جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۷ شهریور ۲۹, پنجشنبه

جهاد و دست‌های پشت پرده

از: مهدیزاده کابلی

بر افغانستان چه گذشت؟

در خدمت و خیانت رهبران افغانستان‬‎


فهرست مندرجات

.



واکاوی مفهوم جهاد در اسلام

جهاد و دست‌های پشت پرده: دیدار برهان‌الدین ربانی، رهبر حزب جمعیت اسلامی افغانستان با رونالد ریگان، چهلمین رئیس‌جمهور ایالات متحده‌ی آمریکا

جهاد (Jihad)، واژه‌ای عربی از ریشه «جهد» به‌معنای مشقت، تلاش، مبالغه در کار، مبارزه، و در نهایت، به هدف رسیدن است. در متون دینی، این واژه، به دو مفهوم عام و خاص به‌کار رفته است. جهاد به مفهوم لغوی و عام خود، که از آن به‌عنوان «جهاد اکبر» تعبیر شده است، درباره مجاهدت و تلاش نفس در برابر شیطان و هوای نفس کاربرد دارد. در احادیث برخی از کارها، به‌مثابه‌ی جهاد شمرده شده‌اند، که ظاهراً برای ارج نهادن به این کارها بوده است، مانند امر به معروف و نهی از منکر، سخن گفتن به عدالت در برابر سلطان ستمگر، تلاش مرد برای زنده کردن سنّتی نیکو در جامعه، خوب شوهرداری کردن زن و تلاش مرد برای کسب روزی حلال برای خانواده.

علاوه بر این معنای لغوی و عام، جهاد به مفهوم خاص و اصطلاحی خود نیز بسیار به‌کار رفته است، مانند کاربرد تعبیر «جهاد اصغر»، که همانند کاربرد عام آن، گونه‌ای خاص از تلاش است، یعنی مبارزه کردن در راه خدا با جان، مال و دیگر داشته‌های انسانی، و با هدف گسترش اسلام یا پاسداری از آن.

چون حکم جهاد در مدینه تشریع شده، واژه‌ی جهاد و مشتقات آن در آیات مکی در معنای عام و لغوی آن به‌کار رفته است. نخستین آیه راجع به تشریع جهاد، به جهاد دفاعی اختصاص دارد که در سال اول هجری نازل شد و به مسلمانان اجازه داد که در برابر هجوم مشرکان به دفاع از خود بپردازند. آیات متعددی در بسیاری از سوره‌های مدنی، به‌ویژه بقره، انفال، آل عمران، توبه و احزاب، به جهاد و مباحث متعلق به آن اختصاص دارد. در تحلیل این آیات نباید شأن‌نزول آن‌ها و اهداف اساسی پیامبر اسلام را، به‌ویژه در زمینه فلسفه جنگ و صلح، از نظر دور داشت.

پس از فتح مکه در سال هشتم هجری، آیاتی نازل شد که به‌حسب ظاهر، بر جنگ با همه مشرکان، در هر مکان و زمان، دلالت دارد. به‌نظر برخی از مفسران و فقها، این آیات، به‌ویژه آیه ۵ سوره توبه، مشهور به آیه «سیف» آیات دیگری را که به‌گونه‌ای دالّ بر مدارا کردن با مشرکان هستند، نسخ کرده است. شماری از خاورشناسان نیز در موافقت با حکم نسخ گفته‌اند که تنها آیاتی که به‌ظاهر مسلمانان را به جهاد با مشرکان، از جمله اهل کتاب، در هر زمان و مکان، دعوت می‌کنند، به قوّت خود باقی‌اند و بقیه آیات، که وجوب جهاد را منوط به‌وجود شرایط خاصی مانند فتنه‌انگیزی دشمنان کرده‌اند، منسوخ شده‌اند. در برابر، مخالفان نسخ بر آن‌اند که با توجه به قواعد نسخ آیات قرآن و تاریخ و شأن‌نزول آیات مورد نظر، امکان نسخِ آن‌ها وجود ندارد.

بنابراین، جهاد از آموزه‌های اسلامی است که در این دین، دارای مفهومی مقدس است. در آیات و احادیث برخی از فضائل دنیوی و اخروی جهاد چنین بیان شده است:

«کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون» (جهاد بر شما واجب شده در حالى‌که آن را مکروه می‌دارید و چه‌بسا چیزها که شما از آن کراهت دارید در حالى‌که خیرتان در آن است و چه‌بسا چیزها که دوست می‌دارید در حالى‌که شر شما در آن است و خدا خیر و شر شما را می‌داند و خود شما نمی‌دانید) (سوره‌ی بقره: آیه‌ی ۲۱۶).

