|
طرح حمله ایران به افغانستان
(از زبان حسن روحانی)
فهرست مندرجات
◉ چگونه رهبر ایران از حمله به افغانستان جلوگیری کرد
◉ يادداشتها
◉ پینوشتها
◉ جُستارهای وابسته
◉ سرچشمهها
.
چگونه رهبر ایران از حمله به افغانستان جلوگیری کرد
سیدحسین موسویان، عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای ایران کتابی با عنوان «ایران و آمریکا، گذشته شکستخورده و مسیر صلح» را در آمریکا منتشر کرده است؛ دیپلمات سابق ایران در این اثر به بررسی تاریخ روابط میان آمریکا و ایران، ریشهها و عوامل بیاعتمادی و خصومت دو کشور در دوران پس از انقلاب و ارائه طرح جامع برای رفع خصومتها و بهبود روابط واشنگتن و تهران پرداخته است.
در بخشی از این کتاب، به نقش آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در جلوگیری از وقوع یک حمله به افغانستان اشاره شده است. او مینویسد:
«در سپتامبر سال ۱۹۹٦ (۱۳۷۵ شمسی) با سقوط کابل، افغانستان بهدست یکی از خشنترین گروههای اسلامی افتاد. مدارس بسته شد؛ زنان و دختران از کارکردن در خارج از خانه ممنوع شدند؛ ورزش، سرگرمی و هرگونه نماد شادی و تفریح گناه قلمداد شد؛ نه تلویزیونی، نه موسیقی، در یک کلام جریان زندگی در افغانستان متوقف شد.
در آگوست سال ۱۹۹۸، طالبان به مزار شریف یورش برد، این شهر شمالی افغانستان یکی از پایگاههای اتحاد شمال بود که مورد حمایت تهران بود. طالبان، دشمن قسمخوردهی شیعیان، قتل عامی را در این منطقه به راه انداخت که بیشتر شیعیان هزاره را که فارسیزبان هستند هدف قرار داده بود. طی کشتارهای دستهجمعی آنها، به کنسولگری ایران در مزارشریف نیز حمله کردند و ۹ شهروند ایرانی از جمله ۸ دیپلمات را به قتل رساندند.
این اتفاق موجب شکلگیری مباحث شدیدی در شورای امنیت ملی ایران دربارهی نحوه واکنش تهران از جمله حمله نظامی به افغانستان برای ریشهکن کردن طالبان شد.
اکثریت اعضای شورای عالی امنیت ملی با اقدام نظامی موافق بودند و تصمیم فراخوان ۱۰۰ هزار سرباز برای استقرار در مرز با افغانستان گرفته شد. حسن روحانی که در آنزمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، بههمراه برخی دیگر از جمله خودم جزو اقلیت مخالفان دخالت نظامی در افغانستان بودیم.
ایران در کل نمیخواهد، آغازگر جنگی علیه هیچیک از همسایگانش باشد. در این مورد، اقلیت (اعضای شورا) معتقد بودند که طالبان نمایندهی ملت افغانستان نیست. حامیان حمله اما تأکید داشتند که طالبان و القاعده هر دو تهدیدی جدی علیه امنیت ایران، منطقه و حتی کل جهان هستند.
وضعیت بسیار خطیر و حساس شده بود. با بسیج قابل ملاحظهی نیروهای نظامی در طول مرزهای افغانسان، تنها یک قدم با درگیری در جنگی احتمالاً طولانی مدت و خونین فاصله داشتیم.
در نهایت، گزارش نهایی دربارهی وضعیت به رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهای ارائه شد. بر اساس تجربه شخصیام، رهبر انقلاب بیش از ۹۰ درصد از مواقع نظر اکثریت شورای عالی امنیت ملی را وتو نمیکند. بر اساس ماده ۱۷٦ قانون اساسی، ایشان اختیار وتو کردن تصمیمات شورای عالی امنیت ملی را دارد.
اینبار اما، طی تصمیمی تاریخی و هوشمندانه، ایشان علیه دخالت نظامی در افغانستان رأی داد. به لطف این تصمیم، از وقوع جنگی خونین ممانعت بهعمل آمد. جالب است که چند سال بعد ایران با آمریکا – که به اعتقاد بسیاری از مقامات نظام دشمن قسمخورده ماست - برای سرنگونی طالبان متعصب و خشن همکاری کرد.
تصمیم وارد نشدن به جنگ با طالبان و سپس همکاری با آمریکا برای سرنگونی آنها حاکی از آن است که سیاست خارجی ایران بر اساس احساسات هدایت نمیشود.»
اما آنچه در زیر آمده است، سخنان حسن روحانی، رئیسجمهور ایران است که به افشای طرح حمله ایران به افغانستان در زمان طالبان و نقش خود در آن پرداخته است.
موقعی که طالبان بر کابل پیروز شده بودند، ما با یک حادثهی بدی مواجه شدیم، [که] تصرف مزارشریف بود. یکی از آن افرادی که توانسته بود فرار بکند، ماجرا را گفت و بعد هم مطلع شدیم که بقیه افرادی که داخل سرکنسولگری بودند، به شهادت رسیدهاند.
شهادت خیلی مظلومانه بود. خیلی غمانگیر بود. طبیعی بود که تصمیمات حاد گرفته بشود و یک عدهای بیایند و بگویند حالا ما باید از طالبان هم بخوریم؟! یکی از تصمیمات این بود که ما برنامهریزی کنیم و حمله کنیم، به داخل افغانستان و من بهشدت مخالفت کردم. گفتم خون بین مردم ایران و افغانستان نباید جاری بشود. باید جبران کنیم از راهش. من گفتم میتوانیم شناسایی کنیم آنهایی که عامل قتل بودند. کیها بودند میتوانیم ریشهیابی کنیم. که این کار، کاری طالبان بود یا کار ایاسای پاکستان بود. [وقتی] تقریباً روشن شد که کیها عامل بودند، دستگیر کنید بیاورید، اینها را محاکمه کنیم [و] به مجازات برسانیم[۱]؛ اما جنگ نه! حمله نظامی خیلی خساراتبار است. خیلی بیگناه کشته میشوند و معلوم هم نیست پایان کار چگونه خواهد بود. من مطمئن شدم آنهایی که اصرار به حمله داشتند، پذیرفتهاند.
با خانواده حرکت کردیم زیارت خانهای خدا. طوافم تمام شده بود آمدم هتل، تلفن زنگ زد و یکی از دوستهایم در شورای امنیت ملی گفت. آن [چیزی] که تو مخالف بودی، دارد میشود [اتفاق میافتد]. گفتم نگذار تا من برسم. خانواده گفتند یک چند روزی بمانید. من گفتم نه! شب پرواز کردم و آمدم ایران. تصمیم گرفته شده بود و حتی نیروها هم آماده حرکت بودند. طرح اینها، طرح ورود به خاک افغانستان بود. من به ایشان گفتم که این کار از آن کارهای نیست که اگر ما رفتیم، برگشت هم دست خودمان باشد. طرح خیلی اشکال دارد. حداقل سه تا اشکال را نتوانستند جواب بدهند. نظر خودم را برای مسئولین عالیرتبه نظام نوشتم. انتقام خون چند نفر گرفتن مساوی با حمله به یک کشور نیست. مردم از جنگ و درگیری خوششان نمیآید. پاسخ آن نامه این بود که «باید لغو شود». وقتی من پاسخ آن نامه را گرفتم، دیدم مکه واقعی این است.[٢]
[▲] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.
[▲] پینوشتها
[۱]- طالبان ترسی از حمله ایران نداشتند. این را در اظهارات آقای وحید مژده میتوان دید. از سوی دیگر سیانان (CNN) نوشت: Taliban threatens retaliation if Iran strikes (اگر ایران حمله کند، طالبان تلافی میکنند). اینکه حسن روحانی با لاف و گزاف چنین عنوان میکند: «وقتی، تقریباً روشن شد که کیها عامل این حادثه بودند، دستگیر کنید بیاورید، اینها را محاکمه کنیم و به مجازات برسانیم»! مرا به یاد سخنان امیر حبیبالله کلکانی میاندازد که گفته بود «به انگلیس حمله میکنیم تا دروازه صندل را از ملک کفر بیاوریم»، یا «بخارا را آزاد میکنیم، و فلان و فلان ...» بههر حال، لحن گفتار طوری است که گویا چند یاغی را در کشور خود دستگیر و مجازات کند! این در حالی است که طالبان چندینبار به داخل مرزهای ایران در سیستان و بلوچستان و خراسان نفوذ کردند و عملیات نمودند که در آن زمان فریاد مقامات ایرانی بلند شده بود و رهبر ایران در واکنش به آن گفته بود: «مرزهای شرقی ما ناموس ملی ماست»! خب به یاد دارم، وقتی این جمله را از تلویزیون ایران شنیدم، خندیدم. دوستان همکارم که ایرانی بودند علت خنده مرا پرسیدند. من گفتم ناموس ملی رهبر شما انگلیسیساز است. همه خندیدند!
[٢]- افشای طرح حمله ایران به افغانستان از زبان حسن روحانی، آپارات: ۱۴ مرداد ۱۳۹٦
[▲] جُستارهای وابسته
□
[▲] سرچشمهها
□ برگرفته از آپارات