جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۲ آذر ۳۰, شنبه

آب در اساطیر و تمدن‌های کهن

از: انسیه قوام‌پور (کارشناسی ارشد معماری منظر از دانشگاه تهران)

آب در اساطیر و تمدن‌های کهن

شناخت و مقایسه‌ی اساطیر آب

در تمدن‌های بین‌النهرین و شرق


فهرست مندرجات

[اسطوره][اسطوره‌ای آب]


چکیده: اسطوره‌ها بازتاب سرشت آدمی می‌باشند و همه نیازها و آرزوها را در خود دارند و نیازهای خواستگاهی انسان را بر آورده می‌کنند؛ ولی این اساطیر در تمدن‌های مختلف با هم فرق می‌کنند و حتی اساطیر یکسان به‌دلیل محیط و شیوه‌ی معیشت تفاوت‌های بسیاری با هم دارند.

برای بررسی بهتر اساطیر، «اساطیر آب»، در بین‌النهرین و شرق آسیا را باهم مقایسه می‌کنیم. مقایسه در سه بخش (تقدس، حاصل‌خیزی و طغیان‌گری) انجام می‌شود.

در مورد تقدس اساطیر آب همه اساطیر در ادیان مختلف به‌نوعی از تطهیر، پاک بودن و شستن گناهان آدمی نشأت گرفته‌اند. ولی نحوه‌ی برخورد این اساطیر با هم متفاوت است. در مورد عامل حاصل‌خیزی، اساطیر آب عامل خشکسالی باعث پدید آمدن این اساطیر می‌باشند و در تمدن‌هایی که خشکسالی نداریم به این اساطیر کمتر توجه می‌شود. در مورد عامل طغیان‌گر، اساطیر آب عوامل محیطی و وجود سیلاب‌ها و خرابی‌های ناشی از طغیان رودها تأثیر می‌گذارد.

این مقاله به بررسی این اساطیر پرداخته و نحوه‌ی برخورد مردم با این اساطیر را مورد توجه قرار می‌دهد.


[] مقدمه

اسطوره از دیدگاه‌های مختلف، مفهوم خاص خویش را می‌یابد و به این دلیل است که تعریف اسطوره در کاربردهای گوناگون متفاوت است. «فریزر» (Frizer) و «تایلر» (Tayleir) اسطوره را حاصل تلاش انسان ابتدایی برای شناخت جهان می‌بیند؛ اما از دید [او به‌کار] بردن این‌گونه از شناخت، با «ذهن پیش منطقی» انسان آغازین پیوند دارد. از دید «مولر» (Moler) اسطوره گونه‌یی تبدیل مفاهیم استعاری به شبه واقعی است.

«استروس» (Asterous)، در نظریه ساختارگرای خود اسطوره را لایه ژرف و اندیشه انسانی می‌داند و از دید او معنی هر اسطوره بر اساس شکل آن تغییر می‌یابد و بدین‌سان معنای اسطوره چند لایه و در هر زمان معنی خاص خود را می‌یابد و نزد هر فرد و در هر جامعه برداشت‌های متفاوتی از آن وجود دارد. در روان‌شناسی، اسطوره‌ها بازتاب سرشت آدمی است و همه نیازها و آرزوها و بیم‌های انسان را در خود دارند.

اسطوره‌های آفرینش نیاز خواستگاهی انسان را بر آورده می‌سازند و اسطوره‌های بارداری پاسخگوی نیاز به بقا و تدام و ثبات اقتصادی است. اسطوره‌های قهرمانی در جهت الگو آفرینی است و ...[۱]

از سویی دیگر، این اساطیر در تمدن‌های مختلف دارای کاربردهای گوناگون می‌باشند. برای بیان بهتر موضوع، اسطوره آب را در تمدن‌های بین‌النهرین و شرق آسیا بررسی می‌کنیم تا به شباهت‌ها و تفاوت‌های اساطیر در تمدن‌های مختلف را بهتر درک کنیم.


[] چگونگی شکل‌گیری اسطوره‌ها در دوره‌های مختلف تاریخ

اسطوره‌ها با نظام شناختی انسان پیوند می‌یابد و با شکل زندگی انسان در دوره‌های مختلف زندگی و محیط جغرافیایی او ارتباط دارد. چنین است که مثلاً در اسطوره‌ها آفرینش کهن‌ترین دوره‌های زندگی «انسان اندیشمند» یعنی انسان دوره پالئونیک آسمان از سنگ است و اسطوره‌های سنگی را به چنین دوره‌ای می‌دانند و روایت‌ها یا نوشته آن‌ها در فرهنگ مردم بدان دوره باز می‌گردند و در پیوند با شکل معیشت انسان یعنی گردآوری خوراک و شکار جهان و موجودات آن از تخمی می‌باشد که بر اقیانوس آغازین شناور است و انفجار این تخم هستی را پدید می‌آورد.[٢]

در اساطیر هند در روایت ودایی تخم زرین جهان پس از هزار سال شناور بودن بر اقیانوس آغازین منفجر می‌شود و از درون آن «پورشر» (Poursher)، روح جهان هستی، به وجود می‌آید. پورشر احساس تنهایی می‌کند و خود را به دو نیم می‌کند و با نیم خود جفت می‌شود و بعد به هیأت موجودات هستی در می‌آید.

