|
جنبش روشنگری در افغانستان
فهرست مندرجات
- پیشینهی تاریخی
- آرمان ما
- راه ما
- قانون ما
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
جنبش روشنگری دانشنامهی آریانا
جنبش روشنگری در افغانستان (به انگلیسی: Enlightenment movement in Afghanistan) (زایش: ٢۱ شهریور ۱٣٨٧ خ)، با نشر دانشنامهی آریانا، کار روشنگری توسط مبارزان اجتماعی آزاداندیش آغاز شد و در ٧ شهریور ۱٣۹٠، با انتشار صفحهی فیسبوکی زیر نام «جنبش روشنگری» به چالشگری مسایل اساسی افغانستان و جهان پرداخت. مرامنامه و اساسنامهی این جنبش در زیر عنوانهای «آرمان ما، راه ما و قانون ما» منتشر شده است.
▲ | پیشینهی تاریخی |
از وقتی که انسان به کرهی خاکی پا گذاشته و به اندیشیدن آغاز کرده، با این پرسش روبهرو بوده است: من که هستم؟ از کجا آمدهام؟ این منشها و کنشهای من ریشه در کجا داشته است؟ او در پی آن بود که بداند: کیست، چیست و چرا چنین هست؟ این آغاز تاریخ اندیشه و اندیشهورزی بود.
اندیشه چیست؟ ای برادر تو همه اندیشهای؛ مابقی تو استخوان و ریشهای؛ گر بود اندیشهات گُل، گُلشنی؛ ور بود خاری تو هیمه گُلخنی.
اندیشه کنش و دستاورد تلاشهای فکری انسان است که از بههم پیوستگی و چارچوب بسزا، بنیان و ارزشهای ویژهای برخوردار باشد. آنچه اندیشه انسان را سامان میدهد، استوار بر جهان پیرامون اوست؛ و اندیشهی او از آنچه در این جهان پیرامون میگذرد، جان میگیرد. اندیشهورزی فرایندی است که به شناخت گستردهای جهان و انسان میانجامد و گسترهی جهان را دگرگون میسازد. پس، اندیشهورزی جستجو کردن جهان است و خودشناسی انسان. چنانکه، با این جملهی اندیشهورزانهی دکارت: «من میاندیشم، پس هستم»، دنیای غرب راه خویش را تغییر داد. تاریخ اندیشه، یعنی پرداختن به آن جریانهای فکری که بر شیوهی زندگانی و فرهنگ مردمانی اثر گذاشته باشد. تاریخ اندیشه، فرزند فلسفه و دین است. هرودوت، شاید نخستین اندیشمندی باشد که نوشت: «غرب بهدنبال فلسفه رفت تا پاسخ پرسشهای انسان را بیابد و شرق بهدنبال دین».
با این حال، هرچند تاریخ اندیشه، از دین و فلسفه سر بیرون آورد، اما، در واقع، شاخهای علمی جدیدی از تاریخ مدرن است. پارهای مورخان برآنند که این علم در عصر رنسانس در اروپا، بهدست فرانسیس بیکن پدید آمد. اما گروهی دیگر بر این باورند که این علم در عصر روشنگری، در قرن هیجدهم پیدا شده و با مورخان فلسفهپردازی مانند ولتر گسترش یافته است.
ویلهلم دیلتای، نظریهپرداز هرمنوتیک و دارندهی کرسی هگل را باید بنیانگذار حقیقی علم تاریخ اندیشه، دانست. میشل فوکو، اندیشمند فرانسوی، نیز روش جدیدی عرضه کرد، که نام دیرینهشناسی معرفت بر آن نهاد. آرتور لوفگای برای ورود علم تاریخ اندیشه به آمریکا تلاش فراوان کرد و کارل مانهایم با پیوند دادن آن با تاریخ اجتماعی و با برداشت از اندیشههای مارکس، هگل و دیلتای، به غنای آن افزود.
تاریخ اندیشه در افغانستان نیز فراز و فرود بسیار داشته است. نخستین کسی که بهطور سنتی، در سرزمینهای آریایی - بهویژه افغانستان امروزی - روشنگری کرد، زرتشت، پیامبر آریایی بود. هرچند آگاهیهای تاریخی دربارهی زندگی و شخصیت واقعی او بسیار اندک است و آنچه در منابع کهن آمده است، بیشتر جنبهی اساطیری دارد، اما از زبان او گفته شده است: «سخنها را بشنوید و با اندیشه روشن در آنها بنگرید و راهی را که باید در پیش گیرید برای خود برگزینید، از آن دو مینوی همزادی که در آغاز آفرینش در اندیشه و انگار پدیدار شدند، یکی نیکی را مینمایاند و دیگری بدی را؛ و میان این دو، دانا راستی را برمیگزیند و نادان دروغ را.»
باید دانست که مردم افغانستان، از نخست دینخو نبودهاند و روزگاری دراز بذر خرد و دانایی را در جهان افشاندند و پسانتر به سبب ایجاد قدرتهای مرکزی و فزونی نقش آب در زندگی و جانسختی نهادهای خودکامگی و زمینداری و برآمدن دینمداران به قدرت، از اسب دانش به زیر افتادند.
▲ | آرمان ما |
آرمان ما رسیدن به فکر روشن با جانمایهی علمی، آزادی، رفاه اجتماعی و بهگونهی بیان کوتاه، زندگی که در شأن انسان باشد و کرامت انسانی افراد فارغ از هرگونه تبعیض نژادی، قومی، زبانی، دینی - مذهبی، جنسیتی، عقاید سیاسی، موقعیت اجتماعی حفظ گردد. از اینرو، اهداف اصلی این جنبش آزادی، پیشرفت، مدارا، و پایان دادن به سؤاستفاده از دین در دولت است (جدایی دین از حکومت).
▲ | راه ما |
راه ما، راه رهایی از جهالت و خرافات است و جز این راهی نیست برای گذار از نابالغی فکری انسان. در این راستا، «جنبش روشنگری، چراغ راه آیندگان است. جمعی از نسلهای پیشین به این راه رفتهاند، بسیاری هم در این راه جان باختهاند و ما هم همین راه را میرویم و هراسی از خشونتگرایان نداریم و در نسلهای آینده هم تعدادی از فرزندان ما به این راه خواهند رفت. این چراغ همیشه روشن میماند تا روشنایی بر تاریکی چیره شود.»
ما، بیش از آنکه راهی را تبلیغ کنیم، به نقش آگاهی تأکید میکنیم. از آنجایی که علت اصلی اشتباه در انتخاب، نداشتن آگاهی برای انتخاب درست است، همهی تلاش ما در نوشتارها و گفتارها، بر این است که برای بهدست آوردن یک آیندهی روشن، افقی که همهی انسانها با هر قوم و زبانی بتوانند در کنار هم با مدارا و رواداری زندگی کنند، ابتدا باید بهصورت تخصصی، موانع این راه و نشانههای شکست، استبداد، خودکامگی و علتهای نرسیدن به یک جامعهی آزاد و آگاه را بنمایانیم و سپس، ویژگیهای یک جامعه آگاه و سالم نمایانده شود.
اگر بتوان نقطهی مشترکی برای همه، در جنبش روشنگری، بیان کرد، به جز موضوع «آگاهی» و جستوجو و تلاش برای دست یافتن به آگاهی نیست که ضرورت آن برای رسیدن به آزادی، حکومت مردمسالاری (دموکراسی) و انتخاب صحیح، بیش از همه احساس میشود. از اینرو، در هیچ گفتار یا نوشتاری ما، صراحتی برای انتخاب راهی جز «آگاهانیدن» وجود ندارد.
▲ | قانون ما |
قانون ما، چیزی نیست جز همان «اعلامیهی جهانی حقوق بشر» که بیشتر کشورهای جهان آن را پذیرفتهاند. هر قانونی که این اعلامیه را نقض کند، از نظر ما مردود است.
[▲] يادداشتها
[▲] پيوستها
...
[▲] پینوشتها
...
[▲] جُستارهای وابسته
□
□
□
[▲] سرچشمهها
□
□
□
□
[▲] پيوند به بیرون
□ [۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]
ردهها: │ افغانستانشناسی │ جریانهای فکری در افغانستان