تيوری تكامل، بهعنوان رشته علمی خاص زيستشناسی كه نظريات و تئوریهای خاص خود را مطرح میكند.
[↑] تيوری تكامل
در بسيارى اديان، از جمله در اسلام، حيوانها و انسانها مخلوق مداخله الهى پنداشته شدهاند. اما نظريه تكاملى چارلز داروين[۱]، بر عكس انديشه دينى، تكامل انواع حيوانى و انسانى را عارى از هر منظورى مىداند كه در نتيجه فرايندى اتفاقى پديد آمده است. تكامل نتيجه چيزى است كه داروين آن را انتخاب طبيعى ناميد. مفهوم انتخاب طبيعى اين است كه همه موجودات زنده براى زنده ماندن نيازمند غذا و منابع ديگرى مانند حفاظت در برابر شرايط نامساعد اقليمى هستند. اما منابع كافى براى نگهدارى همه انواع حيوانى كه در هر مرحله زمانى معين وجود دارند، موجود نيست، زيرا زاد و ولد آنها به مراتب بيشتر از آن است كه محيط بتواند غذاى آنها را فراهم كند. آنها كه بهتر با محيط شان انطباق يافتهاند باقى مىمانند، در حالى كه ديگران، كه كمتر توانايى مقابله با شرايط محيطى (مبارزه براى بقا) را دارند، نابود مىشوند.
اگرچه نظريه تكامل از زمان داروين تاكنون اصلاح گرديده، نكات اصلى نظريات او هنوز وسيعا پذيرفته مىشوند. نظريه تكامل به ما امكان مىدهد درك روشنى از ظهور انواع گوناگون و رابطه آنها با يكديگر به دست آوريم.
[↑] داستان آفرينش
اكنون عموما پذيرفته شده است كه تكامل حيات در اقيانوسها آغاز گرديد. در حدود چهار صد ميليون سال پيش، نخستين موجودات زمينى پديدار گرديدند. برخى از اينان به تدريج به صورت خزندگان بزرگ در آمدند، كه بعدا پستانداران جاى آنها را گرفتند. پستانداران جانوران خونگرم هستند كه از طريق آميزش جنسى توليد مثل مىكنند. اگرچه پستانداران از نظر اندازه بدنى بسيار كوچكتر از خزندگان عظيمالجثه بودند، اما با هوشتر بوده و قدرت مانور بيشترى داشتند. پستانداران بيش از حيوانات ديگر استعداد يادگيرى از تجربه دارند، و اين استعداد در نوع انسان به بالاترين حد تكامل خود رسيده است. انسانها بخشى از يك گروه پستانداران عالىتر يعنى نخستىها[٢] هستند كه در حدود هفتاد ميليون سال پيش به وجود آمدند.
نزديكترين خويشاوندان ما در ميان انواع حيوانى شمپانزه، گوريل و اورانگوتان هستند. اما اينكه گفته شود انسان از نسل ميمون است، برداشت نادرست از درك مفهوم تكامل است. انسانها از نسل ميمونها پديد نيامدهاند. منشأ تكامل انسانها و ميمونها همگى به گروههاى بسيار ابتدايىترى از انواع پيشين كه ميليونها سال قبل زندگى مىكردند برمىگردد.
اجداد انسانها نخستىها بودند كه راست راه مىرفتند و بدنشان احتمالاً كم مـو بـود، اما از لحـاظ ديگـر بيشـتر شـبيه ميمـون بودنـد تا انسـان. انـواع گـوناگـون ديگـر هومىنيـد[٣] (موجودات متعلق به خانواده انسانى) بين اين دوره و ظهور نوع انسان امروزى مىزيستند. انسانهايى كه مشخصا از همه لحاظ شبيه خود ما بودند در حدود پنجاههزار سال پيش پديد آمدند. مدارك كافى حاكى از آن است كه تكامل فرهنگى مقدم بر تكامل نوع انسان بوده و احتمالاً به آن شكل داده است. استفاده از ابزار و توسعه شكلهاى نسبتا پيشرفته ارتباطات، همراه با تشكيل گروههاى اجتماعى، تقريبا بهطور مسلم نقش عمدهاى در فرايند تكاملى بازى كرده است. اين تحولات ارزش بقاى بيشترى نسبت به حيوانات ديگر در دسترس اجداد نوع انسان قرار دادند. گروههايى كه از اين پيشرفتها بهرهمند بودند نسبت به گروههاى بىبهره از آن، تسلط مؤثرترى بر محيط شان داشتند. اما با ظهور نوع انسان بود كه توسعه فرهنگى تشديد شد.
[↑] …
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[↑] :
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]
[↑ ] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط … برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: اسکلت ۴٧ میلیون ساله، 'کلید درک تکامل میمونها'
پيوست ٢: رضا نيکجو، داروینیسم چیست؟
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- چارلز داروين كه به سمت كشيش كليساى انگلستان منصوب گرديده بود كتاب خود را در باره اصل انواع در سال ۱۸۵۹، پس از آنكه دوبار با كشتى سلطنتى بيگل (Beagle) به دور دينا سفر كرد، منتشر كرد. داروين كه با زحمت فراوان مشاهدات در مورد انواع مختلف حيوانى را گردآورى كرده بود نظريهاى درباره تكامل انسانها و حيوانات مطرح كرد كه با همه نظريات پيشين به كلى متفاوت بود.هرچند اعتقاد بهوجود موجوداتى كه نيمه حيوان و نيمه انسان بودند براى مردم در آن زمان غير معمول نبود، اما با نتايج مطالعات داروين، چنين احتمالاتى به كلى از ميان رفت. داروين مدعى بود كه تداومى در جريان تكامل از حيوان به انسان كشف كرده است. بنابر نظر وى، ويژگيهاى ما بهعنوان انسان ناشى از يك فرايند دگرگونى زيستى است كه آغاز آن به منشأ حيات بر روى زمين يعنى بيش از سه ميليارد سال پيش بر مىگردد. پذيرفتن نظر داروين درباره انسانها و حيوانات براى بسيارى حتى دشوارتر از قبول اعتقادات مربوط به موجودات نيمه حيوان و نيمه انسان بود. او آغازگر يكى از بحثانگيزترين، اما اقناعكنندهترين نظريهها در علوم جديد، يعنى نظريه تكامل بود.[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
[برگشت به بالا] [گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله]