جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۴ فروردین ۲۶, چهارشنبه

تکنوکرات‌ها در برابر جنگ‌سالاران

از: سودارسن راگهاوان (Sudarsan Raghavan)؛ برگردان: حمید مهدوی

جنگ سرنوشت‌ساز افغانستان

تکنوکرات‌ها در برابر قدرت‌مندان



تکنوکرات‌ها در برابر جنگ‌سالاران

عکس کلان یک مرد میان‌سال بر بلندای یک چرخ فلک در پارک تفریحی‌ای در این‌جا نصب است. در جریان شب، روی این عکس یک نور جذاب و روشن انداخته می‌شود که از فاصله‌ی یک‌چهارم یک مایل قابل دید است. تحسین‌کنندگانش او را «استاد» می‌گویند و منتقدان شاهش می‌خوانند.

عطامحمد نور، والی ولایت بلخ، برای بیش از یک دهه این منطقه‌ی شمالی را در قبضه‌‌اش داشته است. او‌ که در میان جنگ‌جویان آزادی‌طلب قدرت داشت، اکنون به بازرگانی فوق‌العاده ثروت‌مند‌ تبدیل شده است. اسلحه، ملیشه و حیله، و هم‌چنین توانایی‌اش در تأمین امنیت، او را به یکی از قوی‌ترین قدرت‌مندان کشور تبدیل کرده است. برای بسیاری از مردم خسته از جنگ افغانستان‌، جنگ‌سالاران پیشینی چون نور، که به نقض حقوق بشر متهم اند؛ اما با برخورداری از معافیت حکومت می‌کنند، باید به حاشیه رانده شوند تا این کشور بتواند به سوی عصر جدیدی برود. این جنگ‌سالاران پیشین، برای حامیان‌شان سدی اند در برابر طالبان، القاعده و احتمالاً داعش‌ که با پایان یافتن مأموریت نظامی ایالات متحده، بیش از هر زمان دیگری حیاتی‌تر است. حاجی عبدالوهاب، دوست نزدیک عطا که پارک ساخته‌شده توسط او را اداره می‌کند، گفت: «هر زمانی که والی دیگری به جای استاد عطا بیاید، این‌جا هرج‌و‌مرج برپا خواهد شد و به ولایت‌های دیگر نیز سرایت خواهد کرد». «او در دل مردم افغانستان جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است».

ظهور و استقامت نور، میراث طولانی‌ترین جنگ امریکا و نشانه‌ی رقابت تازه‌ای برای داشتن نفوذ است. این امر، آرمان‌های تکنوکرات‌های تحصیل‌کرده در غرب را که مشتاق تحول افغانستان هستند، در برابر قدرت‌مندان قومی محافظه‌کار و قبیله‌ای قرار می‌دهد که مصمم به حفظ وضع کنونی هستند. این کشاکش، به جنگ سرنوشت‌سازی برای تمام جنبه‌های امور آینده‌ی کشور تبدیل می‌شود؛ اموری که از تشکیل یک کابینه‌ی جدید و مبارزه با فساد فراگیر گرفته تا گفت‌وگوهای صلح با طالبان را شامل می‌شود. پیتیر سمنبی، سفیر سویدن در افغانستان‌ گفت: «میان دو روش مختلف اداره‌ی این کشور، مسابقه‌ی طناب‌کشی وجود دارد.» «این مسابقه، میان روش سنتی اداره کردن افغانستان، در برابر روشن مدرن اداره‌کردن کشور، با احترام به قانون اساسی، قوانین و شفافیت، در جریان است».

زمانی که نیروهای ایالات متحده عراق را ترک کردند، جنگ و اشغال بسیاری از شبکه‌های حمایوی را نابود کرده بود و نخبگان جدید را روی کار آورده بود. در افغانستان، پس از سیزده سال جنگ، نظم سیاسی سنتی ثابت باقی مانده است و با حمایت امریکایی‌ها، ضعیف بودن حکومت مرکزی و بازخیز طالبان تقویت شده است.

سال گذشته، بسیاری‌ها تکیه زدن اشرف غنی، تحصیل کرده‌ی امریکا و مقام‌های پیشین بانک جهانی، بر مسند ریاست جمهوری را گام کلیدی‌ای در راستای تغییر تصور کهنه از قدرت می‌دانستند. اما نور و دیگر قدرت‌مندان تلاش‌های او در راستای تقویت اقتدار حکومت را به چالش می‌کشند. پیتیر سمنبی گفت توافق تقسیم قدرت، که با پادرمیانی ایالات متحده حاصل شد و غنی را به موقف فعلی‌اش رساند، «پیروزی کوچکی برای روش مدرن اداره کردن افغانستان بود.» «اما سیستم حمایوی آن را تلافی می‌کند».


