|
سیام جوزا، روز مشروطیت
.
ایستادهگان: ۱- فتحمحمد خان جبارخیل (ارسلا)؛ ٢- مولوی جمالالدین معلم هندی دارالعلوم حبیبیه؛ ٣- مهراجالدین خان، معلم هندی دارالعلوم حبیبیه؛
نشستهگان از راست به چپ: ۱- مولوی عبدالرب؛ ٢- ؟ هندی؛ ٣- سردار عنایتالله خان؛ ۴- علی افندی ۵- شاه آغاسی حبیب خان بارکزی.
.
تاریخ سدۀ بیستم افغانستان با مبارزات آزادیخواهانه و دادخواهانۀ مردم این سرزمین محک خورده است.
جنبشهای مشروطهخواهی اول، دوم و سوم، جنبشهای چپ افراطی (متأثر از نفوذ سیاسی و ایدئولوژیک سوسیالیسم جهانی) و راست افراطی (متأثر از گسترش دامنۀ فعالیتهای اخوانالمسلمین مصر و اسلام سیاسی)، رویدادهای ۷ ثور ۱۳۵۷ و ۸ ثور ۱۳۷۱ تا سلطۀ حاکمیت طالبان در سالهای اخیر سدۀ بیستم، علاوه بر جنگ استقلال و خیزشهای مردمی در برابر ظلم و استبداد حکام محلی و بیعدالتی محافل حاکمه، برجستهترین حرکتهای سیاسیاند که پیامدهای معینی را در جامعه از خود بر جای گذاشتهاند.
تعدادی از این رویدادها و جریانهای سیاسی در کشوری مانند افغانستان که در آغاز سدۀ گذشته هنوز به استقلال سیاسی نرسیده بود و در پایان سده، بهرغم حصول استقلال و حضور گسترده در جامعۀ جهانی، در نتیجۀ سه دهه جنگ داخلی و مداخلههای بیگانه نهتنها به صورت فزیکی تخریب شد، بلکه در ردیف عقبماندهترین کشورهای جهان قرار گرفت، بیانگر این واقعیت است که مردم آزادۀ این سرزمین سخت به صلح، آزادی، رفاه، ترقی، عدالت و شکوفایی سرزمین خود علاقمندند و حاضرند در این راه قربانی دهند.
مطالعه و بررسی این رویدادها بهعنوان بخشی از تاریخ کشور، نهتنها گذشتۀ تاریخی میهن را بیان میدارد، بلکه درسهای آموزندهای است برای نسلهای بعدی تا از تکرار اشتباهاتی که موجب ناکامی، تخریب و عقبمانی افغانستان شدهاند، بپرهیزند. در این بحث، تلاش میشود تا نظری گذرا به جنبش مشروطهخواهی، بهویژه مشروطۀ سوم، که متأسفانه تاکنون کمتر از آن بهعنوان جنبش مستقل و اثرگذار در تاریخ مبارزات سیاسی کشور یاد شده است، پرداخته شود.
مشروطیت یا Constitutionalism، مجموعهای از ایدهها، نگرشها و الگوهای رفتاری تنظیمشده در محدودۀ قوانین معین (قانون اساسی) است که صلاحیتها و وجایب حکومت مشروطه (سلطنت مشروطه) را تعیین میکند.
پوهاند سید سعدالدین هاشمی، مورخ، پژوهشگر و مؤلف چندین اثر دربارۀ جنبش مشروطهخواهی در افغانستان، مشروطیت را چنین تعریف میکند: «مشروطیت در چارچوب نظام شاهی حاکی از تطبیق پرنسیب تفکیک قوا و تضمین حقوق و آزادیهای بشری و تحدید صلاحیتهای شاه از طریق قانون اساسی (مکتوبه یا غیرمکتوبه) است.»
باید افزود که رژیم مشروطیت معمولاً در کشوری مطرح میشود که در آن زمام امور دولت در اختیار شاه قرار دارد، نه تحت ادارۀ رییسجمهور. در نظام شاهی انتقال قدرت موروثی بوده و به وارثان شاه قبلی صورت میگیرد، در حالی که در رژیم جمهوریت این انتقال در هرچند سال بر اثر رأی مردم انجام میپذیرد.
