|
روشنگرانِ دربند
عصر مشروطیت، عصر روشنگری و از مهمترین رویدادهای تاریخی کشور است. چهرههای مهم و اثرگذار در همین مقطع زمانی ظهور کردند. فیضمحمد کاتب هزاره، تاریخنگار پرکار و دقیقنویس، که او را پدر تاریخ معاصر کشور لقب دادهاند، یکی از چهرههای مهم دور اول مشروطهخواهی است. در هنگام سرکوب مشروطهخواهان از سوی امیر حبیبالله، کاتب در شیرپور کابل زندانی شد؛ اما امیر به خاطر شناختی که از شایستگی و تواناییهای فکری او در دوران شهزادگیاش داشت، او را پس از مدت کوتاهی از زندان رها کرد.
ملا فیضمحمد کاتب، در ۱۶ رمضان ۱۲۷۹ قمری در قریه زردسنگ ولسوالی قرهباغ ولایت غزنی متولد شد. او دوران کودکیاش را در ولسوالی ناور، سرزمین آبایی خویش سپری کرد. وی از قوم محمدخواجه و از تبار هزاره است. فیضمحمد کاتب، تحصیلات مقدماتی خویش را در مکتبخانههای سنتی به پایان رساند و سپس برای ادامۀ تحصیل، به شهرهای قندهار، لاهور، پشاور، کابل و نجف رفت و علوم متداول زمان همچون حکمت، لغت، نجوم، حساب و جبر را آموخت. وی به زبانهای پشتو، عربی، انگلیسی و اردو نیز مهارت داشت.
کاتب و کتابت در دربار
کاتب پس از رهایی از زندان، همواره با امیر حبیبالله خان در ارتباط بود. امیر، او را بهعنوان کاتب دربار خود انتخاب کرد. وقتی امیر حبیبالله به مهارت تاریخنویسی و نکتهدانی او پی برد، تمام مدارک، اسناد، نامهها، گزارشها و مراسلات دستاول دولتی را در اختیار او قرار داد و دستور داد که تاریخ افغانستان را بنگارد. کاتب با دراختیارداشتن این اسناد و مدارک، سراجالتواریخ، مهمترین اثر در تاریخ افغانستان را با نکتهسنجی و واقعیتنگری، به شیوۀ خاص تاریخنگاری به رشتۀ تحریر در آورد. کاتب تذکرهنویس رسمی امیر حبیبالله نیز خوانده میشود. او کتاب تحفةالحبیب را با ثبت واقعات زمان حبیبالله، در دو جلد به دستور او نوشته است.
کتابت و تدریس
کاتب در زمان شاه امانالله بهعنوان معلم در لیسه حبیبیه تدریس کرده است. گفته میشود که وی عضویت هیئت علمی و تألیفی مکتب را نیز داشته است. وی کتاب درسی برای دانشآموزان نیز تألیف کرده است؛ کتاب حکمای متقدمین یکی از کتابهای درسی اوست.
کاتب را یکی از پرکارترین اشخاص دورانش خواندهاند. او در دوران فعالیتهای فرهنگی خود به تألیف و کتابت پرداخته است؛ اما تا هنوز اکثر آثارش چاپ نشده است. از آثار تألیفی او، میتوان از سراجالتواریخ در شش جلد، تحفةالحبیب در دو جلد، حکمای متقدمین، نژادنامه افغان، تذکرة الانقلاب، امانالتواریخ و… نام برد. در مجموع، کاتب بیش از ۶۰۰۰ صفحه تألیف و بیش از ۱۰۰۰۰ صحفه دیگر را با خط خوش نستعلیق خود کتابت کرده است. او در خوشنویسی نیز دست بالایی داشته است. از جمله آثار کاتب، تذکرةالانقلاب به زبان روسی و سراجالتواریخ به زبان انگلیسی ترجمه شدهاند.
ملا فیضمحمد کاتب، بهعنوان وکیل مردم هزاره در لویهجرگه دارالسلطنه ۱۳۰۳ پغمان شرکت داشته است. پس از شاه امانالله، زمانی که حبیبالله کلکانی مشهور به بچه سقاو، زمام امور را به دست گرفت، کاتب را مأمور ساخت تا به هزارهجات سفر کند و برای او بیعت بگیرد؛ اما مردم بدون بیعت، کاتب و هیئت همراهش را به کابل میفرستند. مخبران دولتی به دربار خبر میدهند که کاتب، مردم را به عدم بیعت ترغیب کرده است. در نتیجه، کلکانی کاتب را شکنجه و لتوکوب میکند. در نتیجۀ همین شکنجه، کاتب مریض میشود. مطابق بعضی روایتها، کاتب بر اثر همین شکنجه از بین میرود. برخیهای دیگر این شکنجه را علت وفات او نمیدانند. کاتب به تاریخ ۱۶ جدی ۱۳۰۹ خورشیدی وفات کرده و در چنداول به خاک سپرده شده است. اکنون مقبرهای را که به او نسبت میدهند، در تپهای به نام «تپۀ زیارت قرآن» در کنارۀ کوه چنداول قرار دارد. این مقبره یک قبر ویران، بدون نام و نشان و قسمتی از قبر باز است که حتا استخوانهای داخل مقبره نیز دیده میشود.
