جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

اور

از: مهديزاده کابلی


فهرست مندرجات


اور (به انگليسی: Ur و به سومری: Urim) نام شهری باستانی سومر در جنوب میانرودان بود، که در نزدیکى دهانه دو رود دجله و فرات، آنجا که به سوی خلیج فارس (شط العرب) می‌ریزند و چسبیده به اریدو (در محل جديد "تل المقیر"، در استان "ذی قار" عراق) قرار داشت.[۱]


اور به‌عنوان یکی از شهرهای تمدن سومر و اکد، و یکی از مناطق باستانی پر ابهت در عراق به‌شمار می‌رود. این شهر که از آن چندین بار در کتاب مقدس به‌عنوان زادگاه ابراهیم نامبرده شده، یکی از مهم‌ترین شهرهای تمدن سومر در ربع اول هزاره سوم پیش از میلاد، از زنده‌ترین و فعال‌ترین مراکز شهری در جنوب بین‌النهرین در عهد باستان بود.

[] تاریخ

در جنوب میانرودان در دوره عبید گروهی در این سرزمین جاگیر شدند و نخستین تمدن روستایی را پایه‌ریزی کردند. اما به‌ناگاه آن‌ها جایگاه خود را رها کردند و کوچيدند. بررسی‌ها نشان از خشک شدن آب و هوا در هزاره سوم پیش از میلاد می‌دهد و این روستانشینان نیاز به آبیاری کشتزارهای خود داشته‌اند. به‌هر روی در نزدیک ۲۶۰۰ پیش از میلاد، در سومر این شهر دوباره آباد شد و ویژه ننا خداوند ماه گشت.

این شهر در راه عربستان و در کنار دریا جایگاه خوبی داشت. در آن نیایشگاه‌های استادانه‌ای از آن دسته آرامگاه شهبانو پوآبی ساخته شد. در این آرامگاه‌ها چیزهایی به‌دست آمد که بر روی آنها نام پادشاهان مسکالامدوگ و آکالامدوگ نوشته شده بود. پادشاهان اور در سومر نفوذ داشتند، از آنها می‌توان از مس‌آنیپادا بنیانگذار نخستین دودمان فرمانروایی اور نام برد.

دودمان نخست اور با تازش سارگون بزرگ در نزدیک به سال ۲۳۴۰ پیش از میلاد، نابود شد. از دودمان دوم این شهر چیز چندانی در دست نیست.

سومین دودمان پادشاهی اور با نیرومندی اورنامو پایه‌ریزی گرديد (فرمانروایی میان سال‌های ۲۱۱۲-۲۰۹۴ پیش از میلاد). در اين روزگار سازه‌های بسیاری چون زیگوراتها ساخته شد و کشاورزی به یاری آبیاری گسترش یافت. قانون او که از قانون حمورابی هم کهنتر است، نخستین و دیرینه‌ترین قانونی است که امروزه از آن آگاهیم. او و پسرش شولگی هردو چه در زمان زندگی و چه پس از مرگ، خدا دانسته شده و پرستیده می‌شدند.

پنداشته می‌شود که میان سال‌های ۲۰۳۰-۱۹۸۰ پیش از میلاد، اور بزرگ‌‌ترین شهر زمان خود بوده باشد و جمعیت آن هم در آن زمان نزدیک به شصت‌وپنج هزار نفر برآورد می‌شود.

عیلام در حدود ۱۹۵۰ پیش از میلاد، سومین دودمان اور را برانداخت. چندی پس از آن بابل بدین شهر دست یافت.

در سده ششم پیش از زایش مسیح، نبوکدنصر دوم پادشاه بابل این شهر را بازسازی کرد. واپسین شاه بابل نبونید زیگورات آن را بازسازی کرد. وی به بزرگ‌ترین دخترش ماموریت داد تا کاهنه بزرگ در اور شود. او پرستشگاه‌ها را زینت بخشيد و زیگورت ننا را سراسر تعمیر کرد و بلندی آن را ۷ طبقه اضافه نمود و آن را مانند پرستشگاه مردوک بابل ساخت.

سپس اور تحت کنترل پارس‌ها (هخامنشيان) در آمد و سقوط کرد، چنان‌که از ۵۵۰ پیش از میلاد، در سراشیب رکود افتاد و تا ۵۰۰ پیش از میلاد، کسی در آن نمی‌زیست. شاید دلیل ترک شهر خشکسالی و تغيير مسير بستر رودها بوده باشد.[*]


[] تمدن اور

اور پایتخت تمدن باستانی سومر بود و چنین می‌نماید که نخستین تمدن بشری است. اين سرزمين، که امروزه تل‌المقیر خوانده می‌شود و بخشی از کشور عراق است، به دلیل پسرفت دریا پدید آمد. اور قديم يا تل‌المقیر امروزی، در جنوب بستر راست فرات، و نزدیک شهر ناصریه در ۳۶۵ کیلومتری جنوب بغداد واقع است.

این منطقه از راست به یک زیگورات ویران که هنوز دست‌نخورده به جا مانده محدود است. این نیایشگاه، که در ارتفاع ۲۱ متری بناشده و از آن "ننا" خدای ماه در اسطوره‌های سومری است، دارای دو اشکوب می‌باشد و از آجر ساخته شده است. بعدها بابلی‌ها از نیایشگاه ننا برای نیایش همتای بابلی‌اش (سین) استفاده کردند. در اشکوب پایینی آجرها با قیر به‌هم چسبانده شده‌اند و در طبقه بالا برای چسباندشان از ساروج بهره گرفته شده است. سومریان بدین شهر اوریم می‌گفتند.


[] باستان‌شناسی

در سال ۱٦٢۵، پيترو دلا واله(Pietro della Valle)، خاورشناس ايتاليايی، از محلی که درگذشته اور ناميده می‌شد، ديدار کرد. در اين ديدار او متوجه خشت‌های منقوش با علامت‌های عجيب و غريب شد که با نوعی قير به همديگر چسبيده شده و از عهد باستان بازمانده بودند. بر روی پاره‌ای از اين تکه خشت‌های مرمرين نوشته‌های مهر شده نيز وجود داشت.


اما اين مکان، بعدها برای نخستين‌بار در ۱٨۵۳-۱٨۵۴ ميلادی، توسط جان جورج تايلر (John George Taylor) که معاون کنسول بريتانيا بين سال‌های ۱٨۵۱-۱٨۵۹در بصره بود، حفاری شد. او از طرف موزۀ بريتانيا (British Museum) مأمور فعاليت باستان‌شناسی بود.[*]




[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :




[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]

[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]

[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]


[ ] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]




<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>