در روایتی دیگر، از هند که زمان شکل‌گیری آن به دوره‌های بعد باز می‌گردد، نارامانا بر اقیانوس آغازین شناور است و جهان به‌خواست او شکل می‌یابد، از دهانش کلام، از زبان او آب حیات و ... هستی می‌یابد که شکل اسطوره روایتی ترکیبی از عنصر سنگ تا عصر آهن را در خود دارد. در همین محدوده اسطوره‌ی آفرینش جهان توسط برهما اسطوره‌ی ترکیبی و آخرین پرداخت آن از عنصر آهن است.

در این روایت سرور جهان هزار سال بر اقیانوس آغازین درون تخمی نهفته است و از ناف او نیلوفری رخشان به‌شکل هزار خوشه سر می‌زند و همه جهان را در بر می‌گیرد. برهما از درون این نیلوفر پدیدار می‌شود و نخست نادانی را می‌آفریند که به هیأت زنی است و از او موجودات شب زاده می‌شوند که زمان شکل‌گیری چنین روایتی بی‌تردید از روزگار رواج و شکل‌گیری جامعه پدرتباری است.

موجودات شب که گرسنه‌اند، برهما را پاره می‌کنند و برهما از آنان می‌خواهد که پدر خود را نخورند و گروهی که از پدر فرمان نمی‌برند راکتس نام می‌گیرند و چنین عنصری، در این اسطوره یاد‌آور عقده پدرکشی است.[٣]

در نمودی دیگر از آثار سده سوم پیش از میلاد در چین کائوس یا بی‌شکلی آغازین پیش از پیدایی آسمان و زمین چونان تخمی است که پان‌گو از او زاده می‌شود و پان‌گو پس از هجده سال می‌میرد و عناصر طبیعت از تن او شکل می‌گیرد، انسان‌ها از کپک روی تن پان‌گو هستی می‌یابند. با تحول معیشت و ابزار کار و تکامل دست و مغز در دوره‌ی نوسنگی آفرینش انسان از گلی است که موجودی اسطوره‌ای آن‌را پیمانه می‌زند.

در اسطوره‌های آغازین عصر نوسنگی به‌سبب رواج کشاورزی و دگرگونی معیشت انسان آفرینش انسان از نباتاتی است که تا حدی شکلی انسانی دارند. اسطوره‌های گیاه خدایان همه از آثار دوره‌ی نوسنگی است و چنین است که ساختار اساطیر هر دوره با نظام معرفتی و شناختی انسان پیوند دارند[۴].

محیط و نحوه‌‌ی معیشت تأثیر بسزایی بر اساطیر هر تمدن دارد، به‌گونه‌ای که تنوع بسیاری بین اساطیر یکسان در تمدن‌های متفاوت مشاهده می‌شود. برای بررسی دقیق‌تر نحوه‌ی این تأثیرات، اسطوره آب که به‌نوعی در تمامی تمدن‌ها وجود دارند، مورد بررسی قرار گرفته و عناصر تأثیرگذار بر آن بررسی می‌گردد. و به‌منظور دست‌یابی به نتیجه مطلوب دامنه تحقیق را محدود کرده و اسطوره‌های شرق (چین) و بین‌النهرین (ایران، هند و مصر) مورد مطالعه قرار گرفته است.

برای مقایسه‌‌ی بهتر اسطوره‌های آب در تمدن‌های شرق و بین‌النهرین و عوامل تأثیرگذار بر آن‌ها، این عوامل را می‌‌توان به ٣ دسته کلی تقیسم کرد و تمدن‌ها را بر اساس این سه ویژگی باهم مقایسه کرد:

    ۱- اسطوره‌ی آب به‌عنوان عامل مقدس.

    ٢- اسطوره‌ی آب به‌عنوان عامل طغیان.

    ٣- اسطوره‌ی آب به‌عنوان عامل حاصل‌خیزی.

[و] شناخت کلی از تمدن‌ها و اسطوره‌های شرق (چین) و بین‌النهرین (ایران، مصر و هند).


[۱]- تمدن‌های شرق

چین

پرداختن به کشور عظیمی که تاریخ مدون سه‌هزار ساله و فرهنگی ژرف دارد کاری دشوار است. چین دارای شرایط اقلیمی متفاوت است.

