راهنمای کتاب مقدس
سقوط انسان
فهرست مندرجات
- سقوط انسان (ترجمۀ تفسیری)
- راهنمای کتاب مقدس
- يادداشتها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
[↑] باب ٣ - سقوط انسان
سقوط انسان تحت تأثیر نفوذ محیلانۀ مار صورت گرفت. مار به گونهای معرفی شده كه گویی خود سخن میگوید. ولی بعد كتابمقدس اظهار میدارد كه ابلیس از درون مار صحبت میكرده است (دوم قرنتیان ۱۱: ٣ و ۱۴؛ مكاشفه ۱٢: ۹؛ ٢٠: ٢). برخیها تصور كردهاند كه مار در ابتدا بر پا میایستاد و بسیار زیبا بود و طبیعتاً میتوانست وسیلۀ خوبی در دست شیطان باشد. او آدم و حوا را فریفت تا از اطاعت آفریدگارشان سرباز زنند. این عمل وحشتناك صورت گرفت. و پردۀ سیاه گناه، اندوه، رنج، درد و مرگ بر دنیایی افتاد كه خدا آن را زیبا آفریده بود.
[↑] چرا خدا انسان را به گونهای آفرید كه بتواند گناه كند؟
خوب، آیا میتوانست او را بهگونۀ دیگری خلق كند؟ آیا امكان داشت موجودی اخلاقی بدون قدرت انتخاب وجود داشته باشد؟ "آزادی" - آزادی تفكر، آزادی وجدان - هدیۀ خدا به انسان است، حتی اگر انسان آزادی خود را برای بیاطاعتی از خدا بهكار برد.[۱]
در یك تصادف قطار، مهندس آن كه میتوانست با پریدن از قطار زندگی خود را نجات بخشد، در محل كار خود باقی ماند و در نتیجه مسافران را نجات داد ولی زندگی خود را از دست داد. آنها بنای یادبودی ساختند؛ نه برای قطار، چرا كه قطار فقط كاری را انجام داده بود كه از دستگاهها و ماشینهای آن بر میآمد. آنها بنای یادبود را برای مهندسی ساختند كه به ارادۀ خود انتخاب كرد كه زندگی خود را ببازد تا مسافران را نجات بخشد. اگر در طبیعت ما تمایل دیگری بجز اطاعت نباشد، چه فضیلتی در اطاعت ما از خدا وجود دارد؟ ولی اگر به انتخاب خود و بر خلاف گرایش طبیعتمان از خدا اطاعت كنیم، ارزش دارد.
[↑] ولی آیا خدا از پیش نمیدانست كه انسان گناه خواهد كرد؟
بله، و نتایج وحشتناك گناه و نیز پیامد نهایی آن را از پیش میدانست. ما رنج میبینیم و زحمت میكشیم، متحیر و متعجبیم كه چرا خدا چنین دنیایی ساخته است. ولی روزی، پس از اینكه همه چیز به پایان برسد، درد و رنج و تحیر ما نیز پایان خواهد گرفت. و همراه با نجات یافتگان همۀ اعصار با هللویاهای بیپایان خدا را ستایش خواهیم كرد، بخاطر اینكه ما را چنانكه خواست آفرید و به حیات و شادی و جلال در ابدیت بینهایت هدایت كرد (مكاشفه ۱۹: ۱-٨).
[↑] تأثیر گناه بر طبیعت
اینجا در نخستین صفحات كتابمقدس، شرحی ابتدایی از طبیعت، بدان گونه كه امروزه آن را میبینیم، داده شده: نفرت مشترك مردم از مار (٣: ۱۴ و ۱۵)؛ درد بههنگام وضع حمل (٣: ۱٦)؛ رویش خودبهخود علفهای هرزه، در حالی كه گیاهان مفید و مُغذی باید با زحمت كاشته شوند (٣: ۱٧-۱۹)؛ و نیز بارقهای از مسیح در ذریت زن (٣: ۱۵)، و در قربانی و كفاره (۴: ۴).
[↑] "ذریت زن" - ۱۵
بلافاصله پس از سقوط انسان، نبوت خدا را میبینیم مبنی بر اینكه بواسطۀ "ذریت زن"، هنوز هم امیدی در آفرینش انسان باقی است و این اولین اشارۀ كتابمقدس به نجات دهندهای است كه خواهد آمد. استفاده از ضمیر "او" (۱۵) نشان میدهد كه نجات دهنده "یك شخص" خواهد بود. در ذریت حوا تنها یك نفر بوده كه از زن متولد شده بیآنكه مردی او را ببار آورده باشد. در اینجا، درست در آغاز داستان كتابمقدس، بارقهای اولیه از مسیح میبینیم؛ و همچنانكه به پیش میرویم، اشارات، بارقهها، نگاههای گذرا، تصاویر و گفتههای ساده آشكارتر و فراوانتر میشوند، به گونهای كه وقتی به صفحات پایانی عهد عتیق نزدیك میشویم، تصویری نسبتاً كامل از مسیح در دست داریم.