میراث مجاهدین

این سیستم، در سراسر مرکز این ولایت کلان، که چهارمین شهر بزرگ کشور است و با زیارتگاه‌های باستانی و پروژه‌های ساخت و ساز مدرن آراسته شده است، دیده می‌شود. بلبوردهایی که در چهارراه‌ها نصب شده اند، نور را با رهبران پیشین و بانفوذ مجاهدین از سال‌های گذشته نشان میدهند. این پیام بی‌تردید واضح است: نور وارث میراث آن‌ها است.

نور، که از لحاظ قومی تاجک است، در اواخر سال ٢٠٠۱، به‌عنوان فرمانده ارشد مجاهدینی که در شمال افغانستان علیه رژیم طالبان می‌جنگید، به شهرت رسید. جنگ‌جویان، با کمک پولی و اسلحه امریکایی‌ها، اسلام‌گراها را از [قدرت] خلع کردند و زمینه را برای کنترول نور بر نیروهای امنیتی کشور در ولایت استراتیژیک بلخ، فراهم کردند. در سال ٢٠٠٣، پس از یک سلسله جنگ‌ها، وی عبدالرشید دوستم، رقیب اصلی‌اش را که یک جنگ‌سالار ازبک است، از مزار شریف بیرون کرد. سال بعد، رییس جمهور کرزی نور را والی تعیین کرد.

در دوران ریاست جمهوری کرزی، جنگ‌سالاران رشد کردند. حکومت یا آن‌ها را در سمت‌های کلان تعیین کرد یا آن‌ها را به حال خودشان واگذاشت. بسیاری از آن‌ها، از ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی پول دریافت کردند تا در کنار نیروهای ایالات متحده و ناتو در برابر طالبان و القاعده بجنگند؛ چیزی که بر نفوذ آن‌ها در حلقات سیاسی افغانستان افزود. نور، که مرد چهارشانه است و اندام ورزشی دارد، در دهه‌ی ۱۹٨٠، قبل از پیوستنش به مجاهدینی که توسط امریکا حمایت می‌شدند و در برابر اشغال شوروی مقاومت می‌کردند، معلم یک لیسه بود، از این روز کنیه‌اش «استاد» است. از آن‌زمان به بعد، او ریش انبوهش را تراشیده است و یونیفورم نظامی را با لباس‌های مناسب غربی تبدیل کرده است.

نظر به گفته‌های دیپلمات‌های غربی و فعالان حقوق بشر، او زمین‌ها و وظایف را به شکل تحفه به صدها تن از فرماندهان و جنگ‌جویان پیشینش توزیع کرده است. نور، در رسانه، سیستم قضایی و حیات تجارتی در این‌جا اعمال نفوذ می‌کند. گفته می‌شود که او عواید پر منفعت گمرگی و هم چنین ده‌ها شرکت را کنترول می‌کند که برخی از آن‌ها قراردادهای حکومتی را دریافت می‌کنند که توسط کشورهای غربی تامین مالی می‌شوند.

نظر به گزارش دیده‌بان حقوق بشر، در اواخر ٢٠٠۱ و اوایل ٢٠٠٢، نیروهای تحت فرماندهی نور حمله‌ی چور و چپاول و تجاوز جنسی علیه پشتون‌هایی را انجام دادند که مردان قبیله‌ای‌شان اکثریت طالبان را تشکیل می‌دهند. امروزه، نور شبکه‌ای از ملیشه‌ها را فرماندهی می‌کند؛ ملیشه‌هایی که برخی از آن‌ها در تخلفات مختلف به شمول کشتارها، لت‌وکوب‌ها، آدم‌ربایی‌ها، اخاذی‌ها و غضب زمین دست داشته‌اند.

جان سیفتون، از دیده‌بان حقوق بشر، گفت: «به‌خاطر ماهیت منظم و مداوم تخلفات، این ادعا اعتبار دارد که عطا یا از تخلفات آگاه است و مستقیما در آن‌ها دست دارد یا این که به‌شکل غیرمستقیم و به‌خاطر ناکامی در متوقف ساختن تخلفات و پاسخ‌خواستن از مرتکبین، مقصر است».

یک گزارش محرمانه‌ی امنیتی نیروهای امریکایی و ائتلاف به رهبری ناتو، که به‌سال ٢٠۱۱ مربوط می‌شود و در اختیار واشنگتن پست قرار گرفته است، دریافته است که نور، «با استفاده از سیستم حمایوی‌اش در ترور و آزار و اذیت مخالفان سیاسی‌اش»، به دنبال تقویت موقف سیاسی‌اش بوده است. این گزارش افزوده است که «ارتباط [نور] با جنایت‌کاران، به‌ویژه قاچاق‌چیان مواد مخدر، احتمالاً سودآور بوده و به منابع مالی او کمک کرده است».