میر غلاممحمد غبار، نویسنده کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» یک چهره شناختهشده در دور دوم مشروطهخواهی است. وی در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در دروازۀ لاهوری در کابل به دنیا آمد. خانواده او اکثراً باسواد بود و در ادرات دولتی کار میکردند. غلاممحمد غبار سواد ابتدایی را در خانه فرا گرفت و سپس مطالعات خویش را در بخش تاریخ و اجتماعیات ادامه داد. وی در نوشتن مقالات ادبی و سیاسی دست بالایی داشت.
فعالیتهای فرهنگی
غبار در اواخر زمامداری امیر حبیبالله، به حلقۀ دور دوم مشروطهخواهان پیوست. وی همچنان در مطالعات تاریخ و علوم اجتماعی ادامه داد. به تاریخ ۹ قوس ۱۲۹۹، نشریه «ستاره افغان» را در جبلالسراج به نشر رساند. انجمن ادبی کابل، در سال ۱۳۱۰ تأسیس شد، و وی یکی از اعضای اصلی و فعال این انجمن بود که سلسلهمقالات خویش را تحت عنوان «افغانستان و نگاهی به تاریخ آن» در نشریۀ آن به نشر رساند؛ اما به دلایل سیاسی، در سال ۱۳۱۱ وی از سوی دولت توقیف شد و تا سال ۱۳۱۵ در حبس بود. پس از رهایی از زندان، به ولایت فراه تبعید شد و اندک زمانی بعد آن به قندهار آورده شد. او در آنجا کتاب «احمدشاه بابا» را تألیف کرد. غبار در سال ۱۳۲۰ به کابل برگردانده شد. وی در این زمان عضویت انجمن تاریخ را گرفت و برای مدتی مسئولیت نشریه انیس را نیز عهدهدار شد. وی ذوق و قریحۀ خاص ادبی داشته و مطالعات پیگری که در زمینه تاریخ داشته است، او را به یک تاریخنگار صاحبنام مبدل میسازد. غبار پس از رهایی از زندان، دوباره در سال ۱۳۳۹، به تألیف کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» مهمترین و مشهورترین اثر خود میپردازد. غبار تألیفات دیگر نیز دارد که هرکدام در داخل و خارج از کشور چندینبار به نشر رسیده است. علاوه بر افغانستان در مسیر تاریخ، از آثار دیگر او همانند «خراسان بزرگ»، «افغانستان و نگاهی به تاریخ آن»، «احمدشاه بابا»، «افغانستان به یک نظر»، «تاریخ مختصر افغانستان»، «از عهد اوستا تا قرن بیستم»، «تاریخ قرن اول» (کتاب درسی) و «تاریخ ادبیات دری» (کتاب درسی) میتوان نام برد.
فعالیتهای سیاسی
میر غلاممحمد غبار، با پیوستن به جنبش مشروطیت، به طور جدی به فعالیتهای سیاسی پرداخت. او در لویهجرگههای ۱۳۰۳ و ۱۳۰۷ پغمان بهعنوان وکیل مردم شهر کابل شرکت کرد و در آنجا از افکار و اندیشههای جوانان بهعنوان یک چپگرا نمایندگی کرد. در سال ۱۳۲۸ در دور هفتم شورا بهعنوان نمایندۀ مردم شهر کابل راه یافت. در این دور تقنینی، وی به حلقۀ وکلای روشنفکر و مبارز پیوست، سپس به صورت مشترک حزب سیاسی وطن را تشکیل دادند. این حزب یک نشریه رسمی به نام هفتهنامه وطن نیز نشر میکرد. در سال ۱۳۳۱، دوباره به انتخابات دور هشتم شورا شرکت کرد، اما در هنگام مبارزه و تظاهرات مردم به نفع او، از سوی دولت دستگیر و به زندان انداخته شد. اینبار، غبار به مدت هشت سال در زندان ماند. پس از رهایی از زندان، او به تألیف کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» پرداخت. غبار در اواخر عمر خویش به مریضی معده گرفتار شد و برای مدتی برای تداوی در شفاخانهای در برلین بستری شد؛ اما در هنگام جراحی به تاریخ ۱۶ دلو ۱۳۵۶ وفات کرد. پیکر او به تاریخ ۲۲ دلو به کابل منتقل و در هدیره شهدای صالحین به خاک سپرده شد.
[▲] يادداشتها
[▲] پینوشتها
ابراهیمی، نسیم، روشنگرانِ دربند، روزنامۀ جامعه باز، سال سوم - شمارۀ ۴۹٨، چهارشنبه، ٣م سرطان ۱۳۹۴
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ وبسایت روزنامهی جامعه باز