"مادر جمیع زندگان" (٢٠). كفارة مسیح بر بنیان وحدت نژاد انسان در آدم قرار دارد. گناه یك انسان، مرگ را ببار آورد. و از مرگِ یك انسان نجات حاصل شد (رومیان ۵: ۱٢-۱۹).[٢]
[↑] نكات باستانشناختی: روایات بابلی دربارۀ سقوط انسان
كتیبههای كهن بابلی اشارات فراوانی به "درخت حیات" دارند، و اینكه انسان تحت تأثیر روحی شریر كه بهصورت مار ظاهر شده بود، از آن درخت رانده شده بود، و كروبیان محافظ، مانع بازگشت انسان بسوی آن درخت میشدند.
از میان این كتیبهها، داستان "آداپا" بهقدری شبیه حكایت آدم در كتابمقدس است كه او را "آدم بابلی" نامیدهاند. - "آداپا - ذریت انسان"، - "مرد عاقل اریدو"، - "بیگناه"، - سپس "خدایان را رنجاند"، - "بواسطۀ دانش"، - سپس "فناپذیر شد"، - "خوراك حیات را نخورد"، - "بیماری را بر انسانها وارد كرد"، - خدایان گفتند: "او آرامی نخواهد گرفت"، - "آنان او را با لباس عزا پوشاندند".
دو مُهر قدیمی پیدا شده كه ظاهراً آنچه را كه در كتاب پیدایش با كلمات بیان شده، دراین دو مُهر بصورت تصویر ارائه شده است. این مهرها كه در میان الواح باستانی بابلی كشف شده و در موزۀ بریتانیا نگهداری میشود، دقیقاً به داستان باغ عدن اشاره میكند. در مركز مهر اولی كه "وسوسه" نامگذاری شده، یك درخت قرار دارد، در سمت راست، یك مرد و در سمت چپ آن یك زن میوه میچینند؛ در پشت سر زن، یك مار بر پا ایستاده گویی در گوش زن زمزمه میكند.
مُهر دوم كه "آدم و حوا" نام دارد، در سال ۱۹٣٢ توسط دكتر ای. اِ. سپایزر، از موزۀ دانشگاه پنسیلوانیا، و نزدیك دامنۀ تپه گاورا در ۱٨ كیلومتری شمال نینوا كشف شد. او قدمت مهر را به ٣۵٠٠ ق.م نسبت داد و آن را "قویاً دال بر داستان آدم و حوا" دانست: یك مرد و زن برهنه در حال راه رفتن بهگونهای كه گویا كاملاً مأیوس و دلشكسته هستند، و ماری كه از پس آنها میآید. قطر مهر حدود دو سانتیمتر است و بر روی سنگ حك شده، و در حال حاضر در موزۀ دانشگاه فیلادلفیا نگهداری میشود.
این اسناد كهن كه در آغاز تاریخ و در مهد اولیۀ انسان بر سنگ و گل حك شده و در زیر غبار اعصار حفظ شدهاند، و اكنون بیل باستانشناسان دوباره آنها را بیرون آورده، گواهی هستند بر اینكه ویژگیهای اصلی داستان كتابمقدس دربارۀ آدم، عمیقاً بر ذهن انسان اولیه نقش بسته بود.
[↑] روایات دیگر دربارۀ سقوط انسان
پارسیان: نخستین نیاكان ما، معصوم، پرهیزگار و شادمان در باغی كه در آن "درخت جاودانگی" قرار داشت، میزیستند، تا اینكه روحی شریر بهصورت یك مار ظاهر شد.
هندوها: در عصر نخستین، انسان آزاد از شرارت و بیماری بود، از هر آنچه آرزو میكرد بهرهمند میشد و زندگی طولانی داشت.
یونانیان: نخستین انسانها در عصر طلایی، برهنه و آزاد از شرارت و دردسر میزیستند و از پیوندشان با خدایان لذت میبردند.
چینیها: روایتی داشتند دربارۀ دوران سعادتمندی، یعنی زمانی كه انسانها غذای فراوان داشتند، و در اطرافشان حیوانات در صلح بهسر میبردند.
مغولها و تبتیها: روایات مشابه داشتند.
توتنیها: نژاد اولیۀ انسان در شادی و سرور دائمی بهسر میبردند.[٣]
همة نژادهای بربر: روایاتی دربارۀ موقعیتی متمدنتر دارند.
بیتردید، حكایت اصلی باغ عدن را آدم برای متوشالح، و متوشالح برای نوح، و نوح برای پسرانش تعریف كرده بود؛ و در فرهنگهای ملی كه بعدها پدید آمد، این حكایت به شیوههای مختلف و تا حد زیادی تغییر یافت.[۴]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين نوشتار برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی از کتاب راهنمای مطالعه کتابمقدس بازنویسی شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- راهنمای کتاب مقدس، ص ۳٩
[۲]- همانجا، ص ۴٠
[۳]- همانجا، ص ۴۱
[۴]- همانجا، ص ۴۲
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□ راهنمای کتاب مقدس، نوشتۀ هنری هلی، ترجمۀ: جسیکا باباخانیان، سابرینا یدلیان و ادوارد عیسیبیک؛ زیر نظر کشیش ساروخاچیکی
[برگشت به بالا]