جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ خرداد ۹, شنبه

روزنامه‌نگاری در افغانستان

آغاز روزنامه‌نگاری در افغانستان با تاريخ تجدد در اين كشور همزمان است و سرآغاز تجدد و نوگرايی در افغانستان به دوران حكومت امير شيرعلی خان در سال ١٨٦٣ ميلادی باز می‌گردد و گفته می‌شود كه تا قبل از اين تاريخ، تجددطلبی در افغانستان وجود نداشته است.

درست در همين دوره است كه نخستين نشريه رسمی ‌تاريخ افغانستان به مرحله انتشار رسيد و به عنوان نقطه‌ آغاز تاريخ روزنامه‌نگاری در افغانستان مورد توجه مورخان قرار گرفت.

اين نشريه در سال ١٨٧۵ ميلادی برابر با سال ١٢۵٣ شمسی خورشيدی تحت عنوان "شمس‌النهار" منتشر شد. شمس‌النهار در ١٦ صفحه و ظاهراً در ماه دو يا سه مرتبه منتشر می‌گرديد و مقالات آن عمدتا توسط يكی از رجال فرهنگی آن روزگار افغانستان به نام عبدالقادر پيشاوری نگاشته می‌شده كه اين فرد منشی امير شيرعلی خان نيز بود.

امير شيرعلی خان تا جايی كه برايش مقدور بود از شمس‌النهار حمايت كرد، اما بعد از مدتی درگذشت و پسرش محمديعقوب به جايش نشست و چندان هم دوام نياورد و انگليسی‌ها هم با حمايت از امير عبدالرحمن خان او را به مسند نشاندند و شمس‌النهار هم ديگر منتشر نشد.

پس از چندين سال در دوران حكومت حبيب‌الله خان نخستين نشريه‌ مدرن و نوين تاريخ افغانستان يعنی "سراج‌الاخبار" منتشر شد. اين دوران را شكل‌گيری مطبوعات نوين در افغانستان نام‌گذاری كرده‌اند.

سراج‌الاخبار در دوران حبيب‌الله خان در دو مرحله منتشر شد. در مرحله‌ی اول كه نشر آن در سال ١٢٨۴ شمسی بود، فقط به يك شماره محدود ماند و مسووليت آن را عبدالرئوف قندهاری برعهده داشت.

مرحله دوم انتشار سراج‌الاخبار شش سال بعد در تاريخ ١٢ مهر ١٢٩٠ شمسی منتشر شد كه مسووليت آن را محمود طرزی برعهده داشت. سراج‌الاخبار در هر ١۵ روز يك بار منتشر می‌شد و نقش مهمی ‌در شكل‌گيری تجدد در افغانستان آن دوره دارد.

سراج‌الاخبار، از نخستین نشریه‌های چاپی افغانستان بود

محمود طرزی در سراج‌الاخبار برای اولين بار انديشه‌های نوين تجددطلبانه را منتشر كرد و برای نخستين بار در اين دوره شيوه‌های نوين ادبی، رمان و رمان‌نويسی در كشور در سراج‌الاخبار منعكس شد. حتی برای اين كار، طرزی خود چند رمان از" ژول ورن" نويسنده‌ نامدار فرانسوی را به زبان فارسی دری افغانستانی ترجمه كرد.

سراج‌الاخبار در آن دوره تنها رسانه‌ای بود كه اخبار جنگ جهانی را در افغانستان منتشر می‌كرد و بسياری از اصطلاحات سياسی و فرهنگی جديد نيز توسط سراج‌الاخبار وارد جامعه شدند.

محمود طرزی، پدر مطبوعات افغانستان

از اين رو محمود طرزی را پيشاهنگ ادبيات نوين و پدر ژورناليسم افغانستان لقب داده‌اند؛ البته به غير از طرزی نويسندگان ديگری نيز در سراج‌الاخبار قلم می‌زدند.

از منظر محتوايی سراج‌الاخبار از گرايشاتی ضد انگليسی برخوردار بود و البته اين امر ناشی از تاثيراتی بود كه طرزی از آرا و انديشه‌های سيد جمال‌الدين اسدآبادی [افغان] گرفته بود چرا كه وی مدت زمانی را در استانبول در محضر سيد گذرانده بود و در واقع اين مساله را می‌توان به عنوان بازتاب انديشه‌های سيد جمال‌الدين در افغانستان مطرح كرد.

در واقع ضديت با انگليس باعث شد كه انگليسی‌ها حبيب‌الله خان را تحت فشار گرفته و در نهايت حبيب‌الله خان دستور توقف انتشار سراج‌الاخبار را صادر كرد و انتشار نشريه بعد از ٨ سال فعاليت ممنوع اعلام شد.

هرچند سراج‌الاخبار توقيف شد ولی اين نشريه به يكی از مراكز ترويج مشروطه‌خواهی در افغانستان تبديل شده بود و در شكل‌گيری جنبش مشروطيت دوم و استرداد استقلال افغانستان از انگلستان تاثيری به سزا و غيرقابل انكاری داشت.

امير حبيب‌الله خان در سال ١٩١٩ ميلادی در جلال آباد به قتل رسيد و فرزند سومش امان‌الله خان پس از مدتی به قدرت رسيد. امان‌الله خان از جمله‌ معدود درباريان مشروطه خواه به شمار می‌رفت كه در سايه‌ ارتباط با اشخاصی مانند طرزی و ديگر مشروطه خواهان به مشروطه‌خواهی و تجددگرايی متمايل شده بود.

روی‌كار آمدن امان‌الله در تاريخ تجدد و اصلاح طلبی افغانستان يك نقطه‌ عطف به شمار مي‌رود و روزنامه‌نگاری در افغانستان در اين دوره بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت. كسانی مانند محمود طرزی در حكومت امانی تقرب يافتند و طرزی چند سال به عنوان وزير خارجه‌ افغانستان مشغول به خدمت بود.

تلاش‌های محمود طرزی نتايج بسياری را در پی داشت و بعد از سراج‌الاخبار نشريات جديدی به وجود آمدند كه از جمله‌ آنها می‌توان به "ارشاد النسوان"، اولين مجله‌ زنان افغانستان در دوران معاصر اشاره كرد. نشريه‌ای كه زير نظر ملكه ثريا همسر امان‌الله خان منتشر می‌شد و مسووليت آن را اسما رسميه، همسر محمود طرزی و سردبيری آن را روح افزا، دختر محمدزمان خان خازن‌الملك برعهده داشتند.

محتوای اين نشريه را مطالبی در مورد اخبار زنان، هنرهای خانه‌داری،‌ آشپزی، خياطی، آداب معاشرت برای زنان و... تشكيل می‌دادند و در واقع اولين رسانه‌ مخصوص زنان در تاريخ افغانستان به شمار می‌رود.

از ديگر نشريات دوران امان‌الله خان می‌توان به سراج‌الاطفال، اولين نشريه‌ كودكان افغانستان كه به طور ضميمه در كنار سراج‌الاخبار منتشر می‌شد و ده‌ها نشريه ديگر اشاره كرد.

غير از نشريات فوق كه در كابل منتشر می‌شدند نشرياتی ديگری نيز بودند كه در استان‌های ديگر منتشر می‌شدند كه از جمله‌ آنها می‌توان به اتفاق اسلام با مديريت مرحوم صلاح الدين سلجوقی كه در هرات منتشر می‌شد و يا نشريات ديگری مانند اتحاد مشرقی كه برهان‌الدين کشككی آن را در ننگرهار منتشر می‌كرد و يا طلوع افغان كه در قندهار توسط عبدالعزيز خان و پوهاند عبدالحی حبيبی منتشر می‌شد، اشاره كرد.

در دوران امان‌الله خان نخستين نظام نامه‌ مطبوعات افغانستان به وجود آمد و در قانون اساسی بندهايی نيز به مساله‌ مطبوعات اختصاص يافت.

از ديگر اقدامات امان‌الله خان در راستای سامان‌دهی اوضاع مطبوعات افغانستان را می‌توان در تاسيس رياست مستقل مطبوعات مشاهده كرد كه رياست آن را صلاح الدين سلجوقی برعهده داشت كه اين رياست بعدها در سال ١٣۴٣ شمسی در دوران محمدظاهر شاه به وزارت مطبوعات تبديل شد. در همين سال قانون مطبوعات افغانستان به تصويب مجلس شورای ملی افغانستان رسيد.

در سال ١٣۴٦ كه كابينه‌ جديد در سلطنت محمد ظاهر شاه تشكيل شد، فضای بازتری برای مطبوعات افغانستان به وجود آمد كه به افزايش تعداد و تيراژ مطبوعات در اين كشور منجر شد.

از اين سال به بعد تا زمانی كه افغانستان توسط نيروهای چپ‌گرای وابسته به شوروی گرفته شد، تحول خاصی در عرصه مطبوعات روی نداد و در سال ١٣۵٧ كه كودتای هفت ثور در كابل رخ داد، نظام مطبوعاتی افغانستان هم به شدت تغيير پيدا كرد و بسياری از نشريات توقيف شدند و تنها نشرياتی اجازه‌ انتشار در اين كشور را يافتند كه فقط و فقط انديشه‌ها و آرمان‌های حزب دموكراتيك خلق را منعكس می‌كردند.

از مهم‌ترين نشرياتی كه در اين دوره در افغانستان منتشر می‌شد می‌توان به نشريات ثور انقلاب، پيام، حقيقت سرباز، حقيقت انقلاب و... اشاره كرد.

البته دوران رياست دكتر نجيب‌الله را بايد از ديگر دوره‌های تسلط چپ گرايان در افغانستان مستثنی كرد، چرا كه در اين دوره بر اثر اتخاذ سياست‌های تنش زدايانه تا حد زيادی قوانين حاكم بر مطبوعات نيز در افغانستان تغيير كرد.

البته اين دوران از يك سو برای افغانستان از منظر تاريخ مطبوعاتی دوران ارزشمندی به شمار می‌رود چرا كه در اين سال‌ها تا سال پيروزی مجاهدين، گروه‌های جهادی با انتشار صدها نشريه‌ با تيراژهای كم و زياد تجربيات جديدی را برای آينده‌ روزنامه نگاری در افغانستان به وجود آوردند كه در نوع خود می‌تواند برای شناخت تحولات افغانستان آن دوران ارزشمند باشد.

با پيروزی مجاهدين در كابل، روزنامه و روزنامه نگاری تا حد زيادی از رونق سابق افتاد ولی با تمام اينها چند روزنامه به نام‌های كابل، بالاحصار، صبح اميد، شهر و ... نيز به طور مداوم منتشر می‌شدند.

با آغاز جنگ‌های داخلی در افغانستان روزنامه و روزنامه نگاری در افغانستان افول كرد و متعاقبا بسياری از نويسندگان و اصحاب قلم از افغانستان خارج شده و تعداد زيادی از تشكل‌های مطبوعاتی فعال در اين كشور نيز منحل شدند و بسياری از دستاوردهای تاريخ روزنامه‌نگاری در كشور عملا از ميان رفتند.

با تسلط طالبان در افغانستان رسانه‌های افغانستان دچار يك ركود بی‌سابقه شدند. رسانه‌هايی مانند تلويزيون كه به طور كامل مورد بي‌توجهی قرار گرفتند و تنها يك راديو در افغانستان برنامه پخش می‌كرد كه اصطلاحا "صدای شريعت" ناميده مي‌شد كه فقط چند ساعت برنامه بيشتر در روز نداشت و مهم ترين تريبون تبليغاتی طالبان به شمار می‌رفت. نشريه‌ رسمی ‌طالبان "شريعت" نام داشت كه به صورت هفته نامه در افغانستان منتشر و در مناطق تحت نفوذ طالبان توزيع می‌شد.

در سال‌های اخير بعد از فروپاشی طالبان مهم ترين دوران روزنامه نگاری افغانستان در تاريخ معاصر افغانستان به وجود آمده است كه در سايه‌ استقرار يك حكومت مركزی و يك نظام سياسی شبه دموكراتيك در افغانستان شاهد ظهور ده‌ها جريان مطبوعاتی با گرايش‌های مختلف در سراسر اين كشور هستيم.

هم اكنون روزنامه‌هايی مانند انيس، هيواد، اصلاح، كابل تايمز، اتفاق اسلام و ... با بودجه‌ی دولتی و روزنامه‌های ديگری مانند آرمان ملی، ويسا، راه نجات، اراده، چراغ و... با بودجه غير دولتی منتشر می‌شوند.

در حال حاضر، چندين هفته نامه معتبر ديگر از جمله هفته نامه انصاف، هفته‌نامه پيام مجاهد، هفته نامه مشارکت ملی، هفته‌نامه کابل و ... به طور غير دولتی از سوی جريان‌های مستقل مطبوعاتی پيش برده می‌شوند و هم‌چنان خبرگزاری باختر از سوی دولت و خبرگزاری‌های صدای افغان و پژواک که از مطرح‌ترين رسانه‌های غيرچاپی خصوصی هستند در افغانستان مشغول فعاليت می‌باشند.[١][٢]

روزنامه‌نگاری در افغانستان [1 2 3]