مبارزات مشروطهخواهی در افغانستان در سه دور یا مرحله، در نیمۀ نخست سدۀ بیستم شکل گرفت. مشروطیت اول در سالهای آغازین حکومت امیر حبیبالله خان (۱۹۰۱- ۱۹۱۹م) بر محور «سراجالاخبار» (۱۹۰۵م) آغاز یافت، و بعداً گروه معلمان هندی مکتب حبیبیه، با استفاده از تسهیلات و زمینههایی که «سراجالاخبار» و فضای تدریسی مکتب حبیبیه آماده ساخته بود، بدون پشتیبانی و اشتراک تودههای مردم، در شرایط کاملاً مخفی، به سازماندهی مبارزات فشرده و جانبازانه پرداختند. حرکت ملی مشروطیت اول که از انجمن سراجالاخبار اساس یافته بود، با قتل و حبس تعدادی از روشنفکران وطندوست افغان در ماه صفر ۱۳۲۷ ق (۱۹۰۹م) سرکوب شد. سرکوب وحشیانۀ آزادیخواهان نتوانست عطش مبارزۀ دادخواهانه و آزادیطلبی را خفه کند. وضع اجتماعی نامساعد کشور و انزوای روزافزون امیر از مردم، که بیشتر ناشی از افراطگری در عیاشی و خوشگذرانی بود و حالت مزاجی خشن امیر حبیبالله خان، زمینه را برای چور و چپاول و اذیت و آزار مردم از جانب مأموران و گماشتگان وی مساعد ساخت.
مشروطیت دوم نیز از فعالیتهای شخصیتها و گروههای آزادیخواه و تحولطلب وابسته به دربار امیر حبیبالله خان در بحبوحۀ جنگ جهانی اول و تحولات سیاسی و فعل و انفعالات ناشی از گروههای درگیر در جنگ نسج میگیرد و سر بلند میکند. محور این نهضت را شهزاده امانالله، پسر سوم امیر و خسر وی محمود طرزی تشکیل میدهند. یکی از دستاوردهای بزرگ این جنبش، قتل امیر حبیبالله و اعلام استقلال افغانستان است.
با بهقدرترسیدن شهزاده امانالله خان، اعضای مشروطیت دوم عملاً به کارکنان و مجریان اولین دولت مستقل افغانستان مبدل شدند. عمر این مشروطیت با بالارفتن مدت سلطنت امانالله خان رو به نزول گذاشت. علت اصلی زوال و بالأخره شکست مشروطیت دوم در گفتوگویی که بین دو تن از فعالان چپی مشروطیت دوم، عبدالرحمن لودین و تاجمحمد بلوچ در منزل لودین در شهر قندهار درگرفت، هویدا میشود. لودین با لهجۀ خاص ظریفانه به رفیق خود میگفت: «این شما هستید که پادشاه جوان و نیکخواه را ـکه با پدر خود بسیار فرق دارد- گمراه ساختید و از خودسریهای او جلوگیری نمیکنید! آخر ما برای مشروطیت و به نام مشروطیت قربانیها دادیم و در نتیجه یک دیکتاتور مطلق را آفریدیم. شما اینک حکمران شدید و آن دیگری که فراشباشی بود، وزیر و سفیر شد و یکسر جماعه وزیر خارجه و وزیر حربیه گردید! آیا مساعی و قربانیهای ما برای این کرسیها بود؟ آخر مشروطیت کجاست؟ یک نفر جوان ناآگاه را آوردید و زمام مطلق تمام امور مادی و معنوی مملکت را به دست او دادید. او اگرچه نیت نیک دارد و به وطن خود مخلص و علاقمند است، بازهم انسان است و جایزالخطاست. مشروطیت این است که صدراعظم مسئول را به مردم معرفی کند و مجلس منتخبی از نمایندگان مردم بسازد و خودش غیرمسئول باشد، تا مردم صدراعظم را مسئول و کابینهاش را جوابده تمام شکایات خویش بشناسند…» (جنبش مشروطیت در افغانستان، پوهاند عبدالحی حبیبی)
بدین ترتیب مشروطیت دوم محکوم به شکست میشود.
مشروطیت سوم که در تاریخ بیشتر به دورۀ هفتم شورای ملی معروف است، بعد از یک وقفۀ طولانی اختناق، در دورۀ صدارت شاه محمود خان، عموی دیگر ظاهرشاه که شخص نرممزاج و دموکرات بود، شکل گرفت. طوری که گفته آمد، مشروطیت دوم که در سالهای اخیر پادشاهی امانالله خان عملاً به شکست مواجه شده بود، بیشترین اعضای آن در دوران زمامداری نادرشاه و هفده سال صدارت استبدادی محمدهاشم خان، عموی ظاهرشاه ـعملاً سردار محمدهاشم، بهعنوان صدراعظم از ۱۹۲۹-۱۹۴۶م در رأس قدرت قرار داشت-، یا کشته شدند و یا در زندانهای ارگ و سرای موتی بدون محکمه و بیسرنوشت زندانی بودند.
عوامل متعددی در دگرگونی سیاسی در این زمان نقش داشتند. ظهور جنبشهای سیاسی و آزادیبخش ملل تحت استعمار، تشکل اجتنابناپذیر احزاب و سازمانهای سیاسی، پیامدهای جنگ جهانی دوم در جهت تعمیم و حفظ حقوق بشر که با ایجاد سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵م زمینههای حقوقی آن آماده شد و کشورهای عضو متعهد به اجرای فیصلههای آن بودند، از جمله عوامل عمده به شمار میآیند. هرچند افغانستان در نومبر ۱۹۴۶عضویت سازمان ملل متحد را حاصل کرد، اما شخص ظاهرشاه که اکنون به سن سیسالگی رسیده بود و علاقه داشت تا مستقل پادشاهی کند، آماده بود تا پیشزمینههای پیوستن به سازمان را در داخل، بهخصوص در بخش حقوق بشر ایجاد کند. بدین لحاظ، در شام نهم می ۱۹۴۶ خبر استعفای محمدهاشم خان از پست صدارت و تقرر برادرش شاه محمود خان به حیث صدراعظم جدید، از طریق رادیو کابل نشر شد.
صدراعظم جدید که به دموکراسی و اصلاحات در زمینۀ تعمیم آزادیهای دموکراتیک به مردم علاقمند بود، در مرحلۀ اول تمام زندانیان سیاسی را آزاد و بعضی از آنها را به کارهای دولتی مقرر کرد. در سال ۱۹۴۷، قانون جدید بلدیهها بر مبنای انتخابات سری و کتبی به تصویب رسید که یک سال بعد، انتخابات رییس و انجمن بلدیه در شهر کابل و سایر شهرها به معرض تطبیق قرار گرفت. در نتیجۀ این انتخابات، غلاممحمد فرهاد، شخصیت سیاسی مستقل که از شهرت نیک و محبوبیت خاصی در میان مردم، بهخصوص در میان مستمندان برخوردار بود، به حیث رییس بلدیه انتخاب شد. همچنین میر محمدصدیق فرهنگ و دکتر عبدالله واحدی، بهعنوان معاونان، محمدحسین نهضت به صفت منشی و غلامسرور جویا، براتعلی تاچ، محمدآصف آهنگ، شیرمحمد آسیابان و عدۀ دیگری به حیث اعضای انجمن بلدیه انتخاب شدند. دستاورد اعضای انتخابی بلدیه جدید در سروصورتدادن امور شهر طوری مشهود بود که بهزودی مورد توجه مردم قرار گرفت و در انظار اعتبار پیدا کرد.
شاه محمود خان در زمستان ۱۹۴۸ انتخابات سری و آزاد شورای ملی دوره هفتم را اعلام کرد. شخصیتهای ملی و نیکنامی چون دکتر عبدالرحمن محمودی و میر غلاممحمد غبار، از شهر کابل و یک تعداد روشنفکران مانند گلپاچا الفت از جلالآباد، محمدکریم نزیهی از اندخوی، صلاحالدین سلجوقی از هرات، عبدالحی حبیبی از قندهار، سیدمحمد دهقان از بدخشان، عبدالاول قریشی از تخار، خالمحمد خسته از مزارشریف، نظرمحمد نوا از میمنه و عدهای دیگر از سایر ولایات به عضویت شورای ملی انتخاب شدند.
همین مجلس در سال ۱۹۵۰ قانون مطبوعات را به تصویب رسانید. در پرتو همین قانون، جراید غیردولتی انگار، ولس، وطن، ندای خلق و آیینه در کابل و جریدۀ اتوم در میمنه تأسیس و شروع به نشرات کردند.
همزمان با تأسیس و یا در آستانۀ تأسیس جراید آزاد، یک تعداد حلقههای سیاسی به شکل هستۀ احزاب سیاسی توسط روشنفکران در کابل، قندهار و ننگرهار بنیانگذاری شدند. حزب «ویش زلمیان» در سال ۱۹۴۷ شکل گرفت. عبدالروف بینوا، گلپاچا الفت، فیضمحمد انگار، نورمحمد ترهکی، غلامحسن صافی، محمدرسول پشتون، عبدالشکور رشاد، عبدالهادی توخی، محمدانور اچکزایی، قاضی بهرام خان، محمدموسی شفیق، غلاممحمد پوپل، محمدابراهیم خواخوژی، قیامالدین خادم، صدیقالله رشتین و عدۀ دیگری از اعضای مؤسس و بنیانگذاران این حزب به شمار میآیند. منشی حزب در اوایل عبدالروف بینوا و در اواخر عبدالرزاق فراهی بود.
حزب وطن در ۱۶ جدی ۱۳۲۹ (۱۹۵۰) در شهر کابل تشکیل شد. مؤسسان حزب اینها بودند: میر غلاممحمد غبار، سرور جویا، میر محمدصدیق فرهنگ، فتحمحمد میرزاد، نورالحق هیرمند، براتعلی تاچ و عبدالحی عزیز. ارگان نشراتی حزب، جریدۀ وطن بود که در ماه حمل ۱۳۳۰ (مارچ ۱۹۵۱) به صاحب امتیازی میر غلاممحمد غبار تأسیس شد. مدیر مسئول جریده، نخست علیمحمد خروش و بعدتر میر محمدصدیق فرهنگ بود. این جریده در فبروری ۱۹۵۲ از جانب حکومت مصادره و توقیف شد.
هیئت عامل مرکزی حزب به ده نفر (میر غلاممحمد غبار، میر محمدصدیق فرهنگ، براتعلی تاچ، عبدالحی عزیز، محمداکبر پامیر، علیاحمد نعیمی، حاجی عبدالخالق خان، عبدالحلیم عاطفی، میر علیاحمد شامل و علیمحمد خروش) میرسید. غبار به حیث رییس و منشی عمومی و براتعلی تاچ به صفت صندوقدار (مسئول مالی) انتخاب شدند. فعالان حزب، چهار نفر نماینده در شورای ملی (غلاممحمد غبار، سیدمحمد دهقان، سخیامین دوشی و محمدطاهر غزنوی) و چند نفر (سرور جویا، محمدآصف آهنگ، شیرمحمد آسیابان، میر محمدصدیق فرهنگ، براتعلی تاچ و محمدحسین نهضت) در انجمن بلدیه انتخابی کابل شامل بودند.
حزب خلق در سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰م) در کابل تأسیس شد. عبدالرحمن محمودی، رییس حزب خلق از فاکولته طب پوهنتون کابل فارغ شده، دارای اخلاق حمیده و در برابر مردم فقیر و نادار سلوک نیک و همدردی صادقانه داشت که به سرعت او را در کابل مشهور ساخت. در انتخابات بلدیه سال ۱۹۴۸ کابل برای نخستینبار وارد صحنۀ سیاست شده و در مجامع عمومی بیانیههای پرشور و انتقادی ایراد کرد و از طرف شهریان کابل مورد استقبال گرم قرار گرفت.
شخصیتهای مشهور حزب خلق، دکتر عبدالرحمن محمودی، (رییس حزب)، محمدنعیم شایان (منشی حزب)، مولوی خالمحمد خسته، مولوی فضلربی، عبدالحمید مبارز، دکتر عبدالله واحدی، محمدیوسف آیینه، نورعلم مظلومیار، غلاماحمد رحمانی، محمدطاهر محسنی، دکتر نصرالله یوسفی، محمدیونس مهدی و چند تن دیگر بودند.
ارگان نشراتی حزب خلق، جریدۀ «ندای خلق» به صاحب امتیازی دکتر عبدالرحمن محمودی و و مدیریت مسئول ولیمحمد عطایی، داماد محمودی، در اپریل ۱۹۵۱ تأسیس و در جولای همان سال از طرف حکومت توقیف شد.
«از نظر فلسفۀ سیاسی، هرسه جمعیت اصولاً از دموکراسی به شکل دولت پادشاهی مشروطه طرفداری میکردند…» (افغانستان در پنج قرن اخیر)
[▲] يادداشتها
[▲] پینوشتها
تاج، همایون، سیام جوزا، روز مشروطیت، روزنامۀ جامعه باز، سال سوم - شمارۀ ۴۹٨، چهارشنبه، ٣م سرطان ۱۳۹۴
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت روزنامهی جامعه باز