جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه

شرح حال عبدالحق بیتاب از زبان خودش

از: استاد عبدالحق بیتاب (ملک‌الشعرا)

شرح حال عبدالحق بیتاب از زبان خودش


فهرست مندرجات

.



شرح حال عبدالحق بیتاب از زبان خودش

استاد عبدالحق بیتاب، تصویر ارسالی از خانم نیلاب حکیم

نخستین‌بار، پژوهشگر فرهیخته، جناب میر عبدالواحد سادات، توجه مرا به زندگی‌نامه استاد عبدالحق بیتاب به‌قلم خودش جلب کرد. وی در صفحه فیس‌بوک دانشنامه آریانا نوشت: «دانشمند گرامی جناب مهدی‌زاده کابلی، در فیسبوک صفحه‌یی به‌نام زنده‌یاد صوفی عبدالحق بیتاب (ملک الشعرا) وجود دارد و سوانح مرحومی به‌قلم خودش را نشر نموده است». پس از آن، این توفیق نصیب من شد که در فضای مجازی فیس‌بوک با خانم نیلاب حکیم، نوه‌ی دختری استاد بیتاب آشنا شوم. خانم حکیم یکی از فرزندان حمیده بیتاب، یگانه دختر استاد بیتاب است. وی، شرح حال استاد عبدالحق بیتاب به‌قلم خودش را از روی نسخه‌ی دست‌نویس دیوان اشعار او، بازنویسی کرده و در صفحه‌ی فیسبوکی وی منتشر نموده است. او خود برایم نوشت: «این سوانح استاد است که به‌قلم خویش نگاشته است و من خودم از روی دیوان قلمی‌شان تایپ کردم و در صفحه‌ی فیس‌بوک‌شان گذاشتم».

در صمن، خانم حکیم با کمال محبت، اجازه‌ی بازنشر آن را در دانشنامه آریانا عنایت فرمودند. آنچه در زیر می‌خوانید، شرح حال استاد بیتاب به‌قلم خودش است.


شـکر عمر من به تعلیم و تعلم صرف شـد
جـز به مردن زندگی خارج نکرد از مکتبم

بنده عبدالحق متخلص به بیتاب در نسب افغان و قوم صافی، در مذهب حنفی و در مشرب طریقۀ نقشبندیه مجردیه می‌باشم. در سال ١٣۰٦ هجری قمری در گذر قصابان متصل جادۀ نادرشاهی از کتم عدم پا به عرصۀ وجود گذاشته‌ام. نُه ساله بودم که قبلۀ امجدم ملا عبدالاحد خان عطار پدرود حیات گفته و تربیه‌ام به ماماهایم جناب فضیلت همراه ملا عبدالغفور آخندزاده و ملا عبدالله ملقب به مرشد که از عطاران اعلیحضرت ضیاءالملته والدین بود تعلق گرفت. از طفولیت تا کهولت عربی و فارسی را بیشتر از ایشان و برخی از بعضی فضلای داخلی وطن کسب کرده‌ام.

صرف و نحو، فقه، قرأت و تا یک اندازه تفسیر و حدیث و علوم ادبیه را از عروض، قافیه، معانی، بدیع و بیان تحصیل نموده‌ام. حتی از علم زیج فی‌الجمله معلوماتی دارم و تقاویم، کواکب سبعه و استخراج زایچه می‌توانم. متاسفانه در آن عهد مکتب رسمی و عصری نبوده که امروز دیپلومی به‌دست می‌داشتم.

ذوق فطری به سن بیست به‌شاعری سوقم داد. در شعر و ادب از حضور استاد بزرگوار ملک‌الشعرای مرحوم حضرت قاری عبدالله خان استفاده و استمداد نمودم. در آغاز تقررم به معلمی چنین تصدیق فرمودند:

    «در این جز زمان که از سخن حرفی و از نکته‌رسی نامی مانده، کلیم خاموش و واقف بی‌هوش گشته نزدیک است سخن؛ نی نی فارسی از زبان افتاده بی‌نشان گردد. برخی از سخن‌شناسان حرفم را رتبۀ می‌دهند و زبان قلمم را سند می‌پندارند. بنابران برای برادر سخن‌شناس صوفی عبدالحق خان بیتاب که در کتب فارسی عموماً و در دواوین اشعار خصوصاً بلدیت اعلی و ماهریت معتنابها دارد طوری‌که در ین عصر طالب سخن و غنیمت فنش توان شمرد و از ادب‌آموزان کامل و معلمین قابل زبان فارسیش توان گفت راجع به لیاقتش این سند داده شد.»
    ربیع الثانی ٢۵ جدی ١٣٣٣ قمری

در آخر چنین فرمودند:

بیتاب که واقف رموز اشیاست اسرار حقیقت ز جبینش پیداست
اسـتاد فنون ادب آمد اما سرمایۀ دانشش از این‌ها بالاسـت

در سال ١٣٣۵ قمری رسماً معلم مقرر شده و بعد از دوسال تعلیم در مکتب ابتدائیه به مدرسۀ حبیبیه به صنوف عالیه که آن وقت به‌نام رشدیه و اعدادیه یاد می‌شد تعلیم ادبیات فارسی می‌کردم. در دارلمعلمین و مکتب نسوان قبل از زمان انقلاب و بعد از آن درس می‌دادم. در زمان فوضیت بیکار بودم و در زمانی که در صدارت عظمی به‌نام هیئت تفسیر و ترجمه صورت گرفت بنده نیز قرار فرمان صدارت در آن شامل و از اول تا آخر که تقریباً پنج سال را در بر گرفت اجرای وظیفه نموده‌ام و از ده سال به این‌طرف در فاکولتۀ ادبیات تعلیم می‌دهم. لسان خارجی را نمی‌دانم. از کتب عربی به‌فارسی ترجمه می‌توانم.

در دوران مشغولیت‌های رسمی چندین مرتبه به اخذ مکانات نقدی نشان درجه دوم معارف و مدال رشتین مفتخر شده‌ام.

به‌تاریخ ١٨ دلو ١٣٣۰ شمسی قرار فرمان ١٨١۰/۴۵١۴ از حضور اعلیحضرت معظم همایونی به خطاب ملک الشعرایی ممتاز گردیده‌ام که سواد فرمان این است:

    ع، ص صوفی عبدالحق خان بیتاب استاد فاکولتۀ ادبیات!

    از آن‌جا که مقام استادی شما در علم شعر و ادبیات و هم‌چنین خدمات برجسته و متمادی‌تان در راه علم و عرفان کشور ثابت و مسلم است همانا به سپاس سویۀ علمی و مراتب ادبی‌تان و نظریه و پیشنهاد مجلس استادان فاکولتۀ ادبیات و موافقت مجلس ریاست مطبوعات و تصویب مجلس عالی وزرا شما را به خطاب ملک الشعرائی افغانستان عز افتخار بخشیده و این منظور و ارادۀ خود ما را به فرمان هذا به شما ابلاغ فرمودیم از خدای علیم برای شما در راه خدمت به معارف و مطبوعات وطن توفیقات بیشتر آرزو و این خطاب را به‌شما تبریک می‌گوییم.

در میزان ١٣۴۴ طی فرمانی به‌حیث سناتور انتصابی در مشرانو جرگۀ افغانستان عز تقرر حاصل کردم.

تالیفات و تراجم به‌صورت خطی و طبع شده عبارت‌اند از:


الف- تالیفات:

    ١- علم معانی. چاپ دوم، کابل، پوهنځی ادبیات، پوهنتون کابل ١٣۴٧. ١٢٨ ص

    ٢- دیوان اشعار

    ٣- گفتار روان در علم بیان. چاپ دوم، کابل، پوهنځی ادبیات، پوهنتون کابل ١٣۴٦. ٣٢ ص

    ۴- علم بدیع. چاپ دوم، کابل، پوهنځی ادبیات، پوهنتون کابل ١٣۴٧

    ۵- تصوف برای صنف چهارم پوهنځی ادبیات، ۵۰ ص

    ٦- مفتاح الغموض در قافیه و عروض، کابل، پوهنځی ادبیات، پوهنتون کابل ١٣۴٧. ۵٦ ص

    ٧- دستور زبان فارسی، کابل، پوهنځی ادبیات، پوهنتون کابل

    ٨- دو رساله در صرف عربی برای صنف هفت و هشت لیسه‌ها


ب- تراجم:

    ١- انشأ مقالات. کابل، جریدۀ ثروت وزارت مالیه ١٣٣۵ شمسی. ٨۰ ص

    ٢- رساله در علم رمل به‌نام مقدمۀ سرخاب

    ٣- مبادی علم منطق، کابل، جریدۀ ثروت وزارت مالیه ١٣٣۵ شمسی. ۵٦ ص

    ۴- ترجمۀ ابن عقیل شرح الفیۀ ابن مالک در نحو عربی (قلمی)

    ۵- الیسا غوجی

    ٦- ترجمۀ شافیۀ ابن حاجب در علم صرف عربی (طبع هند)

    ٧- صریری. ترجمه صریری در مبادی نحو عربی، کابل، جریدۀ ثروت وزارت مالیه ١٣٣۵. ٦٨ ص

    ٨- ترجمۀ چهار رساله در منطق از تالیفات علمای مصری

    ٩- ترجمۀ کتاب قاضی عبدالجبار همدانی در علم صنعت

    ١۰- ترجمۀ قسمت اول علم اجتماع نیکلای حداد که جایزه گرفته‌ام

برعلاوه مقالات ادبی در روزنامه‌ها، جراید و مجلات کشور نیز به طبع داده‌ام.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط میر عبدالواحد سادات ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- این زندگی‌نامه توسط آقای میر عبدالواحد سادات برای دانشنامه‌ی آریانا ارسال شده و با اجازه خانم نیلاب حکیم، نوه‌ی استاد بیتاب بازنشر شده است.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

صفحه‌ی فیس‌بوک استاد عبدالحق بيتاب