- زندگینامه
- آثار
- جوايز و قدرشناسی
- خاطرهای درباره فرای
- پيشنهاد پس گرفتن خانه اصفهان از ريچارد فرای
- يادداشتها
- پيوستها
- پینوشتها
- جُستارهای وابسته
- سرچشمهها
- پيوند به بيرون
[...] [...]
ریچارد نلسون فرای (به انگلیسی: Richard Nelson Frye) (زادۀ سال ۱۹۲۰ م - درگذشته ۲۷ مارس ۲۰۱۴ م) از محققان برجستۀ امریکایی در حوزه مطالعات ایران، افغانستان و آسیای مرکزی است. حوزه تخصص وی زبانشناسی تاریخی، تاریخ ایران، افغانستان و آسیای میانه در هزاره قبل از میلاد است. وی به زبانهای روسی، آلمانی، فرانسوی، عربی، فارسی، پشتو، ازبکی و ترکی تسلط دارد و به این زبانها بهصورتی روان صحبت میکند. دارای دانشی گسترده در باب زبانهای اوستایی، پهلوی و سغدی و دیگر زبانها و گویشهای آسیای مرکزی در گذشته و حال حاضر است.[۱] او مدتها استاد ایرانشناسی در دانشگاه هاروارد بود.
[↑] زندگینامه
ریچارد نلسون فرای، در ۱۰ ژانویه ۱۹۲۰ ميلادی، در خانواده سوئدیتبار[٢] در شهر بیرمنگهام در ایالت آلاباما ايالات متحده آمريکا زاده شد[٣] و بعد به همراه خانواده به ایلینوی نقل مکان کرد.[۴] در نوجوانی با مطالعه داستانهای تاریخی به شرق و تاریخش علاقهمند شد و بههمین سبب همزمان با تحصیل فلسفه در دانشگاه ایلینویز، در رشته تاریخ نیز به تحصیل پرداخت و زبان عربی و ترکی و هنرهای اسلامی را آموزش ديد و در همانجا بود که با آلبرت اومستد آشنايی يافت و مجذوب سخنان او درباره کشفیات جدید موسسه شرقشناسی در تخت جمشید شد و مطالعات خود را در این زمینه دنبال کرد. پس از گذراندن دورههای چینشناسی و باستانشناسی چین و ژاپن، نزد دکتر محمد سمسار که دارای مدرک دکترا از دانشگاه پنسیلوانیا بود و بهعنوان کارشناس فرش در گمرک آمریکا اشتغال میورزيد، زبان فارسی آموخت و به ياری او، کتاب «تاریخ بخارا» اثر نرشخی را ترجمه کرد و همین تبدیل به رساله دکتری وی در دانشگاه هاروارد شد.[۵]
با اين توصيف، فرای ۱۹ سال داشت که مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۹۳۹ از دانشگاه ایلینویز گرفت؛ در سال ۱۹۴۰ (در ۲۰ سالگی) فوقلیسانس خود را از هاروارد دریافت کرد و در ۱۹۴۶ موفق به دریافت مدرک دکتری در رشته تاریخ آسیا از هاروارد شد.
در زمان جنگ جهانی دوم، فرای در اداره خدمات استراتژیک خدمت میکرد. او سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۴ ميلادی در افغانستان مستقر شد و در همين ايام به شرق میانه، آسیای مرکزی و جنوب آسیا نيز سفر کرد[٦] و در این سفرها به آثار باستانی علاقه وافری یافت.
در سال ۱۹۴۶ با ارائه ترجمه کتاب «تاریخ بخارا» از انجمن بورسیههای دانشگاه هاروارد موفق به دريافت بورس تحصيلی شد و در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن به تحصیل زبان سغدی و پهلوی پرداخت و پس از بازگشت به هاروارد شروع به تدریس انسانشناسی و تاریخ و مذاهب خاورمیانه کرد و همزمان زبان ارمنی را آموخت. به سبب تلاش وی برای ایجاد کرسی تدریس زبان ارمنی و ارمنیشناسی در دانشگاه هاروارد، لقب «ارمنی افتخاری» را دریافت کرد[٧].