منطقه شمالی چین دشت‌ها و سرزمین‌های مرتفع و مناطق کوهستانی را در بر می‌گیرد. هوای این منطقه قاره‌ای و متنوع است. جنوب رود زرد در منطقه سوم قرار دارد و محدودۀ شمال رود «یانگ تسه» (Yang tise kiang) تا عرض جغرافیایی ٣٣ درجه و ناحیه جنوبی آن در مرز غربی کوهستان زین ینگ را در بر می‌گیرد.

زمین‌های این منطقه غالباً ناهموار و تپه‌ای است و در امتداد دره‌ی یانگ تسه به‌جانب جنوب رودها و دریچه‌های متعددی قرار دارد. بر این دو مجموعه، دو منطقه حوضه‌ی سیچوان و دشت ساحلی را باید افزود که در این منطقه بارندگی بسیار فراوان است.

مردم چین باستان می‌اندشیدند زمین محاط در آب و در هر سوی آن دریایی بزرگ قرار دارد. در برخی از اسطوره‌ها و از آن شمار اسطوره‌ی «پا‌ن‌گو» (Pan-gou) زمین بر اقیانوس آغازین شناور است بخش شرقی چین ساحلی است و به دریا می‌انجامد اما به احتمال قوی در آن روزگار از وجود چنین دریایی آگاهی نداشتند و برای تبیین این نظر باید به نکته دیگری توجه داشت.

زمین در این اسطوره‌ها هرمی شکل است و باران از کناره هرم به پایین سرازیر می‌شود و به بدین دلیل بود که زمین را محاط در آب می‌دانستند.[۵]


[٢]- تمدن‌های بین‌النهرین

مصر

مراد از مصر باستان محدودۀ حاصل‌خیز دره‌ی نیل و جایی است که حاصل‌خیزی آن از برکت طغیان‌های سالانه نیل فراهم می‌گردد. شرایط اقلیمی این محدوده از مصر باستان به‌گونه‌ای بود که همیشه محدوده‌های کناره نیل مردمان صحاری را به‌سوی خود می‌کشاند و کوچندگان بدین مناطق پس از مدتی در این سرزمین‌های حاصل‌خیز اسکان می‌یافتند و با بهره‌ورشدن از این شرایط به کشاورزی و تمدن شهرورندی روی می‌آوردند. شرایط کشاورزی این مناطق چندان مطلوب بود که طی پنج، شش‌هزار سال، اقتصادی شکوفا و شهرهای بسیاری را به‌وجود آورد. در این محدوده از مصر نیروهای طبیعت مورد توجه بود و خدایان مصریان باستان کناره‌های نیل به‌گونه‌ای با طبیعت پیوند داشتند. شرایط مطلوب کناره‌های نیل آیین‌ها و آداب خاصی را پدید آورده بود که بیشتر از بیم از دست‌دادن این شرایط مناسب فراهم می‌شد.

در همه شناخت‌های مصر نخست تپه آغازین از دل اقیانوس سر بر می‌آورد که کاهنان چهار مرکز بزرگ کیش هر یک مدعی بودند که معبد آنان بر این تپه آغازین بنا شده بود. نخستین هرم بی‌شک هرمی نمادین و نماد نخستین تپه‌ای بود که از دل اقیانوس نون سر بر آورد؛ و نیز به پلکان کناره‌های نیل مانند بود پلکانی که برای اندازه‌گیری طغیان سالانه نیل به‌کاری رفت و از آن‌جا که هر سال زمین‌های بسیاری در طغیان نیل غرق می‌شد و دیگر بار پس از نشستن طغیان پدیدار می‌شد این تصور پیش آمد که زمین بر آمده از اقیانوس آغازین نیز روزی به زیر طغیان اقیانوس نون فرو خواهد رفت. به‌همین دلیل چهار غوک نر و ماده و خدایان مار سر پاسدار نون بودند.[٦]

هند

تمدن هند یکی از کهن‌ترین تمدن‌های تاریخ جهان است و گستره‌ی اساطیر آن سراسر دوره‌ی تاریخی و پیش از آن‌را در بر می‌گیرد. اساطیر هند از اسطوره‌های غالب سرزمین‌های دیگر - به‌ویژه غرب - متمایز و هنوز بخشی از فرهنگ زنده‌ای است که عده‌ی کثیری از توده‌ی مردم فرهیخته این سرزمین بدان توجه دارند.

