فهرست مندرجاتروایت افغانهای اسرائیل
(از هرات تا بیتالمقدس)
- جنگ با اعراب
- افغانستان مقبول بود
- حضور در دولت
- يادداشتمها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[یهود] [یهودهای افغانستان]
اکثر افغانهای اسرائیل اصل و نسبشان به هرات بر میگردد. جامعه چند هزار نفری آنها در مقایسه با یهودیان ایرانی، عراقی یا مراکشی تبار اسرائیل، بسیار کوچک است. بیشتر به یک خانواده بزرگ شباهت دارند، همه همدیگر را میشناسند. هرچند جذب جامعه اسرائیل شدهاند اما به افغانستان تعلق خاطر خاصی دارند.
روبین کاشانی ۱۰ سالش بود که خانوادهاش به بیتالمقدس آمد. او در ۸۵ سالگی، مدرسه، کنیسه و همسایههایشان را در زادگاهش، هرات، بهیاد دارد.
آقای کاشانی میگوید: «یهودیها (در هرات) چند محله (جداگانه) نداشتند. یهودیها همپای مسلمانان یکجا زندگی میکردند... ما را بیرون نکردند ما خودمان خواستیم آمدیم. بیشتر اسرائیلیها (یهودیها) که از افغانستان آمدند بهدزدی (قاچاقی) آمدند اما پدر ما پاسپورت داشت.»
این شهروند اسرائیل هنوز پاسپورت قدیمی پدرش را حفظ کرده است که در داخل آن مهر امپراتوری بریتانیا زده شده است: ویزای ورود به فلسطین در سال ۱۹۳۵ میلادی.
[↑] جنگ با اعراب
آمار دقیقی از تعداد افغانهای یهودی که به اسرائیل آمدهاند، وجود ندارد اما تعداد آنها حداکثر شش هزار نفر برآورد شده است.
گفته میشود اکثراً کاسب و دکاندار بودند و عده زیادی از آنان در محله «بیت اسرائیل» بیتالمقدس زندگی میکردند که با بخش باستانی این شهر فاصله زیادی ندارد و در آن دوران، فقیرنشین و ناامن بود.
بسیاری از افغانهایی که در دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ میلادی به فلسطین آمدند از جمله روبین کاشانی در اولین جنگ اعراب و اسرائیل شرکت داشتند.
خود او صهیونیست و جزو شبه نظامیان اتسل (ایرگون) بود که اعضایش به رهبری مناخیم بگین، ابتدا با نیروهای بریتانیا و سپس با فلسطینیان و اعراب جنگیدند.
در پی تاسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸، یهودیان بیشتری در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ از افغانستان به اسرائیل مهاجرت کردند.
[↑] افغانستان مقبول بود
آهارون بتسلئل، مجسمه ساز اسرائیلی از جمله اولین مهاجران یهودی افغان است. او میگوید: «فکر میکردیم که بیتالمقدس خیلی از مدرنتر از هرات باشد، اما بدتر بود. سنه ۱۹۳۰ هنوز هیچ چیز اینجا نبود. مردم با رختهای پاره بودند.»
آقای بتسلئل یکی از معدود جوانان افغان بود که در رشته هنر تحصیل کرد. مجسمههای فلزی و کندهکاریهای چوبی او در اماکن مختلف نصب شده است، از جمله در بیمارستان «هداسا» در بیتالمقدس و در دانشگاه کلمبیای آمریکا.
آهارون بتسلئل میگوید یکی از بزرگترین لذتهای زندگیاش این بوده که با برادرش که اخیراً فوت کرد فارسی دری صحبت کند، زبانی که به گفته او، «رنگ و بوی» دیگری دارد.
او میگوید: «من اسرائیلی نیستم، افغانیام ... تا به امروز میگویم که من افغانیام. هرچه که آنجا بود مقبول بود.»
