
[٢۶]- صافات، ۵
[٢٧]- یس، ۴٠
[٢۸]- یس، ۵
[٢۹]- بقره، ١٨٩
[۳٠]- توبه ٣٦
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ شفا، شجاعالدين، "اسطورۀ آفرينش"، کتاب تولد ديگر