در هند آیین‌ها آشکار و نهان، از اساطیر چون ماخذی نمادین برای تشریح اندیشه‌های فلسفی بهره جسته‌اند. تغییرات اجتماعی و فلسفی موجب تحول این اساطیر شده است. علاوه بر آن تلاش کاهنان یا برهمایانی که در جستجوی قدرت و تأثیر نهادن بر توده‌ها، از اساطیر و باورهای ابتدایی و خدایان کهن همین مردمان یاری جسته‌اند.[٧]

ایران

ایران سرزمین تضادهای بزرگ است. سرزمین بیابان‌ها و جنگل‌ها، سرزمین کوه‌های پُربرف و دره‌های سرسبز. جغرافیا به ناچار بر فرهنگ تاثیر گذاشته و جای شگفتی نیست که در ایران شماری از فرهنگ‌های گوناگون وجود دارد که هر کدام به‌نوبه خود اسطوره‌های گوناگون را آفریده‌اند

کهن‌ترین دوره‌ی زندگی آریا زمانی است که آریاییان را در پهنه‌ی جهان دارای اعتقادات معنوی و روحانی می‌بینیم که می‌توان آن‌را طبیعی محض نامید، و آن بر حسب نوع زندگی (یعنی چادرنشینی) بود؛ آن‌ها قوای طبیعت را مانند آفتاب، آسمان، آتش و زمین که به‌منزله‌ی مادری مهربان به‌حساب می‌آمده می‌پرستیدند. در برابر این نیروهای مفید، نیروهای زیان‌بخش طبیعت وجود داشته که مظاهر آن‌ها را می‌توان به‌صورت تاریکی و خشکی و کم‌بارانی مشاهده کرد.[٨]


[] اسطوره‌ی آب به‌عنوان عامل مقدس

۱- اساطیر بین‌النهرین (ایران، مصر، هند)

ایران: «آناهیتا» (Anahita) (ناهید)، در ایران به‌عنوان اسطوره‌ی مقدس شناخته می‌شود. اردوی سور آناهیتا، ایزدبانوی همه آب‌های روی زمین و سرچشمه اقیانوس کیهانی است. او بر گردونه سوار است که چهار اسب او را می‌کشند (باد، باران، ابر و تگرگ) و سرچشمه زندگی و پاک‌کننده‌ی تخمه‌ی هر نر و زهدان هر ماده است (نشانه‌ی پاک و مقدس بودن) و به‌دلیل ارتباطی که با زندگی دارد، جنگجویان در نبرد، زنده‌ماندن را از او طلب می‌کنند.

ناهید همواره به‌صورت یک دختر جوان و برومند و خوش‌اندام نمایان می‌شود و در زمان هخامنشیان از قرب و منزلتی بسیار برخوردار بود و به همراه مهر و اهورامزدا، مثلثی را تشکیل می‌داد که اساس دین هخامنشیان را تشکیل می‌داد.[۹]

هند: الف: «گنگا» (gengoa)،نخستین دختر هیاون و منار رود مقدسی است که سه‌بار شهر را برهما را تا قله دور می‌زند. گنگا برخلاف میل خود به‌زمین فرو می‌افتد و از درون موهای شیوا به هفت شاخه تقسیم می‌شود و رود گنگ یکی از این هفت شاخه است. به اعتقاد هندوان گنگا مقدس‌ترین رود می‌باشد و آن‌جاست که همه زائران به زیارت می‌پردازند و در رود غسل کرده و از گناهان خود پاک بیرون می‌آیند و همین‌که گنبدها و مناره‌های معابد شهر بنارس را می‌بینند از شدت شوق و وجد به سجده می‌افتند و خاک بنارس را بر فرق خود می‌افشانند. در ساحل شمالی رود غسل‌های بزرگی به‌نام گات ساخته می‌شود که در آن زوار غسل می‌نمایند تا بعد از برگشت به وطن از گناهان گذشته و آینده خود طاهر شوند.[۱٠]

ب: سرسوتی (seir soutia)،خدای بانوی آب‌های هند رودی است که از هیمالیا و سرزمین کهن آریا به‌جانب غرب سرازیر می‌شود. می‌گویند در روزگار کهن این رود به‌دلیل پاک‌کنندگی و باروری و قدرت حاصل‌خیزی و زلالی و جاری‌بودن به دریا مورد تکریم قرار داشت.[۱۱]

مصر‌: رود نیل (Niel)، اسطوره‌ی مقدس می‌باشد. این رود تأثیر همه‌جانبه بر زندگی مصریان داشت رودخانه مصر را به‌مثابه خدایی می‌پرستیدند و چنان مقامی در اساطیر و آیین‌های مصری داشت که هم‌تراز آن‌را در مورد رودهای «لسومر» و «اکو» نمی‌بینیم. دین مصریان بی‌نهایت سیال است و اسطوره‌ها و اوصاف خدایان به‌شیوه‌ای گیج‌کننده درهم ادغام شده‌اند.[۱٢]

٢- اساطیر شرق

چین: اژدها، در اساطیر چین مقدس است و عامل و ریزش باران و نماد خاقانی است. اژدها باران‌آفرین و دربر دارنده‌ی عنصر نرینگی و مثبت جهان یعنی یانگ است. اژدها رمز ضرباهنگ حیات می‌باشد. زیرا اژدها، نمودار روح یا فرشته آب‌هاست که چین و شکنج‌های موزون و هماهنگش به زندگانی، توشه و مایه می‌رساند و تمدن‌آفرینی را ممکن می‌گرداند. اژدها آب‌ها را گرد می‌آورد و موکل باران و بارندگی است به‌هنگام خشکسالی تصویر اژدها را ترسیم می‌کنند و بارش آغاز می‌شود.

در چین، اژدها، نشانه‌ی آسمان و آب است و همواره به امپراطور مربوط می‌شود که نمودگار وزن و ضرباهنگ کیهان است و بخشنده باروری به زمین در اساطیر چینی که واجد ساختار فلات قاره‌اند. اژدها مظهر آب‌ها، همواره از فضایل و مواهب آسمانی بیشتری برخوردار است. باروری مرهون آب، در منطقه‌ای فوقانی در ابرها متمرکز است که به آب‌های روی زمین منتقل می‌کنند که به‌موجب آن‌ها اقیانوس مبنای هر واقعیت و بخشنده همه نیروها و قدرت‌ها می‌شوند و این تقدس را بهتر حفظ می‌کنند[۱٣].

٣- مقایسه‌‌ی اساطیر آب (عامل تقدس) در تمدن‌های شرق و بین‌النهرین

معانی و مفاهیمی که در مورد تقدس اساطیر آب در شرق و بین‌النهرین می‌باشد، نشان می‌دهد که در هر دوی این ادیان اساطیر آب (به‌معنی اساطیر مقدس) دارای خواص تطهیر و پاک بودن می‌باشند. یعنی تجدید حیات (شستن گناهان) و نشانه باروری است به‌طور مثال در هر کسی در آب فرو رود می‌میرد و مانند یک کودک بی‌گناه به‌دنیا دوباره برمی‌گردد.

ولی شکل این پاک‌بودن، در این دو ادیان متفاوت است؛ مثلاً در مورد اساطیر شرق با غسل (فرو رفتن در آب) و یا پاک‌کردن تخمه مردان و زهدان زنان در هنگام تولد این تطهیر پاکی صورت می‌گیرد یعنی ذاتاً آب عامل تطهیر و پاکی است و اکتسابی نیست ولی در چین این مواهب و پاکی‌ها را به آسمان نسبت می‌دهند که از طریق ابرهایی که در بالای منطقه رودها و دریاها متمرکز شده‌اند، به دریاها و رودها منتقل می‌شود.

تفاوت دیگر این دو ادیان این می‌باشد که اسطوره آب مقدس در بین‌النهرین نهادی از زن می‌باشد مانند (آناهیتا در ایران، گنگا در هند و یا نیل در مصر) ولی در شرق (چین) این اسطوره نمادی از یک موجود افسانه‌ای (اژدها) که ویژگی نرینگی‌اش مورد توجه می‌باشد.


[] اسطوره‌ی آب به‌عنوان عامل طغیان‌گر

۱- اساطیر بین‌النهرین (ایران، مصر، هند)

هند: الف: انیدرا (Enidra)،خدای توفان و پدیدآورنده رعد است. آنچه غالباً در تندیس‌ها و تصاویر انیدرا در دست راست او دیده می‌شود، سلاح رعدآفرین نام دارد. انیدرا را به هیأت شاه آریایی جنگ‌جو با پوستی زرین و سوار بر اسب یا ارابه‌ی طلایی که دو اسب کهربا با بال دام آویخته و افشان آن‌را می‌کشند تصویر شده است .

اسطوره باران و شکست‌دهنده‌ی اهریمن خشک‌سالی نزد دهقان هند از مقامی بزرگ برخوردار می‌باشد[۱۴].

ب: شیوا (Shivo)، یکی از خدایان سه‌گانه هند است. شیوا خدایی سرخ طوفان‌ها و آذرخش، خدایی دهشتبار ساکن کوهستان‌ها و خدای طبابت است.[۱۵].

پ: رودره (Rouddere)، به‌معنای غرنده از خدایان کوچک توفان و بادها می‌باشد و گاه تجسم زمینه‌های مختلفی از وحشت‌بازی و نیکوکاری می‌باشد. رودره ترس‌بار چون مردی سرخ‌رنگ یا تیره‌ی خام بدخو، کشنده، غرنده چون حیوانی وحشی و سوار بر گراز ترسیم می‌شود و خدایی غارتگر و سرور دزدها و تیراندازان آسمانی است.[۱٦]

مصر: الف: ساتیس(Satiss)،مرکز کیش ساتیسی (ساتت یا ساتی) در جزیرۀ سحیل در نزدیکی آبشار نیل و این خدابانو جای حکت را غصب کرد و دومین خود تثلیث جزیرۀ آسوان و خدابانو پدیدآورندۀ طغیان نیل شد. ساتیس را در حالت جاری ساختن آب نیل، بیرون از بستر خود ترسیم کرده‌اند.[۱٧]