این تعلق خاطر به افغانستان در بین نسلی که در اسرائیل بهدنیا آمده است هم به وضوح دیده میشود؛ حتی در افرادی مانند یهشوا بن سیون، زاده بیتالمقدس که مادرش یهودی اسپانیایی و پدرش یهودی افغان بود.
او میگوید: «آهسته آهسته زبان پدرم را یاد گرفتم. وقتی که باران بود برف بود، پدر ما همراه ما مینشست به فارسی برای ما قصه میگفت. پدرم میگفت، پیرم، میلرزم، از صد جوان میارزم.»
[↑] حضور در دولت
آقای بن سیون پژوهشگر دانشگاه و نویسنده است. در بین اسرائیلیهای افغانتبار، روزنامهنگار، وکیل و تاجر، هم وجود دارند. اما عدهای از آنان جذب نهادهای دولتی شده و معدودی به سطوح ارشد رسیدهاند.
یاروم کوهن، رئیس سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شین بت) و ایهود گل، سفیر فعلی اسرائیل در پرتغال از جمله این افراد هستند.
اینها افغان تبارهایی هستند که بهطور کامل جذب جامعه اسرائیل شدهاند. این پدیده بهخصوص در بین نسل جوانان چشمگیر است، جوانانی مانند اسحاق گل و دانا بتسلئل که هویت ملی آنها کاملاً اسرائیلی است.
دانا از معدود جوانان افغانتبار است که در کنار عبری و انگلیسی، قدری فارسی دری صحبت میکند. او میگوید: «(دری) میفهمیدم ولی گپ نمیزدم. کلان که شدم کارم در تل آویو بود... پدر و مادر بزرگم عبری یاد ندارند، (دری) گپ میزنند، یک چیزی میخواهند بگویند، نمیفهمم تلفن میکنم (به دایی، مادر) میپرسم این را چه جوری میگوئید، آن را چه جوری میگوئید.»
اسحاق، ۳۴ ساله، در هرات بهدنیا آمده است. به گفته او، قبل از واقعه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ بیشتر هم سن و سالهای اسرائیلیاش نمیدانستند که کشوری بهنام افغانستان وجود دارد.
اسحاق میگوید: «میگفتیم از ایران هستیم، برای این که راحتتر بتوانیم توضیح دهیم که افغانستان در نقشه جهان کجا قرار دارد. مشکل بود که موقعیت جغرافیایی افغانستان را توضیح بدهیم. سوال دوم مردم این بود که شوخی میکنید، در افغانستان که یهودی نیست!»
امروزه در سراسر افغانستان فقط یک یهودی در کابل زندگی میکند. گروهی از افغانهای یهودی طی دهههای گذشته به آمریکا یا اروپا مهاجرت کردند. آخرین دوره مهاجرت افغانهای یهودی به اسرائیل در دهه ۱۹۸۰ میلادی انجام شد.
حییم گل، تاجر بازنشسته فرش میگوید که اگر ارتش شوروی به افغانستان حمله نمیکرد کشورش را ترک نمیکرد. او میگوید: «آنجا کار بود، کاسبی بود، همه چیز بود، همه چیزش خوب بود.»
حییم گل و همسرش، براخا گل، اوضاع افغانستان را از طریق شبکههای ماهوارهای دنبال میکنند ولی مانند افغانهای دیگر اسرائیل قصد برگشتن به کابل یا هرات را ندارند.
خانم گل میگوید: «افغانستان را دوست داریم خیلی هم دوست داریم، اما اینجا راحتتریم، آنجا میترسیدیم جایی برویم... همش توی خانه بودیم، همش چادری میپوشیدیم. اینجا آمدیم آزادیم، خوشیم.»[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- کامبیز فتاحی، از هرات تا بیتالمقدس: روایت افغانهای اسرائیل، بی بی سی، بیتالمقدس: پنج شنبه ٢۴ مه ٢٠۱٢ - ٠۴ خرداد ۱٣۹۱
[٢]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□