در تابستان ۱۹۴۸ به ایران رفت و در سفری طاقتفرسا - که به خاطر فقدان آب و شدت گرما چیزی نمانده بود بمیرد - کشفیاتی در پاسارگاد انجام داد و در تهران با چهرههای ادبی ايران، مانند علیاکبر دهخدا و دستیارش محمد معین و صادق هدایت، سعید نفیسی، عباس اقبال، بزرگ علوی، جلال آلاحمد و مجتبی مینوی و بسیاری دیگر آشنا شد. تلاشهای او منجر به ایجاد کرسی تدریس مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا شد و او بهعنوان اولین استاد کرسی مطالعات ایرانی منصوب شد. بعدها، آنجا را به قصد هاروارد ترک کرد و این سمت پس از او به احسان یارشاطر محقق ایرانی واگذار شد.
در دانشگاه هاروارد صدرالدین آقاخان دانشجوی فرای در رشته تاریخ ایران بود. فرای نامهای به پدر او که رهبر بزرگ فرقه اسماعیلیه بود، نوشت و آقاخان در پاسخ موافقت کرد هزینه یک کرسی تدریس مطالعات ایرانی در هاروارد را بپردازد. همچنین یکی از برجستهترین کارهای فرای در هاروارد تأسیس «مرکز مطالعات خاورمیانه» بود.
از سال ۱۹۴۸ تا سال ۱۹۹۰، او عضو هیأت علمی دانشگاه هاروارد بود و در حال حاضر نيز استاد ممتاز بازنشسته همين دانشگاه است. همچنان وی بهعنوان هیأت علمی، استاد مهمان، و یا پژوهشگر در موسسات علمی و دانشگاههای زير خدمت کرده است:
- دبيرستان حبیبیه کابل (۴۴-۱۹۴۲)
- دانشگاه فرانکفورت (۶۰-۱۹۵۹)
- دانشگاه هامبورگ (۶۹-۱۹۶۸)
- دانشگاه پهلوی شیراز (۷۶-۱۹۷۰)
- دانشگاه تاجیکستان (۹۲-۱۹۹۰).[٨]
ریچارد فرای بنیانگذار مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد و نخستین برنامه مطالعات ایران در امریکاست که یکی از برجستهترین کارهایش محسوب میشود. همچنان او یکی از بنیادگذاران "مرکز مطالعات خاورمیانه" در تهران نیز بود و مدتی هم بهعنوان مشاور کتابخانه پهلوی خدمت میکرد. سپس نخستین مدرسه تابستانی مطالعات ایرانی را در دانشگاه شیراز سازمان داد و در سالهای ۷۵-۱۹۷۰ مدیر موسسه آسیايی در شیراز و نیز عضو هیات امنای دانشگاه شیراز بود.
گذشته از اين، وی سالها در ایران در سازماندهی کنگرههای ایرانشناسی سهیم بود و در خارج از ایران نیز با دانشگاههایی که علاقمند به مطالعات ایران و آموزش زبان فارسی بودند همکاری داشتهاست.
علامه علیاکبر دهخدا در سال ۱۳۳۲ خورشيدی (۱۹۵۳ ميلادی) اندکی قبل از سقوط دولت مصدق، به سبب علاقمندی فرای به امر ایرانیشناسی، به وی لقب «ایراندوست» داد (مطالب این قسمت از ویکیپدیای انگلیسی ترجمه شده است)[۹] و هنگامی که استاد دانشگاه پهلوی شیراز بود، درخواست گذرنامهی ایرانی کرده بود ولی بهخاطر دوستی او و دکتر محمد مصدق درخواستش پذیرفته نشد.[۱٠] اما اين خبر محرز نيست.
