از حکيمان و شاعران است. مجمع الفصحاء آرد: وی از متقدمين حکماء و متکلمين و صاحب ابيات متين است. ظهورش در روزگار آل ليث صفار بود و در عهد آل طاهر شعر فارسی ظاهر نمود. اگرچه آل طاهر معتقد بشعر فارسی نبودهاند و در آنوقت هيچکس صاحب اين طرز زيبا نشده حکيم بنای گفتن شعر فارسی گذاشته و در اين فن لوای مسلميت برافراشته و بر همه مقدم بود مگر بر ابوالعباس مروی. ظهور وی در مائه ثانيه از هجرت بود. معاصرين وی محمود وراق و فيروز مشرقی بودهاند. وفاتش در سنه ٢١٩ ه.ق. بوده است. او راست:
- يارم سپند گرچه بر آتش همی فکند
از بهر چشم تا نرسد مرو را گزند
او را سپند و مجمر نايد همی بکار
با روی همچو آتش و با خال چون سپند.
مهتری گر بکام شير در است
شو خطرکن ز کام شير بجوی
يا بزرگی و ناز و نعمت و جاه
يا چو مردانت مرگ روياروی.[۱]
[۱]- لغت نامه دهخدا، سرواژۀ حنظله بادغیسی، با استفاده از: مجمع الفصحا، ج ١، ص ١٩٩؛ و رجوع به لباب الالباب، ج ٢، ص ٢ شود.
جُستارهای وابسته
منابع
□ سايت اينترنتی لغت نامه دهخدا
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>