به موجب آیات قرآن (نسأ: ۹۵؛ عنکبوت: ۶۹؛ توبه: ۲۰)، کسانی که جان و مالشان را در راه خدا فدا کنند در درگاه الهی از دیگر مسلمانان برترند و خداوند به آن‌ها مژده بهشت و دستیابی به مقام شهادت داده است.(توبه: ۲۱؛ آل عمران: ۱۶۹) قرآن مهم‌ترین مانع انسان برای جهاد را وابستگی به خانواده، مال و خانمان برشمرده است. (توبه: ۲۴) هم‌چنین کسانی را که از جهاد رویگردان‌اند فاسق خوانده و به آن‌ها کیفر الهی را وعید داده است. بنابر قرآن، پیروزی تنها به‌دست خداست (آل عمران: ۱۲۶؛ انفال: ۱۰) و پیروی از فرمان خدا و پیامبر اسلام، دوری از نزاع و تفرقه، صبر و استقامت و فرار نکردن از دشمن، از مهم‌ترین احکام جهاد به‌شمار رفته است. (انفال: ۱۵-۱۶، ۴۴-۴۶) به‌موجب آیات قرآن (انفال: ۶۵-۶۶؛ آل عمران: ۱۲۳-۱۲۵)، مجاهدان به میزان صبر و استقامت خود از امدادهای غیبی برخوردار می‌شوند. (احزاب: ۹-۱۰؛ توبه: ۲۶) از جمله امدادهای غیبی الهی، آرامش‌بخشیدن به مجاهدان و افکندن ترس و وحشت در دل کافران است. (آل عمران: ۱۲۶؛ انفال: ۱۲؛ احزاب: ۲۶)

و نیز بنابر احادیث، جهاد در راه خدا از برترین کارهاست و پاداش اخروی مجاهد شهید چنان است که وی نیل به جهاد و شهادت را دوباره آرزو می‌کند. پیامبر اسلام گفت: «یک شب جهاد در راه خدا برتر است از هزار شبانه روز است که شبهایش به عبادت و روزهایش به روزه‌داری سپری شود» و علی، خلیفه‌ی چهارم اسلام گفت: «هـمانا جهاد یکی از درهـای بهشت است کـه خداوند آن را برای اولیای خاص خود گشوده است. جهاد جامه تقوا و زره استوار خداوند و سپر محکم اوست».

به‌سبب همین اهمیت و جایگاه مهم جهاد در اسلام، در منابع جامع حدیثی و فقهی همواره بخشی با عنوان کتاب «جهاد» یا «سِیر» به احکام جهاد اختصاص داشته است.

فقهای اهل سنّت جهاد اصغر را در صورت وجود مصلحت اسلام و مسلمانان در آن - که حاکم، چه عادل چه فاسق، آن را تشخیص می‌دهد - واجب دانسته‌اند. به‌نظر آنان، اطاعت از حاکم در امر جهاد مانند نمازهای پنج‌گانه واجب است. اما این جهاد در برابر سه گروه واجب است: کافران غیر ذمّی اعم از اهل کتاب و غیر اهل کتاب؛ کفار ذمّی‌ای که شرایط ذمّه را نادیده گرفته‌اند؛ و باغیان.

جهاد با کفّار غیرکتابی با هدف دعوت به اسلام انجام می‌گیرد. آنان تنها دو راه در پیش دارند: پذیرش آیین اسلام یا تن دادن به جنگ.

جهاد با کفّار کتابی غیر ذمّی یا ذمّی‌ای که پیمان ذمّه را نقض کرده باشند برای پذیرش اسلام و یا تن دادن به پیمان ذمّه و پرداخت جزیه است. در نتیجه آنان یکی از سه راه را باید برگزینند: گرویدن به اسلام، باقی ماندن بر آیین خود و پرداخت جزیه و یا تن دادن به جنگ.

جهاد با باغیان به جهت نقض پیمان و خروج آنان از بیعت با حاکم مسلمان و وادار کردن آنان به بیعت مجدد است.

برخی از فتاوای جهادی علمای افغانستان، به‌ویژه در مواجهه با هجوم استعمارگران، از جمله در جنگ‌های اول، دوم و سوم افغان-انگلیس (در سال‌های ۱۸۳۹، ۱۸۴۲ و ۱۹۱۹ میلادی) و نیز در برابر اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی (در سال ۱۹۸۹ میلادی که پس از ۹ سال و ۵۰ روز به پایان رسید) در برگه‌های از تاریخ دیده می‌شود. اما جالب توجه این‌جاست که حتی برخی از این علما در برابر فرمانروایان افغانستان، مانند شاه امان‌الله و محمدظاهر شاه و هم‌چنین رئیس‌جمهور محمدداوود نیز فتوای جهاد صادر کرده‌اند.

و در مورد متارکه جهاد باید افزود که جهاد ممکن است از یکی از این راه‌ها به پایان برسد: اسلام‌آوردن دشمن در صورتی‌که جنگ با هدف هدایت آغاز شده باشد، و پناهندگی افراد دشمن به مسلمانان، بستن قرارداد موقت ترک مخاصمه یا مصالحه دائم.

با این وضع، «استیون ورتووک» یکی از جامعه‌شناسان غربی درباره‌ی رویکرد رسانه‌ها نسبت به اسلام می‌گوید: «از پایان دهه ۱۹۷۰، مسلمانان همواره در عملیات خراب‌کارانه و تروریستی در نقاط مختلف جهان، به‌عنوان یک گروه هدف قرار گرفته‌اند ... در ۱۷ ژانویه سال ۱۹۹۱، عنوان پرفروش‌ترین روزنامه ایتالیا -کوریر دلامرا- چنین بود: «ترس باز شدن جبهه دومی در میان جهان مسلمان، به‌نام جهاد اسلامی» این دیدگاه، با عناوینی مانند «خطر تروریسم، وضعیت قرمز!»، «نقش‌های برای جبهه‌ی داخلی» یا «اعلام خطر! تروریسم گسترش می‌یابد» ادامه یافت ... ایده‌ی «تروریست عرب مسلمان»، مدام تولید می‌شد؛ زیرا از آن‌دسته اخباری بود که مردم دوست داشتند بشنوند و در ضمن، افکار عمومی را علیه اعراب مهاجر، تقویت می‌کرد».

«دن کوئل» از معاونین سابق دولت آمریکا بنیادگرایی اسلامی را یک خطر جهانی و جایگزین کمونیسم مطرح ساخت. از سوی دیگر، ویلی گلاس دبیر کل سازمان ناتو نیز در یک کنفرانس امنیتی در آلمان، اعلام کرد که بنیادگراییِ اسلامی اکنون برای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی به اندازه‌ی خطر کمونیسم در گذشته، تهدیدآمیز است.

این در حالی‌ست که ایالات متحده‌ی آمریکا، در سال‌های جهاد در افغانستان، در دهه‌ی هشتاد میلادی، کمک‌های مالی و تسلحاتی میلیاردی در اختیار پاکستان برای پشتیبانی از مجاهدین افغان قرار داد. رابرت گیتس، رییس پیشین سیا و وزیر دفاع آمريکا، در دولت باراک اوباما، در کتاب خاطراتش «از میان سایه‌ها» می‌نویسد که سرویس‌های جاسوسی آمریکا کمک به مجاهدین افغانی را از ۶ ماه قبل از این‌که شوروی اقدام به دخالت در افغانستان نماید، آغاز کرده بودند. در آن‌زمان به‌گفته‌ی زبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر که «پدر معنوی جهاد در افغانستان» خوانده می‌شود، «عملیات سری کمک‌رسانی به مجاهدین یک ایده عالی بود و این تاثیر را داشت که شوروی را با پای خودش به تله افغانستان بیاندازد.»

هم‌چنین رابرت گیتس، در يک سخنرانی در سال ۱۹۹۹ میلادی درباره‌ی مهم‌ترين نقش سيا در افغانستان گفت: «سيا موفقيت‌های مهمی در عمليات مخفيانه داشت. شايد دامنه‌دارترين آن‌ها در افغانستان بود، جايی‌که سيا با مديريت خود، ميلياردها دلار را به صورت تدارکات و سلاح به مجاهدين رساند، و در نتيجه نيروی مقاومت موفق شد ارتش قوی اتحاد جماهير شوروی را با بن‌بست مواجه کرده و در نهايت آن را مجبور به عقب‌نشينی کند.».

صبغت‌الله مجددی: «این موضوع حقیقت دارد که در زمان داوودخان، من و استاد ربانی از کابل برآمدیم. من به دنمارک رفتم، اما استاد ربانی و دیگران اعلام جهاد را در مقابل داوودخان کردند» و همو می‌گوید: «جهاد را که برادرهای پنچشیری و آقای عبدالله اعلام نکردند، جهاد را اول من اعلام کردم و به اعلام من، الحمدالله مردم لبیک گفتند و ایستاده شدند. در آن‌وقت، این برادرهای پنجشیر را کسی نمی‌شناخت.» هم‌چنین او می‌گوید: «از همان اول، که خداوند جهاد را بالای ما فرض کرد، من اعلام جهاد کردم...»

عزیزالرحمان الفت می‌نویسد: «آن‌چه امروز در افغانستان می‌گذرد، جاری‌شدن سیل خون است، که به‌سبب آن مردم اشک می‌ریزند، ماتم می‌گیرند و عزادار هستند».

به‌نظر می‌رسد حوادث، نمایش‌نامه‌ی تراژیدی است که بر صحنه‌ی افغانستان رخ می‌دهد. بازیگران این صحنه گرچه افغان‌اند، اما دست‌های آشکار و پنهان آنان را به‌جان هم انداخته است. از یک‌سو روس‌ها وحشیانه هجوم آورده‌اند، می‌کشند، می‌سوزند و زنده به‌گور می‌کنند و گاهی هم رفقا به تصمیم رفیق برژنف، از بین می‌ر‌ود. «زنده‌ی این افراد روسی و مرده آنان آمریکایی می‌گردد و نعش‌شان هم به دامان امپریالیسم آمریکایی انداخته می‌شود.» از سوی دیگر، جهاد اسلامی به فرمان آمریکا، به‌دستیاری پاکستان، ایران و عربستان سعودی به‌شدت جریان دارد. قربانی این صحنه اکثریت خاموش هستند، که فریادهای غم‌انگیز و ناله‌های دلخراش آنان به ملکوت اعلی رسیده است و گویی آن‌جا هم گوش شنوا نیست! نمایش‌نامه‌ی جهاد ما هم بسیار مضحک و سرشار از تناقض است.


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها