نـوشــته: مهـديـزاده کابـلــی
(استاد پيشين دانشگاه کابل)
بخارا پايتخت امرای سامانی بود که در فرارود (ماوراءالنهر) موقعيت داشت و امروزه جزئی از کشور ازبکستان محسوب میگردد.
بخارا از آغاز تاريخ خود، در سرنوشت با شهر سمرقند که سی و هفت فرسنگ بيشتر از آن فاصله ندارد، انباز بوده است. اين دو شهر بزرگ فرارود، در زمان سامانيان، هر دو از بزرگترين شهرهای ايالت سغد بشمار میرفت. چنان که به گفته سعيد نفيسی، نويسنده ايرانی، ماوراءالنهر که قلمرو آل سامان بود، به چهار ايالت تقسيم میشد: تخارستان، چغانيان، خوارزم و سغد. در اين ميان، سغد دو شهر بزرگ داشت: سمرقند و بخارا.[نفيسی، سعيد؛ احوال و اشعار ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی سمرقندی، تهران: انتشارات فرهمند ناصريه، ۱۳۰٩ خورشيدی، ج ۱، ص ۵٩] بنابراين، نام بخارا و سمرقند، همواره در تاريخ ماوراءالنهر و خراسان قديم توأم بوده است و شاعران در اشعار دری پيوسته نام اين دو شهر همجوار را با هم بردهاند.
شهرهای بخارا و سمرقند، در دوره پيش از تاريخ، مادامی که قوم آريايی در جلگههای پيرامون جيحون (آمودريا) میزيستند، پديد آمده و در زمان پيش از اسلام دو شهر بزرگ ايالت سغد يا سغديان بودهاند.[همانجا، صص ۶۰-۶۱]
سغده (سغد يا سغديان که گاهی به این سرزمین سغدیانا هم میگویند و میان کوههای تیانشان و رود آمودریا موقعيت دارد)، يکی از جملۀ شانزده سرزمين اهورا آفریده است که در فرگرد اول ونديداد از آن ياد شده است.[مهديزاده کابلی، افغانستان مهد آيين زردشت، ص ۸٩]
مردم سغد که به زبان سغدی (یکی از زبانهای آريايی (ایرانی) میانه) سخن میگفتند، با تازش عربها و ترکان از میان رفتند و آنچه از آنها میدانیم بیشتر از یافتههای باستانشناسان و یا نوشتههای نویسندگان سدههای نخستین اسلامی مانند ابوریحان بیرونی است. برخی از آیینهای آريايی مانند سوگ سیاوش (یا سووشون) ریشه در سغد دارد.
پیشینه نام
دربارهٔ ريشۀ نام بخارا اختلاف نظر وجود دارد. بعضى برآنند که بخارا به معنای پرستشگاه است که در زبان سنسکریت به صورت "ویهارا" آمده است. جوینی بخارا را مجمع بزرگان هردین نامیده و بخارا را مشتق از "بخار" دانسته است. بعقیدهٔ وی این واژه به واژهٔ بتپرستان اویغور و ختای نزدیک است که معابد ایشان را بخار گویند و در زمان گذشته نام شهر بُمْجِکَث بوده است . به گفتهٔ فرای: شهری به نام بُخار در ایالت بیهار هند وجود داشت که ریشهٔ هر دو نام را ویهارا گفتهاند که بر معابد بودایی اطلاق مىشود. احتمال دیگر آن است که نام بخارا (در ترکی قدیم بُخارَک = بُقارَق) مشتق از ویهارا باشد.
چینیان از سدهٔ پنجم آن را "نومی" نوشتهاند که با نام نومیجکت مشهور در عهد اسلامى مطابقت دارد. بخارا که نام چینی آن را "بوخو" نوشتهاند نخستینبار به احتمال در نوشتهٔ هسیوآن تسانگ جهانگرد بودایی چینی که در ۶۲۹ م از بخارا دیدن کرده، آمدهاست.
مقدسی بنابر قولی ریشهٔ نام بخارا را "کوه خوران" نوشته که گویا "ه" و "و" را برای تخفیف انداختهاند که "کخارا" شد. سپس "ک" را به "ب" بدل کردند تا ریشهاش از مردم پنهان ماند.
بر سکههای مسین بخارا این نام به صورت "پوخار" آمده است. "رویداد نامهٔ مسیحى سغدی" عنوان فارسى "خواتو" را درمورد بخارا به کار برده که به معنای خدا و بزرگ است و حالت جمع آن در متون بودایی به صورت "گودائوته" (= قوقائوته) آمده است. عنوان فرمانروایان بخارا، بخار خدات (سغدی : بوکارکودات) بود، که بخار خدات را متأثر از زبان عربی، و اصل آن را بخار خدا دانسته است). عنوان سغدی «گَوْ» (= قو) از قدیمترین عنوانهای آسیای مرکزی است که پیش از سدهٔ چهارم بر سکههای ضرب شده در بخارا دیده شده است. بر سکههای مسین بخارا نخست واژهٔ «پوخار» و در سمت چپ آن عنوان "گَو" ضرب شده است واژهٔ پوخار را مىتوان برآمده از واژهٔ سغدی "فوخار" به معنای نیکبخت دانست. گرشویچ و هنینگ آن را صورتى از واژهٔ "فرخ" در پارسی میانه دانستهاند. در متنهای سغدی مسیحی "فوخار" به معنای فرخ صورت دیگری از واژهٔ یاد شده در پارسی میانه است.[*]