منتقدان او می‌گویند، هر کسی که با او مخالفت می‌کند، هدف قرار می‌گیرد.

شمس‌الدین شمس، فعال ازبیک و تاجر پیشین که ۵۱ سال دارد و صریحاً از نور انتقاد می‌کند، گفت: «به خاطر قدرت عطا دیگر نمی‌توانم کارم را آزادانه انجام بدهم». وی گفت که نور، زمین‌های او را با زور مصادره کرد، چندین بار او را به زندان انداخت و دروازه‌ی دانشگاهی را که تأسیس کرده بود، بست.

نور به درخواست‌های مکرر برای مصاحبه در این مورد، پاسخ نداد. او علناً ادعاهای سوء‌استفاده و فساد را رد کرده است. دوستان و همکاران نزدیک او اصرار کردند که او به اندازه‌ی ثروت‌مند است که نیازی به معیشت از طریق اختلاس و خشونت ندارد. ظاهر وحدت، معاون والی این ولایت و فرمانده پیشین مجاهدین‌ گفت: «آنچه که دشمنانش در مورد او می‌گویند، حقیقت ندارند».

حامیان نور مدعی‌اند که او و دیگر قدرت‌مندان، رهبران واقعی افغانستان هستند و به‌شدت برای کشور قربانی داده‌اند. آن‌ها تکنوکرات‌هایی چون غنی، که بخش بزرگ از حیات بزرگ‌سالی‌شان را در ایالات متحده و اروپا به‌سر برده‌اند و صرف پس از سرنگونی طالبان برگشته‌اند، خوار می‌شمارند. مولانا فرید، دوست نزدیک نور در سه دهه‌ی گذشته‌ گفت: «چه کسانی این کشور را در سیزده سال گذشته نابود کردند؟ آن‌ها کسانی اند که از غرب آمدند». «افرادی که افکار غربی دارند، به مجاهدین نام بدی داده‌اند و آن‌ها را جنگ‌سالاران می‌نامند. مجاهدینی که به‌جای بی‌احترامی‌ باید احترام شوند».


مخالفان رییس‌جمهور

در دروازه‌ی بلخ، دروازه‌ی ورودی اصلی این شهر، افسران پولیس موترها را به‌خاطر [جلوگیری از ورود] اسلحه بازرسی می‌کنند. مسافران نمی‌توانند به شهر وارد شوند، مگر این‌که اسلحه‌ی خود را تحویل بدهند و هنگام خروج از شهر آن را تسلیم شوند. در هیچ ولایت دیگر افغانستان این کار نمی‌شود. ظاهراً مردان پولیس به وزارت داخله‌ی کشور گزارش می‌دهند. اما واضح است که وفاداری آن‌ها در کجا نهفته است.

حمیدالله چمتو، فرمانده پولیس در دروازه‌ی بلخ که با یکی دیگر از عکس‌های غول‌پیکر نور مزین شده است، گفت: «اگر در هر ولایت فرد متهعدی مانند استاد عطا می‌داشتیم، افغانستان امن می‌بود». عمدتاً به دلیل هوش نور، نیروهای پولیس و تلاش نیروهای پولیس و اردو، مزار شریف به‌طور گسترده امن‌ترین شهر کشور خوانده می‌شود. در یک رویداد اخیر، آدم‌ربایان پسر چهارساله‌ی اقارب یکی از سیاست‌مداران مشهور را ربودند. نور دستور داد که ۵٠٠٠ قطعه عکس این کودک توزیع شود و تمام جاده‌های خروجی شهر را بست. محمد معین مرستیال، سیاست‌مداری که متحد نزدیک غنی است، گفت: «آدم‌ربایان بعد ‌از ‌ظهر آن روز کودک را آزاد کردند.» «عطا در هر‌جا نفر دارد». این امر کمک می‌کند توضیح بدهیم که چرا با وجود این ادعا‌ها، نور هنوز والی است. ایالات متحده و متحدانش در نور شخصی را می‌بینند که می‌تواند شمال را در زمانی امن نگهدارد که طالبان تاخت‌و‌تاز‌شان را از مرکزهای سنتی قدرت‌شان در جنوب و شرق، گسترش می‌دهند. اما در عین زمان، نور و دیگر قدرت‌مندان به‌عنوان قدرت‌مندترین مخالفان غنی ظهور کرده‌اند. هرچند رییس جمهور نزدیک‌ترین رابطه را با واشنگتن برقرار کرده است که یک رهبر افغانستان در چندین دهه چنان رابطه‌ای با واشنگتن نداشته است.

در جریان انتخابات سال گذشته، نور حامی کلیدی عبدالله عبدالله بود که او نیز یک شخصیت برجسته‌ی سابق مجاهدین است. نور علناً غنی را مورد انتقاد قرار داد و قول داد، در صورتی که غنی انتخاب شود، در شمال حکومت موازی خواهد ساخت. غنی، به نوبتش، قول داد با آنچه که او آن را فعالیت‌های غیرقانونی نور و دیگر جنگ‌سالاران پیشین می‌خواند، مبارزه کند و آن‌ها را از موقف‌های قدرت کنار بزند. توافق تقسیم قدرت، با پادرمیانی جان کری، وزیر خارجه‌ی ایالات متحده‌ که مطابق آن عبدالله عبدالله رییس اجرایی کشور شد، هرج‌و‌مرج بالقوه را دفع کرد. اما این توافق نفوذ نور و دیگر قدرت‌مندانی که در صف عبدالله ایستاده‌اند‌ را تقویت کرد. غنی که وادار به مصالحه شد، اکنون حکومتی را رهبری می‌کند که پر است از جنگ‌سالاران پیشین، به‌شمول دوستم که معاونش است. وحدت گفت: «اگر عطا خودش نخواهد، هیچ‌کسی نمی‌تواند به جای او کسی را تعیین کند».


بعید است برکنار شود

در ماه جنوری، اعضای پارلمان‌ که به سیستم کهنه‌ی پارتی‌بازی وفادارند، بیش از نصف نامزد ‌وزیران کابینه‌ای را که توسط غنی معرفی شده بود‌، رد کردند؛ کابینه‌ای که هنوز به‌طور کامل کارش را آغاز نکرده است. برخی از حامیان کرزی و فرماندهان پیشین مجاهدین نسبت به تلاش‌های کرزی در راستای آغاز گفت‌وگوهای صلح با طالبان ابراز نارضایتی کرده‌اند. هم‌چنان، غنی در زمینه‌ی متقاعدساختن نور و دیگر قدرت‌مندانی که در مناطق مرزی مسئولیت دارند، به آزادکردن درآمدهای حیاتی گمرکی به حکومت، کار سختی داشت. گریم اسمیت، تحلیل‌گر مسایل افغانستان در گروه بین‌المللی بحران‌ گفت: «غنی دید یک کشور متحدتری را دارد و این دید، در برابر حس استقلال عطا، مشکل سختی را تجربه می‌کند». دیپلمات‌ها‌ و کارشناسان غربی گفتند که غنی آرمان تبدیل‌شدن به رهبر تاجیکان را دارد و به‌طور بالقوه تلاش می‌کند بر نفوذش بیافزاید. حتا نزدیک‌ترین دوستان غنی می‌گویند، بعید است او در آینده‌ی نزدیک نور را از مقام ولایت برکنار کند. آن‌ها بیش‌تر نگرانند که طالبان و دیگر ستیزه‌جویان پیشرفت خواهند کرد یا این‌که جنگ‌سالاران پیشین دیگری چون دوستم، که تخلفات بزرگ‌تری را مرتکب شده‌اند، کنترول شمال را به‌دست خواهند گرفت. مرستیال گفت: «حکومت مشکلات بسیار زیادی دارد.» «اگر من به‌جای غنی می‌بودم، برای [حفظ] ثبات در افغانستان، عطا را در موقفش نگه‌می‌داشتم».


[] يادداشت‌ها




[] پی‌نوشت‌ها

سودارسن راگهاوان، جنگ سرنوشت‌ساز افغانستان: تکنوکرات‌ها در برابر قدرت‌مندان (بخش نخست)، برگردان: حمید مهدوی از واشنگتن پُست، وب‌سایت روزنامۀ اطلاعات روز: سه‌شنبه ۱۴ آوریل ٢٠۱۵ - ٢۵ حمل ۱۳۹۴
سودارسن راگهاوان، جنگ سرنوشت‌ساز افغانستان: تکنوکرات‌ها در برابر قدرت‌مندان (بخش دوم و پایانی)، برگردان: حمید مهدوی از واشنگتن پُست، وب‌سایت روزنامۀ اطلاعات روز: سه‌شنبه ۱۴ آوریل ٢٠۱۵ - ٢۵ حمل ۱۳۹۴


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت روزنامۀ اطلاعات روز؛ برگرفته از: واشنگتن پُست