جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۰ مرداد ۵, چهارشنبه

وات، ویلیام مونتگومری

از: دانشنامۀ آریانا


فهرست مندرجات

[اسلام‌شناسان غربی]


ویلیام مونتگمری وات (به انگلیسی: William Montgomery Watt) ‏ (زادۀ ۱۴ مارس ۱۹۰۹ م - درگذشتۀ ۲۴ اکتبر ۲۰۰۶ م) استاد رشته زبان عربی و مطالعات اسلامی در دانشگاه ادینبورگ در اسکاتلند بود، که از برجسته‌ترین اسلام‌شناسان و مفسران غیرمسلمان اسلام در غرب به‌شمار می‌آمد، و تأثیر عظیمی در رشته مطالعات اسلامی بر جای نهاد. نام او توسط خیلی از مسلمانان در سرتاسر دنیا با احترام برده می‌شود.[۱] وات یکی از نویسندگان "دانش‌نامه‌ی اسلام" نیز بود.


[] زندگی‌نامه

ویلیام مونتگمری وات، در ۱۴ مارس ۱۹۰۹ میلادی، در روستایی به‌نام کرس در اسکاتلند زاده شد. پدر او زمانی که هنوز ۱۴ ماه داشت، درگذشت. تحصیلات خود را تا دوره دکترای فلسفه - در دانشگاه ادینبورگ در آکسفورد - پی گرفت و رساله دکترایش را درباره "جبر و اختیار در آغاز اسلام" گذرانید. وی مدت چهار سال (از ۱۹٣۴ تا ۱۹٣٨ میلادی) به‌تدریس فلسفه اخلاق در همان دانشگاه اشتغال داشت. بین سال‌های ۱۹۴٦-۱۹۴٧ میلادی استاد فلسفۀ باستان بود. سپس به مطالعات بیشتری درباره اسلام گرایید و به‌عنوان یکی از دستیاران اسقف آنگلیکن (وابسته به کلیسای پروتستان انگلیس) در بیت‌المقدس به پژوهش پرداخت.

مونتگمری وات در سال ۱۹۴٧ به سمت "رئیس بخش مطالعات عربی و اسلامی" در دانشگاه ادینبورگ برگزیده شد و سال‌ها این سمت را حفظ کرد و در اوایل دهه ۱۹٨۰ (در سال ۱۹٧۹ میلادی) به بازنشستگی نایل آمد[٢]. وات که عضو انجمن یونا (Iona Community) بود، در ادینبورگ زندگی و کار می‌کرد و سر انجام، در ۲۴ اکتبر ۲۰۰٦ میلادی، در همان‌جا درگذشت.


[] دیدگاه‌ها

وات باور داشت که قرآن همانند کتاب مقدس وحی الهی بوده البته برای زمان و مکان خاصی. او هم‌چنین معتقد است که هیچکدام از این کتاب‌ها مصون از خطا نمی‌باشند.[٣] به گفته محقق اسلام‌شناس مارتین فروارد:[۴]

    کتب او تأکید زیادی بر تعهد محمد به عدالت اجتماعی دارد؛ وات محمد را مانند پیامبران عهد عتیق می‌دید که آمده بود تا معاملات عادلانه و اعتقاد به وحدانیت خدا را در بین اعرابی، که این موضوعات برای آن‌ها مفاهیم‌شان را از دست داده بود، احیا کند. از دید بسیاری از مسلمانان این قدر و منزلت کافی برای محمد نیست، اما این یک شروع است. رک بگویم برای یک مسیحی گفتن هر چیز مثبتی درباره دینی مانند اسلام که پس از دین او آمده کار سختی است زیرا آن‌ها این‌گونه بزرگ شده‌اند که باور داشته باشند دین آن‌ها تمامی چیزهایی که برای رستگاری نیاز است را داراست، و مشابهاً برای مسلمانان سخت است که با این حقیقت مواجه شوند که مسیحیان با این دیدگاه که مسیحیت تنها ایستگاهی در مسیر اسلام، دین آخر، است ترغیب نمی‌شوند.

