|
عبدالرشید لطیفی
فهرست مندرجات
نویسندگان افغانستان هنرمندان افغانستان
عبدالرشید لطیفی (زادهی ۱٢٨۹ خ - درگذشتهی ۱٣۴۴ خ)، نویسنده (نمایشنامهنویس)، کارگردان و از پیشکسوتهای تئاتر افغانستان بود و نیز دو بار به مدیریت روزنامهی انیس برگریده شد.
▲ | زندگینامه |
عبدالرشـيد لطیفی در سال ۱٢٨۹ در برکی راجان لوگر، در خانوادهای فرهیخته زاده شد و پس از فراگيری تعليمات خصوصی، به مدرسهی باغبانکوچه رفت و دورهی دبستان را در آنجا به پایان برد. سپس، وارد دبیرستان عالی جنگ (ليسه عالی حربيه) شد و مدتی در آنجا درس خواند. اما چهار سال پس از استقلال افغانستان، به ادامهی تحصیل در دبیرستان نجات (ليسه امانيه) پرداخت. وی به هنگام تحصیل با نشریهی انیس همکاری میکرد.
غلامعمر شاکر، از روزنامهنگاران قدیمی و از نخستين هنرپیشگان راديويی و تياتر افغانستان، آشنایی با لطيفی را چنین بهخاطر میآورد: «در سال ۱٣٠٦ خورشيدی در دفتر جريده انيس در محضر موسس آن، محیالدین انيس و سرمحرر آن، سرور جويا نشسته بوديم که جوانی وارد شد و کاغذی را به محیالدین انيس سپرد. انیس گفت: اسم مبارک؟ جوان پاسخ داد: عبدالرشيد. انيس پرسید که این مقاله را خودت نوشتهای؟ وی گفت آری. انيس در حالیکه کاغذ را به جويا میداد، گفت: اين جوان استعداد شگرف دارد... و لطيفی با اين استعداد شگرف از همان روزها و سالها که بيش از هجده سال نداشت با مطبوعات پيوند يافت.»
لطیفی، در سال ۱٣۱٠، با تأسیس انجمن ادبی کابل، بهعضویت آن درآمد. سپس، با مجلهی صحیه - ارگان انتشاراتی ریاست مستقل طبیه (پزشکی) - همکاری را آغاز کرد و نخستین اثر نمایشی وی با نام مسلک یا در میان دو سنگ که برگردانی از منابع ترکی بود، در همین نشریه انتشار یافت. بعدها با انتشار مجدد انیس بهشکل روزنامه، پس از محمدامین خوگیانی، در سال ۱٣۱۹، چهارمین مدیر مسئول این نشریه شد و به نوشتهی سالنامهی افغانستان، «استاد عبدالرشید لطیفی، در زمان محیالدین انیس، با استاد محمدابراهیم صفا و عدهای دیگری از فضلای کشور، از جمله همکاران صمیمی و قدیمی انیس بود، به نگارندگی انیس برگزیده شد و آنرا بهشکل روزنامه در چهار صفحه به قطع بزرگ انتشار داد.»
در این سالها نقشی ارزشمند در پیکار با باورهای خرافی و نیز آگاهانیدن مسئولان از نابسامانیهای کشور ایفا کرد. در سال ۱٣۱٧، در پی موضوعی که انجمن ادبی کابل دربارهی درامنویسی، بهقصد گسترش و احیای دوبارهی بازیگری و تمثیل (نمایش) و درامنویسی، به اقتراح گذاشته بود، درامی از وی با نام متخصص سالون، برندهی جایزهی نخست شد. نوشتههای لطیفی در زمینهی کارهای نمایشی با روی صحنهرفتن متخصص سالون در دبیرستان غازی، موجب دلبستگی جوانان به کارهای نمایشی و در نتیجه ایجاد سالنهای نمایشی شد. وی که با پشتکاری خستگیناپذیر، توانسته بود گروهی از هنرمندان را با یکدیگر همراه سازد و به هنر نمایش جانی دوباره بخشد، در برابر فشارهای سیاسی روز، به ناچار از کار کناره گرفت و انزوا گزید، اما این انزوا سبب شد تا فیلمنامهی نخستین فیلم سینمایی افغانستان را بنویسد که با همکاری چند تن از یارانش در لاهور هندوستان از آن فیلم ساختند؛ چون در آنجا، امکانات تهیهی فیلم و نیز دسترسی به بازیگران زن بیشتر بود.
در سال ۱٣٢٧، با ایجاد آسایشگاه دارالمساکین که بعدها با نام مرستون بنیاد نهاده شد، لطیفی یکی از دشوارترین برنامههای خود را به سامان آورد. وی در این آسایشگاه بخشهای گوناگون تربیتی، آموزشی و پرورشی، درمانی، کودکستان، موسیقی، خیاطی، بافندگی دایر کرد. حتی نشریهای با نام برگ سبز منتشر کرد که خود نیز مدیر و از نویسندگان آن بود. وی بدینگونه در مدت شش سال، تمامی بنیادهای مورد نیاز را پیریخت و همزمان نیز تمثیل (نمایش) و تئاتر را نیز به این مجموعه افزود.
در سال ۱٣٣۹، رشید لطیفی برای بار دوم به مدیریت روزنامهی انیس برگزیده شد. در این سال نشر این روزنامه به ٦ صفحه افزایش یافت.
افزون بر این، لطیفی سالها در بخشهای گوناگون، مانند مدیریت عمومی خبرگزاری باختر، مدیریت شعبهی سوم وزارت امور خارجه، وابستهی مطبوعاتی و فرهنگی و ریاست اطلاعات و مطبوعات در قاهره، ریاست انتشارات رادیو و ریاست پوهنیننداری (دانشکدهی نمایش یا تئاتر) خدمت کرد. از دیگر کارهای ارزشمند لطیفی، میتوان به دعوت از هنرمندان تئاتر تاجیکستان و گسترش دامنهی رابطههای فرهنگی میان این دو کشور اشاره کرد.
وی آزادیخواهی ظلمستیز بود و زندگی او در این راه گذشت. در دورهی ریاست وی بود که تئاتر پشتو به گونهای رسمی بنیاد نهاده شد. وی همچنین با اجرای نمایشنامههای رادیویی نقشی ارزشمند در گسترش آگاهیهای سیاسی مردم داشت. نقش وی در فراخواندن زنان به وادی هنر، بهویژه تئاتر، نیز بسیار چشمگیر بود و این ویژگی در جامعهای که مردان، بازیگر نقشهای زنان بودهاند، بیشتر بهچشم میخورد. در این راستا، نخستين زن حبيبه عسکر بود که همه ديوارهای جامعهی سنتی مردسالار را ويران کرد و به تئاتر روی آورد.
لطیفی که به آرای منتسکیو و ژان ژاک روسو، دلبستگی بسیار داشت، بر آن بود تا برای زدایش و پالایش روان از بدیها و آسایش روانی، همواره اعتراف کرد و در این راه دشوارترین کیفرها را نیز پذیرفت. وی این روش را بسیار سودمند میدانست و نمایشنامههایش به گونهای بازتاب این باور بود.
سرانجام، عبدالطیف رشیدی، بهسبب ابتلا به بیماری سل (توبرکلوز)، به روز جمعه ٢۱ جوزای (خردادماه) ۱٣۴۴ درگذشت.
▲ | آثار |
از عبدالرشید لطیفی چندین نوشته و ترجمه در زمینههای نمایشی به یادگار مانده است. از آثارش میتوان به «او پدرم نیست»، «پرنده»، «مجروح»، «شام زندگی»، «شهدا»، «محکوم سرنوشت»، «اول و آخر»، «سرود مرگ»، «تکت بختآزمایی»، «خاتمهی عشق»، «گرسنهها» و ترجمهی کتابهای «من بمیرم، تو نمیری»، «پیراهن عروسی»، «زن و طلا»، «شوهر هفتم»، «شمعدانهای نقره»، «شبی که آواز زنگها شنیده میشد»، «گنج فقط برای شوهران» و «شنل یا پالایش» اشاره کرد. بهعلاوه، از او نمايشنامههای مانند: «ميراث»، «شمعدانهای نقره»، «کار بر اصل»، «هفت اورنگ»، «دو صنعتگر»، «حاکم ظالم» و ... بهروی صحنهی نمایش رفتند.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
سالنامهی افغانستان، شماره ٣۵، سالهای ۱٣۴٦-۱٣۴٧، ص ۱۵٢
سالنامهی افغانستان، شماره ٣۵، سالهای ۱٣۴٦-۱٣۴٧، ص ۱۵٢
سالنامهی افغانستان، شماره ٣٢، سالهای ۱٣۴٣-۱٣۴۴، ص ۱۵٧
سالنامهی افغانستان، شماره ٣۵، سالهای ۱٣۴٦-۱٣۴٧، ص ۱۵٢
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□ آسوده، عزیز، سیمای معاصران، کابل: انتشارات وزارت اطلاعات و کلتور، ۱٣٦۹ خ (صفحات ۹-٢۴).
□ سالنامهی افغانستان، شماره ٣٢، سالهای ۱٣۴٣-۱٣۴۴
□ سالنامهی افغانستان، شماره ٣۵، سالهای ۱٣۴٦-۱٣۴٧
□ دانشنامهی ادب فارسی (ادب فارسی در افغانستان) (جلد سوم)، بهسرپرستی حسن انوشه، تهران: مؤسسۀ فرهنگی و انتشاراتی دانشنامه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول - ۱٣٧٨ خ
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ افغانستانشناسی │ زندگینامهها │ هنرمندان افغانستان │ نویسندگان افغانستان