جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه

نظریات انديشمندان مغرب زمين درباره قرآن

از: محمود موحدان


فهرست مندرجات


اشاره: از آنجایی که مطالب زیر بدون ارجاع به منابع اصلی بیان شده است، دانشنامه صحت یا سقم آن را تأیید نمی‌کند.


[] نظریات انديشمندان مغرب زمين درباره قرآن

نگاهی به نظریات و ديدگاه تنی چند از انديشمندان مغرب زمين كه با ديده انصاف و به‌دور از تعصب به قرآن نگريسته و در آن تفكر و تدبّر نموده‌اند و زانوى عجز در برابر پيشگاه با عظمت قرآن بر زمين زده‌اند:

    ۱- “فيليپ.ك.حِتّى” دانشمند معاصر و استاد دانشگاه پرينستون آمريكا كه در باره تاريخ عرب تحقيقات ارزنده‌اى كرده و چندين كتاب در اين زمينه نوشته است، در يكى از كتب خود به‌نام “تاريخ عرب” می‌نويسد: قرآن از تمام معجزات بزرگ‌تر است و اگر سراسر اهل عالم جمع بشوند بی‌ترديد از آوردن مثل آن عاجز خواهند بود.

    ٢- “دكتر گرينيه” فرانسوى: من آيات قرآن را كه به علوم پزشكى و بهداشتى و طبيعى ارتباط داشت دنبال كردم و از كودكى آنها را فراگرفتم و كاملاً به آن آگاه بودم.بنابراين دريافتم كه اين آيات از هر نظر با معارف و علوم جهانى منطبق است... هر كس دست اندركار هنر يا علم باشد و آيات قرآن را با هنر و علمى كه آموخته است مقايسه كند به همان صورت كه من مقايسه كردم بدون ترديد به اسلام خواهد گرويد، البته اگر صاحب عقلى سليم و بی‌غرض باشد.

    ۳- “ناپلئون بناپارت” گويد: قرآن به تنهايى عهده دار سعادت بشر است.

    ٤- “ارنست رنان” فرانسوى: در كتابخانه شخصى من هزاران جلد كتاب سياسى، اجتماعى، ادبى و غيره وجود دارد كه همه آنها را بيشتر از يك بار مطالعه نكرده ام و چه بسا كتابهايى كه فقط زينت كتابخانه من می‌باشند ولى يك جلد كتاب است كه هميشه مونس من است و هر وقت خسته می‌شوم و می‌خواهم درهايى از معانى و كمال بر روى من باز شود آن را مطالعه می‌كنم و از مطالعه زياد آن خسته و ملول نمی‌شوم.

    اين كتاب، قرآن كتاب آسمانى مسلمين است.

    ۵- “هربرت جرج ونو” نويسنده انگليسى، وقتى يكى از مجله‌هاى اروپا عقيده و رأى او را درباره بزرگ‌ترين كتابى كه از آغاز تاريخ بشر تاكنون بيشتر از ساير كتب در دنيا تأثير گذارد و مهم تر از همه به شمار آمده است، پرسيد او در جواب نام چند كتاب را برد و در پايان آن چنين نگاشت: امّا كتاب چهارم كه مهم‌ترين كتاب دنياست قرآن است، زيرا تأثيرى كه اين كتاب آسمانى در دنيا بر جاى نهاده نظير آن را هيچ كتابى نداشته است.

    ۶- “تنورد” خاورشناس آلمانى: قرآن با نيروى برهان خود شنونده را مجذوب و شيفته خود می‌سازد و قلوب را تسخير می‌كند. همين قرآن بود كه ملّت وحشى عرب را معلّم جهانيان كرد.

    ٧- “گوته”، شاعر و نويسنده بزرگ آلمانى (۱٨۳٢-۱٧٤٩): ما در اوّل، از قرآن رويگردان بوديم، ولى طولى نكشيد كه اين كتاب توجّه ما را به خود جلب کرد و به حيرت در آورد و بالاخره مجبور شديم اصول و قواعد آن را بزرگ بشماريم و در مطابقت الفاظ آن با معانى بكوشيم. مرام و مقاصد اين كتاب بی‌اندازه قوى و محكم و مبانى آن بلند و از اين نظر ما را به اهميت و علوّ مقام خود بيشتر جذب می‌کند. با اين وصف به زودى بزرگ‌ترين تأثير خود را در تمام جهان نموده، نتيجه مهّمى از خود به جا ی خواهد گذارد.و باز می‌گويد: عنقريب است كه اين كتاب توصيف ناپذير (قرآن)، عالم را به خود جلب نموده، تأثير عميقى در دانش جهان نهد و بالنتيجه جهانمدار گردد.

    ٨- “هـ .ج .ولز” دانشمند و مورخ انگليسى (۱٩٤۶-۱٨۶۶): در قرآن به‌ترين عبارات و عالی‌ترين جملات نازل گرديده و اسلوب فصاحت و بلاغت آن به‌حدّى زيباست كه عقول عقلا را حيران ساخته است. قرآن كتابى است ابدى و جهانى.

    ٩- “ژول لابوم”، خاورشناس و متفكّر فرانسوى در مقدمه فهرست قرآن می‌نويسد: قرآن براى هميشه زنده است و هر كس از مردم جهان به قدر درك و استعداد خود از آن بهره بر می‌دارد.

    ۱۰- “راكستون” اسكاتلندى: ساليان درازى در جستجوى حقيقت بودم. تا اينكه حقيقت را در اسلام يافتم. پس قرآن مقدس را ديدم و شروع به خواندن آن كردم. او بود كه تمام سوالات مرا جواب گفت. قرآن اُبهت و ترس را به انسان الهام می‌كند و با اين حال ثابت می‌نمايد كه هر چه می‌فرمايد راست است.

    ۱۱- “مرى گيلورد دومن”، دانشمند خاورشناس اروپايى: قسمتى از جنبه اعجاز قرآن مربوط به‌سبك و اسلوب انتشار آن می‌باشد. اين سبك و اسلوب به قدرى كامل و عظيم و باشكوه است كه در حقيقت نه جن و نه انس توانايى برآوردن مثل آن را ندارند و نمی‌توانند كوچك‌ترين سوره‌اى نظير و شبيه آن بياورند.

    ۱٢- “هربرت جورج ونو” نويسنده انگليسى: قرآن كتاب علمى، دينى، اجتماعى، تهذيبى، اخلاقى و تاريخى است. مقررات و قوانين و احكام آن با احوال و قوانين و مقررات دنياى امروزى هماهنگ و براى هميشه كتاب پيروى و عمل است. هر كس بخواهد دينى اختيار كند كه سير آن با تمدن بشر پيشرفت داشته باشد بايد اسلام را اختيار كند. و اگر بخواهد معنى اين دين را بيابد بايد به قرآن مراجعه كند.

    ۱۳- جمعى از دانشمندان حقوقدان و اهل نظر كه در “لاهه” (پايتخت هلند) به منظور شركت در كنفرانس جهانى اديان گرد آمده بودند، پس از تحقيق و بررسی‌هاى لازم درباره حقوق و قوانين اسلام چنين اظهار نظر كردند كه: آيين اسلام و قوانين مندرج در قرآن به‌موجب برخوردارى از عناصر كافى پيوسته با احتياجات زمانى و ايدئولوژی‌هاى اجتماعى در حال تطور است و هميشه جوابگوى مسائل و مقتضيات زمان خواهد بود.

    ۱٤- “ناپلئون بنا پارت”: اميدوارم آن زمان چندان دور نباشد كه من بتوانم همه مردمان خردمند و تحصيل كرده را از تمام دنيا به هم گرد آورم تا يك رژيم يك نواخت برقرار كنيم كه مبنى بر تعليمات قرآن مجيد باشد. زيرا فقط اين تعليمات است كه درست و صحيح است و بشريّت را به‌سوى خوشبختى سوق می‌دهد.

    ۱۵- بانو “واگليرى” دانشمند ايتاليايى و پروفسور ادبيات عرب و استاد تاريخ تمدن اسلام در دانشگاه ناپل ايتاليا: با اينكه قرآن در سراسر جهان اسلام بارها خوانده می‌شود، خواندن آن با اين همه تكرار در پيروانش ايجاد خستگى نمی‌كند .بلكه به عكس در ضمن خواندن مكرر هر روز عزيزتر می‌شود. در خواندن يا شنيدن قرآن در ذهن خواننده يا شنونده حسن تعظيم و تكريمى بر می‌انگيزد. متن قرآن در طول اعصار و قرون تاريخ نزول آن تا امروز به همان صورت باقى مانده و تا وقتى كه خدا بخواهد و تا جهان ادامه داشته باشد باقى خواهد ماند.

    ۱۶- بانو “مايل انجلو” ايتاليايى: آشنايى من با تعاليم حيات بخش و معارف درخشان اسلام و قرآن بينش جديد و عميقى در من به وجود آورد و طرز فكرم را درباره جهان آفرينش و فلسفه وجود به‌كلّى دگرگون ساخت و احساس كردم تعليمات اسلام بر خلاف تعاليم مسيحيت، انسان را موجودى شريف و با شخصيت می‌شناسد نه موجودى كثيف و ذاتاً آلوده... در اين كتاب دستور زندگى و نحوه بهره‌بردارى از لذايذ اين دنيا و حمايت آن، به طرزى جالب و خردمندانه بيان شده است.

    ۱٧- دكتر “گوستاولوبون” فرانسوى (۱٩۳۱-۱٨٤۱): قرآن كه كتاب آسمانى مسلمين است تنها منحصر به تعاليم و دستورهاى مذهبى نيست و بلكه دستورهاى سياسى و اجتماعى مسلمانان نيز در آن درج است. تعليمات اخلاقى قرآن به‌مراتب بالاتر از تعليمات اخلاقى انجيل است.

    ۱٨- “فونس ايتين دينيه” مستشرق فرانسوى (۱٩٢٩-۱٨۶۱): اسلام قوانين طبيعت را آنچنان تنظيم می‌كند كه هر كدام از آن قوانين به طبيعت بشر القا گردد بی‌شك آن را با كمال ميل می‌پذيرد و بر پايه همين اصل اگر از قرآن تعبير به راهنما شده است تعبيرى صحيح و بجاست. زيرا قرآن بشر را به بهترين روش زندگى رهبرى می‌كند و او را به نيكو‌ترين هدف‌ها دعوت می‌نمايد.

    ۱٩- “لسيبون” دانشمند فرانسوى: در عظمت و جلال قرآن همين بس كه گذشت چهارده قرن از نزول آن نتوانسته كوچك‌ترين خللى در آن ايجاد كند. اسلوب بيان و كلمات قرآن چنان تازه و شيرين است كه گويى ديروز پيدا شده است.

    ٢۰- “آلوارو ماچوردوم كومينز”، شاعر، نويسنده، روزنامه‌نگار و محقق اسپانيايى: عده‌اى من خواستند بعضى از سوره‌هاى قرآن را برايشان ترجمه كنم، من هم سوره كوتاهى را انتخاب كردم كه از يگانگى خداوند می‌گويد، سوره توحيد را.اين سوره و موسيقى آن آنچنان زيبا بود كه براى منِ شاعر بسيار مهم بود. همچنين سوره فاتحه الكتاب را كه درباره جهانى بودن خداوند است ترجمه كردم.به اين ترتيب بود كه جهانى بودن و يگانگى خداوند مرا به اين نتيجه رساند كه اين دين مردمی‌ترين و منطقی‌ترين دين براى از بين بردن ناآرامی‌ها و مشكلات جوانان امروزى است.

    ٢۱- “ژول لابوم” فرانسوى در كتاب تفصيل الآيات: دانش جهانيان از سوى مسلمانان به‌دست آمده و مسلمين علوم را از قرآن كه درياى دانش است گرفتند و نهرها از آن براى بشريت در جهان جارى ساختند.

    ٢٢- “وليز” (از بزرگ‌ترين نويسندگان انگليسى): هر دينى كه با مدنيت و تمدن در هر دوره و زمان سير نكند، آن را بی‌پروا به ديوار بزنيد.براى آنكه دينى كه پهلو به پهلو با تمدن سير نكند براى پيروان خود، لهو و شر و اباطيل است و آنها را به سوى تباهى می‌كشاند و دين حقى كه با تمدن همگام است، اسلام است و هر كس بخواهد اين معنى را دريابد به قرآن و محتواى آن از لحاظ علم و قانون و نظام اجتماعى مراجعه كند. پس (قرآن) كتاب دينى و علمى اجتماعى و اخلاقى و تاريخى است... و اگر كسى به من بگويد كه اسلام را تعريف كن، می‌گويم اسلام يعنى تمدن واقعى بشر.

    ٢۳- “رود ويل” نويسنده انگليسى: اروپا بايد فراموش نكند كه مديون قرآن محمدى(صلى‌الله عليه وآله) است؛ زيرا قرآن بود كه آفتاب علم را در اروپا طلوع داد.

    ٢٤- “گوته” شاعر و نويسنده بزرگ آلمانى (۱٨۳٢-۱٧٧٩): قرآن اثرى است كه خواننده در ابتداى امر به موجب سنگينى عبارات آن رميده می‌شود و سپس مفتون جاذبه آن و بالاخره بی‌اختيار مجذوب زيبايی‌هاى بی‌پايان آن می‌گردد.

    ٢۵- “لادين كوبولد” انگليسى در كتاب به سوى خدا: به راستى قرآن را زيبايى خيره كننده است كه زبان از تقرير و خامه از تحرير آن عاجز است. زيبايى، گيرايى، شيرينى و نظم صحيح كه تأثير آن را هيچ كتابى ندارد.اين كتاب از بسيار خواندن كهنه نمی‌شود و كلمات وزنی صحيح دارد. ولى در آن سجع وزنى پيدا نيست. شيرين‌تر از شعر است و اين اعجاز فقط از آنِ قرآن است.

    ٢۶- “توماس كارلايل” دانشمند معروف و مورخ مشهور اسكاتلندى درباره قرآن: اگر يك بار به اين كتاب مقدس نظر افكنيم حقايق برجسته و خصايص اسرار وجود طورى در مضامين جوهرى آن پرورش يافته كه عظمت و حقيقت قرآن به خوبى از آنها نمايان می‌شود، و اين خود مزيت بزرگى است كه فقط به قرآن اختصاص يافته و در هيچ كتاب علمى و سياسى و اقتصادى ديگر ديده نمی‌شود.بلى خواندن بعضى از كتابها تأثير عميقى در ذهن انسان می‌گذارد. ولى هرگز با تأثير قرآن در خور مقايسه نيست.

    ٢٧- بانو “ستان رانى تنس” هلندى: محتواى اين كتاب آسمانى كاملاً با خِرَدْ و فطرت بشرى مطابقت دارد و از مطالب زننده و خلاف عقل به‌كلّى پاك است. قرآن درباره زنان داورى عادلانه‌اى دارد و برخلاف برخى از مرام‌ها و اديان كه جنس زن را تا به سر حد بردگى تنزل داده‌اند و ارزشى براى او قائل نيستند، وى را از مزايا و حقوق انسانى برخوردار ساخته و مقام شامخى براى او منظور داشته است.

    ٢٨- دكتر “مارديس” به‌دستور وزارت خارجه و وزارت فرهنگ فرانسه ۶۳ سوره از قرآن را در مدت نُهْ سال با رنج و زحمت متوالى به‌زبان فرانسه ترجمه كرد كه در سال ۱٩٢۶ منتشر شد. وى در مقدمه‌اش می‌نويسد: سبك قرآن بی‌گمان سبك كلام خداوند است، زيرا اين سبك كه مشتمل بر كنه وجودى است كه از آن صادر شده، محال است كه جز سبك و روش خداوندى باشد... از كارهاى بيهوده و كوشش‌هاى بی‌نتيجه است كه انسان در صدد باشد تأثير فوقالعاده اين نثر بی‌مانند را به زبان ديگر ادا كند، مخصوصاً به فرانسه كه دامنه‌اش بسيار محدود است.

    ٢٩- بانو “واگليرى” دانشمند ايتاليايى: كتاب آسمانى اسلام نمونه‌اى از اعجاز است. قرآن كتابى است كه نمی‌توان از آن تقليد كرد. نمونه سبك و اسلوب قرآن در ادبيات عرب سابقه ندارد. تأثيرى كه سبك قرآن در روح انسان ايجاد می‌كند ناشى از امتيازات و برتری‌هاى آن می‌باشد. چطور ممكن است اين قرآن كار محمد(صلى‌الله عليه وآله) باشد و حال آنكه معتقديم محمد(صلى‌الله عليه وآله) يك مرد عرب و درس نخوانده بود. ما در اين قرآن ذخاير و اندوخته‌هايى از علوم می‌بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت باهوش‌ترين و متفكر‌ترين اشخاص است و... قوی‌ترين سياست بايد در مقابل قرآن زانوى ناتوانى به زمين بزنند.

    ۳۰- “سر ويليام” مورخ انگليسى (۱٩۰۵-۱٨۱٩): قرآن كتابى است آكنده از دلايل سرشار منطقى و مسائل بی‌شمار علمى آن بلند‌ترين گفتار با براهين كامل قطعى درباره وجود خداوند راهنمايى بر عظمت آفريننده بی‌همتا با ما سخن آغاز می‌كند. قوانين قضائى و حقوقى، دستورهاى حياتى و زندگى، مقررّات مذهبى و دينى طورى در آن با عبارات روان تنظيم شده كه خواننده را تحت تأثير سحرآورى قرار می‌دهد.

    ۳۱- “رادول” كشيش مسيحى: اين حقيقت را بايد شناخت كه قرآن شايسته بزرگ‌ترين مدح و منقبت است. چرا كه فكر خداشناسى را به طرزى مناسب و با توجه به قدرت و علم و تقدير عمومى و وحدت الهى در ميان می‌نهد .اعتماد و اطمينانى كه قرآن به خداوند يكتاى آسمان و زمين تلقين می‌کند، عميق و پر حرارت است.در اين كتاب اشتياق اخلاقى عالى و ژرف و خرد و هوشمندى مغزدار وجود دارد و در عمل به اثبات رسانيده كه در آن عوامل و عناصرى است كه می‌توان ملل قدرتمند و امپراتورى با عظمت را بر پايه‌اش بنا نهاد.

    ۳٢- “گلادستون” نخست وزير متعصب انگلستان قرآن را به مجلس عوام انگلستان برده و گفت: تا اين كتاب (قرآن) باشد سيادت انگلستان در ممالك اسلامى محال است.

    ۳۳- “جان ديون پورت” در كتاب عذر تقصير به پيشگاه محمد و قرآن می‌نويسد: قرآن به‌اندازه‌اى از نقايص مبرّا و منزه است كه نيازمند كوچك‌ترين تصحيح و اصلاحى نيست، و ممكن است از اوّل تا به آخر آن خوانده شود. بدون آنكه انسان كم‌ترين ناراحتى از آن احساس كند. باز می‌نويسد: ساليان دراز كشيشان از خدا بی‌خبر ما را از پى بردن به حقائق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن محمد(صلى‌الله عليه وآله) دور نگه داشتند، امّا هر قدر كه ما قدم در جاده دانش گذاره‌ايم، پرده‌هاى جهل و تعصب نابجا از بين می‌رودو به‌زودى اين كتاب توصيف ناپذير عالم را به‌خود جذب كرده و تأثير عميقى در علم جهان كرده و عاقبت محور افكار مردم جهان می‌شود.

    ۳٤- “دينورت” مستشرق: واجب است اعتراف كنيم كه علوم طبيعى و فلكى و فلسفه رياضيات كه در اروپا رواج گرفت، عموماً از بركت تعليمات قرآن است.و مامديون مسلمانانيم، بلكه اروپا از اين جهت شهرى از اسلام است.

    ۳۵- “نولدكه” دانشمند و خاورشناس مشهور آلمانى و نويسنده كتاب (تاريخ قرآن): قرآن با منطق علمى و روش اطمينان بخش وقانع كننده‌اى كه دارد دلهاى شنوندگان خود را به سوى خويش توجه داد و آنها را طرف خطاب قرار می‌دهد .همواره بر دلهاى كسانى كه از دور با آن مخالفت می‌ورزند تسلط يافته و آنها را به‌خود می‌پيوندد. فضيلت قرآن با داشتن سادگى و بلاغت خاص خود به اوج كمال رسيده است. اين كتاب توانست از مردمى وحشى و بی‌تربيت، ملتى متمدن ايجاد كند كه تعليم و تربيت دنياى خويش را بر عهده گرفتند.

    ۳۶- “سديو” مستشرق فرانسوى (۱٨٩۳-۱٨۱٧): قرآن مجموعه‌اى است كه از آداب و حِكَم چيزى را فروگذار نکرده است. اساس اين كتاب مقدس بر عدل و احسان و حكمت قرار گرفته و جامعه بشرى را به‌سوى فضايل انسانيت و كمال، راهنمايى‌ام کند. معارف درخشان اسلام و احكام قرآن موجب سرشكستگى بلكه كورى چشم عيب جويان و دشمنان اوست.در عظمت اين كتاب مقدس و آورنده آن همين قدر كافى است كه بگوييم اعراب وحشى و باديه نشين را با نداشتن هيچ گونه امتياز و داشتن هرگونه رذايل اخلاقى به درجه سعادت بلكه در رديف معلمين بشريت در آورده است.

    ۳٧- “پرنس ژاپونى بورگيز” مورخ ايتاليايى: مسلمين همين كه در پيروى قرآن و خواندن آن و عمل به قوانين و احكامش سستى نشان دادند نيروى سعادت و فرشته سيادت نيز با اين بی‌اعتنايى از آنها دور شد و آن همه عزت و قدرت و خرسندى و عظمت از افق حيات آنها رخت بربست و به جايش اهريمن اسارت و بندگى جانشين شد .دشمنان از اين فرصت استفاده كردند و بر آنها تاختند و حلقه وار چون ميكروب‌هاى اجتماع آنها را در ميان گرفتند و آنها را به روزگار كنونى اسير و مقيد ساختند. آرى اين همه بدبختی‌ها و تيره روزی‌هاى مسلمين از مراعات نكردن قوانين قرآن بوده. در اين امر بزرگ هيچ گناهى متوجه اسلام (قرآن) نيست. آيا حقيقتاً چه ايرادى را می‌شود بر این آيين پاك گرفت؟!

    ۳٨- دكتر “موريس” فرانسوى: محققاً قرآن به‌ترين و بر‌ترين كتابى است كه قلم صنع و دست هنر ازلى براى بشر ظاهر ساخته است.

    ۳٩- پرفسور ادبيات عرب و استاد تاريخ تمدن اسلام در دانشگاه ناپل ايتاليا بانو دكتر “لورا واكيسا واگليرى” رساله‌اى به‌نام پيشرفت سريع تعاليم اسلام نوشته كه در قسمتى از آن چنين آمده است: ما در اين كتاب (قرآن) گنجينه‌هايى از دانش را می‌بينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت باهوش‌ترين اشخاص و بزرگ‌ترين فيلسوفان و قوی‌ترين رجال سياسى است.

    ٤۰- دانشمند معروف آنتروپولوژى (انسان شناسى)، استاد دانشگاه ايالت پنسلوانيا “كارلتون اس كون” آمريكايى در كتاب خود به‌نام كاروان می‌نويسد: يكى از مزاياى عظيم قرآن بلاغت آن است. قرآن هنگامى كه درست تلاوت شود چه شنونده به لغت عرب آشنايى داشته باشد و آن را بفهمد يا نداشته باشد و آن را نفهمد تأثير شديدى در او گذاشته در ذهنش جای گير می‌شود. اين مزيت بلاغتى قرآن ترجمه شدنى نيست.[۱]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدی خراسانی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- موحدان، محمود، نظریات انديشمندان مغرب زمين درباره قرآن، وبگاه سید علیرضا شفیعی مطهر؛ برگرفته از: محمدی اهوازی، مصطفی، چهل داستان از عظمت قرآن کریم، صص ۱۰٩-۱٢٧



[] سرچشمه‌ها

وبگاه سید علیرضا شفیعی مطهر؛ برگرفته از: کتاب چهل داستان از عظمت قرآن كريم (بخش دوم)، نظراتى چند از انديشمندان مغرب زمين، مرکز جهانی اطلاح‌رسانی آل البیت


[برگشت به بالا]