فرای مادامی که مسئول مستقيم جذب دانشجو از ميان دانشجويان برجسته ايرانی برای ادامه تحصيل در دانشگاه هاروارد بود، زمينه تحصيل رايگان در آمريکا را که تحت برنامه کمک هزینه تحصیلی توسط هنری کیسینجر آغاز شده بود، برای افرادی مانند مهدی حائری يزدی، صادق چوبک، جلال آلاحمد و ديگران فراهم آورد.
در نوزدهمین جشنواره بینالمللی خوارزمی در سال ۱۳۸۴ از وی بهعنوان میهمان افتخاری جشنواره و به پاس تلاشهای وی در شناساندن هر چه بیشتر قلمرو فرهنگی و تاریخی ایران و ایرانیان تقدیر شد.
از اشخاص سرشناسی که نزد وی شاگردی کردند، میتوان از آنه ماری شیمل، اولگ گرابار، فرانک ازدحام (سفیر سابق ایالات متحده در تاجیکستان)، جان لیمبرت و مایکل کرایتون نام برد که اثر کرایتون در هالیوود «سیزدهمین جنگجو» (با شرکت آنتونیو باندراس) بر اساس ترجمه دکتر فرای از یادداشتهای أحمد إبن فضلان جهانگرد معروف دوران خلافت عباسی است.
[↑] آثار
ریچارد فرای تاکنون صدها مقاله و چندین کتاب در زمینهی ایرانشناسی در دورههای مختلف تاریخی آن به ویژه دوران باستان آن منتشر کرده است.
از میان مهمترین مقالات وی در زمینه تمدن ایران میتوان به سه مقاله اشاره کرد. مقاله "فر کیانی در ایران باستان" که به اعتقاد ریشهدار در شاهان ایران باستان به حمایت ایزدی و تائید الهی، اشاره میکند و مقالهٔ کوتاهی که در آن با استناد بر نقاشی جیمز موریه از ویرانهای را که پنداشته میشد آتشکده بیشابور بوده، ثابت کرد این بنا دارای سقف بودهاست و آتشکده روباز نبودهاست در این نقاشی در بالای دیوارهای بنا پنجرههای وجود داشت که اکنون باقی نماندهاست. و مقالهای دیگر که "سنگنبشته آرامی گور کوروش" نام داشت. فرای با بررسی تلاشهای پیشین برای خواندن این کتیبه، اثبات کرد که این متنی است به زبان پارسی باستان و خط آرامی که به فرمان یکی از آخرین پادشاهان هخامنشی تهیه شدهاست.[*]
از میان کتابهای بسیاری که فرای درباره تمدن ایران و ایرانیان نوشته است میتوان به کتابهای زیر بهعنوان برجستهترین آثار وی اشاره کرد که بيشتر آنها در ايران کنونی به فارسی ترجمه شدهاند.
- ترجمۀ تاریخ بخارا
- میراث ایران
- عصر زرین فرهنگ ایران
- تاریخ ایران باستان
- ویرایش چهار جلد از کتاب تاریخ ایران کمبریج (از یورش اعراب تا زمان سلجوقیان)
- ايران بزرگ
به پاس همین تلاشهای پیگیر در شناساندن قلمرو فرهنگی و تاریخی ایران و ایرانیان بود که در نوزدهمین جشنواره بینالمللی خوارزمی در سال ۱۳۸۴ از وی بهعنوان میهمان افتخاری جشنواره قدردانی شد. گفتنی است وی طی تقاضایی از رئیس جمهور ايران درخواست کرد در این کشور به خاک سپرده شود که مورد موافقت قرار گرفت.
فرای در نامهاش نوشت: «این جانب که تمام زندگی فعال خود را صرف شناختن و شناساندن فرهنگ و تمدن درخشان ایران باستانی و ایران اسلامی کردهام، از مقام ریاست جمهوری درخواست مینمایم اجازه داده شود جسد این جانب پس از مرگم در کنار زاینده رود در شهر زیبای اصفهان که پیوسته عاشق آن بودهام، به خاک سپرده شود. باشد که پیوند ناگسستنی دو ملت شریف ایران و آمریکا برای جهانیان ثابت گردد.»