به گفتۀ شارلت آلفرد، گزارش‌گری برای مجله‌ای که وات آن را در دانشکده‌اش تأسیس کرد:[۵]

    دیدگاه‌های او درباره اسلام و مسیحیت گه‌گاه مجادله‌آمیز بوده ‌است. او هم قرآن و هم کتاب مقدس را خطاپذیر می‌داند ولی در عین حال هر دو را وحی الهی می‌داند. او اعتقاد داشت که مسلمانان و مسیحیان چیزهای زیادی دارند که به‌همدیگر آموزش دهند. در مورد تجربه شخصی خودش این را بیان می‌کند که بررسی اسلام فهم او را از یکتایی خداوند عمیق کرده ‌است.

به نظر وات، هر چند قرآن به‌صراحت از ادیان یهودی و مسیحی سخن می‌گوید و پیامبران آنان را پیامبران الهی می‌خواند، در میان مسلمانان سنتی، این عقیده وجود دارد که کتاب مقدس (تورات و انجیل) تحریف شـده‌اند و این عقیـده بدون شـک به این نقطـه‌نظر کمـک کـرده اسـت که غـرب از نظـر اخـلاقی فاسـد می‌باشـد و این‌که تنها اسـلام دین حقیـقی اسـت و هیـچ دین و مذهبـی، خـارج از اسـلام، راسـتین نمی‌باشـد.[٦]

مونتگمری وات معتقد است، بازگشت به اسلام از ویژگی‌های مهم دو دهه اخیر است. این احیا دارای خصلت بنیادگرایی و یا سنت‌گرایی است. بنیادگرایی اسلامی با سنت‌گرایی مسیحیت که اساساً پدیده‌ای پروتستانی است، شباهت ندارد؛ "انتگریسم" (Integrism) (نوعی اصطلاح خاص کاتولیک‌ها است که هرگونه تحول و تکامل را رد می‌کند، نیز می‌تواند نظریه کسانی به‌شمار آید که دولت را به اطاعت از مذهب فرا می‌خوانند.) یا تمامیت‌طلبی نزدیک‌ترین اصطلاح زبان فرانسه و کاتولیک رومی به احیای اسلامی است، اما مفهوم آن‌ها باز هم اندکی با هم متفاوت است.

به نظر می‌رسد یکی از عوامل مهم و نهفته در شالوده‌ی احیای اسلامی، رواج این احساس در میان مسلمانان عادی بوده که فکر می‌کردند هویت اسلامی آنان به مخاطره افتاده [است]. جهت یا بعد مذهبی هم در این احیا سهمی ایفا کرده [است]. احتمالا بسیاری از مسلمانان عادی از تفصیلات انتقاد دینی مسیحیان بر اسلام آگاهی نداشتند، اما بسیاری از آنان می‌دانستند که مسیحیان غربی اکثر عقاید اسلامی را رد می‌کنند و اسلام را یک دین راستین نمی‌شمارند و می‌پندارند از مسیحیت عقب‌تر است. گذشته از انتقاد مسیحیان نسبت به اسلام، می‌دانیم بعد از "عصر روشنگری"، رگه‌های ضد مذهبی در تفکر اروپایی پیدا شد و اسلام را قرون وسطایی، کهنه و فاقد ارزش تلقی کرد.[٧]

از دید وات، یکی از جنبه‌های احیای اسلامی، طرد رسوم معین و پذیرفته شده از غرب است - نه ربا، نه مشروب و نه لباس غربی برای زنان. به‌هر حال، نباید چنین مواردی را اساسا ضد غربی یا ضد مسیحی تلقی کرد، بلکه باید آن را هواخواهی از مسلمانان دانست. مسلمین در احیای اسلامی، احتمالاً از ضمیر ناخودآگاه، اصرار دارند با آنان، از نظر انسانی و مذهبی، چنان رفتار شود که با غربیان و مسیحیان رفتار می‌شود. وصول به این خواسته، دشوار است؛ زیرا مسیحیان فکر می‌کنند مذهب‌شان از مذاهب دیگر برتر است. (البته مسلمانان نیز به برتری مذهب خود اعتقاد دارند.)[٨]

وی اعتقاد دارد، اگر مسلمانان خواهان آنند که نقش فعالی در آینده جهان ایفا کنند - که البته آن‌ها قادر به این کار هستند - باید دیدگاه جدیدی نسبت به دیگر ادیان اتخاذ نمایند. این دیدگاه در خصوص دیگر ادیان، باید همچنین به دیگر جنبه‌های فرهنگ بشری که مرتبط با دین است نیز گسترش یابد.[۹]

به نظر وات، به‌رغم قوت بنیادگرایی در چارچوب احیای اسلامی، در میان برخی از گروه‌های مسلمان، علایمی از حرکت به‌سوی گفت‌وشنود با سایر ادیان و بالاخص با مسیحیت دیده می‌شود. بنیادگرایان نمی‌توانند بدون به‌خطر افکندن اعتقادشان به برتری و خاتمیت اسلام، در این تبادل نظر شرکت کنند و آنان مایل نیستند این خطر را بپذیرند. در میان "لیبرال‌ها" غالباً برای تبادل نظر، سعه صدر مشاهده می‌شود؛ ولی بسیاری از آنان اساساً به تجدید تفکر در جنبه‌های خود - تصویری سنتی از اسلام - علاقه‌مند هستند (و فقط آن را صحیح می‌دانند) و فرصت چندانی برای تامل در باب مناسبات مسلمانان و مسیحیان اختصاص نمی‌دهند.[۱٠]

به باور وی، شاید برخی از مسیحیان احساس کنند، شرکت در گفت‌وگو به‌معنای سرپیچی از حکم مسیح است که گفته جمیع خلایق را به انجیل موعظه کنید. ای بسا بعضی از مسلمانان نیز چنین احساسی داشته باشند که مبنای درستی ندارد. در تبادل نظر، هر طرف، مذهب دیگری را تصدیق می‌کند و شرکت در گفت‌وگو، در واقع اعلام این تصدیق است.[۱۱]


[] آثار

از مونتگمری وات آثار متعددی بر محور "اسلام‌شناسی" باقی مانده است که مجموعه آثار او را بیش از ۳٠ کتاب بر شمرده‌اند. از جمله آثار مهم وی زندگی‌نامه‌ای محمد است که در این مجموعه، یک اثر کلاسیک به‌حساب می‌آید.[۱٢]. از دیگر کتاب‌های وی، می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • محمد در مکه (۱۹۵۳)
  • محمد در مدینه (۱۹۵۶)
  • ایمان و عمل غزالی (۱۹۵٣)
  • محمد، پیامبر و سیاستمدار (۱۹٦۴)
  • تاریخ اسپانیای اسلامی (۱۹٦۵)
  • اندیشه سیاسی اسلام (۱۹٦٨)
  • تاثیر اسلام بر اروپا در قرون وسطی (۱۹٧٢)
  • دوره شکل‌گیری اندیشه اسلامی (۱۹٧٣)
  • اسلام و مسیحیت امروزی (۱۹٨۴)
  • فلسفه و الهیات اسلامی (۱۹٨٧)
  • مکه محمد: تاریخ از قرآن (۱۹٨٨)
  • بنیادگرایی اسلام و نوگرایی (۱۹٨٨)
  • اسلام نخستین (۱۹۹۱
  • برخورد اسلام و مسیحیت (۱۹۹۱) (این کتاب در سال ۱۳٧۳ توسط محمدحسین مخبر ترجمه و از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ رسیده است.)
  • "نامش احمد است"، دنیای مسلمان، شماره ٦٣، ۱۹۵٣.
  • "مفاهیم اسلامی جنگ مقدس"، در کتاب جنگ مقدس، ویراستار توماس پاتریک مورفی، ۱۹٧٣٦


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱: ویلیام مونتگومری وات، رازورزی صوفیانه
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- Professor W. Montgomery Watt by Carole Hillenbrand
[٢]- "اسلام‌شناسی و اسلام‌شناسان در جهان"، ویژه‌نامه مركز اطلاع‌رسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تیر ۱۳۷۷.
[٣]- Interview: William Montgomery Watt
[۴]- The Prophet Muhammad (PBUH): A mercy to mankind
[۵]- Obituary by Charlotte Alfred. Edinburgh Middle East Report Online. Winter 2006.
[٦]- William Montgomery Watt, Islamic Fundamentalism andModernity, London and New York: Routledge, 1988, p. 117.
[٧]- ویلیام مونتگمری وات، برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان، تفاهمات و سوءتفاهمات، ترجمه محمدحسین آریا، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱٣٧٣، صص ٢٠۱-٢٠٠.
[٨]- همان، ص ٢٠٨.
[۹]- William Montgomary Watt, op. cit, p. 122.
[۱٠]- ویلیام مونتگمری وات، منبع پیشین، ص ٢۱٠.
[۱۱]- همان، ص ٢۴٣.
[۱٢]- Professor W. Montgomery Watt by Carole Hillenbrand



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]