ب: حاپی (Hapi)، در نقش خدای طغیان‌گر ظاهر شده و چنین بود هر سال مراسمی آئین تشیع کالبد او به‌هنگام طغیان نیل برگزار می‌شد. حاپی در این روایت تجسم آب نیل و اوزیریس نماد حاصل‌خیزی آن بود. و علت طغیان را به‌دلیل ریختن خوی پلید افراد در داخل رود نیل می‌دانستند.[۱٨]

٢- اساطیر شرق

چین: رودها و نهرهای چین را هر یک خدا و روحی خاص خویش است. بزرگ‌ترین رودخدا «هوبو» نام دارد که نام دیگر او «بینگ – ای» و خدای رود زرد است.

الف: رود زرد، را در گذشته، خدای چین می‌دانستند. مسافرانی که از رودهای بزرگ چین و به‌ویژه رود زرد می‌گذشتند، در کنار رود فربانی می‌دادند و دادن نذورات سالیانه از وظایف مهم ساکنین سواحل رود بود. این اسطوره‌ها از قدمت مسایلی چون خطر سیل و توفان و خشکسالی سخن می‌گویند و هنوز هم این مسایل از مشکلات بزرگ مردم این دیار است و به باور مردم طغیان رودها، در این اسطوره‌ها پاسخ گناه و خطاکاری است.[۱۹].

ب: یو (You)، اسطوره‌ای است که مقداری خاک جادویی از هوانگ وی گرفته و با آن خاک سرچشمه رودها رابسته و کوه‌هایی برای جلوگیری از سیل ایجاد می‌کند در کوه‌ها سوراخ‌هایی بزرگ برای عبور آب‌ها پدید آورد و آب‌ها را به‌سوی دریاها هدایت کرد. بدین ترتیب، زمین را از خطر سیل و طوفان نجات داد.[٢٠]

٣- مقایسه‌‌ی اساطیر آب (عامل طغیان‌گر) در تمدن‌های شرق و بین‌النهرین

تقریباً همه روایات طوفان به‌تصور ناپدیدشدن نوع بشر در آب و تأسیس دورانی نو با بشریتی نوین مربوط می‌شود. دورانی بر اثر نوع فاجعه‌ای از بین می‌رود و زمانه این‌گونه انسان‌های نو بر آن چیره‌اند، آغاز می‌گردد.

نکته جالب توجه این است که مکان‌هایی که در طبیعت آب به‌صورت طغیان‌گر وجود ندارد و یا اثرات آن بسیار ویران‌گر نیست نوع بشر توسط عناصر دیگری نابود می‌شود. به‌عنوان مثال گرچه آب‌های سیلابی نیل گاهگاهی بیش از حد بالا می‌آمد، اما در زندگی مصریان پدیده‌ای که بتواند همسنگ سیلاب‌های ویران‌گر دجله و فرات باشد روی نمی‌داد. از این‌رو، اساطیر مصر به اسطوره‌ای که چنین نابودی نوع بشر به‌وسیله سیل باشد برخورد نمی‌کنیم. ولی در بین‌النهرین رودهایی همچون سند و گنگ و دجله و فرات به‌نوعی طغیان‌گر بودند و برای جلوگیری از طغیان این رودها هر ساله مراسمی برای تکریم رود بر پا می‌شد و نذورات و پاداش‌هایی نیز به اسطوره‌های طغیان رودها داده می‌شد. این کار در تمدن‌های شرق بیشتر به‌چشم می‌خورد، زیرا طغیان رودها مسئله اصلی در چین بوده، تا جایی که اسطورۀ یو مهارکننده طوفان و سیلاب‌های رودهای چین می‌باشد.


[] اسطوره‌ی آب به‌عنوان عامل حاصل‌خیزی

۱- اساطیر بین‌النهرین (ایران، مصر، هند)

ایران: تشتیر (Tesh Tir)،در ایران اسطوره‌ای حاصل‌خیزی آب می‌باشد. تشیر «ستاره تابان و شکوهمند»‌ نخستین ستاره و اصل همه آب‌ها و سرچشمه باران و باروی است که با نبرد کیهانی با اپوشه دیو خشک‌سالی که تباه‌کننده‌ی زندگی است، درگیری وارد پس از بارش قطرات باران توسط باد به این سو و آن سو می‌رود و دریایی را که آن‌سوی قله البرز است، تشکیل می‌دهد. این دریا چنان عظیم است که هزاران دریاچه را که عبارتند از چشمه‌های ایزدبانو در میان می‌گیرد. این دریا خود دربردارنده همه زندگی‌هاست و بسیار را زناک است.[٢۱]