رئیس جمهور ايران نیز در پاسخ به این درخواست طی دستوری به وزارت کشور نوشت: «سلام بر سرزمین مقدس ایران و ملت بزرگش! بحمدالله فرهنگ و تمدن ایران اسلامی منطبق بر فطرتهای پاک بشری و جاذب دلهای شیفته از هر نژاد و قوم و سرزمینی است. با تقدیر از این استاد ارجمند که عمر خود را وقف شناخت میراث کهن و ارزشمند فرهنگ وطن سرافرازمان کردهاند و با آرزوی طول عمر همراه با موفقیت در خدمت به بشریت و معرفی فرهنگ اصیل اسلامی این دیار به سایر ملتها، لازم است ترتیبی دهید که خواسته ایشان محقق شود...»
[↑] خاطرهای درباره فرای
ریچارد فرای در دهه ۱۹۷۰ در هنگامی که در دانشگاه پهلوی شیراز به تدریس اشتغال داشت، بهناگاه تدریس را رها کرد و به شغلی آزاد (مدیریت یک سوپر مارکت) روی آورد و سه سال بعد به اصرار و دعوت دانشگاه هاروارد بار دیگر به تدریس در این دانشگاه پرداخت. دکتر ویلیام پیرویان استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرج تعریف میکرد که زمانی در امریکا در جلسه سخنرانی فرای حضور داشتم. پس از سخنرانی ایشان و بههنگام پرسش و پاسخ اجازه خواستم سوالی شخصی از ایشان بپرسم. ایشان اجازه داد و من از علت ترک درس و دانشگاه در آن سالها سوال کردم. ایشان پاسخ داد:
- روزی در یکی از خیابانهای شیراز قدم میزدم. به در مغازه گوشت فروشی رسیدم که در کنار آن آرایشگاهی قرار داشت. دیدم بین صاحب گوشت فروشی و جوان مشتری آرایشگاه دعوایی پیش آمده است. قصاب از آن جوان میخواست که موتورش را از مقابل سلمانی بردارد چون ممکن بود هر آن ماشین گوشت از راه برسد و جوان نیز میگفت بگذار کار من با سلمانی تمام شود بعدا موتور را بر میدارم. دعوا بالا گرفت و قصاب به مغازه رفت ساطور برداشت و در این میان ساطور به سر جوان خورد و جان داد. من تمامی این اتفاقات را شاهد بودم. بسیار متاثر شدم. از آنجا رفتم. کاری داشتم انجام دادم و بعد از چند ساعت که بازگشتم دیدم هنوز ازدحام مردم وجود دارد. از یکی از حاضران سوال کردم که چه شد؟ آن شخص جواب داد جوانی به همسر این قصاب نظر سوء داشته و قصاب او را کشته است. من که حادثه را از ابتدا تا انتها دیده بودم میدانستم که اینگونه نبود. ناگهان شوکی به من وارد شد. حادثهای که چند ساعت بیشتر از وقوع آن نمیگذشت چنین تحریف شده بود. من چگونه میخواستم حوادث سه هزار سال قبل را بشناسم. تمام دانستههای من به جهل تبدیل شد. باعث شد تدریس را رها کنم و به مغازهداری روی آورم.[*]
چند ماه بعد از برگزاری همايش ايرانيان خارج از كشور، حاشيههای اين همايش همچنان خبرساز بود.
به گزارش سرويس سياسی «فردا» ريچارد فرای يكی از ميهمانان اين همايش كه به پاس زحماتش در شناساندن ايران به جهانيان مورد تقدير قرار گرفت و از رئيس جمهور يك منزل مجلل و تاريخی در اصفهان دريافت كرد، اظهاراتی ضدايرانی بهزبان آورده است.
