|
مولوی محمدیونس خالص
فهرست مندرجات
◉ زندگینامه
◉ آثار
◉ يادداشتها
◉ پيوستها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
◉ پيوند به بيرون
تاریخ جهاد افغانستان رهبران جهادی
مولوی محمدیونس خالص (به انگلیسی: Mawlawi Mohammad Yunus Khalis) (زادهی ۱٢۹٨ خ - درگذشتهی ۱٣٨۵ خ)، يکی از رهبران بنيادگرا و تندرو مجاهدين افغان بود که در نهايت به طالبان پيوست.
▲ | زندگینامه |
محمديونس خالص فرزند عبدالاکبر در سال ۱٢۹٨ خورشيدی (۱۹۱۹ ميلادی) در قريهی قاضيان گندمک ولسوالی (شهرستان) خوگيانی ولايت (استان) ننگرهار در يک خانوادهی روحانی توانگر و زميندار بهدنيا آمد. تحصيلات ابتدايی را نزد پدرش آموخت، بخشی از تحصيلات خود را در صويهسرحد پاکستان فراگرفت و تا سال ۱٣٢٨ خورشيدی بهفراگيری علوم دينی مشغول بود. سپس مدتی بهعنوان استاد در «دارالقضأ» به تدريس پرداخت.
در سال ۱٣٣٠ خورشيدی، در رياست مستقل مطبوعات، در بخش تربيت افکار، مشغول بهکار شد و مدتی مديريت مسوول مجله «پيام حق» و جريدهی «ورانکی» را بر عهده داشت.
با رویکار آمدن دولت جمهوری محمدداوود، همراه با ديگر مخالفان اسلامگرا، در اقدامات ضد حکومتی سهم گرفت و در نتيجه فرزندش توسط عمال رژيم داوود بهقتل رسيد. در سال ١٣۵٣ خورشيدی به مناطق سرحدی پاکستان مهاجرت کرد.
پس از تشکيل «حزب اسلامی افغانستان» بهرهبری گلبدين حکمتيار، او بهعنوان معاون حکمتيار در کادر رهبری اين حزب پذيرفته شد. اما بعد از بهقدرت رسيدن کمونيستها در کابل و آغاز جهاد، او بهخاطر تعلل و ترديدی که حکمتیار برای ورود به جهاد از خود نشان داد، در اوايل سال ۱٣۵٨ همراه با جلالالدين حقانی، از حزب اسلامی انشعاب کرد و تنظيم جداگانهای بههمان نام ايجاد نمود و با راهاندازی پايگاههايی در ولايات ننگرهار، پکتيا و کنر، حدود ۱٣ تا ۱۵ درصد از کل پول و امکاناتی را که آمريکا و عربستان از طريق آیاسآی (ISI) در اختيار تنظيمهای هفتگانهی مجاهدين قرار میداد، بهخود اختصاص داد (البته اين درصد متعلق بهسال ۱۹٨٧ ميلادی است.)
دیدار مولوی خالص با رونالد ریگان در قصر سفید. زلمی خلیلزاد میگوید: مولوی صاحب خالص، شخص بسيار ساده و روستايی بود. هنگام ملاقاتش با رونالد ريگان؛ بهطور غيرمنتظره و بدون هيچ نوع آمادگی، جملهای را بهزبان آورد كه مرا در يك موقعيت خيلی دشوار قرار داد. من كه مجبور بودم تمام سخنان مولوی صاحب را به ريگان ترجمه كنم؛ بعد از شنيدن اين جملات غيرمنتظرهای جناب مولوی صاحب، حيران ماندم كه چهكنم. ريگان هم كمی بالايم اشتباهی شد كه اين دو نفر افغان بين خود چه میگويند. ناگزير شدم كه جملات مولوی صاحب را با دلناخواسته به ريگان ترجمه كنم. جملات مولوی صاحب اين بود: او گفت «به ريگان بگو! تو در قلب تمام مسلمانان جهان بهخصوص، مسلمانان افغانستان جا گرفتهايی. مسلمانان از آسيا تا آفريقا برايت هميشه در نمازهایشان دعای خير میكنند اما من بهعنوان يك عالم دين مسلمان مسووليت دارم تا ترا بهسوی اسلام محمدی دعوت كنم و از تو بخواهم اگر میخواهی بالای كمونيسم و بیخدايی غلبه حاصل كنی، بيا مسلمان شو.» من تمام اين جملات را به ريگان انتقال دادم، ريگان برخلاف انتظار، موضوع را با خنده و طنز از سر خود تير كرد. بعد از ختم جلسه، من بهديدار مولوی صاحب به هتل رفتم و خواستم در ارتباط به آنچه در جلسه گذشت از وی جويای معلومات بيشتر شوم. خلاصه اينكه در هتل در صحبتهای تنهايی از مولوی صاحب پرسیدم كه مولوی صاحب! چرا ريگان را به اسلام دعوت كردی؟ مولوی صاحب گفت: «چند روز پيش از آغاز سفر بهسوی آمريكا مرا ژنرال ضيأالحق نزد خود خواست و برايم گفت: مولوی صاحب! ريگان در اين روزها تمايل شديد نسبت به اسلام پيدا كرده است، اگر میخواهی؛ افتخار جاويدان نصيبات شود و يك رئيسجمهور ابرقدرت دنيا بهدست تو مسلمان شود، اين فرصت طلايی را از دست نده. همينكه صحبتهای رسمیتان تمام شد، ريگان را بهسوی اسلام فرابخوان؛ بنابراین من به تشويق ژنرال صاحب ضيأ، ريگان را بهسوی اسلام فرا خواندم.