هند: سرسوتی (Seir sotia)، خدا بانوی آب و رودی است با همین‌نام که از هیمالیا و سرزمین کهن آریاییان به‌جانب غرب سرازیر است. می‌گویند در روزگار کهن این رود و خدا بانوی آن به‌دلیل پاک‌کنندگی باروری و قدرت حاصل‌خیزی و زلالی و جاری بودن به دریا مورد تکریم قرار داشت. سرسوتی خدای بانوی هنرهای خلاق و شعر و موسیقی در اسطوره‌ها می‌باشد.[٢٢]

مصر: الف: خنوم (Kenoem)، به‌معنای آفرینده و او را خدای آب خنک و یکی از خدایان کهن نخسیتن آبشار نیل در مصر علیا می‌دانستند. می‌گفتند که نیل در جزیره الفتنین (آسوان) از جهان زیرین یا دومین اقیانوس نون از طریق دو مغازه به زمین راه می‌یابد و بدین‌سان خنوم با عنصر اولیه حاصل‌خیزی در مصر پیوند داشت و هم او بود که آب نیل را به دو بخش تقسیم کرد.

مرکز اصلی کیش خنوم در جزایر فیله و آسوان قرار داشت و به روزگار فرمانروایی جبر و به هنگامی که در مصر هفت سال پیاپی خشک‌سالی پدید آمد برمی‌گردد هزار جریب از زمین‌های آسوان وقف خنوم قرار گرفت و خنوم با آب نیل مصر را از قحطی رهانید او را با هیات خدایی با دستان گشوده و در حالی‌که نیل از دست او جاری است ترسیم کرده‌اند.[٢٣]

ب: حاپی (Hupi)، خدای نیل می‌باشد تلفیقی از خدای جهان حاصل‌خیزی و طغیان می‌باشد. حاپی آبیار چراگاه‌های گله، گاوهای رع و انسان، فراهم‌کننده‌ی آب واحدهای بیابان، فرو برنده شبنم از آسمان می‌دانستند. حاپی در این روایت پاسدار و سرور خدایان زمینی حاصل‌خیزی و آفرینش و روزی‌بخش مردمان و نگهدارنده نظم خدایی است. حاپی به هیات مردی با ریش آبی یا سبز و دارای سینه زنانه که نهاد حاصل‌خیزی است ترسیم می‌کردند.[٢۴]

٢- اساطیر شرق

چین: در چین به اساطیری که نقش حاصل‌خیزی را داشته باشند، توجه چندانی نشده است. چون تمام رودهای چین مانند (رود زرد) رودهای پرآب بوده و بیشتر با طغیان و سیل‌های بزرگ همراه بوده و چون خشک‌سالی در چین کمتر به‌وقوع می‌پیوست. آن‌ها نمادی برای حاصل‌خیزی آب‌ها نداشتند.

٣- مقایسه‌‌ی اساطیر آب (عامل حاصل‌خیزی) در تمدن‌های شرق و بین‌النهرین

معانی و مفاهیمی که از این دو تمدن می‌توان استخراج کرد بدین‌گونه است که آب در ادیان بین‌النهرین به‌علت خصوصیات اقلیمی که وسعت زیادی از سرزمین با کمبود آب مواجه بوده است و خشک‌سالی‌های طولانی‌مدت در ایران، مصر و هند، ... به‌وجود می‌آمد در نتیجه نیاز به اسطوره‌ای برای آفرینش آب و حاصل‌خیز کردن سرزمین بیشتر مورد توجه قرار می‌گرفت. ولی در ادیان شرق (چین) این موضوع کاملاً به‌صورت برعکس نمایان می‌شود و به‌دلیل حاصل‌خیز بودن زمین‌های چین با کمبود آب مواجه نبوده و نمادی برای حاصل‌خیزی آب‌ها نداشتند. در نتیجه تقدس در مورد اساطیر بین‌النهرین بیشتر از ادیان شرق بوده و مراسم و آیین‌هایی برای تکریم و سپاس از اساطیر رودها برای حاصل‌خیز شدن زمین‌ها انجام می‌شد که در باور مردم بسیار تقدس یافته بود.


[] نتیجه‌گیری

اساطیر آب در هر قسمتی به‌نوعی ظاهر گشته است و به‌لحاظ تأثیرگذاری‌شان بر زندگی مردمان در هر تمدنی مورد توجه بوده‌اند. اما ویژگی‌های آن به‌دلیل کار کرد، مفهوم،‌ شرایط تاریخی، جغرافیایی و اقلیمی و فرهنگی و نحوه‌ی معیشت مردم شکلی خاص به‌خود گرفته است. در ایران به‌لحاظ خشکسالی و کمبود شدید آب، اسطورۀ آناهیتا از تقدس و اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند و باعث می‌شود که آب در ایران مظهر تقدس و پاکی شود و مورد پرستش قرار گیرد. اما این تقدس در تمدن‌های شرق مانند چین دیده نمی‌شود، به‌لحاظ این‌که کمتر دچار خشکسالی می‌شدند.

اما در چین به‌علت وجود رودهای متعدد برای هر رود خدایی وجود دارد طغیان رودها در ادیان شرق مسأله اصلی بود تا جایی‌که اسطوره‌هایی برای مهار طوفان و سیلاب‌های رودهای‌شان داشتند ولی در ادیان بین‌النهرین این موضوع اهمیت کمتری داشته و طغیان‌های رودهای دجله و فرات بیشتر از بقیه رودها بین‌النهرین می‌باشد.

اساطیر آب در مصر نشأت گرفته از رود نیل می‌باشند نیل به‌لحاظ تأثیری که بر حاصل‌خیزی منطقه می‌گذارد طغیان آن مورد توجه است. مردم و تکریم و تقدیس بسیار به آن می‌دادند. همان تقدس و تکریم در هند برای اسطورۀ رود گنگ می‌بینیم؛ ولی این رود علاوه بر تقدسش به‌دلیل طغیان‌های زیادش باعث ترس و وحشت مردمان هند می‌شد و دلیل آن‌را به‌علت ناپاکی و گناه مردمان کنار ساحل می‌دانستند که باعث خشم اساطیر رود گنگ می‌شد.

در ایران هیچ رودی مقاوم ارزش رود زرد یا گنگ و یا نیل را ندارد و عامل تقدس اهمیت ویژگی دارد و به‌گونه‌ای که با غوطه‌ورشدن در آب و خروج از آب تکرار عمل تجلی صورت در آفرینش کیهانی، پیوند با آب، همواره متضمن تجدید حیات است زیرا از سویی در پی هر انحلالی (ولادتی نو) هست.


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- میرچاالیاده، تهران: ۱٣٧٣، صص ٢۵، ٢٦ و ٢٧
[٢]- رکس وارنر، مرداد و شهریور ۱٣٨٠، صص ۴۴ و ۴۵
[٣]- میرچاالیاده، سال ۱٣٧٣، صص ٣۵ و ٣٦
[۴]- (میرچاالیاده، سال ۱٣٧٣، صص ۴۵ و ۴٦
[۵]- حسین ابراهیمیان، مهر و آبان ۱٣٨۱، صی ٣۱ و ٣٢
[٦]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧۵، صص ۹ و ۱٠
[٧]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧٣، ص ۱٠ و ۱۱
[٨]- جان هینلز ،سال ۱٣٧٣، ص ۱۱ و ۱٢
[۹]- جان هینلز، سال ۱٣٧٣، صص ٣٨ و ٣۹
[۱٠]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧٣، ص ٢۵
[۱۱]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧٣، ص ۱۵٨
[۱٢]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧۵، ص ۱٦۱
[۱٣]- حسین ابراهیمیان، مهر و آبان ۱٣٨۱، صص ٣٧ و ٣٨
[۱۴]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧٣، ص ۱۴۴
[۱۵]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧٣، ص ۱۴٨
[۱٦]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧٣، ص ۱۵٢
[۱٧]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧۵، ص ۱٧۵
[۱٨]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧۵، ص ۱٦٨
[۱۹]- حسین ابراهیمیان، مهر و آبان ۱٣٨۱، ص ٣۹
[٢٠]- حسین ابراهیمیان، مهر و آبان ۱٣٨۱، صص ۴٢ و ۴٣
[٢۱]- جان هینلز، سال ۱٣٧٣، صص ٣٦ و ٣٧
[٢٢]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧٣، ص ۱۵٨
[٢٣]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧۵، ص ۱٦٦
[٢۴]- ورونیکا ایونس، چاپ اول ۱٣٧۵، ص ۱٦٨



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

ورونيکا ايونس، اساطير هند، ترجمه باجلان فرخی، انتشارات اساطير چاپ اول، ۱٣٧٣.
ورونيکا ايونس، اساطير مصر، ترجمه باجلان فرخی، انتشارت اساطير، چاپ اول ۱٣٧۵
مير چاالياده، رسالۀ در تاريخ اديان، ترجمه جلال ستاری، انتشارات سروش سال ۱٣٧٣.
وستا سرخوش کوتيس، اسطوره‌های ايرانی، ترجمه عباس مخبر، نشر مرکز چاپ اول ۱٣٧٣.
جان هينلو، شناخت اساطير ايران، ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی،‌ نشر آوشيق، سال ۱٣٧٣
حسين ابراهيميان، اساطير چين،‌ کتاب ماه هنر، مهر و آبان ۱٣٨۱
رکس وارنر، قهرمان در اساطير جهان، ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعيل پور، کتاب ماه هنر، مرداد و شهريور ۱٣٨٠