سیذارتا گوتاما معروف به بودا (هندی: गौतम बुद्ध) (زادۀ حدود ۵۶۳ ق.م - درگذشتۀ ۴۸۳ ق.م)، مؤسس مذهب و تفکر فلسفی بودایی است که بین قرون پنجم و ششم قبل از میلاد در شمال هند میزیستهاست.[۱] بودا یکی از پر نفوذترین متفکران تاریخ بشری است.
زندگینامه
سیدارتا گوتما، شاهزادهای بود از تیره شاکیا (ساکيا)، که در حدود ۵٦٠ پیش از میلاد (بهقول ویلیامز حدود ۵٠٠ ق.م.) در باغهای لومبینی در نپال کنونی به دنیا آمد و در منطقه کاپیلاواستو در نپال امروزی میزیست. علیاکبر دهخدا مینويسد:
- "نام وی سیدارتمه گوتمه و مشهور است به ساکیامونی (حکیم قبیلۀ ساکیا) یا ساکیاسینها (و دو نام اخیر نام خانوادگی او بوده)، ولی گویا اسمی است مأخوذ از نام نژادی که خاندان وی بدان تعلق داشت."
پدر او "سود دنه" يا "سودودانا" و مادر وی که "مایا دوی" نام داشت، "سود دنه"، راجه (شاه) بود و بر قبیلۀ ساکیا در کاپیله وستو (جنوب غربی نپال در هند شمالی) حکومت میکرد و مادر بودا نیز دختر راجه "سو پرابودها" بود. بنابراین بودا از طبقۀ کاشتریا (نجبا و امرا) محسوب میشد.
پس از زایش بودا، توجه پیشگویان به او جلب شد و پیشگویی آنها بدینگونه بود که سیدارتا در آینده یا پادشاهی جهانگیر خواهد شد یا روحانیای بیداردل که جهانیان را از خواب نادانی خواهد رهاند.
سود دنه شاه برای اینکه پسرش در راه خوشبختی قرار گیرد، وی را در ناز و نعمت پروراند و در کاخهایی محفوظ قرار داد تا با رنجها و کاستیهای زندگی آشنایی نیابد.[۳] با این حال سیدارتای کمالجو از کاخها گریخت و در طی چهار بار گریز خویش با چهار منظره آشنا گشت: پیری، بیماری، مرگ و شخصی پارسا که در پی رهایی از رنجها بود. دیدن چهارمین منظره بر سیدارتا تأثیری ژرف نهاد و بر آن شد تا زندگی شاهزادگی را نهاده به جستجوی حقیقت شرایط آدمیان بپردازد. پس از گذراندن مدتی با مرتاضان در جنگلها، آن راه را راه راستین حقیقت یابی ندانست و راهی میانه در پیش گرفت.[۴]
سیدارتا پس از شش سال آزمودن و پویش در مکانی بنام بودگایا زیر درختی بنام درخت بیداری (بودی) به درون پویی (مراقبه و مکاشفه) نشست و پس از چیرگی بر ترفندهای مارا، دیو دیوان، به دریافت رموز و بیداری کامل رسید و بودا گشت.
ريشهی نام بودا
واژه بودا، برگرفته از لغت سانسکریت "بودها" (بهمعنای بیدار، آگاه، باهوش، زرنگ، خردمند) است. اين واژه خود نيز بههمين معناست، يعنی "بیدار شده" یا به سخن دیگر، "کسی که به روشنی رسیده است".[٢] و واژه سیدارتا بهمعنای کمالجو است.[٣]
بنا به اعتقادی واژهی بُود - که کلمۀ بت نيز از آن گرفته شده - از نام بودا مأخوذ است. به نظر میرسد، اين تصور درست باشد؛ زيرا: ۱- تلفظ اصلی واژۀ بودا به تشديد دال است و بُد نيز مشدد است. ٢- شريعت بودا آن زمان در قسمتهايی از هند رواج زيادی داشته است. ٣- نصب تنديسۀ بسيار عظيم بهنحوی که بر تمامی شهر مسلط باشد حتی در زمان ما نيز از رسوم بوداييان است. از جمله روی بلنديهای مشرف بر شهر مرکزی Nakhon Savan در تايلند مجسمهيی آن چنان عظيم از بودا نصب شده که بر تمامی شهر مسلط است و از چند فرسنگی توجه واردان را بهخود جلب میکند. ۴- در فصل فتحهای سند از کتاب فتوحالبدان چندبار از سمنيان صحبت شده است. جوهری در صحاح خود میگويد: سمينه فرقهيی از بت پرستانند که به تناسخ عقيده دارند. بوداييان نيز معتقد به دور تسلسل ولادت و مرگ میباشند که در اصطلاح مذهبی خود آن را Sansara Vatta میخوانند. ۵- در زبا پهلوی کلمۀ بوت بههر دو معنی بودا و بت بهکار میرفته است (ملاحظه شود: الف - مقالۀ Muttodaya: The Heart of Deliverance در نشريۀ سال ۱۹٨٠ Visakha Puja نشريۀ انجمن بودايی تايلند. ب - فرهنگ زبان پهلوی تأليف دکتر بهرام فرهوشی). البته لازم به تذکر است که بوداييان مجسمه يا بت را نمیپرستند بلکه شمايلی است از پيامبر ايشان، چنان که پيروان ساير مذاهب نيز شمايل پيامبران و مقدسين را نصب میکنند و بدان مهر میورزند.[دکتر محمد توکل، فتوحالبدان، تأليف احمد بلاذری، تهران: نشر نقره، چاپ ۱٣٦٧ خ، پاورقی صص ٦٠۹-٦۱٠]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامۀ آريانا توسط مهديزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.پيوستها
پيوست ۱: واژهی "بودا" در لغت نامهدهخدا
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
پینوشتها
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
جُستارهای وابسته
□
□
منابع
□
پيوند به بیرون
<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>