خالص در «اتحاد اسلامی مجاهدين افغانستان»، در سال ۱٣٦۱ خورشيدی بهعنوان رئيس کميسيون مالی انتخاب شد، و در «اتحاد اسلامی مجاهدين افغانستان» (هفتگانه) پستهای سخنگويی را در سال ۱٣٦۴ و رياست اتحاد را (طبق نوبت) در سال ۱٣٦٦ بهدست آورد.
وی همراه با مولوی محمدنبی محمدی و صبغتالله مجددی در ترکيب هيأتی بهرياست برهانالدين ربانی در سال ۱٣٦۵ از سوی ائتلاف مجاهدين مقيم پيشاور به آمريکا رفت و با «رونالد ريگان» رئيسجمهوری آنکشور ديدار کرد. زمانیکه مجاهدين بهقدرت رسيدند، خالص نيز در قدرت سهيم شد و در کابينههای مجددی و ربانی بهعنوان وزير معرفی شد، ولی در جنگهای بين مجاهدين، موضع بیطرفی گرفت. و از هيچکدام از طرفهای درگير حمايت نکرد. با ظهور طالبان، نظر به گرايشهای دينی متحجرانهای که داشت، آمال و آرزوهای خود را در حکومت طالبان ديد و همزمان با تصرف ولايت ننگرهار توسط طالبان، خالص که بيشتر پايگاههايش در اين ولايت قرار داشت، به اين گروه پيوست (برخلاف حاجی قدير، رئيس شورای جهادی ننگرهار، که به پاکستان فرار کرد.) و تمام امکانات نظامی خود را تسليم داد.
مولوی خالص که پس از فروپاشی رژیم کمونیستی از جنگ دست کشید با فروپاشی رژیم طالبان توسط نیروهای آمریکایی در افغانستان، یکبار دیگر بر ضد نیروهای خارجی فتوای جهاد را صادر کرد.
خالص در دورهی جهاد همسر اول و فرزندانش را به عربستان فرستاد و علیرغم ناخشنودی پيروان خود در ماه مه ۱۹٨٢ ميلادی با دوشيزه ۱٨ ساله از يک خانوادهی روحانی اهل قندهار (قادر قندهاری) ازدواج کرد.
سرانجام، مولوی محمدیونس خالص، رهبر پیشین حزب اسلامی، روز چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۸۵ (۱۹ ژوئيه ۲۰۰۶)، در سن ٨٧ سالگی درگذشت.
▲ | آثار |
مولوی محمديونس خالص، علاوه بر مقالات متعدد، کتابهای زير را بهرشتهی تحرير درآورده است:
-
۱- د حج لارشونکی
٢- روحالاجتماع
٣- دين او انسانی تمدن
۴- رسالهی خوزوته خوزه
۵- رمضانيه
٦- اسلامی روح
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
[▲] پینوشتها
...
عرفانالله څپاند، د خالص بابا ژوندليک، وبسایت افغان ادبی بهير، دوشنبه، ۱ زمرى، ۱۳۸۶.
مولوی محمديونس خالص درگذشت، وبسایت فارسی بیبیسی: سهشنبه ۲۵ ژوئيه ۲۰۰۶ - ۳ مرداد ۱۳۸۵.
مولوی محمدیونس خالص وفات نمود، راديو آزادی ۹ صبح: سهشنبه ٣ اسد ۱٣٨۵
مولوی محمدیونس خالص وفات نمود، راديو آزادی ۹ صبح: سهشنبه ٣ اسد ۱٣٨۵
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ٦ ۷ ۸ ۹ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها │ ...