فهرست مندرجاتخطاهای روزمره
(۴۳)
مجموعه مفاهیم
[↑] مجموعه مفاهیم
معمولاً خیلی از مفاهیم هستند که به دلایل سنتی و فرهنگی همیشه همراه هم استفاده میشوند. در واقع این مفاهیم همیشه یک مجموعه را تشکیل میدهند که به کار بردن یکی از آنها، مفاهیم دیگر آن مجموعه را به ذهن تداعی میکند. بر اساس همین تداعی مفاهیم مشابه معمولا استدلالهایی میکنیم که لزوما درست نیستند و چیزهایی را به هم ربط میدهیم که در بسیاری از مواقع نمیتوانند لحاظ منطقی قابل قبول باشند.
این نوع استدلال به خصوص در مباحث سیاسی خیلی رایج است. برای مثال در انتخابات ممکن است یکی از نامزدها ادعا کند: «رقیب من محافظهکار است و مخالف مالیاتهای بالا و رفاه است، بنابراین او با سقط جنین هم مخالف است.»
این مثال دقیقا میتواند شبیه استدلالهای طرفداران اوباما در مقابل مککین باشد همانطور که ممکن است جمهوریخواهان نیز در مقابل دموکراتها چنین استدلالی را با استفاده از مفاهیم مقابل آن به کار ببرند.
البته این درست است که مفاهیمی مثل محافظهکاری و مالیات زیاد و رفاه و مخالفت با سقط جنین، معمولا در سیاست آمریکا همراه یکدیگر میآیند؛ اما هیچ دلیل منطقیای وجود ندارد که کسی که موافق رفاه و مالیات بالاست، حتما با سقط جنین هم مخالف باشد.
این اشتباه استدلالی مغالطه «مجموعه مفاهیم» نامیده میشود. همانطور که از مثالهای ذکر شده هم پیداست، ساختار چنین استدلالی به این صورت است که «شخص الف مفاهیم ب و ج را قبول دارد. به این دلیل که مفاهیم ب و ج همیشه همراه مفاهیم م و ن به کار میرود، بنابراین این شخص با م و ن هم موافق است.»
این استدلال میتواند در مورد مخالفت با مفاهیم همراه هم و مشابه نیز استفاده شود.
اما اشتباه این استدلال آنجاست که همراهی این مفاهیم در یک مجموعه به جای اینکه یک وابستگی و همراهی منطقی باشد، یک همراهی سنتی و فرهنگی یا تاریخی است.
مثالهای دیگر این مغالطه را علاوه بر موضوعات سیاسی در جاهای دیگر هم میتوان دید.
مثلا «سارا از غافلگیر شدن خوشش میآید، پس باید از دیدن مار در رختخوابش لذت ببرد!» فرض جانبی این استدلال عجیب آن است که غافلگیر شدن به خودی خودی چیز خوبی است و بنابراین هر چیز غافلگیر کنندهای خوب است.
با وجود این باید توجه کرد همیشه هم استدلالهایی شبیه این استدلال، مغالطه نیستند و میتوانند درست و معتبر باشند. در واقع اگر استدلالکننده دلایل قانع کننده و مربوطی برای کنار هم قرار دادن مفاهیمی که به کار میبرد داشته باشد، ادعایش کاملا درست است.
مثلا «سارا از فیلمهای علمی تخیلی خوشش میآید، بنابراین به احتمال خیلی زیاد از جنگ ستارگان هم خوشش خواهد آمد.» این استدلال مشکلی ندارد به این دلیل که ادعا نمیکند سارا قطعا از فیلم جنگ ستارگان خوشش میآید و ادعایش را با زبان احتمالات بیان کرده است.
در واقع در تمام مثالهای قبلی هم اگر ادعای مورد نظر با قطعیت بیان نشود، استدلال مشکلی ندارد.[۱]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[↑] پینوشتها
[۱]- مریم اقدمی، خطاهای روزمره (۴۳): مجموعه مفاهیم، وبسایت رادیو زمانه
[↑] جُستارهای وابسته
□ منطق
□ فلسفه
□ مغالطه
[↑] سرچشمهها
□ وبسایت رادیو زمانه