جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۷ دی ۲۲, یکشنبه

زندگینامه درد آور حبیب الرحمن هاله


پروفیسور حبیب الرحمن
هـــــاله

پروفیسور حبیب الرحمن هاله فرزند عبدالاحمد در دهکده کارنده مربوط حکومتی (اداره محل) کلکان کوهدامن بدنیا آمده است.
کارنده نســـبت به سایر دهکده های کدهدامن از برتری نسبی فرهنگی برخوردارمیباشد. چه درآن دهکده چند خانواده محمد زایی, چند خانواده پوپلزایی, چند خانواده میرخیل, چند خانواده قاری قرآن, چند خانواده آخند زاده, چند خانواده نواب زندگی داشتند. تعداد بیشتر اعضای دهکده از نعمت سواد بهره مند بودند.

جناب هاله میگوید: "خانواده پدری من یگانه خانواده درانی بود که درین دهکده زندگی داشتند. او میگوید پدرش پیشه معماری داشت. او معماری را از پدر کلان خود بارث برده بود. همین شغل معماری بود که اورا از قندهار به کابل آورده و در ساختمانهای دولتی از جمله اعمار قبر تیمور شاه مؤظف ساخته بود. او بعد از ازدواج با دختر یکی از میران دهکده کارنده در همانجا باقی ماند. خانواده های بیسواد دهکده که عموماً زمیندار یا در خدمت زمینداران بودند نسبت محشور بودن

با خانواده های با سواد از یک سویه نسبتاً بهتر فرهنـــگی بهره مند بودند. همین فضای فرهنگی دهکده وبا سوادی خانواده در زندگی جناب هاله تأثیر گذاشته اورا بطرف آموزش های بیشتر و بیشتر سوق نمود."

جناب هاله در زمانی بدنیا آمده است که نادر خان بر حریف دهاتی خود حبیب الله کلکانی چیره شده بود و ملیشه های محمد گل مهمند مردم شمال کابل را زیر چکامه های ملیشه های وحشی نادری خرد وخمیر میکردند. درحالیکه مردم کوهدامن از بربریت ووحشت ملیشه ها به کوههای غربی پناه برده بودند خانواده او در دهکده مجاور بنام خواجه حسن پناه برده بودند. جناب هاله درهمان دهکده بدنیا آمد. درآن هنگام مادرش هنگام فرار از ملیشه های وحشت و دهشت نادری فرزند نو تولد جناب هاله را میخواسته بدور اندازد تا بتواند فرار کند, مگر خواهر بزرگش از این عمل جلو گیری کرده طفل نوتولد را بر میدارد و با قبول هر مشکلی که آمده بود اورا با خود انتقال داده به جای مصؤن رسانیدند. جناب هاله در دامان خانواده خود بزرگ و بزرگتر گردید. او هنوز طفل بیش نبود که پدرش در اثر شکنجه های ملیشه نادری معیوب شد و در اثر همان مریضیها در سن 42 سالگی جان به جان آفرین سپرد. خانواده شش نفری او بی سر پرست ماند. ازآن پس مسؤلیت خانواده جناب هاله بدوش برادر کلانش که 17 سال داشت قرار گرفت.

جناب هاله با زحمات برادرکلان خود بزرگ شد و شامل مکتب ابتدائیه کارنده, حکومتی کوهدامن گردید. بعد از آن شامل لیسه وبعد محصل دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کابل شد. بعد از فراغت از دانشکده از برکت استعداد و نبوغ خود جناب هاله بحیث عضو کدر علمی دانشکده زبان و ادبیات, دانشگاه کابل پذیرفته شد. او دیری در دانشکده زبان و ادبیات نماند بزودی جهت فراگیری ماستری در زبانشناسی عازم ایالات متحده امریکا گردید. او پروگرام ماستری را

نیز با مؤفقیت به پایان برد و دوباره بحیث استاد در دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کابل به شغل استادی مصروف گردید.
جناب هاله نه تنها به حیث استاد ایفای وظیفه میکرد بلکه مدیریت مسؤل مجله وزین و علمی "ادب" را نیز بعهده داشت. ایشان مدتها بحیث آمر دیپارتمنت مطبوعات دانشکده ژورنالیزم دانشگاه کابل کار کردند.

از جناب هاله آثر زیاد تحقیقی و ادبی بجای مانده است. مهمترین آن که بیاد ویراستار میباشد کتاب "ادیتنگ" در رشته ژورنالیزم میباشد. نوشته ها،مقاله ها و ترجمه های زیاد استاد در مجله وزین "ادب" وسایر نشرات موقوته شهر کابل و نشریه های برونمرزی از جمله نشریه وزین "امید" بچاپ رسیده است. استاد علاوه بر نوشتن و تألیف آثار رهنمای خوبی برای نگارش رساله های تحقیقاتی استادان پائین رتبه دانشکده ژورنالیزم نیز بودند. استاد دانش آموزان دانشکده ژورنالیزم را نیز از فیض معرفت تخصصی و مسلکی خود محروم نساخته در نوشتن مونوگرافهای دانش آموزان نیز سهم بارز و چشمگیری میداشتند. ویراستار که صفت شاگردی استاد هاله را دارد اورا شخصیت شریف، برازنده، با استعداد و مبتکر میدانست و از مشوره های سودمند او سود میبرد. عمر این استاد گرانمایه دراز و سکوی علمی اش بلند جایگاه باشد.