در واكنش به مواضع او، امروز يكی از نمايندگان مجلس در تذكری از رئيس جمهور خواست كه خانه تاريخی اصفهان از ريچارد فرای آمريكايی كه مدعی ايرانشناسی است، پس گرفته شود.
حميد رسايی در آغاز جلسه علنی نوبت بعد از ظهر چهارشنبه مجلس در تذكری به محمود احمدینژاد بر لزوم بازپسگيری خانه تاريخی اصفهان از ريچارد فرای تاكيد كرد.
دليل تذكر نماينده تهران و عضو فراكسيون انقلاب اسلامی مجلس به رئيس جمهور، اتخاذ موضعی ضد دينی از سوی فرای در مصاحبه با شبكه CNN و اهانت وی به حكومت مذهبی در ايران بوده است.
سايت خبری رجانيوز، نوشته است كه ریچارد فرای، یهودی آمریکایی و از بانیان مکتب جعلی ایرانی در مصاحبهای با شبکه امریکایی CNN در پاسخ به سوال جهتدار مجری این شبکه (آسیه نامدار)، مبنی بر اينكه «ایرانی که شما از آن صحبت میکنید زیر سلطه ملاها و آیتاللهها قرار دارد»، میگويد که مردم خوب و مردم بد در همهجای جهان وجود دارند و حکومت مذهبی در ایران نیز از بین میرود و همهچیز تغییر میکند. این آمد و شد حکومتها در گذشته نیز بارها وجود داشته است.
مجری در ادامه از وی درباره کسب مجوز دفن در ایران (اصفهان) سوال میكند كه فرای میگويد: پوپ هم پیش از این در اصفهان دفن شده بود. در آسیا دو فرهنگ بزرگ وجود دارد، یکی چین و دیگری ایران. من ایران را انتخاب کردهام و پسرم چین را.
بنابر اين گزارش، آرتور پوپ از مستشرقين و مورخین جاعل یهودی است که در آغاز قرن چهاردهم شمسی به ایران آمده و از بانیان تدوین کتب درسی تاریخ مدارس شد. پوپ، بخش عمدهای از اطلاعات مشكوك در مورد ادوار تاريخی ايران را حاصل فریبکاریهای جاعلین یهودی است، به تاريخ ايران تزريق كرد[*].
ریچارد نلسون فِرای، روز پنجشنبه ۲۷ مارس ۲۰۱۴ (هفتم فروردین ۱۳۹۳) در سن ۹۴ سالگی در شهر بوستون درگذشت.[*]
[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]
[↑] يادداشتها
يادداشت ۱: اين مقاله برای دانشنامهی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.
[↑] پيوستها
پيوست ۱: ريچارد نلسون فرای، هويت ايرانی در دوران باستان
پيوست ٢: گزارش: قدرشناسی به سبک ایرانی از ریچارد فرای
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:
[↑] پینوشتها
[۱]- مرشدیزاد، علی، ریچارد فرای: از آب رکن آباد تا ساحل زاینده رود، وبسايت جامعه و سياست
[٢]- پرفسور ریچارد فرای، وبسايت آفتاب برگرفته از روزنامه اطلاعات
[٣]- پایگاه استاد نلسون فرای، وبگاه شهر بَراز
[۴]- ریچارد فرای، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[۵]- پرفسور ریچارد فرای، شبکهی اینترنتی آفتاب
[٧]- ریچارد فرای، ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
[٨]- ریچارد فرای: از آب رکنآباد تا ساحل زایندهرود، وبگاه سیاست و جامعه
[۹]- همانجا
[۱٠]- پرفسور ریچارد فرای ایراندوست، وبگاه ایران - تاجیکان
[۱۱]-
[۱٢]-
[۱٣]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱٦]-
[۱٧]-
[۱٨]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[↑] جُستارهای وابسته
□
□
□
[↑] سرچشمهها
□
□
□
□
[↑] پيوند به بیرون
□ [1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]
□ پایگاه رسمی دکتر ریچارد ن. فرای